قتل

zohreh.sh74

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
356
امتیاز
1,081
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
.....الا ماشاالله
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
هوشبری
پاسخ : قتل

خو مورچه که زیاد می کشتم.
بچه که بودم ، برا جوجه هام ، زنبور و مکس می کشتم و می دادم بخورن جون بگیرن :D
یه روز جوجم می خواست از خونه فرار کنه :D سری دوییدم و درو بستم که نره ، بد دیدم سرش لای در گیر کرده :-"
سوسک هم زیاد کشتم.
از این شاپرک کوچولو ها هم که می دیدم ، می رفتم بگیرمشون ، دستمو که باز می کردن می دیدم له شده :D
یه چن تا قتل عام شیمیایی هم داشتم ، با حشره کش....
دیگه یادم نمیاد :D
 

fateme.RMA

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,717
امتیاز
8,613
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : قتل

هفته پيش رفته بوديم باغ! كلا از در و ديوارش مارمولك ميريخت!
اول دم مارمولكرو كندم تا ببينم واقعا دمش تا چند ثانيه تكون ميخوره يانه! :D
بعدشم با خاك انداز محكم زدم تو سرش! جنازش+دمشو پرت كردم تو استخر! :D :D :D
 

A.maede

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
370
امتیاز
811
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اهواز
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی ایلام
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : قتل

اون موقع ها که بچه بودیم با پسرخاله ام دنبال مورچه و مگس میکردیم و بهشون میکردیم!
سوسک هم که مشامش عادیه!
پارسال هم من و دوستم یه طرح داشتیم درباره کرم خاکی ,که بالای صد تا کرم خاکی رو داغون و تیکه پاره کردیم!
دیگه در اینده هم خدا میدونه!
 

alireza007

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
177
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلے 10 (پاسداران)
شهر
طهران
مدال المپیاد
خدا عالمه!
دانشگاه
؟
رشته دانشگاه
؟
پاسخ : قتل

منم عاشق قتل مورچه ها بودم.
توی 5 سالگی یه سریال نشون میداد اسمش یادم نمیاد. یه آقاهه خود کشی کرد منم رفتم حموم و میخواستم با تیغ ریش زن بابام خودکشی کنم ! دیدم نمیگیره یه دونه از اون تیغ قدیمی ها بود که تیغ اش توی سوپری ها پیدا میشد. از شانس من تیغ اش نمیبرید X-(
 

ninja

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
557
امتیاز
1,355
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرکرد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : قتل

يه بارکوچيک بودم يه کرموتودستام له کردم!
تازه ازگوشت ميت هم تناول فرمودم :دي
بعدمرباميريختم ي گوشه مورچه جمع ميشد ميکشتمشون!
يه بارم مارمولک کشتم!
 

hacker

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
323
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
CS
پاسخ : قتل

ما قتل عام بدون خونریزی میکردیم ، رد مورچه ها رو دنبال میکردم بعد درِ خونشون چسب مایع میزدم : دی
 

novanda

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
1,887
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6 - فرزانگان امام رضا
شهر
تهران-لاهیجان
پاسخ : قتل

سوسك و مورچه رو كه به روش زجر كش زياد كشتم
ولي يادمه يه بار يه توپ فوتبال با كل عيديام گرفته بودم بعد لا مصب انقد باحال بود ك شبا هم ميشستمش باهاش ميخوابيدم بعد دوستم يه گربه كوچولو داشت گربش چنگ زد روتوپم توپم خط افتاد :D بعد منم خون جلو چشامو گرفت ب دوستم گفتم عب نداره و اينا بيا بازي كنيم دوستمم دروازه بان بود منم اومدم شوت كنم تمام تمركزم رو جمع كردم وتوپ روبا نهايت قدرت زدم تو گربهش … خون و مغز ش و دل و رودهش همه جا پخش شد!! (< =)) =)) يه همچين آدم پرقدرتي هستم :-"
 

شاكسول

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
590
امتیاز
3,498
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اصفهان - تبريز
دانشگاه
علوم پزشکی شهرکرد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : قتل

يه بار تو خيابون با ننه جانمان را ميرفتيم ;;)ديدم يه چيزي رو پامه بعد ديدم يه گربس :-& يه لحظه هنگ كردم بعدم شوتش كردم با سرعت خدا ك م در ساعت خورد به ويترين يكي از مغازه هاي باكلاس... :D بعد هيچي ديه موندم بعد اون هوا صحنه ي اكشن بجيغم يا بگيرم بفرارم قبل اينك صاب مغازه خرمو بچسبه :-/ ;;) :D
نتيجه ي اخلاقي :هميشه با پدرهاي گرام برين تو خيابون بقدمين :-" :D
 

Flosi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
81
امتیاز
541
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ١
شهر
تهران
پاسخ : قتل

بچه كه بودم همش مورچه مي كشتم :>
وقتي دبستان مي رفتم ، فكر مي كردم ميرم جهنم :)) =))
 

yasamin78

کاربر فعال
ارسال‌ها
65
امتیاز
947
نام مرکز سمپاد
farzanegan amin2
شهر
Isfahan
پاسخ : قتل

منو داداشم در دوران طفولیت قتل های زیادی انجام دادیم {-8 :D
یه بار یه مورچه کشتیم بعد رفتیم تو دیوار خاکش کردیم =((
تازه سر قبرش فاتحه هم خوندیم :))
البته داداشم و پسرخالم قتل های بسیار بزرگ تری انجام می دادند ولی من فقط در این حد {-8
یه روزم به مرغمون تره دادیم تو گلوش گیر کرد دور حیاط می دوید ما هم دنبالش =))
آخرش خفه شد مرد =((
 

m.shadi

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
233
امتیاز
6,085
نام مرکز سمپاد
فَرزانگان 2.
شهر
مَشَد؛؛)
رشته دانشگاه
علوم آزمایشگاهی.
پاسخ : قتل

داداش عتیقم با گوش کوب چند بار متوالی تو سـر جوجه میکوبه...
بعد از دهنش موادی ماکارونی مانند در میاد ;;)
بعد با این شعار از اتاقش بیرون میاد : ماکارونیشو در آوردم ... ماکارونیشو درآوردم /m\

خودم :
اول دبستان بودم گویا ( :-? ) بعد کفشمو پام کردم هی احساس کردم یه چیزی پامو اذیت میکنه و اینا...
رفتم تو کلاس دستمو کردم تو کفشم از لنگ پای سوسک گرفتمش آوردم بالا ;;)
بعد کلی ترسیدم الکی به دوستم گفتم داشت میرفت تو کفش تو من گرفتم کشتمش ;;)
 

zahra-E

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
381
امتیاز
1,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه2
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
علوم پزشکی کرمان
رشته دانشگاه
داروسازی
تلگرام
پاسخ : قتل

دخترخاله ی دوستم سینی گذاشته روی جوجه نشسته روش :-s :-s :-s :-s :( :( :(

مگس کش برقیومیذاشتم روی خرمگس همش بالاپایین میپریدجرقه میزدمگس کشوبرمیداشتم میومدفرارکنه دوباره میذاشتم روش تازجرکش بشه B-) B-) B-)
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
10,509
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
پاسخ : قتل

آره :-<
8 سالم بود.
جوجمو بردم حموم خوشگلش کنم.
بعد آوردمش توی حیات تا با سشوار خشکش کنم.ولی دیدم لرزید و جشماشو تنگ کرد.
توی حیاط ولش کردم.بعد از دو ساعت دیدم مرده.
ولی به خدا همین الآنم وقتی یادش میافتم یه بار غم بزرگی رو روی شونم حس می کنم. :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :((
 

Aramesh_Z

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
601
امتیاز
8,245
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امام رضا (ع)
شهر
لاهیجان
سال فارغ التحصیلی
96
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : قتل

کوچیک که بودم ( فک کنم دو - سه سالم بود ) داشتم با یه مورچه ور میرفتمو دست و پاشو میکندم !!! بعد مامانم بهم میگه آرامش داری چیکار میکنی ؟؟؟ منم در کمال خونسردی : دارم پدرشو در میارم !!! مامانم :| من (< روح مورچه هه L-:
 

nasrin.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
428
امتیاز
1,446
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی( گرایش جداسازی)
پاسخ : قتل

میخوام اعتراف کنم :(
فک کنم دیه وقتش رسیده :(
باید بگم که...
کسی میدونه کلانتری از کدوم طرفه؟؟ :-s
من مورچه بالدار کشتم :((
 

انیسا

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
70
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
دانشگاه
فردوسی مشهد
رشته دانشگاه
ادبیات
پاسخ : قتل

من یه سری بچه بودم داشتم کارتون میدیدم (فوتبالیستا ) بعد عادت داشتم به یه نخ یا یه وسیله مثه کنترل تو دستم بازی کنم ! همینطور که داشتم کارتون میدیم نگا کردم دیدم مارمولکه تو دستم به جا نخ (البته بزرگ نبود خیلی ) پرتش کردم جیغ زدم . دو روز بهد مامانم داشت جارو میزد پیداش کرد از ترس سکته کرده بود خشک شده بود :D
 

sarah nodet

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
19
امتیاز
41
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ارومیه
شهر
ارومیه
دانشگاه
علوم پزشکی اردبیل
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
پاسخ : قتل

من بیشتر مورچه میکشم اونم از نوع له کردن با دمپایی ابری ...
اما 1بار 1 بچه گنجشک اوفتاده بود تو حیاطمون،ما هم برش داشتیم گذاشتیم زیر سبد(البته با همه ی مخلافات شامل غذا و اب).صب دیدیم مرده...
1 گنجیشکم با تفنگ بادی زدیم،نمرد اما کور شد.چند ساعت ازش پرستاری کردیم، اونم مرد [-o<
من خودمم به گردن 1 مورچه ی ریز نخ بستم تا با خودم ببرم پیاده روی،سرعتش خیلی کم بود پرتش کردم رفت...
امسال تابستونم،به پای ی زردالو-سرخ کن نخ بستم،بعد با سرعت هرچه بیشتر تو هوا چرخوندمش، یهو دیدم نیس... ;))
کلا یکی از فانتزیام اینه که حیوون خونگیم حشره باشه...

البته ناگفته نماند منو برادرم همیـــــــــشه واسه گربه ها معجون مرگ درست میکردیم(اگه بخاین فرمولشو بگم)
 

atrisa77

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
18
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای
شهر
Isfahan
پاسخ : قتل

من مورچه بیاد جلوم زهر ترک میشم :-"
چه برسه به این که بکشمش :-ss
اما یه بار دستشویی بودم بعد یه سوسک جلوم ظاهر شد :-ssاولش دست و پامو گم کردم اما بعد به خودم دلداری دادم نه من دیگه بزرگ شدم و این حرفا شیر ابو باز کردم و با فشار...بی چاره غرق شد :((
بعدش ده بدو که رفتیم اما یه نیم ساعت داشتم گریه میکردم :))
 

كياناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
719
امتیاز
3,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان ۱
شهر
اصفهـان
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : قتل

بچه كه بودم سره ماهيايه اكواريومو ميكردم تو خاكه گلدون تا خفه شن ! :D
يا گردنه جوجه هامو ميپيچوندم درجا ميمردن...! :D
انواع و اقسام حشرات رو هم كه مطمئنا كشتم.
اما الان ديگه از اين كارا نميكنم :))
 
بالا