داستان بسازیم (یک جمله اضافه کنید)

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع alemzadeh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

مواد لازم رو برداشتن
اما وقتی اومدن بیرون فهمیدن به جای پودر کیک پودر بچه برداشتن ;D
اما دیگه کم کم داشت صبح میشد که یهو......... :-?
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

یهو صدای آژیر بلند شد...!!!
:o :-s
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

وای شناسایی شدیم !!!
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

نه.. خوشبختانه صدای آمبولانس بود... ;D
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

خطر از بیخ گوشمون گذشت....
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

حالا چه کنیم...؟!!!! ;D
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

+ چرا یهو متوقف میشین ؟!

تصمیم گرفتن دوباره با اراده ی قوی برن سراغ پختن کیک ...
یهو صدای تلویزیون یکی از خونه ها به گوششون رسید که از قضا برنامه ، برنامه ی آشپزی بود ... 8-^
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

-اٍ...!گوش کن...انگار کمونه س!!!
-کمونه دیگه چیه ؟؟اون بهونه س مجید جان!!!!
...
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

...و گوشاشون رو تیز کردن
مواد رو برای دُرُس کردن کیک آماده کردن
...
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

یه ساعت بعد مثلا کیک اماده شد!!!
-این چرا این شکلیه؟؟؟ :-& :-&
-واااااااااای پودر بچه!!!!!!!!
...
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

نه دیگه نرین تو اون فاز ... !

داشتن دستوراتُ مو به مو اجرا میکردن ...
هر وسایلیم که لازم داشتن از آشپزخونه ی همون خونه ای که جلوی تلویزیونش نشسته بودن برمیداشتن ... :-"
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

به نقل از ریــحــانــه :
+ چرا یهو متوقف میشین ؟!

تصمیم گرفتن دوباره با اراده ی قوی برن سراغ پختن کیک ...
یهو صدای تلویزیون یکی از خونه ها به گوششون رسید که از قضا برنامه ، برنامه ی آشپزی بود ... 8-^
کلیک کنید تا باز شود...
عزیزم متوقف نشدیم ادامه ی داستان بود... ;D
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

باو منظورم این بود که چرا ادامه نمیدین !
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

وسطِ تهیه ی کیک بودن که پسر بچه ی صاحبخونه کانال رو عوض کرد... ;D
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

...
از قضا اون شبکه هم برنامه ی آشپزی داشت،
اونام از خدا بی خبر ادامش رو با اون برنامه پیش رفتن! =))
(برگرفته از خروس جنگی ;D)
...
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

خانوم محترم آشپزه تو تلویزیون :

خــب ... حـــالــــآ آلـــو اضــافـــه میکنیـــم ... ( الان تریپ لوس در نظر بگیرین ! ;D )
اونائم از همه جا بی خبر ...
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

ولی از اونجایی که آ لو نداشتند شروع کردن به................... ???
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

اضافه كردن پرتقالايى كه داشتن به غذا!
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

حالا باید غذا رو میذاشتن توی فر که...................... :-?
 
پاسخ : داستان بسازیم(یک جمله اضافه کنید)

فهمیدن صاحب خونه فر نداره پس...............
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا