فمنیسم؟!

[SpardaX]

پاسخ : فمنیسم؟!

جواب این اشکالاتی رو که از اسلام گرفتید همه حاضره . اما اینجا مجالش نیست.همش دلیل عقلی داره . لطفا فرافکنی نکنید و قبلش برید یه سرچ اطلاعاتی کنید . راستی از اینا تو ویکی پدیا هست؟
دربالا تر تا یه جاهایی حرفاتون تایید بنده بود . ممنون
درپایین تر... طبق چه سندی میگید امام مخالف حق رای زن بود ؟ نظام خدوش با رای همینا رو کار اومد .
لطفا دقت کنید !
من دیگه صحبتی ندارم :-$
شما اون یارو بمبیه رو با من یکی میکنی؟زکی

ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ
ﺣﻀﻮﺭ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺍﻋﻠﯿﺤﻀﺮﺕ ﻫﻤﺎﯾﻮﻧﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ
ﺍﻫﺪﺍﯼ ﺗﺤﯿﺖ ﻭ ﺩﻋﺎ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪﻫﺎ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺍﺳﺖ، ﺩﻭﻟﺖ
ﺩﺭﺍﻧﺠﻤﻨﻬﺎﯼ ﺍﯾﺎﻟﺘﯽ ﻭ ﻭﻻﯾﺘﯽ، "ﺍﺳﻼﻡ "
ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﯼ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻨﺘﺨﺒﯿﻦ ﺷﺮﻁ
ﻧﮑﺮﺩﻩ؛ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﻬﺎ ﺣﻖ ﺭﺍﯼ ﺩﺍﺩﻩﺍﺳﺖ . ﻭ
ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻋﻼﻡ ﻭ
ﺳﺎﯾﺮ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮ ﺧﺎﻃﺮ
ﻫﻤﺎﯾﻮﻧﯽ ﻣﮑﺸﻮﻑ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﻼﺡ ﻣﻤﻠﮑﺖ
ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺩﯾﻦ ﻣﺒﯿﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﻭﺁﺭﺍﻣﺶ
ﻗﻠﻮﺏ ﺍﺳﺖ. ﻣﺴﺘﺪﻋﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺮ ﻓﺮﻣﺎﯾﯿﺪ
ﻣﻄﺎﻟﺒﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺩﯾﺎﻧﺖ ﻣﻘﺪﺳﻪ ﻭ
ﻣﺬﻫﺐ ﺭﺳﻤﯽ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯼ
ﺩﻭﻟﺘﯽ ﻭ ﺣﺰﺑﯽ ﺣﺬﻑ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﺟﺐ
ﺩﻋﺎﮔﻮﯾﯽ ﻣﻠﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ.
ﺍﻟﺪﺍﻋﯽ: ﺭﻭﺡﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻤﻮﺳﻮﯼ
“
به نقل از ویکیپدیا

یعنی چی؟خیلی واضح داره اشاره میکنه به تضاد حق رای زن ها با اسلام.یعنی با توجه به اسلام زن ها نباید حق رای داشته باشن.یعنی مخالفت آشکار با اعلامیه حقوق بشر.بعدش چی میگه؟میگه که " "ﺍﺳﻼﻡ "ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﯼ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻨﺘﺨﺒﯿﻦ ﺷﺮﻁ ﻧﮑﺮﺩﻩ.یعنی چی؟یعنی حتما از نظر اسلام،باید مسلمون باشی تا بتونی رای بدی یا اینکه بهت رای بدن و شایستگی از اهمیت کمتری برخورداره برای نماینده مجلس شدن تا مسلمون بودن.که اینم مخالفت اسلام با اعلامیه حقوق بشر رو نشون میده که در ماده ی اول می خونیم:
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند.
ماده ی ششم:هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان "یک شخص" به رسمیت شناخته شود.
بند اول ماده ی بیست و یکم:"هر شخصی" حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.

OPEN YOUR EYES
[size=14pt]FREE YOUR MIND
DON'T TELL ME THERE IS NO HOPE AT ALL​

 

[solen]

پاسخ : فمنیسم؟!

ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ
ﺣﻀﻮﺭ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺍﻋﻠﯿﺤﻀﺮﺕ ﻫﻤﺎﯾﻮﻧﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ
ﺍﻫﺪﺍﯼ ﺗﺤﯿﺖ ﻭ ﺩﻋﺎ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪﻫﺎ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺍﺳﺖ، ﺩﻭﻟﺖ
ﺩﺭﺍﻧﺠﻤﻨﻬﺎﯼ ﺍﯾﺎﻟﺘﯽ ﻭ ﻭﻻﯾﺘﯽ، "ﺍﺳﻼﻡ "
ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﯼ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻨﺘﺨﺒﯿﻦ ﺷﺮﻁ
ﻧﮑﺮﺩﻩ؛ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﻬﺎ ﺣﻖ ﺭﺍﯼ ﺩﺍﺩﻩﺍﺳﺖ . ﻭ
ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻋﻼﻡ ﻭ
ﺳﺎﯾﺮ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮ ﺧﺎﻃﺮ
ﻫﻤﺎﯾﻮﻧﯽ ﻣﮑﺸﻮﻑ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﻼﺡ ﻣﻤﻠﮑﺖ
ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺩﯾﻦ ﻣﺒﯿﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﻭﺁﺭﺍﻣﺶ
ﻗﻠﻮﺏ ﺍﺳﺖ. ﻣﺴﺘﺪﻋﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺮ ﻓﺮﻣﺎﯾﯿﺪ
ﻣﻄﺎﻟﺒﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺩﯾﺎﻧﺖ ﻣﻘﺪﺳﻪ ﻭ
ﻣﺬﻫﺐ ﺭﺳﻤﯽ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯼ
ﺩﻭﻟﺘﯽ ﻭ ﺣﺰﺑﯽ ﺣﺬﻑ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﺟﺐ
ﺩﻋﺎﮔﻮﯾﯽ ﻣﻠﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ.
ﺍﻟﺪﺍﻋﯽ: ﺭﻭﺡﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻤﻮﺳﻮﯼ
“
به نقل از ویکیپدیا

یعنی چی؟خیلی واضح داره اشاره میکنه به تضاد حق رای زن ها با اسلام.یعنی با توجه به اسلام زن ها نباید حق رای داشته باشن.یعنی مخالفت آشکار با اعلامیه حقوق بشر.بعدش چی میگه؟میگه که " "ﺍﺳﻼﻡ "ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﯼ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻨﺘﺨﺒﯿﻦ ﺷﺮﻁ ﻧﮑﺮﺩﻩ.یعنی چی؟یعنی حتما از نظر اسلام،باید مسلمون باشی تا بتونی رای بدی یا اینکه بهت رای بدن و شایستگی از اهمیت کمتری برخورداره برای نماینده مجلس شدن تا مسلمون بودن.که اینم مخالفت اسلام با اعلامیه حقوق بشر رو نشون میده که در ماده ی اول می خونیم:
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند.
ماده ی ششم:هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان "یک شخص" به رسمیت شناخته شود.
بند اول ماده ی بیست و یکم:"هر شخصی" حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.

OPEN YOUR EYES
[size=14pt]FREE YOUR MIND
DON'T TELL ME THERE IS NO HOPE AT ALL​

به ... زرررررشک
امام که اینجوری با شاه تا میکرد بعد اومده تو نامش اینجور متملقانه نوشته حضور مبارک اعلی حضرت همایونی ؟ اونم خمینی؟ خو آخه ضایست که این متن جعل تاریخیه . اصلا مخالفت با اون لایحه به خاطر این بود که شرط قسم به قرآن و لزوم مسلمان بودن منتخبینش رو برداشته بود. خو آخه تو اینجوری مطالعه کنی یه چی می شی!

 

[SpardaX]

پاسخ : فمنیسم؟!

به ... زرررررشک
امام که اینجوری با شاه تا میکرد بعد اومده تو نامش اینجور متملقانه نوشته حضور مبارک اعلی حضرت همایونی ؟ اونم خمینی؟ خو آخه ضایست که این متن جعل تاریخیه . اصلا مخالفت با اون لایحه به خاطر این بود که شرط قسم به قرآن و لزوم مسلمان بودن منتخبینش رو برداشته بود. خو آخه تو اینجوری مطالعه کنی یه چی می شی!

اصن حق با تو.نامه کذب محض.اعلامیه حقوق بشر رو که دیدی.شرط قسم به قرآن گذاشتن نقض حقوق بشره چون شایستگی شخص باید ملاک باشه نه وفاداریش به دین یا عقیده یا جناح خاصی.الان مطمعنا میای یه چرت و پرتی میگی و اینم زیر سوال می بری.به جهنم.اگه به امثال تو باشه ما باید اعدام های دهه ی شست رو هم یا انکار کنیم اتفاق افتادنشون رو یا بگیم که خیلی هم خوب بودن.همینطور در مورد قتل های زنجیره ای.از این فکر مضاعف خفنی که شما داری توش دستو پا میزنی هیچ چیز بعید نیست.
اصن مخالفت خمینی با حق رای زن ها و اصلاحات ارضی(نه فقط خمینی.کلا روحانیت) رو تو همه جا جز تاریخ دوره دبیرستان نوشتن،اونوقت شما بیا فاز عقل کلی و عاقل اندر دیوانه برای ما بگیر.
درواقع در اون دوره ی تاریخی،روحانیون و مالکان با هم تیم شدن و یه جناحی شدن شبیه جنوبی ها در جنگ داخلی آمریکا و در مقابلشون دولت بود که می خواست قانون اصلاحات ارضی رو تصویب کنه که به شدت به نفع کشاورزا میشد و از قدرت مالکان بزرگ و روحانیون کم می کرد و کشاورزی فعودالی شکل رو تعطیل می کرد تو ایران.این دوره از تاریخ نماد اینه که اگه پاش بیوفته،این جماعت برای منافع خودشون هر کاری می کنن.نمونه دیگش حرف های شیرین خمینی موقع تبعیدش تو فرآنسه بود.

 

[aksh90]

پاسخ : فمنیسم؟!

من فکر میکنم فمنیستها کسانی هستند که اصالتو مطلقا برای زنها میدونن و به جای اینکه دنبال تساوی حقوق باشند، دنبال زن سالاری هستند.
من مسلما با گرفتن حقوق موافقم.ولی با اینکه بگیم آقا اصلا فقط زنان باید در جامعه حق داشته باشند، مخالفم.

تا حدی هم حق با توعه اما دقت کن که مرد ها چه مدت زیادی رو سالار بودن و چه بلاهایی سر زن ها اوردن.در یکی از کتیبه های تخت جمشید-کوروش که میگفتن مدافع حقوق بشره!-داریم:سپاس خدای را که شادی و زندگانی را برای مردان افرید.دیگه تا ته قضیه رو برو!



شما دارید فمنیستم رو بد تعبیر میکنید.اگه این فمنیسمه که عالیه!اما این نیست!به تعریف ویکی پدیا قسمتی از اهداف اونا اینه:
فمینیسم لیبرال:

فمینیسم لیبرال یکی از شناخته شده ترین گرایش‌های اندیشه فمنیستی است، چهره معتدل یا رسمی فمنیسم را نشان می‌دهد و به تبیین جایگاه زنان بر اساس حقوق برابر و موانع مصنوعی در برابر مشارکت زنان در عرصه عمومی که فراسوی خانواده و خانه‌داری واقع شده می‌پردازد. فمنیستهای لیبرال، در تبیین نابرابری جنسی به مواردی همچون تقسیم کار جنسی، جدایی عرصه عمومی و خصوصی (که مردان بیشتر در عرصه نخستین و زنان عرصه دوم جای دارند)، و فرایند اجتماعی کردن کودکان بگونه‌ای که بتوانند در بزرگسالی نقشی متناسب با جنسیت شان ایفا کنند، اکتفا می‌کنند.

به نظر فمینستهای لیبرال، نظام لیبرالیستی با برخورداری از نهادها و حقوق معین قانونی اش بیش از هر جامعه دیگری اجازه آزادی و برابری فردی می‌دهد؛ اما حتی اینجا هم فرصتهای برابر، با نژادپرستی و تبعیض جنسی مخدوش می‌گردد. تبعیض جنسی مثل نژادپرستی انسانها را در قالب شخصیتی انعطاف‌ناپذیر محبوس و اجتماع را از شکوفایی استعداد اعضای آن محروم می‌کند، از آنجا که زنان را دست کم می‌گیرد از شکوفایی گرامی ترین ارزشهای فرهنگی جلوگیری می‌کند.

لیبرالها معتقدند به بیشتر انسانها می‌توان آموزش داد تا منطقی بودن انتقاد فمنیسمی از روابط تبعیض آمیز اجتماعی را درک کنند. برنامه‌های فمنیسم لیبرال برای از میان برداشتن نابرابری جنسی عبارتند از:
1.بسیج امکانات سیاسی و قانونی که در حال حاضر برای تغییر وضع در دسترس اند.
2.تامین فرصت‌های برابر اقتصادی.
3.اصلاح نهادهای خانواده، مدرسه، و رسانه‌های همگانی.

در مجموع، تمرکز فمنیسم لیبرال بر اصلاح جامعه است، نه تغییر انقلابی آن
فمینیسم مارکسیستی:

مبانی و چارچوب نظری فمینیسم مارکسیستی برآمده از آراء مارکس و انگلس است. کتاب «منشاء خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» انگلس، منبعِ کلاسیکِ فمینیست‌های مارکسیست است. بسیاری از داده‌های انسان شناسانه این رویکرد بر اساس نظریات مورگان طرح ریزی شده است. افرادی همچون اگوست ببل، کلارا زتکین، الکساندرا کولنتای، ایولین رید، و لیز واگل، صاحب نظران اصلی فمینیسم مارکسیستی به شمار می‌آیند.

این گرایش از اندیشه فمینیستی بر اساس الگوی تحلیلی اندیشه مارکسیستی به تبیین چرایی موقعیت تحت ستم زنان می‌پردازد و پس از آن توضیح می‌دهد که برای تغییر این وضعیت چگونه باید مبارزه کرد. معتقدین به فمینیسم مارکسیستی بر این نظرند که اساس ستمی که بر زنان روا می‌رود ناشی از مالکیت خصوصی، تقسیم کار جنسیتی و در آخر نظام خانواده مردسالار است. از دیگر سو، نظام سرمایه داری را عامل اصلی بازتولید این نابرابری می دانند. به بیان دیگر، دشمن اصلی فمینیست‌های مارکسیست، نظام طبقاتی (اقتصادی) است که زنان را در موقعیت فرودست جای داده است. استراتژی پیشنهادی فمینیست‌های مارکسیست برای تغییر وضعیت موجود و رفع نابرابری‌های جنسیتی، تلاش برای تحقق انقلاب سوسیالیستی و تاسیس جامعه کمونیستی است که تحت لوای آن موقعیت زنان با مردان برابر خواهد شد.

بدین ترتیب، جنبش فمینیستی باید بر زنان کارگر متمرکز باشد و مبارزه اصلی خود را مبارزه طبقاتی بداند. حوزه عمل فمنیست‌های مارکسیست، عرصه عمومی است، و بیشتر بر طبقات فرودست جامعه تمرکز دارد. فمنیست‌های مارکسیست تلاش دارند تا زنانِ کارگر را به جمع نیروهای خواهان انقلاب سوسیالیستی ملحق کنند.
فمینیسم رادیکال:

یکی از اصلی ترین تفاوت‌های فمینیسم رادیکال با گرایش‌های فمینیستی متقدم بر آن، نشات نگرفتنش از دستگاه‌های دیگر اندیشه است، دستگاه‌هایی که فمینیست‌های رادیکال «مردانه» تلقی می‌کنند. فمینیسم رادیکال به زنانگی ارزش مثبتی بخشیده و زنان را به مثابه طبقه‌ای فرودست در برابر مردان قلمداد می‌کند. شاید بتوان گفت عمده ترین مفهوم در این جریان فمینیستی «ستم جنسی» به عنوان کهن ترین و شدیدترین شکل نابرابری است، ستمی که زنان به واسطه زن بودن خود متحمل آن می‌شوند. البته فمینیست‌های رادیکال تنها به نقد ستمی که بر زنان روا داشته می‌شود اکتفا نمی‌کند بلکه پیشتر رفته و تمامی اشکال سلطه و سرکوب را ناشی از تفوق مردانه اعلام می‌دارد.

فمینیسم رادیکال به رغم شباهت روش شناختی با جریان‌های سوسیالیستی – مارکسیستی، از منتقدان جدی آنان به شمار می‌رود. آنان به جای مساله «کار و تولید»، بر احساسات جنسی و جامعه پذیری زنان تاکید می‌کنند و اعلام می‌دارند که هر زنی، فارغ از طبقه، نژاد، گروه سنی و… منافع مشترکی با دیگر زنان دارد. توالی منطقی چنین تفکری، تلقی مردان به عنوان یک گروه دشمن و جدایی طلبی جنسیتی است؛ امری که خود به نقد «ناهمجنس گرایی» نیز منتهی می‌شود.[۹] رادیکال‌ها اگرچه سلطه طلبی مردانه را نه امری ذاتی، بلکه ساختاری اجتماعی تلقی می‌کنند، اما از آن جا که ستم جنسی را عمیقاً تثبیت شده می دانند از مدلی انقلابی برای تغییر اجتماعی دفاع می‌کنند.
فمینیسم روانکاوانه:

اصطلاح «روان کاوی» برگرفته از نظریه­ای است که فروید در سه مقاله دربارهٔ نظریهٔ جنسی از آن استفاده کرد و رشد زنانگی را بر اساس «رشک ورزی به آلت نرینه» در دختر، و رشد مردانگی را بر حسب «عقدهٔ ادیپ» به مثابهٔ نفی مادر دانست. با نقدهایی که فمینیست­ها، به خصوص موج دومی­ها، به فروید وارد آوردند و نظریات روان کاوانه­ی او را دارای سوگیری جنسیتی دانستند، نظریه ­های روان کاوی جدیدی شکل گرفتند که به نظریه‌های جنسیت معروف شدند.

فمینیست‌ها از نظریات روان کاوانهٔ فروید برای توضیح این مسأله استفاده کردند که چه­طور آموزش­های دوران کودکی بر ناخودآگاه انسان اثر گذاشته و در دوران بزرگسالی سرباز می‌کند. نانسی چودوروف، کارول گیلیکان، کیت میلت و ژولیت میچل را می‌توان جزء فمینیست‌های روانکاو به حساب آورد. به طور مثال {چودوروف} به نقش مادر در به آغوش کشیدن فرزند و هویت یابی جنسی فرزند از طریق مادر اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که چرا پسران زودتر مستقل شده و دختران علاقه­مند به برقراری ارتباط­های عاطفی هستند.

ژاک لاکان، یکی دیگر از مفسران روش فروید و از تأثیرگذاران بر فمینیسم روان­کاوانه است که عدم برخورداری از آلت تناسلی را نمادی فرهنگی می داند و از تعبیرات زیست شناختی فروید فاصله می‌گیرد. او در عین حال بر رابطهٔ هویت یابی جنسی و یادگیری زبان تأکید می‌کند. ایریگاری، یکی از شاگردان و منتقدان لاکان است و در کنار هلن سیکسو از بانیان مکتب «نوشتار زنانه» شمرده می‌شود. مکتبی که می‌خواهد از موضع بدن زنان بنویسد و زنانه نوشتن را ترویج دهد.
فمینیسم سوسیالیستی:





Soviet feminism
در نتیجه مجادلات میان فمینیست‌های رادیکال و فمینیست‌های مارکسیست، بر سر علتِ فرودستی زنان و چگونگی تغییر وضعیت در دهه ۱۹۷۰ رایج بود؛ نظریه‌های جدیدی شکل گرفتند که به فمینیسم سوسیالیستی شهرت یافتند. ژولیت میشل، هایدی هارتمن، و آلیسون جگر از جمله صاحب نظران اصلی این گرایش نظری هستند. مقاله «ازدواج ناموفق فمینیسم و مارکسیسم»، اثر هایدی هارتمن، از جمله آثار کلاسیک این جریان فکری است.

مسئله اصلی فمینیست‌های سوسیالیست توضیح چگونگی ترکیب نظام سرمایه داری و نظام مردسالاری است. به بیان دیگر، آنها معتقدند که برای تحلیل وضعیت فرودستی زنان و همچنین طراحی استراتژی مبارزاتی برای تغییر وضعیت نباید صرفاً نگاهی تک بعدی داشت (صرفاً طبقاتی مانند مارکسیست‌ها و یا صرفاً روانکاوانه مانند برخی رادیکال‌ها)؛ بلکه باید مجموعه‌ای از شرایط و علل را در ایجاد موقعیت فرودست زنان بررسی نمود.

از این رو، فمینیست‌های سوسیالیست، معتقدند که برای تغییر وضعیت موجود در جهت رسیدن به جامعه برابر باید مبارزه‌ای «همزمان» با نظام مردسالاری و سرمایه داری صورت پذیرد. بدین ترتیب، فضای عمل و حوزه مبارزه از نظر فمنیست‌های سوسیالیست محدود به کارخانه‌ها نیست، بلکه مجموعه حوزه‌های عمومی و خصوصی که زنان در آنها مورد تبعیض قرار دارند، مکانی برای مبارزه است. در واقع، شیوه عمل فمینیست‌های سوسیالیست، شیوه چند جانبه است.

به طور کلی، نظریه فمینیستی هدف اصلی اش درک نابرابری جنسیتی و تمرکز بر سیاست‌های جنسیت، روابط قدرت و تمایلات جنسی است.

× پست متوالی ندید ممنونم! :د

 

[@@sin]

حقوق زن و مرد؛عدالت يا برابري

سلام
اين روز ها خيلي در رابطه با حقوق زن ها مردها بحث مي شه و بيشتر خانم ها اين عقيده رو دارن كه زن و مرد بايد حقوق برابري داشته باشند .
اما به نظر من اين يه حرف كاملا غلطه
به نظر من حقوق زن و مرد نبايد برابر باشه باشه بلكه بايد بين اونها عدالت باشه يعني تو بعضي از جا ها زن ها حقوقشون از مرد ها بيشتره و در بعضي جا ها مرد حقوقشون از زنها بيشر!
زن و مرد طبيعتشون فرق داره پس اين اصلا عاذلانه نيست كه يك زن مثل مرد بره كارهاي سخت انجام بده! پس در اينجا به يك تعريف جديد يعني عدالت به جاي برابري مي رسيم.

خب حالا با اين تفاسير به نظر شما برابري يا عدالت؟!
يا كلا نظرتون در رابطه با اين موضوع چيه؟!

 

[@@sin]

پاسخ : حقوق زن و مرد؛عدالت يا برابري

 

[ShiNinG]

پاسخ : حقوق زن و مرد؛عدالت يا برابري

خوب، حالا این "عدالت" رو میشه معنی کنید؟ کی لایق ه که برای آدما جایگاه تعیین کنه بر اساس "عدالت" ؟
بیاید بحث کنیم. سوال من اینه که کسایی که طرفدار "عدالت"ن چندتا از قوانین یک جامعه ی عدالت محور و نام ببرن. که به نقل از خودتون جامعه ای ه که جایگاه زن و مرد نه بر اساس مساوات که بر اساس استعداد ها و خصوصیات ذاتی شون تعیین شده. منتظر جواباتون هستم.

 

[Radikal]

پاسخ : حقوق زن و مرد؛عدالت يا برابري

من با حقوق برابر موافقم

خوب الان در چی عدالت و تساوی مد نظر هست ؟

در قوانین باید تساوی باشه و در حکم باید عدالت وجود داشته باشه!

مثلاً اگر برای شهروندان یک شهر قوانینی در نظر گرفته شده باید این افراد همه با هم از لحاظ قانونی تساوی داشته باشند ، اما در اجرای حکم با توجه به عملکرد هر کس عدالت رعایت بشه نه تساوی!

باز برای روشن تر شدن اگر هر کسی دزدی کنه مجازاتش حبس از یک تا 10 سال هست (با توجه به شرایط)

الان قانون برای فرد A و B تساوی داره اما اگر فرد A دزدی کنه باید بره زندان و فرد B باید آزاد باشه در این جا دیگه تساوی نیست عدالت هست!

عدالت به نظرم مفهوم گسترده تره که در بعضی موارد با تساوی هم پوشانی داره.
در واقع عدالت رو میشه اینطور تعریف کرد: تقسیم کردن منفعیت یا ضرر به باتوجه به نسبتی که افراد از ملاک تقسیم شدن دارن.
بعد با این تعریف اگر جلو بریم مثلا توی حقوق انسانی و اجتماعی، همه ی انسان ها از نظر ارزش شخصیت انسانی برابرن => حقوق انسانی که بهشون داده میشه بر اساس نسبت های مساوی با هم باید داده بشه => حقوق برابری باید بگیرن.
یا مثلا روی مثال رادیکال هم شبیه چیزی که خودش گفت میشه. اگر شخص A و B دزدی کرده باشن. (به مبلغ متفاوت) به لحاظ انسانی با هم برابران => حقوق انسانیشون، یعنی برخورداری از دادگاه عادلانه، باید کاملا مساوی باشه.
اما به لحاظ جرمی که مرتکب شدن یکی نسبت به دیگری بیشتر ضرر وارد کرده => به نسبتی که ضرر وارد کردن مجازات میشن و یکی بیشتر، دیگری کمتر و تساوی درکار نیست.

یک سفسطه بزرگ توی این تصویر وجود داره

مغالطه ی ابهام مرجع ضمیر

همونطور که بالاتر گفتم :

در قوانین باید تساوی باشه و در حکم باید عدالت وجود داشته باشه!
مثلاً اگر برای شهروندان یک شهر قوانینی در نظر گرفته شده باید این افراد همه با هم از لحاظ قانونی تساوی داشته باشند ، اما در اجرای حکم با توجه به عملکرد هر کس عدالت رعایت بشه نه تساوی!
باز برای روشن تر شدن اگر هر کسی دزدی کنه مجازاتش حبس از یک تا 10 سال هست (با توجه به شرایط)
الان قانون برای فرد A و B تساوی داره اما اگر فرد A دزدی کنه باید بره زندان و فرد B باید آزاد باشه در این جا دیگه تساوی نیست عدالت هست!

____________________________________________________________________________

سلام
اين روز ها خيلي در رابطه با حقوق زن ها مردها بحث مي شه و بيشتر خانم ها اين عقيده رو دارن كه زن و مرد بايد حقوق برابري داشته باشند .
اما به نظر من اين يه حرف كاملا غلطه
به نظر من حقوق زن و مرد نبايد برابر باشه باشه بلكه بايد بين اونها عدالت باشه يعني تو بعضي از جا ها زن ها حقوقشون از مرد ها بيشتره و در بعضي جا ها مرد حقوقشون از زنها بيشر!
زن و مرد طبيعتشون فرق داره پس اين اصلا عاذلانه نيست كه يك زن مثل مرد بره كارهاي سخت انجام بده! پس در اينجا به يك تعريف جديد يعني عدالت به جاي برابري مي رسيم.

خب حالا با اين تفاسير به نظر شما برابري يا عدالت؟!
يا كلا نظرتون در رابطه با اين موضوع چيه؟!

اما به نظرم قوانین (حقوق) باید برابر باشه اما در اجرای حکم با توجه به عملکرد هر کس عدالت رعایت بشه نه تساوی!

اولاً ما هیچ زنی رو مجبور نمیکنیم که کار سخت انجام بده ، دوماً اگر زنی علاقه و توانایی کار سخت رو داشت ما بیایم بگیم حق نداری کار انجام بدی چون اغلب زن ها توانایی انجام این کار ها رو ندارند عدالته؟

شما چیزی رو اثبات نکردید صرفاً مثالی زدید و تازه در مثالتون هم مشکلی وجود داشت بهتره دلایل منطقی تری ارائه بدید! :)

 

[aksh90]

پاسخ : حقوق زن و مرد؛عدالت يا برابري

از نظرم برابری بهتره چون عدالت مربوط به عقیده قانون گزارانی میشه که عقایدشون مال عهد شاه وزوزکه!
پس برابری!ینی این عدالته که دیه زن نصف مرد باشه دیگه؟که ارثش یک ثلث باشه دیگه؟نع!برابری!

 

[Radikal]

پاسخ : فمنیسم؟!

تا حدی هم حق با توعه اما دقت کن که مرد ها چه مدت زیادی رو سالار بودن و چه بلاهایی سر زن ها اوردن.در یکی از کتیبه های تخت جمشید-کوروش که میگفتن مدافع حقوق بشره!-داریم:سپاس خدای را که شادی و زندگانی را برای مردان افرید.دیگه تا ته قضیه رو برو!

میشه منبع بدید؟

 

[maziar]

پاسخ : اشتغال زنان

هیچ جامعه ای خالی از زن یا خالی از مرد نمی تونه باقی بمونه. به همین دلیله که مرد و زن مکمله هم در نظر گرفته میشن و وجود هر دو برای بقای نسل لازمه.

و جوامع به نیروی کار نیاز دارند. درسته که ماشین های خیلی وقت های جای انسان هارو میگیرند ولی این به این معنی نیست که نیاز به نیروی کار کاهش پیدا می کنه ( صرفن شغلی که قبلن خطر ناک بوده به ماشین ها منتقل شده ) ولی در یک کشوره صنعتی کارخونه ها و تولیداتی ها نیاز به نیروی کار دارند.

زن ها نیمی از این جمعیت رو تشکیل میدن. این نیمه ی جمعیت در دوران کشاورزی مشغول کار بر مزرعه بود. بعد از اهلی کردن دامداری هم به وظایفش اضافه شد. ( یعنی هر شخص تمام کار هایی که از توانش بر می اومد رو انجام میداد )

ولی الان دیگه همه ی خونه ها زمین کشاورزی ندارند ولی این به این معنی نیست که وظایف زن ها حذف شده. صرفن نوعش فرق کرده. و مثلن زنه کارمند. مدیر زن. و امثالهم.

اگه در شهر ها بخوایم وظیفه ی نیمه از این جمعیت رو کاملن محدود به خونه داری کنیم یعنی حتا نیروی کاره کمتری نسبت به زندگی غیر شهری و کشاورزی خواهیم داشت.


خوب حالا هر شخص توانایی هایی داره و تحصیلاتی وشغلش رو بر اساس علایق + تحصیلات و توانایی هاش انتخاب می کنه ).

ولی نکته ای که وجود داره اینه که علایق، تحصیلات و توانایی مستقل از جنسیت عمل می کنن.

( یعنی یک نفر مثله من علاقه ای به کار کردن در یک تولیداتی رو ندارم! اصلن تواناییش رو هم ندارم! ولی یکی داره. و اون فرد می تونه زن یا مرد باشه )

خیلی از شما ها گفتید که زن ها باید محدودیته کار داشته باشن.

خوب سواله من اینه. ایا انتخاب شغل اجباری هست ؟‌ یا کسی شغلی رو انتخاب می کنه که بر خلافه تواناییش هست ؟ اگر این کارو بکنه ایا اخراج نخواهد شد‌؟

به نظرتون بهتره صلاحیت سنجیده بشه یا جنسیت ؟


و در مورده ساعت کار، خودتون رو جایه رییس یک شرکت بذارید. این فرد توانایی پرداخت درامده تعداد افراده خاصی رو داره. اگر نیمی از این افراد چند ساعت زود تر محله کار رو ترک کنند ایا عاقلانس که اون فرد اصلن نیروی کاره زن انتخاب کنه ؟

( حتا اگه پوله کمتری هم بده باز هم هزینه ی بیمه ثابت هست و محدودیت محل کار وجود داره. یعنی تعدادی از محل های کار در دو ساعت اخره ساعته کاری خالی می مونن و کسی نمی تونه اون وظایف رو انجام بده. )


و مساله ی دیگه اینه که زن لزومن به معنی مادر بودن نیست.
( منظورم از زن دختر هم هست )

حتا لزومن به معنی همسر هم نیست. یک زن شخصیته مستقلیه و در اینده ممکنه مادر، همسر یا کارمند(رییس شرکت هم کارمنده اون شرکته ) باشه. یا ممکنه اصلن نباشه.

 

[shaylin]

پاسخ : اشتغال زنان

واقن حرفای اقای مازیار لایک داره من خیلی خوشحالم ک ی مردایی مث ایشون تو جامعه متن هستن!وقتی من استعداد تو ی چیزی دارم چرا باید بنشینم تو خونه تامثن ب قول بعضیها نسل اینده رو بسازم???چرا زنا همیشه باس کوتاه بیانواز حقشون بگذران ??مگه من ب عنوان ی دختر دل ندارم???چرا نباید ب جایگاه خوبی برسم تا باعث افتخار خانواده م بشم???اخه خانه داری چ افتخار و جایگاهی برای من داره???تورو خدا حرفای کلیشه ای نازنین ک خانه دارا نسل اینده رو میسازند و اینا۰۰۰

 

[پوریا]

پاسخ : فمنیسم؟!

اگر فمنیسم ب دفاع از حقوق انسان معتقد بود نه دفاع از حقوق زن من فمنیست افراطی بودم.و حتی اگر فمنیسم زن را هم صرفا چون یک انسان است و نباید بهش ظلم شود میدید باز من فمنیست رادیکال بودم.
منتها فمنیسم افراطی الان اون جو غالبه اقلا از دید من.فمنیسمی ک اعتقاد ب مرد فمینست ندارد(زیرا دنیا رو دو دسته ی مرد و زن کرده و میگه نمیتونید از تیم خودتون بیاین تو تیم ما )
ب عبارتی فمنیسم حاضر اعتقاد ب رسیدن هر دو جنس ب حقوق ندارد.اعتقاد ب بستن گوش ها و فریاد زدن"وای چقدر ب ما زن ها ظلم شده و بریم جنگ"دارد
دقیقا همیشه مصداقش برای من کارای خانم میلانی در عرصه ی سینماست..

 

[پوریا]

پاسخ : حقوق زن و مرد؛عدالت يا برابري

حقوق مرد و زن در جامعه برابر نیست.اصلا معیار حق در جامعه جنسیت نیست و نباید هم باشه.اما این تابو ک حتما باید حقوق برابر بدیم هم غلطه..خب شاید ی جا ی جنس بهتر بتونه کار رو جلو ببره.اما در کل جنسیت ب تنهایی ملاک نیست

 

[shadi m]

پاسخ : فمنیسم؟!

تاجایی که من میدونم فمنیست ها طرفدار برابری حقوق زن و مرده یعنی مرد= زن
که این باعث میشه خیلی خیلی از باید و نباید ها و تعاریفی که از وظایف زن و مرد در جوامع مختلف حتی پیشرفته ترینشون هنوز هست برداشته بشه

صادقانه من فقط نظرای صفحه ی اولو خوندم و خب تا جایی که من میدونم فمنیسم زن سالاری نیست

 

[Bahar_R]

پاسخ : فمنیسم؟!

کلا توی ایران اون چیزی که عموم مردم به عنوان «طرفدار حقوق زن بودن» و«فمینیسم» می‌شناسن یه درک خیلی کج و کوله ای از فمینیسمه که خیلی وقتا حتی با اصول فمینیسم در تضاده.

 

[alibasirat]

پاسخ : فمنیسم؟!


ادوارد برنایز با استفاده از فمنیسم زنا رو سیگاری کرد
فمنیسم اینکه یک زن بیاد تو خانواده خودش از بچه خودش نگهداری کنه رو تحجر وظلم به زن میدونه واینکه یک زن به عنوان خدمتکار از بچه یه نفر دیگه مراقبت کنه رو آزادی زن میدونه
فمنیسم فاحشه بودن رو یه شغل میدونه ونشانه آزادی زن و مادر بودنو نشانه ظلم به زن
آمریکا اسطوره فمنیست ها بیشترین آمار تجاوز به زن رو داره
و...

 

[maziar]

پاسخ : فمنیسم؟!

ادوارد برنایز با استفاده از فمنیسم زنا رو سیگاری کرد
فمنیسم اینکه یک زن بیاد تو خانواده خودش از بچه خودش نگهداری کنه رو تحجر وظلم به زن میدونه واینکه یک زن به عنوان خدمتکار از بچه یه نفر دیگه مراقبت کنه رو آزادی زن میدونه
فمنیسم فاحشه بودن رو یه شغل میدونه ونشانه آزادی زن و مادر بودنو نشانه ظلم به زن
آمریکا اسطوره فمنیست ها بیشترین آمار تجاوز به زن رو داره
و...

ببینید کار کردن و داشتن شغل یکی از نشانه های ازادی افراد هست. استقلال مالی.

حق رای چیزی که جناب خمینی باهاش موقعی که به ضررش بود مخالفت کردو موقعی که به نفعش بود موافقت اون هم ارمغان فمنیست ها به زن ها بود.

دادن اختیار هر فرد به خودش و مستقل دونستنش بعد از رسیدن به سن قانونی هدیه ای بود که هنوز زن های ایران بهش نرسیدن.

بالا بردن سن قانونی ازدواج و رفتن زنان به دانشگاه ( زمانی که رفتن به مدرسه هم تو ایران روحانیون مخالفش بودن ) هدیه ی این گروه و عقایدشون به زن ها بود.

این که زن ها اجازه ی سیگار کشیدن داشته باشن فکر کنم تو کشوری مثله ایران که زن و مرد همه تریاکی و قلیونی بودن چندان موضوعی عجیبی حداقل برای این مردم که صادر کننده ی مهم توتون بودن زیاد مطرح نبوده باشه البته

یا اینکه سعی کرد زن ها رو از صرف خونه داری و تولید بچه به انسان هایی تبدیل کنه که خودشون حق درس خوندن و کار کردن داشته باشن شما در این عیبی میبینید ؟‌

یا اینکه شرایط ازدواج و طلاق رو برای مرد و زن یکی کرد شما ناراحتید ؟‌

 

[maziar]

پاسخ : حقوق زن و مرد؛عدالت يا برابري

حقوق مرد و زن در جامعه برابر نیست.اصلا معیار حق در جامعه جنسیت نیست و نباید هم باشه.اما این تابو ک حتما باید حقوق برابر بدیم هم غلطه..خب شاید ی جا ی جنس بهتر بتونه کار رو جلو ببره.اما در کل جنسیت ب تنهایی ملاک نیست

قوانین باید ورای جنسیت باشن.

شایسته سالاری موضوعی دیگس.

یعنی یک کارفرما گارگر هاشو بر اساس شایستگی انتخاب بکنه نه جنسیت. این یعنی برابری!

یعنی شاید یک زنه خاص بتونه کارگر بهتری از یک مرد در معدن باشه! خوب باید این کارو بهش نداد به خاطره جنسیتش ؟

 

[پوریا]

پاسخ : حقوق زن و مرد؛عدالت يا برابري

قوانین باید ورای جنسیت باشن.

شایسته سالاری موضوعی دیگس.

یعنی یک کارفرما گارگر هاشو بر اساس شایستگی انتخاب بکنه نه جنسیت. این یعنی برابری!

یعنی شاید یک زنه خاص بتونه کارگر بهتری از یک مرد در معدن باشه! خوب باید این کارو بهش نداد به خاطره جنسیتش ؟

دقیقا مثال معدن رو میخواستم بزنم.بله اگه ی زن بهتر کار کنه حق نداره کارفرما مرد رو بذاره.مقصود من اینه ک اگه طبق عرف جنسیت ی مرد تونست بهتر کار کنه ما ب دلیل اینکه بگیم نه ب جنسیت ربطی نداره زنه رو نذاریم سر کار چون این دقیقا میشه دیدن جنسیت