جیم زدن

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع melika.m.r
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

تا حالا از مدرسه فرار كردين؟

  • خيلي زياد

    رای‌ها: 56 42.4%
  • اصلا

    رای‌ها: 34 25.8%
  • بش فكر كردم

    رای‌ها: 36 27.3%
  • حتما بش فكر ميكنم

    رای‌ها: 6 4.5%

  • رای‌دهندگان
    132
پاسخ : جیم زدن

یه دفعه چند رروز پیش بعد از امتحان زودتر داشتیم مدرسه رو با یکی از بچه ها میپیچوندیم
مدیر محترم تو خیابون مچمون رو گرفت دوستم بنده خدا ترسیده بود اخر من مجبور شدم بگم راننده سرویسمون بالا خیابون منتظره
تازه رضایت ندادن گفتن بیاین بریم از مدرسه زنگ بزنین بیان جلو در مدرسه
دوستم هم بیشتر ترسیده بود من با یه نیش بباز برگشتم گفتم خانوم سرویس ما مال مدرسه نیست تا رضایت دادن بالاخره ;D ;D
 
پاسخ : جیم زدن

کلا ادمی نیستم که بخوام کلاس ها رو بپیچونم
اما یه روز....

پارسال اولای سال معلم کامپیتر نمیومد سر کلاس
یه روز که کامپیوتر داشتیم منو دوستم زنگ تفریح رفتیم بیرون بعدشم نرفتیم سر کلاس خیلی ریلکس زیر درخت روی صندلی نشسته و مشغول حرف زدن بودیم
زنگ تفریح که خورد رفتیم تو کلاس ک دیدیم معلم گرام هنوز در حال درس دادن هستن X_X
هیچی دیگه برامون غیبت گذاشت اما خدا رو شکر اتفاقی نیوفتاد

اما من ب یه چیزه مهم پی بردم اونم این که بودن یا نبودن من سر کلاس چقد حس میشه :-?
 
پاسخ : جیم زدن

یه بار تو راهنمایی به بهونه ی کمک کردن به دفتر دار جیم زدم از کلاس ریاضی ..... ;D
یه بارم که توی همون راهنمایی تو یک روز دوتا امتحان داشتیم خودم رو زدم به مریضی و از امتحان حرفه و فکر کنم جغرافی جیم زدم که البته امتحان حرفه رو هم نخونده بودم :لایک
یه بارم در دبیرستان خواستیم به بهونه ی تشریح مغز خرگوش بجیمیم که تارفتیم در کلاس روباز کنیم و بریم داخل کلاس مدیرمون گفت شما از کجا میان؟؟؟؟ X-(و با لحنی عصبانی دعوامون کرد اخه 3 نفر بودیم . چون سرش شلوغ بود حواسش ب دعوای ما نبود فقط یک جمله گفت و ما در را باز کردیم تا بریم توی کلاس که از شانس ما درکلاس خراب شده بود و باز نمی شده از زیر در نامه فرستادن که برین دفتر و بگین بیان در رو باز کنن و ما هم به مستخدممون گفتیم و گفت که باز لای در کاغذ گذاشتین این موضوع هم بر میگشت به داستان های کلاسمون و خلاصه در رو باز کردن و خانوممون گفتن از دفتر برگه بگیرین و بعد بیان کلاس و از این جور کارا ;D
 
پاسخ : جیم زدن

من پیش که بودم از مدرسه فرار کردم سه شنبه ها :-"بابامم همکاری میکرد جا داره همین جا ازش تشکر کنم B-)
ماشینو جلو مدرسه نگه میداشت من بدو بدو سوار میشدم بعد میرفتیم مدیرم نفهمید >)
ی بارم سوم بودنی سر کلاس زیست رفتم نمازخونه بعد یه عده از همکلاسیها به ناظم گفتن [-(
منم زنگ بعد سر کلاس گریه کردم :-< فیزیک داشتیم دبیرمونم ازم طرفداری کرد :x
 
پاسخ : جیم زدن

--------------
 
پاسخ : جیم زدن

راهنمایی بودیم با یکی از بچه ها هماهنگ کرده بودیم بیاد سر کلاس بگه فلان معلم بات کار داره بعد منم برم بیرون .....
 
پاسخ : جیم زدن

فرار می کنیم واسه بیلیارد بازی کردن.
 
پاسخ : جیم زدن

پیش دبستانی با دوستم از کلاس فرار کردیم :-"
 
پاسخ : جیم زدن

از کلـآس زیـاد جـیم زدم

امـا از مدر3 نـه
 
پاسخ : جیم زدن

از مدرسه نه 8-} ولی از کلاس خعلی جیم زدم مخصوصا تو راهنمایی ، با یکی از بچه ها جیم میزدیم یه زنگ کامل بستنی میخوردیم بعد خیلی ریلکس میومدیم سر کلاس =)) امسالم که زنگ دینی همه دسه جمعی جیم میزدیم، جز یه 5 6 تا بچه مثبت کلاس ~X(
یه بارم واسه امتحان ندادن همه از کلاس جیم زدیم که معاونه اومد پیدامون کرد و در حالی که X-( بود به زور ازمون امتحان هندسه گرفت >:p
 
پاسخ : جیم زدن

همیشه جغرافی میخوندم وداوطلب میرفتم اول از همه درسو جواب میدادم تا بلکه بعدش دبیربذاره من از کلاس خسته کنندش برم بیرون ولی هیچوقت موفق نشدم :(( :(( :(( :(( :(( :((
بقیه ی کلاساهم که پیچوندندنش کارمن نبود... :-<
 
خب بستگی به درسم داره .... :-"
درس "امار" ترم اول میرفتم سرکلاش که راحت بخوابم اما ترم دوم دیدم نمیشه کلن 3 جلسه رفتم :1) موندم که بخوابم 2)امتحان میانترم بود 3)اومدم برم بیرون معلمه فهمید گیر دادبمونم منم موندم ولی گرفتم خوابیدم.
ریاضیم ی باربخاطر 8رودی ازش ده دیقه اجازه گرفتیم ولی تا اخر زنگ پیچوندیم.
درکل حوصله نداشته باشم کلاس نمیرم‎ ;D ;D ;D
 
پاسخ : جیم زدن

امروز برف اومده بود آموزش پرورش ِنامرد فقط ابتدایی‌ها رو تعطیل کرده بود :-w
ما هم رفتیم مدرسه با کلی دردسر [ آخه همه جا یخ بسته بود :-" ] بعد دیدیم سال سوما دارن با مسئولین چونه می‌زنن که معلمامون درس نمی‌دن و ما می‌خوایم برگردیم خونه...منم رفتم کلاسمون که از 31 نفر 16 نفر اومده بودن :-" بعد سوما برای اینکه معلمشون درس نده اومدن کلاس ما نشستن ;D هر چی هم معلم ریاضیمون میخواست درس بده ما میگفتیم نه نه درس ندین!!! وقتی هم تخته رو پاک کرد که روش یه چیزی بنویسه نماینده مون رفت ماژیکا رو ازش گرفت و اومد نشست سرجاش ما هم کلی تشویقش کردیم /m\ معلممون هم گفت من آخرش از دست شما گریه میکنم! [ مرد بود ;D ]


بعد وقتی زنگ تفریح خورد ما آروم و بی سروصدا از مدرسه اومدیم بیرون و من چون خونمون نزدیک بود سریع فلنگُ بستم :-"
 
پاسخ : جیم زدن

یه روز مطالعات داشتیم منم حوصله نداشتم به دبیره گفتم خانوم المپیاد دارم و ...اونم راضی شد ..
بعد رفتم تو سالن کنر ایینه نشتم و بادوستم بازی می کردیم!!! بعد سرم رو اوردم بالا دیدم خانومه داره میاد ..منو میگی اصلا نفهمیدم چطوری رفتم تو کلاس فقط فهمیدم که ....
 
پاسخ : جیم زدن

چند روزه خیلی میپیچم بدون اجاره گرفتن از معلم.با بچه ها میریم نماز خونه یا پیلوت پانتومیم و بیس سوالی بازی میکنیم.با لپ تاپ آهنگ گوش میدیمو جک میگیم :))
 
پاسخ : جیم زدن

بذارین منم خاطرات 3 روز جیم زدن پشت سر هم از مدرسع رو براتون تعریف کنم...
خوب البته اسمش زیادم جیم زدن نیست ولی....گوش کنید:
سه شنبه زنگ اخر جغرافیا داشتیم و معلم گرامی رفته بودن تهران ما هم گفتیم یه دوری همین اطراف مدرسه بزنیم... و دورمون شد از یه کافی شاپ سر در اوردن ;D و بعدش یه میلک شیک زدسم تو رگو نزدیک زنگ برگشتیم...
چهارشنبه زنگ اول ک مسابقات فوتسال داشتیم رفتیم اما چون زنگ دوم شیمی داشتیمو ما هم بچه ها زررررننننگ برگشتیم...زنگ اخر هندسه تکمیلی داشتیم...ما هم ک اصلا از این دبیر خوشمون نمیاد!!!نمرشم ک جایی ثبت نمیشه پس با یه دوستم از کلاس زدیم بیرون...
اول رفتیم اتاق کامپیوتر بعد یکی از بچه هامون اومد لپ تاپو ببره مسئول کامپیوتر گفت پس شما دوتا کلاس ندارین!؟ ما هم گفتیم اجازه گرفتیم! اونم گفت نه نمیخواد پاشین برین کلاس...

عاقا ما ک میخواستیم مث بچه ی ادم تو مدرسه باشیم همش تقصیر همین بود ک فراریمون داد رفتیم بیرون گفتیم عاقا کجا بریم کجا نریم!؟
گفتم بریم سالن...(بقیه بچه هامون مونده بودن همونجا)تا سر فلکه ک تاکسی گرفتیم بقیشو پیاده رفتیم حدودا 2 کیلومتری میشد...
حالا رفتیم رسیدیم میپرسیم بچه های فرزانگان کجان!؟ میگن همین الان رفتن!!! ما رو بگوووو...اومدیم بیرون دیدیم از ته کوچه یه دسته دختر داره میاد...خوشحال شدیمو با هم دوتا آژانس گرفتیمو رفتیم مدرسه...

روز بعدش ک البته تعطیل بود ادامه مسابقاتمون بود تا ساعت 1 بازی داشتیم بعدش زنگ زدم به مامی ک دارم میام...
دوستام گفتن بریم پیتزا ماهم گفتیم باشه نزدیکه دیگه بریم...
رفتیم رفتیم رفتیم.... یعنی من شده بودم خر شرک!!! =)) هر یه دقیقه میپرسیدم رسیدیم!؟ نرسیدیم!؟ کی میرسیم!؟ چقد مونده!؟
که بالاخره رسیدیم...!!!
دوستان گرامی پیتزا قیفی سفارش دادن...حالا مامانم زنگ زده کجایی تو پس؟؟ً! گفتم بهمون دارن ناهار میدن تا یه ربع دیگه میام!!
پیتزا اماده شد ..من یه نگاهی بهش انداختم و زدم زیره خنده!!!تا 2 -3 دقیقه داشتم میخندیدم!! =)) بعد میپرسم اینو چیجوری میخورن!؟!؟ ;D
به هزار زور و بلا ما این پیتزا رو خوردیمو رفتیم خونه...

از اون روز به بعد توبه کردم ک تا عید دیگه مدرسه رو دودر نکنم! ;))
 
پاسخ : جیم زدن

به بهونه المپیاد که تا حالا چند باری رفتیم بیرونو با بچه ها حرف زدیم B-)اول سال من7:30رفتم سر کلاس همونجا زنگمون خورده بود.معلم وحشی دینیمون سرم داد کشید و از کلاس انداختم بیرون.رفتم برگه بگیرم هنوز ناظم و بقیه معلمامون نیومده بودن چقدر یکی میتونه نفهم باشه (:|خلاصه فقطم با من دعوا کرد و بقیه بچه های که بعد من اومدنو راه داد.منم یک دفعه وقتی زنگ تفریح تموم شد رفتم بستنی خریدم با چند تا از بچه های دیگه صبر کردیم تا بستنیمون تموم بشه بعد رفتیم سر کلاس.تازه از ناظم چهارمامون برگه گرفتیم.چون ناظم خودمون با تمام گودزیلاییش گفت من از این میترسم.این دفعه هم 2تا از بچه ها رو بعد ما راه داد ولی ما رو نه.وقتی رفتیم پیش ناظممون داشت با کسی صحبت میکرد و معلم دینیمونم به کسایی که سر کلاس بودن گهفه از دستی گفتم بیرون بمونم که ادب شن!غافل از اینکه ما داشتیم میخندیدیمو بستنی میخوردیم :P
 
پاسخ : جیم زدن

امسال خیلی خیلی جیم زدم
اصن ح؟صله نداشتم برم #-o
شنبه ساعت14بودمن ودوستام جلودرمدرسه جم شده بودیم منم باخیال راحت ونیق تمام بازوایستاده بودم داشتیم چرت میگفتیمومیخندیدیم ...
یدفه الهه روکردب من گف بدبخ شدی :-"
من ^#^
معلم تحلیلیم بودک کلاسشوپیچونده بودم ;D
میخواستم روموبکنم اونطرفودربرم ...
ولی خیلی دیرشده بود ودیده شده بودم ;D
گف توامروزسرکلاس بودی؟؟
من ن خانم #-o
چرا؟؟
حالمون خوب نبود :|
الهه وبقیه بچه ها :))
من ~X(
 
پاسخ : جیم زدن

من کلا تو دو در کردن و جیم زدن شانس ندارم . یه بار ، سال سوم راهنمایی بود . کلاس های پنجشنبه . همه جیم می زدند !!!
وسط های زنگ میرفتند خونشون . خیلی ها هم گروهی میرفتند تو شهر می گشتند . ما هم گفتیم ، چرا ما جیم نزنیم ؟!؟؟!؟!
اتفاقا اون زنگ هم فیزیک داشتیم . با یه معلمی که جمعا ده نفر هم دانش آموز سر کلاسش نمیشینه ، بس که کسل کننده و مزخرفه !!
خلاصه با بچه ها قرار گذاشتیم . توی یکی از کلاس ها که خالی بود قایم شدیم تا معلم بره سر کلاس و ناظم ها هم برن سر کارشون . آروم رفتیم طبقه پایین . در راهرو به حیاط رو باز کردیم . داشتیم موفق می شدیم که .... بله !! ناظم عزیز وایساده بود تو حیاط و کشیک می داد ببینه کی میخواد جیم بزنه . آخه این شانسه ؟!؟!؟ خلاصه بر گشتیم سر کلاس و بعدا هم ناظم ..... زنگ زد به والدین محترم .
 
پاسخ : جیم زدن

ما مدرسمون تابستونا كلاس زبان داشتيم هميشه اين كلاس زبانو رو منو دوستم جيم ميزديم انقدخوب بود
 
Back
بالا