HeiSenberG
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 339
- امتیاز
- 2,063
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- خرم آباد
- سال فارغ التحصیلی
- 1399
بابام در اومد تا مطالب مورد نیاز این سایتو خوندم. (با انگلیسی بد من)
تایپولوژی رو در حدی که بفهمم خودم کدوم تیپ هستم یاد گرفتم و یکی از بچههای همین سایتم _که اسمشو نمیارم شاید الآن دوست نداشته باشه_ خیلی کمکم کرد و سوالامو جواب داد. دقت کنید نباید با یک مثال و یا با یه موقعیت نتیجهگیری کنید. من خودم واسه انتقال حس و حال یا طبقهبندی فانکشنا یا توضیحشون واسه خودم از تک مثالای واقعی زندگی خودم استفاده میکردم ولی خب باید دقت کنید اون اتفاق بارها و بارها با قالبا و شکلای مختلف تو زندگیتون رخ داده باشه. نه که بخواید فقط با یه مثال به نتیجه برسین یا با مثال بخواین توجیه کنید که فلان تایپید.
آزمون mbti و کلا خود mbti چون کارکردهای بیرونی رو ملاک قرار میده (و نه ترجیحات درونی) ممکنه در طول زمان تغییر کنه ولی تیپ شخصیتی آدم و ترجیحات روانیش تا آخر عمر ثابته. سوالات آزمون هم گنگ، نامفهوم، و بدنتیجهان. مثلا آزمون میاد میگه شما بیشتر منطقی هستید یا احساسی. یک فرد احساسی ممکنه فورا بزنه منطقی چون برنامهنویسه و فکر میکنه منطقی محسوب میشه یا یه فرد منطقی ممکنه بزنه احساسی چون تازگیا تو یه رابطه عاشقانه قرار گرفته. یا مثلا یک ENTJ رو در نظر بگیرید که افسردگی گرفته و دست و دلش به کار نمیره و فکر میکنه تنبل شده. بعد از اون ور کمتر با رفقا و خانوادهش حرف میزنه. اون زمان آزمون بهش میده INTP. درصورتی که تمام کارکردهای روانی INTP و ENTJ ها فرق میکنه (به همین خاطر که ما دو تیپ ممکنه از هم بدمون بیاد ولی بهترین تیپ جفتوجور واسه همدیگهایم) و همین که آزمون درست و درمون و نتیجه قطعی هم نداره از معایبشه. من خودم گاهی اوقات شبیه ENTP، گاهی اوقات شبیه ENTJ، گاهی اوقات شبیه ISTP ام به خاطر همین تو آزمون نتایج مختلفی میگرفتم ولی غالب شخصیتم و کارکردهای روانیم INTPعه.
Ti-Ne-Si-Fe
دقت کنید تیپشناسی خیلی از جوانب شخصیتو درنظر نمیگیره و کاملترین راه خودشناسی نیست و تازه برای خیلی از روانشناسا هم یک ابزار روانشناسی هم محسوب نمیشه. مثلا بیشتر روانشناسا از MMPI خوششون میاد چون برای بیماران روانی خیلی کاربردیه و واقعا رو آزمونش کار شده. یا شاید اگه یه روانشناس به رفتارشناسی گرایش داشته باشه آزمون دیسک رو بیشتر قبول داشته باشه.
یه نمودار تو یه سایت الکی دیدم که میگفت ما INTP ها کمدرآمدترین تیپ هستیم. (کلا به تنبلی و گیمر بودن، خوره صبحتا شب یه جا نشستن اینا معروفیم ولی خب بیشتر خود فرد بستگی داره تا تیپ شخصیتیش) البته ۱۵امین هم INFP ها. پردرآمدترین تیپها هم ENTJ و بعد ESTJ هستن. یا مثلا خیلیا میگن فلان تیپ واسه فلان شغل خوبه. ولی اینا فعلا تئوریه و هیچ همبستگی خاصی بین تایپولوژی و انتخاب شغل و موفقیت توی تحقیقات ثبت نشده.
ولی خب تایپولوژی یه خوبی داره اینه که دیدتونو نسبت به شخصیت به شدت باز میکنه و از صفات ساده و پیشپا افتاده مثل جدی یا مهربان، خودمانی یا رسمی به یه سیستم عجیب غریب پرنتیجه برای شناخت شخصیت میرسونه.
خب دیگه حوصلهی تایپولوژی رو ندارم و فک نکنم استفادهی خیلی خیلی مفیدی هم برام داشته باشه؛ پس سراغ زمینههای دیگه مثل بهبود روابط از طریق تایپولوژی و سایه و ناخودآگاه و شناخت دیگران و ... نمیرم و میرم پی کار و بارم.
تایپولوژی رو در حدی که بفهمم خودم کدوم تیپ هستم یاد گرفتم و یکی از بچههای همین سایتم _که اسمشو نمیارم شاید الآن دوست نداشته باشه_ خیلی کمکم کرد و سوالامو جواب داد. دقت کنید نباید با یک مثال و یا با یه موقعیت نتیجهگیری کنید. من خودم واسه انتقال حس و حال یا طبقهبندی فانکشنا یا توضیحشون واسه خودم از تک مثالای واقعی زندگی خودم استفاده میکردم ولی خب باید دقت کنید اون اتفاق بارها و بارها با قالبا و شکلای مختلف تو زندگیتون رخ داده باشه. نه که بخواید فقط با یه مثال به نتیجه برسین یا با مثال بخواین توجیه کنید که فلان تایپید.
آزمون mbti و کلا خود mbti چون کارکردهای بیرونی رو ملاک قرار میده (و نه ترجیحات درونی) ممکنه در طول زمان تغییر کنه ولی تیپ شخصیتی آدم و ترجیحات روانیش تا آخر عمر ثابته. سوالات آزمون هم گنگ، نامفهوم، و بدنتیجهان. مثلا آزمون میاد میگه شما بیشتر منطقی هستید یا احساسی. یک فرد احساسی ممکنه فورا بزنه منطقی چون برنامهنویسه و فکر میکنه منطقی محسوب میشه یا یه فرد منطقی ممکنه بزنه احساسی چون تازگیا تو یه رابطه عاشقانه قرار گرفته. یا مثلا یک ENTJ رو در نظر بگیرید که افسردگی گرفته و دست و دلش به کار نمیره و فکر میکنه تنبل شده. بعد از اون ور کمتر با رفقا و خانوادهش حرف میزنه. اون زمان آزمون بهش میده INTP. درصورتی که تمام کارکردهای روانی INTP و ENTJ ها فرق میکنه (به همین خاطر که ما دو تیپ ممکنه از هم بدمون بیاد ولی بهترین تیپ جفتوجور واسه همدیگهایم) و همین که آزمون درست و درمون و نتیجه قطعی هم نداره از معایبشه. من خودم گاهی اوقات شبیه ENTP، گاهی اوقات شبیه ENTJ، گاهی اوقات شبیه ISTP ام به خاطر همین تو آزمون نتایج مختلفی میگرفتم ولی غالب شخصیتم و کارکردهای روانیم INTPعه.
Ti-Ne-Si-Fe
دقت کنید تیپشناسی خیلی از جوانب شخصیتو درنظر نمیگیره و کاملترین راه خودشناسی نیست و تازه برای خیلی از روانشناسا هم یک ابزار روانشناسی هم محسوب نمیشه. مثلا بیشتر روانشناسا از MMPI خوششون میاد چون برای بیماران روانی خیلی کاربردیه و واقعا رو آزمونش کار شده. یا شاید اگه یه روانشناس به رفتارشناسی گرایش داشته باشه آزمون دیسک رو بیشتر قبول داشته باشه.
یه نمودار تو یه سایت الکی دیدم که میگفت ما INTP ها کمدرآمدترین تیپ هستیم. (کلا به تنبلی و گیمر بودن، خوره صبحتا شب یه جا نشستن اینا معروفیم ولی خب بیشتر خود فرد بستگی داره تا تیپ شخصیتیش) البته ۱۵امین هم INFP ها. پردرآمدترین تیپها هم ENTJ و بعد ESTJ هستن. یا مثلا خیلیا میگن فلان تیپ واسه فلان شغل خوبه. ولی اینا فعلا تئوریه و هیچ همبستگی خاصی بین تایپولوژی و انتخاب شغل و موفقیت توی تحقیقات ثبت نشده.
ولی خب تایپولوژی یه خوبی داره اینه که دیدتونو نسبت به شخصیت به شدت باز میکنه و از صفات ساده و پیشپا افتاده مثل جدی یا مهربان، خودمانی یا رسمی به یه سیستم عجیب غریب پرنتیجه برای شناخت شخصیت میرسونه.
خب دیگه حوصلهی تایپولوژی رو ندارم و فک نکنم استفادهی خیلی خیلی مفیدی هم برام داشته باشه؛ پس سراغ زمینههای دیگه مثل بهبود روابط از طریق تایپولوژی و سایه و ناخودآگاه و شناخت دیگران و ... نمیرم و میرم پی کار و بارم.