تکست‌هایِ ماندگار

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,563
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
بازا ای دلبرا ، که دلم بی قرار توست
وین جان بر لب آمده ، در انتظار توست
در دست این خمار غمم ، هیچ چاره نیست
جز باده ای که در قدح غمگسار توست
ساقی به دست باش که این مست مِی پرست
چون خُم ز پا نشست و هنوزش خمار توست
هر سوی موج فتنه گرفته ست و زین میان
آسایشی که هست مرا در کنار توست
سیری مباد سوخته ی تشنه کام را
تا جرعه نوش چشمه ی شیرین گوار توست
بی چاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست

هرگز ز دل امید گل آوردنم نرفت
این شاخ خشک زنده به بوی بهار توست
ای سایه صبر کن که براید به کام دل
آن آرزو که در دل امیدوار توست


علیرضا قربانی-بی قرار
http://s9.picofile.com/file/8325911226/Alireza_Ghorbani_Bigharar_1.mp3.html
 
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
18,831
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهربابک
سال فارغ التحصیلی
1398
رشته دانشگاه
مهندسی بهداشت حرفه‌ای
The Ways-Shal
شال آن شال سرخ تو
موج ، موج موی تو
نرمترین حادثه
چه زیباست …دور روی تو
آفرین به آخرین
شاهکار روی تو
توی اوج سادگی
چه زیباست … اندوه تو
وای که این واژه ها
لالند در پیش تو
آه چه بد زخمی
که فردا کیست … هم آغوش تو
آه ! که این لعنتی
این قرصهای افسردگی
رنگ به رنگ ، دوز به دوز
به باد داد … آرام زندگی
 

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,575
امتیاز
10,855
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی شهید بهشتی
زمانه به ما هیچ ندادست یاوری
خورشید به ما هیچ نکردست مادری
درد می پیچد در دلمان ، درد می پیچد
که هیچ نداریم انگار آقا بالاسری
که هیچ نداریم انگار عشقی در سری
چون دوست دشمن است ، شکایت کجا بریم ؟

ای کاش
محسن نامجو
 

solo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
481
امتیاز
4,144
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
گرندلاین
سال فارغ التحصیلی
1399
آدمک آخر دنیاست بخنــــد
آدمک مرگ همین جاست بخنــد
دست خطــی که تو را عـاشق کرد
شوخی کاغــذی ماست بخنــد
آدمک خر نشــوی گریه کنی !
کل دنیا ســراب است بخنــد
آن خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخنـد
فکر کن درد تو ارزشمند است
فکر کن گریه چه زیباست بخند
صبح فردا به شبت نیست که نیست
تازه انگار که فرداست بخند
راستی آنچه به یادت دادیم
بر زدن نیست که درجاست بخند
آدمک نغمه آغاز نخوان
به خدا آخردنیاست بخند...!
 

Orelia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,059
امتیاز
39,810
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0000
این روزـای بارونی آدمُ ناخودآگاه یادِ بزن‌ باران_حبیب می‌ندازه:

بزن باران بهاران فصل خون است
بزن باران که صحرا لاله‌گون است
بزن باران که به چشمانِ یاران
جهان تاریک و دریا واژگون است

بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا بازیچه‌ای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند

بزن باران به نام هرچه خوبی‌ست
به زیر آوارگاه پایکوبی‌ست
مزارِ تشنهِ جوباران، پر از سنگ
بزن باران که وقتِ لایروبی‌ست

بزن باران و شادی‌بخش جان را
بباران شوق و شیرین کن زمان را
به بامِ غرقه در خونِ دیارم
بِپا کن پرچم رنگین‌کمان را

بزن باران که بی صبرند یاران
نمان خاموش گریان شو بباران
بزن باران بشوی آلودگی را
زِ دامان بلند روزگاران
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,653
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Khorshidkhanom_Bahram


آفتابه
، ولی سرده
کوش
خورشید خانومه هرزه

با کدوم یکی از ستاره های اسمون من خوابیده که نیست رفته

شاید پشت ابره
منم منتظر نمیمونم که بیاد بیرونو ببینمش
میرم
پشت ابرها تا بگیرمش توی بغلم آخ سوختم

اخرین باری که دیده بودمت
توی صفحه نمیدونم چندم کتاب نقاشیم بود

یادش بخیر

ایکاش چیده بودمت
مثل
گل ای کاش چیده بودمت

خب واسم تعریف کن با ابره جلوت رابطه ت چطوره

شنیدم واسه اینکه کسی نمیتونه ببینت
برخورده
یه خورده بهت

این فاصله دوره
بیا
به هم نزدیکتر بشیم تا دست بکشم روی موهای بورت
به
تو محرم شدم با نورت

منم ساکن این شهر ، مسافر غریب تو خونه ، وارث یه درد

از چیدن سیب درخت تو اسمونت

مردم من میگن که خورشید خانوم هنوز خوابه ولی عکست هنوز

گوشه اتاق خدا تو قابه ، هرروز پا میشه و گردشو میگیره و میگه
به قول زمینیا خورشید تا ابد پشت ابر نمیمونه
نه نه نمیمونه
نه برو عقب منو بغلم نکن
منو
اروم میکنی
بذار
داد بزنم به همه بگم که یه روز میای بیرون از پشت ابر زمینو جارو میکنی

بگو میای لعنتی، بگو میای لعنتی ،

بگو میای
بگو
میای ، بگو میای ، بگو میای
بگو
میای ، بگو میای
بگو
میای

....

نگران نباش ، من هوای تورو دارم خانوم ،
از
پشت ابر یهو نیا بیرون ، دستتو بده به من خیلی اروم یکم اروم باش

از ابر جلوت دلگیر نباش ، که من حاصل بارش بارون هام

تو این چند ساله جات خیلی خالی بود

وای خیلی عالی بود ، اون وقتا که بودی

من افتادم پایین جات خیلی خالی بود

افتاب بود ولی سرد ، این اسمون واسه تو جا دار ، بود ولی تنگ

بگو میای لعنتی ، بگو میای لعنتی ، بگو میای

بگو میای لعنتی ، بگو میای لعنتی ، بگو میای
 
آخرین ویرایش:

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,563
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
چه کردی با خودت چاوش خون خاک بی زائر
چه کردی با خودت بغض خیابونای بی عابر
موذن زاده داره رو مزارت نوحه میخونه
چه کردی با خودت آوازه خون شهر بی شاعر


چه دردی میکشه عاشق فقط پاییز میدونه
خراسون از چه میناله فقط چنگیز میدونه
عذاب هرزه رویی رو گل جالیز میدونه
موذن زاده داره رو مزارت نوحه میخونه


منو بعد تو بادای پریشون خون بغل کردن
گل طوفان شدم موج منو اوج غزل کردن
وجودم آش و لاشه انفجارای دمادم شد
پس از تو روی من بمبای خنثی هم عمل کردن


نگاه کن من همون کوهم که روزی پرپرم کردی
دل آتش زبونم کو چرا خاکسترم کردی
نگاه کن این همون کوهه که آخر پرپرش کردی
چرا خاکسترش کردی چرا خاکسترش کردی


گمونم واژه ها مغز منو میدون مین کردن
نگو تو جمجمم افراد استالین کمین کردن
حلالم کن تو ای پای جنون سر به دار من
که دیدار تو ممکن نیست حتی بر مزار من



محسن چاووشی
چنگیز
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,008
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
جناب #طلیسچی خیلی منطقی تو اهنگِ #ای_دادِ_بر_من میگه ک:
کاش بش میگفتم
قلبم به عشقش میتپه
فوقش میگف نه
 

afsoon.s

.؛.
ارسال‌ها
293
امتیاز
2,569
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
----
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
ایران
رشته دانشگاه
تربیت بدنی
آهنگ سریال از یاد رفته ،از محمدمعتمدی،خیلی قشنگه متن آهنگ از سعدیه... حتما گوشش کنید... چنان در قید مهرت پای بندم
که گویی آهوی سر در کمندم

گهی بر درد بی‌درمان بگریم
گهی بر حال بـی سامان بخنـدم

نه مجنونم که دل بردارم از دوست
مده گر عاقلی بیهوده پندم

گر آوازم دهی من خفته در گور
برآساید روان دردمندم

سری دارم فدای خاک پایت
گر آسایش رسانی ور گزندم

وگر در رنج سعدی راحت توست
من این بیداد بر خود می پسندم
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,653
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Mehr_Bamdad

قورتت میده حسش که یه چیزی اشتباست و

این شهر مال ماست و میگیم ما دروغه

ولی تابع قانونیم

همه فلجیم و کر و لال و کور میشه استعداد

ولی بازم زندگی رو جلو میبرم

مادرا میزائن ، پدرا میخرن

دوچرخه میشه ماشین ، آبنبات میشه کلید

هم بازی میشه شِریک جنسی وقت پیریت


امروز بد بود ، بدتر از دیروز

هیچکی در نزد بگه أ خونت بیا بیرون

هیچکی نفهمید غیرِ درد خودش درد چیه

ولی زندگی جاریه فقط هوا سرد میشه

واست کیک میخرن واست دست میزنن

پدر و مادرت با مِهر برات وقت میخرن

مغزتو میشورن معلمای بیشرف

ولی بازم میشه خودت و رفیقت بشید عوض

از شاه عربا ، تا بچه بازیای کشیشا

هنوز درجنایت بازه تووی این کلیسا

مسیح کی بود ، خوب و بد چی بود

واسمون عیسی رو معنی کردن دلیل چی بود

ما آدما پر از سوالیم ، پر از انرژی

پر از اهمیت به ک*شری مث پِرستیژ

پر از جنایت ، پر از تعفن

وعده ی آخر تهوع ، مرگ های پر تنوع

دنبال رویات باش ، انقدرا زنده نیستی که بخوای بسوزی بسازی

انقدرا جدی نیست

میسوزم میبینم هنوز قفلیم رو جدول

به خودت میگی آزادیه پنج حرف اول

ولی بهت میگن زندان یا اعدام

همش پنج حرفه انتخاب بین بد و بدتر

الف ب پ ت ث

مثِ ساکت سه بار در روز سکوت و گوش کن از اول

چه غمناکه ، چه غمناکه

وقتی توو برگه ی اتهامت سکوت باشه

رد میشدیم أ کنار یه کلاه خالی

زیر یه پل تاریک ، یه هنرمند باریک

صدای ویالونش میگفت این شهر قصه میخواد

به قصه های خوب یه سکه میداد

همه پرسیدن شیر یا خط ، من با خطه بدم نوشتم شیر

توو این جنگل پرسه نزن

با رأی گیری اینجا روباه میشه عادل

گاو میشه عاقل ، شغال میشه عاشق

توو ازدواج حاکم ، حرفت ساقدوش باده

بادی که از هر وری اومد گَند زد به حالت

حالا اسمشو بنویس و پرت کن توو صندوق

هی انتظار بکش منتظر فندوق

واقعا اگه خودت بودی نمی دزدیدی

اون چند و چند میلیارد که بود حق مردم

صورتت و تر کن ، دست و پاتو بشناس

واسه یه بارم که شده فکرو کار بنداز

لعنتی لعنت شیطون به قبرت

تُف به شعارت که خودت گُمی تووی گندت

خودت و کردی بَرده ، گناهه اگه باور کنی

وقتی بهت میگن خدا میخواد باشی بنده

خدا این نیست ، خدا هرچی باشه این نیست

خدا ترس نداره ، بخدا خدا این نیست

جهنم خدا واسه خیلیا بهشته

بهشت باشه واسه اون که میخواد أ حوری کِرشمه

خدا این نیست ، اگه باشه هم دروغه

مگه نه اینکه نور پاکش و دَمیدن توو روحت

مگه نمیخواستیم توو این دنیا بخندیم و پُرشیم

مثِ خورشید نورانی
 

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,380
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
آرزوی فردا - هایده و مازیار

تو زمونه ای که عمر عشق یک صبح تا شبه
من هنوز تو گفتن دوست دارم وا موندم
من هنوز تو گفتن دوست دارم وا موندم

همه گفتن همه رفتن اما من
با یه دنیا آرزو جا موندم
چه روزایی که غروب شد اما من
من در آرزوی فردا موندم

با خدا هر کی یه جور حرف میزنه
حرف من شنیدنی تر از همه‌ست
اگه حرفای منو گوش کنه
گفتنی هام واسه اون یه عالمه‌ست

همه گفتن همه رفتن اما من

با یه دنیا آرزو جا موندم
چه روزایی که غروب شد اما من
من در آرزوی فردا موندم

+اثری از جهانبخش پازوکی
 
آخرین ویرایش:

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
تو میخندی
حواست نیست
من آروم میمیرم
تو میرقصیو من...
عاشق شدن رو یاد میگیرم

رستاک_ته سیگار
 

Flying_girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
764
امتیاز
4,489
نام مرکز سمپاد
فرزانگان7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
مدال المپیاد
هیچ
دانشگاه
تربیت مدرس
رشته دانشگاه
پیشرانش
ا خودم بیشتر ا همه چی زدم
الان خیلی ساله به خودم سر نمیزنمو
جای همه مشتام رو تخت سینمن
منو این سیگارا نخ ب نخ کشیدنمو
روند نفسام شد یکی در میون
دیدم فقط میدم تو نمیدم بیرون
انگار سیگارام یه بسته تیغ تو ریه ام شکوند
که با هر نفسم کل سینم میسوخت
دیگه نه میکشیدم بکشم
نه حالت عادیو تحمل میکرد کششم
چقدر انگشت خودم رفت تو چشم
و چقدر هر روز با دست خودم تنبیه میشم
اه
من ا خود شاکی ام حاجی
بم خوش نمیگذره هر جا میرم حاجی
یه جوری شده رو فرم باشم یه رو
همه ازم میپرسن خوشحالی برا چی
اه
بابا من این نبودم
انقدر هر روز پخش زمین نبودم
چی میخواستمو چی در اومد
نگا دیگ ه بم کیا تیکه میپرونن

تنگی نفس
شایع
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,563
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
کهنه نقاب زندگی،تا شب رو صورتای ماست
گریه های پشت نقاب،مثل همیشه بی صداست...






سیاوش قمیشی-نقاب
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,653
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Lams_Bahram

از بچگی بهم گفتن بزرگ میشی یادت میره

من کوچیک شدم و یادم موند و این یادم داد

که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود ، نقطه

این آهنگ حالت روحیِ الآن منه

نه خوشگله نه زشت ، نه عامه پسند

نه واسه مهمونی خوبه نه توویِ ماشین

وسط یه جاده پر از منظره ی قشنگ

نه خوبه نه بد ، نه درسته نه غلط

نه سیاهه نه سفید ، خاکستریه

این یعنی رنگ واقعیت

واقعیتی که میگه کل زندگی یه بازیه

رویاهات میکشنت جلو

خاطراتت میکشنت عقب

چی میمونه ازَت

یه چیزی میشی به عمق افکارت و به طول زندگی

ولی این مهمه کی رفتنیه کی موندنی

کی توو حاشیه ـَس کی تو متن

کی یه جرقست واسه تغییر

با چند خط شعر خوندنی

ولی این مهمه کی رفتنیه کی موندنی

کی توو حاشیه ـَس کی تو متن

کی یه جرقست واسه تغییر

با چند خط شعر خوندنی

فقط با چند خط شعرِ خوندنی

زندگی یه مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست

یه مجموعه ی معقول از بی عقلی ها

له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع

خوب ولی اشتباه

من ترکش کل جنگ ها تو شونَمه

من لای همین آهنگ ها خونمه

من شعر نمیگم من شعر میشم

این موسیقی واسه من عین بودنِ

شما چی؟

شما که مام میهن و مالیدی زیر بغلت که بو نگیری

شما که خوب ها رو بد کردی

ما اون مرز های پیچیده و درهم مغز تو رو رد کردیم

این یعنی له شدن کلیشه ها ، نوبتی

این یعنی وطن ولی آدمای غُربتی

این یعنی موسیقی مدرن تو جامعه ی خشکِ سنتی

منو میبینی ، جلوی پام هیچ ردِ پایی نیست

تو اظطراب دست های پُر

آرامشِ دست های خالی نیس

از این زمین نفرین شده تا آسمون بِکر راهی نیس

منو میبینی حتی افتخار میکنم به اشتباهام

هر چند کل گذشتم و حالم و آیندم و له شده دیدم زیر پاهات

ولی

ولی این مهمه کی رفتنیه کی موندنی

کی توو حاشیه ـَس کی تو متن

کی یه جرقست واسه تغییر

با چند خط شعر خوندنی

ولی این مهمه کی رفتنیه کی موندنی

کی توو حاشیه ـَس کی تو متن

کی یه جرقست واسه تغییر

با چند خط شعر خوندنی

فقط با چند خط شعرِ خوندنی
 

arvin.a

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
956
امتیاز
10,948
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
عمران
قصه ی من مثله یه مرده که ساقیه مردمو تشنه ی شهره
قصه ی من پرواز بود اما فشاری رو زیریم نبود
قصم مثه فرهاد بود اما هیچ کجاش شیرین نبود
قصه ی من جرئتم بود که دلیله محکمه قدرتم شد
قصه ی من باختنم بود که دلیله محکمه بردنم شد
قصه ی من عینه فیلم بود که دلیله داشتنه دشمنم شد
قصه ی من خوده زندگیم بود که دلیله محکمه مردنم شد

قصه من از علی سورنا
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,653
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
Khaab_Yahya

پسرک تکیه به دیوار زد
چشم هاشو بست و صورتشو با آستینش پاک کرد
فکر کرد چقدر سخته
با این کفش های گشاد قدم برداشتن
دلش پره حرف هاش کم
گره خورده اخم هاش هم
چشم هاشو باز کرد
خودشو تو آینه ی مغازه ی روبرو برانداز کرد
به زخم روی صورتش نگاه کرد
تو خیالش پیچید صدای داد و ناله ی مادری که فریاد زد
گفت بعد ازین دیگه نیست چیزی توی یادم
جز صدای جیغ مادرم
رسیدن به این باور
که گل چیده میشه آخر
برای بقای باغچه ش
فقط نمیدونم من چیه اشتباهم
چرا لباسام پاره ان
چرا دورم از خونواده ام
چرا متنفرن از نژادم
چی میبینن تو نگاهم
که خودشونو دور میکنن ازم حتی توی راهم
ها؟
مغازه دار دید که پسر محو آینه ست
با عجله سمت در رفت و اونو صدا زد
گفت ورود به این مغازه که قدغنه واست
گمشو از جلوی مغازه ام
پسرک بی اعتنا چند قدمی راه رفت
گفت با این شرایط واقعا نبایدم تلاش کرد
به هرحال آینه دیگه مهم نبود واسش
شروع کرد با خودش به فکر و خیالش ادامه دادن
گفت از چی بنالم
ازین که باز نمیشن بال های سیاهم
و نمیشه پرواز کرد
دوباره بازم
تو زمین بازی جفت شیشم بی فایده ست
چون مشکیه تاسم
با خودش گفت الان منی که ایستادم
مگه این سیاهی مطلق شه واسم
و یه گوشه افتاده باشم بی نیاز از هر حالت
کجا بهتره که بیوفته جنازه ام
رفت به سمت خارج از شهر که یه خرابه ست
همون که دیوار خرابش روبروی جاده ست
اونجا میتونست ببینه پدرشو
اگ از جنگیدن برای مرد سفید بازگشت
پس پسرک تکیه به دیوار زد
چشم هاشو بست و صورتشو با آستینش پاک کرد
نشست و با دست
بنده کفش های گشادشو از هم باز کرد
همونجا به خواب رفت
 
آخرین ویرایش:

arvin.a

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
956
امتیاز
10,948
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
عمران
فرقی نیس بین تو و بقیه
میخوای داف باشی اینه قضیه
میتونی تا کی باشی باب میل؟
وقتی سیر بشن میری یه گوشه دنج

جاستینا-بازنده
 
بالا