sadra.h.h
کاربر فوقفعال
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!
من از اول رویا پرداز بودم ، یکی از ویژگی های اصلی من هم همینه مثلا میتونم به پنجره تکیه بدم بعد خودمو تو آبشار نیاگارا تصور کنم . تو بچگی هم دوره ای بود که دوست داشتم خلبان بشم !! ( حتی شما دوست عزیز ) بعد از اون دوست داشتم .... راستش یادم نمیاد اما چند سال قبل آرزو داشتم یک کشتی تایتانیک تو اهر بسازم (خودمم نمی دونم چرا اهر ؟؟ واقعا چرا اهر ؟؟ چرا تبریز نه ؟؟ یا چرا تهران یا حتی بندرعباس که راحت باشه ؟ واقعا چرا؟؟؟؟؟؟ ) داشتم میگفتم میخواستم یه تایتانیک تو اهر بسازم ، تایتانیکی 100 برابر تایتانیک واقعی ! طوری که یک هفته طول بکشه تا کل کشتی رو ببینی ! (اونوقت باید یه تور مجزا میذاشتند واسه دیدن تایتانیک !!! ) بعد از آن دوران شیرین آرزو داشتم بتونم کتاب ایستاتیک ویلیام رو بخونم اما حیف که ویلیام زد تو ذوقم و از صفحه ی 1 منو گیج کرد یعنی اینطوری : :-\ .
هیچی دیگه این بود آرزوهای من !
من از اول رویا پرداز بودم ، یکی از ویژگی های اصلی من هم همینه مثلا میتونم به پنجره تکیه بدم بعد خودمو تو آبشار نیاگارا تصور کنم . تو بچگی هم دوره ای بود که دوست داشتم خلبان بشم !! ( حتی شما دوست عزیز ) بعد از اون دوست داشتم .... راستش یادم نمیاد اما چند سال قبل آرزو داشتم یک کشتی تایتانیک تو اهر بسازم (خودمم نمی دونم چرا اهر ؟؟ واقعا چرا اهر ؟؟ چرا تبریز نه ؟؟ یا چرا تهران یا حتی بندرعباس که راحت باشه ؟ واقعا چرا؟؟؟؟؟؟ ) داشتم میگفتم میخواستم یه تایتانیک تو اهر بسازم ، تایتانیکی 100 برابر تایتانیک واقعی ! طوری که یک هفته طول بکشه تا کل کشتی رو ببینی ! (اونوقت باید یه تور مجزا میذاشتند واسه دیدن تایتانیک !!! ) بعد از آن دوران شیرین آرزو داشتم بتونم کتاب ایستاتیک ویلیام رو بخونم اما حیف که ویلیام زد تو ذوقم و از صفحه ی 1 منو گیج کرد یعنی اینطوری : :-\ .
هیچی دیگه این بود آرزوهای من !