به نقل از تخته سیاه :
ماکه در جواب میگیم ساغُولَی!sogholayبه نقل از #Alireza# :در جواب باید بگی:مرسی یاخچیام...یعنی مرسی خوبم
اللرین آغریماسین..allarin AghrimAsin...یعنی دستت درد نکنه
به نقل از AlirezaRajabi :
چه میدونم فارسیش چیه!به نقل از #Alireza# :خب اون موقع همون به ذهنم اومد اونم میگیم دیگه
اصلا اونایی که گفتی چیه؟! #-oمن تازه میشنوم #-oجیرساباند؟! #-o
دخترم "ايران"، "ايرانه" ؛ تركى فارسى نداره. اسمه خب. ايضاً فيزيك شيمى زيست.به نقل از حـبـــــــــــــــابـــ :
به نقل از AlirezaRajabi :
خب ما به این میگیم رزین داش! رزین همون رزینه که(مثل دستکش و تویوب و اینجور چیزا که باش درستش میکنن)و داش هم همون سنگ 
جیرساباند همون رزین داشه خب الان این جیرساباند از چه کلماتی تشکیل شده؟!
جیر که همون کش(تویوپ و کلا کش های پلاستیکی) و ساباند رو نمیدونم!(اگه کسی میدونه بگه تا ما هم بفهمیم!)به نقل از #Alireza# :
خب ما همچین چیزی نداشتیم..عجب
والا بنده 90 درصد این اسم هارو شنیدم ! یعنی دیدم کسایی رو که اسماشون اینا بودن (نه همه ی این اسم ها )پس میذاره دیگهبه نقل از John-Cena :
در ضمن سورن رو هم شنیدم اسم پسره به ترکی و در زمان اشکانیان به معنای چاپارچی و یا کسی که وسیله ای رو میرونه هست 
به نقل از #Alireza# :
تامیلا هم ریشه ترکی داره به معنی بخشندهبه نقل از sahel_abi :جهت بیدار شدن ِ تاپیک از خواب ِ زمستانی !
برخی نام های ترکی دختر (قیز آدلاری)
آی جان(زیبا مانند ماه) آکشین(دختر سفید پوست) آسانا(دختر زیبا) آی سل(مانند ماه زیبا) آیلین(هاله ماه) آیوا(به،هیوا) آیتک(مهسا) آلما(سیب) ایپک(ابریشم) گوگوش(نوعی پرنده) نازلی(نازنین) سونار(چمن) ناردانه(دانه انار) ترلان(پرنده باز) ساری گل(گل زرد) سائین(عزیز،محترم) سیبل(مو طلایی) سئوگی(عشق،محبت) سحر(صبح،آغاز روز) تای سیز(بی تا،مثل) سئلدا(آب کوهساران) سئلین(شادی،خوشحالی) سئلما(راهی راه درست) سارای(خالص،ناب) شئروین(نام خدایان زرتشتی) بورچین(غزال) داملا(قطره)
در صورت استقبال ، سری بعدی رو هم میذارم
یه سوال انگشت که به ترکی میشه "برماق" جز کدوم دسته است؟؟؟؟؟؟؟؟به نقل از sahel_abi :از شگفتی های زبان ترکی
1. اندام ها در زبان ترکی بر اساس یک حرف واحد نامگذاری شده اند :
دیل(زبان) دوداق(لب) داماق(کام) دیش(دندان) دیمدیک(منقار) ، همگی با حرف "دال" شروع میشوند .
2. هر اندامی که از بدن خارج شده ، با حرف "قاف" شروع میشود :
قیچ(پا) قول(دست) قاناد(بال) قویروق(دُم) قارون(شکم!) قولاخ(گوش)
3. اندام های چشم با "گاف" شروع میشوند :
گوز(چشم) گاش(ابرو) گیله(عنبیه) گیرپیک(مژه)
4. با بالای سر تا کمر با "ب" شروع میشود :
باش(سر) بورنوز(شاخ) بویون(گردن) بئل(کمر) بوخون(پشت) بویرَک(قلوه) بوارساخ(روده)
شاید حتی بورک(کلاه) و باشماق(کفش) که هر دو سوی بدن ما را میپوشانند از روی انتخاب بوده و یا هر اندام تیز با زاویه بدم مثل دیرناق(ناخن) ، دیز(زانو) ، دیرسک(آرنج) و دابان(پاشنه) که با "دال" شروع شده اند .
+ بچه ها ، ما یه تقویم ترکی داریم ، اینارو تو اون نوشته . یعنی من خودم هم از صحت کامل همه ی اون ها(اسم های دختر و پسر ) به طور کامل مطمئن نیستم !
برماق نع و بارماقبه نقل از bella_h :یه سوال انگشت که به ترکی میشه "برماق" جز کدوم دسته است؟؟؟؟؟؟؟؟
از کتف بالاخره به بالاتنه وصله 
