عجیب نیست؟!!!!
واللا نه خوابگاه شریف تلویزیون داره نه خوابگاه تهران!!اتاق تلویزیون داره هر ساختمون که توش یه دونه تلویزیونه هرکی میخواد ببینه باید بره اونجا!چرا!!خب ظرفو که نمیشورن برای آدم که!!
ضمن اینکه غذای سلف خوابگاه ما اونقدری افتضاح بود که حتی غذاهاشو گربه دم سلف هم حاضر نبود بخوره!! پسرها خودشون غذا می پختن.بچه های ما هم خودشون می پختن غیر فنی ها
بچه های فنی اونقدر درگیر درس و تکلیف بودن که وقت غذا پختن و خوردن نداشتن!!
ببین خوابگاه اولش واقعا سخته! یعنی قشنگ 1 سال اول میگذره به اینکه به شرایط خوابگاه عادت کنی!بعد که عادت کردی با تمام کمبودها میشه خونه ت و دلت براش تنگ میشه!ما الان همه مون دلمون تنگ شده واسه خوابگاه!!
پسرها که با وجود افتضاح بودن خوابگاهشون خیلی هم خوش می گذرونن
رفع اشکال هم میشه کرد اتفاقا!از این نظر خیلی هم خوبه.شب امتحان خیلی خوبه میشینیم با هم نمونه سوال حل میکنیم! اما توی اتاق جای درس خوندن نیست.باید بری سالن مطالعه خوابگاه درس بخونی.کلا من پیشنهاد نمی کنم که اگر یکی از سه دانشگاه شریف تهران امیرکبیر رشته ای که دوست داری رو قبول میشی به خاطر خوابگاهی نشدن بمونی شهرتون!این نظر منه البته...(نظر یه آدمی که ب هشدت به خانواده وابسته بوده و تو شهری هم درس میخونده که دانشگاهاش سطح خیلی خوبی دارن.با این حال دارم میگم که تهران یه چیز دیگه ست و به خوابگاه می ارزه...)