تکست‌هایِ ماندگار

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع EhsanJ
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
بازی بازی مهره ها که جابجا شه باختی
راوی ، گزارشگر این حیله کاری
بازی بالا پایین رپ بده ولی خوبه آوازخوانی
بازی بازی بازیگر
پرده حاشیس
فیلم اصلی خیابونه به هممون جا میدن
هر ساعتی از شب و روز باشه داریم پخش
اینجا بازیگرای هالیوود حتی مالیدن

بازی _ معراج
 
آهای غمی که مثل یه بختک
رو سینه‌‌ی من شده‌ ای آوار
از گلوی من دستاتُ بردار
دستاتُ بردار..
آهای خبردار _ همایون شجریان
 
صبورم که باشم..نه طاقت ندارم..نبینم تورو
اگه سنگ بارید..اگه سیل اومد..تو بی من نرو

اگه خیلی سخته،اگه خیلی دوره،اگه حتی دیر
همین چند ساعت،همین دلخوشی رو تو از من نگیر..


دلخوشی_امیر عباس گلاب
 
میخندی تا دنیا رنگی تازه شود
با لبخندت شادی بی اندازه شود

میخندی تا خوش بنشینی در باور من
میخندد همراه تو اشک اخر من

طعم شیرین خیال_دال بند
 
بغضت دلیله دیوونگیمه
گفتم نباشی این زندگیمه
نگونگفتی
گفتی بسازم باروزگارم
گفتم محاله طاقت بیارم
نگونگفتی
نگونگفتی_مهدی یراحی
 
بیمار خنده‌های تو ام بیشتر بخند...
خورشید آرزوی منی، گرم‌تر بتاب...
خورشید آرزو _ همایون شجریان
 
هیشکی نِمیبینِه بَعد اَز ط میپاشَم
پر میشَم اَز خالی دیگِه نِمیتونَم شِکلِ خودَم باشَم
آیَندمو بی ط نَدیدِه میفروشَم
میتَرسَم اَز دوریت
نَرو اَز آغوشَم...
21روز بعد #مهدی_یراحی
 
به من بی اعتنا باش و تظاهر به خیانت کن
به هر عشقی به غیر از من اگه میتونی عادت کن
اگه دوس داری عمرت رو تو تنهایی حرومش کن
اگه میتونی با من باش نمیتونی تمومش کن
تو در اوج غروری و حالا وقت فرودت نیس
منم چیزی ازت میخوام که شاید تو وجودت نیس
نمیدونم که از فردا چه راهی با تو در پیشه
تو هم مثل خودم هستی نمیدونی که چی میشه

ابی-بی اعتنا
 
Nasle Man_Bahram

Intro
"اشخاصی مثل من در یک جریان دیگه ای هستند
وابسته به یک طبقه دیگه ای هستند
و از نسل دیگه ای هستند
و از اصل دیگه ای
با فرهنگ دیگه ای
افکار و اندیشه های دیگه ای
نهضت ها و جریانهای فکری و اجتماعی دیگری
و دنیای دیگری"
..

یه گوشه ای از این شهر یه سری آدم هست
آدمایی مثل من
خسته از لحظه هایی مثل قبل
خسته از فردای شکل دیروز
خسته از آدما و زندگی خشک و بی روح
من از یه نسل دیگه م
صدای گولّه ها تو گوشم واسم لالایی خوندن
تو شیکم ننم صدای جیغ و داد زیاد شنیدم با صدای بمب و موشک
تو بیست و چند سال عمرم آدما رو کنار هم ندیدم
یا جلوی هم بودن یا روی هم
اونا همش در حال جنگ بودن
حتی وقت خواب توی شب روی تخت
تو بیست و چند سال عمرم بیست و چند بار مُردم
بیست و چند سال حقّمو خوردن
زندگیمو بر عکس کشیدن
تا منم مثل اونا اونو برعکس ببینم
من وقتی مرد شدم
که پُر درد شدم
ظاهر آدما خوب و همه تو زرد شدن
تا اینکه خواستم که این اتفاقو درک کنم
از توی آدمای اجتماعم طرد شدم
این خیلی سخته
این خیلی تلخه
که آدمای دورت نمی فهمن چیه حرفت
این اتفاقا میشن عقده توی قلبت
یه مشت اعتقاد چرت و پرت میره تو مغزت
تا یکم حرف زدم گفت بگو معذرت می خوام
این زندگی یه خواب تلخه نه؟
کسی ازم نمی پرسه که چیه درد من
دردم اینه که پرده رفت کنار از پنجره م
پس دیدم همه چیو داد زدم با هنجره م
بعدش بین من و خودم شروع شد جنگ نرم
این باعث شد که از دست مردمم در برم
پس نگو برگرد
پس نگو برگرد
این باعث شد که از دست مردمم در برم
..
Outro
"اگر در سخن من
در انتقاد هایی که من میکنم تلخی ای وجود داره
این تلخی را بر من ببخشید
اگر معتقدید و می بینید که درِش حقیقت هست"
 
یا مهدی صاحب زمان دلم حکایت می کند
از ظلم این مستکبران بر تو شکایت می کند

بیداد کرده در جهان مولای من ظلم و ستم
دل های مسلمین شده کانون درد و رنج و غم

پس کی میبایی یوسف زهرا
نابود گردد ظلم ستم ها

یا اباصالح پس کی میایی
 
تنگ غروب هوای تو
تنگ غروب صدای تو
تنگ غروب را افتادم دنبال رد پای تو
همه جا رو گشتم از تو رد پایی نیست که نیست
هیچ کجایی یه نشونی یه صدایی نیست که نیست
چشام به راه جاده ها
سواره ها پیاده میرفتن و میومدن اما نبودن گل من
از همه جا رفته بودی
بی اعتنا رفته بودی
من موندم و خیابونا
پرسه زدن تو میدونا
به هر کسی می رسیدم
نشونیتو می پرسیدم
تو کوچه ها و خونه ها بودم مث دیوونه ها
عکستو از دور می دیدم
دنبال تو میدویدم
می رسیدم جات خالی بود
سایه ی تو خیالی بود
بنیامین
 
خوب دست منو خوندی :دی
منو بدجوری سوزوندی
منو مثل یه برده کجاها که نکشوندی :دی
 
Jib(Ft Safir & Bidad)_Quf
هر کی یه تیکه میکنه میره
هر کی یه تیکه میکنه میره
دنبال یه ذره دیگه
دنبال یه ذره دیگه
تا گشاد شه جیبش
تا خوشحال بمیره

بیا تو هم یه تیکه از پازل شهر باش
میدونم اینجا سیاهه شبهاش
نور نمیاد، مداد تو مدادتراش
آسمونو خریدن آسمونخراش
گفتن خیر، تو شر باش
گفتن بله، گوش فرمان
آخرین نفری که گوش نداد
رفت بیمارستان چون گوش نداش
گفتم چشم جناب سروان
ما در خدمتیم، یه مشت سرباز
بعضی وقتا باس صبر کرد
تا بشه حرف زد
بعضی وقتا هشت سال
بعد اینکه ریختن اشکا
بعد اینکه ریختن گاز اشک آور
بعد اینکه ریختن پشمات
سه هزار میلیارد چند تا صفر دارد؟
هر کی یه تیکه میکنه میره
هر کی بکنه زیرنگه دیگه
بحث فرهنگیه، سیاسیش نکن
یه یاس هم زیادیه
میکنه پسر از پدر، دختر از پسر
حالا یه سر هم بزن به سطح شهر
ببین دستکم از هر سه تن
دو تا فکر رفتنن، یکی فکر موندنه
که اونم عشق پول داره یا پولداره
گردن دولت ننداز
خواستی جمع کن برو غربت الان
شاید رسید نوبت قرعت فردا پسفردا
اما

هر کی یه تیکه میکنه میره
هر کی یه تیکه میکنه میره
دنبال یه ذره دیگه
دنبال یه ذره دیگه
تا گشاد شه جیبش
تا خوشحال بمیره

گذاشتی پا به سن
روسیاه یا روسفید
آسمون ریسمون نباف
مار گزیده فکر پونه نیست
این نمایش عمریه برقراره
وقت طلاس
اما اُنس نگرفت اونی که نخ نداد، فبها
لباس میسازه شخصیت بی چون و چرا
چک و چونه نزن
خمیر ورزیده هم نباشه
با یه دست کت و شلوار وزیره
صاحب چونه ی نونه
پرچونگی نکن طرف حساب رئیس جمهوره
هرکی از راه رسید یه تیکه شو کند
اسمشو گذاشت میهن و رفت
کلاه گذاشت، کلاه برداشت
چه حقیقی چه حقوقی
حالا دایه عزیزتر از مادره
این در و تختش اونی که میکنه باورش
چه از جزء چه از کل
چشماتو باز کن
نگو غدم، سرطان هم میشه ریشه کن
گوشت بدهکار نباشه
حساب نمیبری به خرجت نمیره
بنابراین عقلت دست رشته میشه

دنیای خراب
پر نان حرام
دهان غنی کباب
دل فقیر کباب
دنیا فانیست دریاب
موجی نه دریا
شدی محو سراب
ز یاد نبر خاک سراست
بنگر به دار دنیا
ببین ظالم چه ساده افتاد
بنگر به دار دنیا
ببین ظلم را بسان مرداب
همه عالَم طماعند
تک باش، به فکر خلق باش
همه عالَم گمراهند
فقط عالِم به فکر فرداست
آنکه حق الناس خورده
حتما با دلش وداع گفته

اگه باور نداری
بپرس از بابک زنجانی

هر کی یه تیکه میکنه میره
هر کی یه تیکه میکنه میره
دنبال یه ذره دیگه
دنبال یه ذره دیگه
تا گشاد شه جیبش
تا خوشحال بمیره
 
● سوز - بهرام نورایی●

بی حرکت ، بیمار از همه خسته و بیزار

تووی برزخ بیست تا سی سال

افسردگی بی حال

أ اون دنیا به این دنیا

از اینجا به یه دنیای گ*ه تَر

فقط سلولم میشه بزرگتر

پژمردگی شُل و شُل تر

افتاده روی خاک

یه نسیمی أ لایِ در میاد توو

خوشبو نمناک

گیر کرده توو مرداب

ولی دنبال ساختن جریان

ولی دنبال خِس خِس سینه ــَم

توو نقطه ی اوج یه فریاد

شیرین ولی دردناک

خیلی مشکله

بیا بیرون از اون دنیای خوشگلت

این دفعه فکتو خورد می کنم

اگه بِدی فردای خوبی رو مژده بهم

من از این انتظار از این انتظار افتضاح

از این آدمای توو خالی پر سرو صدا

حالم بهم میخوره

من یه کبودی ام رو گونه ی واقعیت

از این که باشم روشنگر عصرِ جاهلیت

از سیستم کل دنیا حکومت ها

أ لفظ حاکمیت حالم بهم میخوره

از این غمی که توو خونست

از اینکه می دونم این حرفا بیهودس

از این عکسای بچه باحالا

با یه سیگار و یه نگاه به دور دست

حالم بهم می خوره

رفتم و میرم باز

هرچند خسته و داغون شده پام

هرچند از این دوییدن ابدی

توو این جاده ی بی فرجام

حالم بهم میخوره حالم بهم میخوره

حالم بهم میخوره حالم بهم میخوره

رفتم و میرم باز

هرچند خسته و داغون شده پام

هرچند از این دوییدن ابدی

توو این جاده ی بی فرجام

حالم بهم میخوره حالم بهم میخوره

ببین حالم بهم میخوره

پنج تا حواس حامی من

شدن پنج گنجِ نظامی من

مقصر کیه حکومت لابی یا خامی من

مهم این نیست مهم ریشه ــَس

واسه تو مهم بلیط توو گیشه ــَس

واسه تو مهم تجارت بیشتر

من دلم خوشه به پیلم

به اینکه به زودی پروانه میشم

به دود جمع شده پشت شش هام

به خود گونه بودن به من کُنج اتاق

تو پی مُدی من رو کاغذ پی اندیشه ــَم

نیست اثری از رشد

این زندگی رنگ پریدس

تفسیر دنیا از نگاه من فقط سه کلمه ــَس

دوره ی اُفولِ بشریت

دوره ی رنج دوره ی زجر

مقصد ثریا بُنیان کج

و من حاصل یه خودکشی توو دنیای دیگه ــَم

شد غُصه غذام

توو این توهم با شکوه به اسم دنیا

مخدر هواست

احمق منم که فکر می کنم هنوز

مسکن دواست

نه فقط سِرّم می کنه

از هر چیزی که به چشم می خوره

لعنتی حالم بهم میخوره

در نیمه بازه من نیمه جون

همین چند دقیقه قبل

یه نسیمی از بالا منو به سمت خودش می کشوند

قدم به قدم

میرسم به مار پیج پله ها

توو فکر یه سقوط توو فکر یه انتقام

رفتم و میرم باز

هرچند خسته و داغون شده پام

هرچند از این دوییدن ابدی

توو این جاده بی فرجام

حالم بهم میخوره حالم بهم میخوره

حالم بهم میخوره حالم بهم میخوره

رفتم و میرم باز

هرچند خسته و داغون شده پام

هرچند از این دوییدن ابدی

توو این جاده بی فرجام

حالم بهم میخوره حالم بهم میخوره

ببین حالم بهم میخوره
 
دافت هئ میریزه کُک روی میز
پروِ هیز
دماغش شده عین خرطومه فیل
فور توعنی (420)
سریع میاد روی لبم جوینت
بدم قُرص
دهَنَم شُل
دوست دخترم باید بیاد جمعم کُنه
سَرم خورد بِدَر ، زخَمَم شُد ، زد الکُل بِش
عوض شد یِکم لبم خشک شد و
باید سِفت منو بَغل کُنه....
اداس ، انقد نزن قُر بم اداس همش اداس
همش کُ*شره ، ک*شر ، حالا فقط فُش بده

بردار دافی نقابتو
ندارم کاری به کاره تو
چون تا بودی دادی بم حالشو
الانم نمیگم خالیه جای تووووو
فقط میگم اداس

بسه انقد گیر تو بم نده
زُل نزن نگیر برام سیس تو انقد
خودت میدونی برام نیس مهم من که
هرجایی برم برام ٢٠ مُدل هس
شبیه تو زیاده توش
ساله دیگه تو با همین او*یا بمون
زنگ میزنی میگی علی گل بیار بچوق
من دارم میزارم کَلیفورنیا یه تووووورر

همه چیزایی که میگی اداس
حتی گیرایی که میدی اداس
ا فیریکی بودنت اداس
بگیر تا میمیکه صورتت اداس

دیگه ت*مم نیستی
انقدر رو کُک زدم ویسکی
حرف نَزن پشتمم سی*تیر
پُر نکرد عُقدتم هیچی
دورام دُختر ام ریخته کُ* ا هر تیپی
ولی تورو چه به کُ*کلک زیغی؟
خانوم محترم هیس اگه فُحش بلد نیستی
ولی اداس هَمَش اداس
اگه بِگی اینا توی روحیاتت نی
حالا شوخی یا جِدی دیگه “کوری” یادش نی
اَ خوبیات بِیبی ،حالا هِی بِگی بَرام با این کو*یا سِلفی اه
نَمونده اصلاً به بو*یات مِیلی
وقت نَدارم بَرات رو موزیکام خِــیلــی

همه چیزایی که میگی اداس
حتی گیرایی که میدی اداس
ا فیریکی بودنت اداس
بگیر تا میمیکه صورتت اداس

اداس
وانتونز

بابا این آثار مبتذل چیه تولید میکنید دوساعت دارم سانسور میکنم : ))))
 
دنیا به من گفت ، چی گفت؟
در گوش من گفت ، چی گفت؟
کاری که دنیا میکنه سیاهو رسوا میکنه
مشکی رنگ نور میشه عاقبتم خوب میشه
دنیا به من گفت ، خودش به من گفت
دنیا به من گفت ، چی گفت؟
در گوش من گفت ، چی گفت؟
کاری که دنیا میکنه سیاهو رسوا میکنه
مشکی رنگ نور میشه عاقبتم خوب میشه
دنیا به من گفت ، به من دروغ گفت

بهم گفت عاشق نشو
وقتی شدم گفتش نیستی
وقتی دید هستم گفتش نمیشه نمیشه
ما هممون دنبال یه نیمه دیگه ایم
چون این یکی نیمه رو باختیم
اون یکی نیمه رو وقتی میبینیم
که این یکی نیمه رو ساختیم
چند تا نسل قبلم همه محصولات جنگن
ولی نسل تلخ من هم همه آرتروز گردن
ابروها همه نخ چشما دوخته به کف دست
لباس میبافن از یه عشق به یه مانکن
رو برو تو نگاه کن الان دیگه برا همیشه هست
خاطرات خیلی قشنگن ولی نمیشه گرفت از همشون عکس
عکس پریدن با عشق به موندن با
سکوت خونم با خیسی گونم شد

زندگی بهم گفت ، چی گفت؟
در گوش من گفت ، چی گفت؟
کاری که دنیا میکنه آدمو هویدا میکنه
زندگی بهم گفت ، چی گفت؟
توو تاریکی گفت ، چی گفت؟
توو سختیا گفت ، چی گفت؟
زندگی بهم گفت در گوش من گفت
چی گفت؟ چی گفت؟

بهم بگو _ نوید و بامداد
 
شبا بیدار تا خوده 5 شب/ کنارم هرکی نشستو منه کله شق !
#شبا_حصین
صرفا من باب متناسب بودن با ساعتِ گذاشتنِ پست : ) )
 
مریمم گلِ ناب اُمیدم. اینجا صورتا همو به نقاب لو میدن!
چشما دیدنو به خواب لو میدن!
ماهیا همو به قُلّاب لو میدن!
کلِّ عمرِ تو صرف "چی میشه؟" میشد.
سکون واست یه دردِ دیرینه میشد.
لایِ درختا که به ارّه میگفتن تقدیر؛
حرکت تو پوزخندِ بی ریشگی شد

سورنا/مریم
 
چِراغِ خانه ی ما نَفت ندارد
چرا که هیچ نَیَرزَد دَرونِ این قَبیله دانایی
میزند چشمَم را نورِ دَرِ خانه ی او
این تَرانه میخواند کوکَب لالایی
و لَبَش میلَرزَد گرفته دستش را کودَکی که با دَهان گُرُسنگِی دیده بِهَم میبَندَد
فردا شَب اُتاق مَردِ نِکونامِ شَهر بویِ تَنِ کوکَب را میدَهَد
باد زیرِ دامنِ او زوزه کِشان میدَمَد
تو را خواب میبَرَد
دَهان کودَکی بوی نان میدَهَد
شَبی دَر باوَرِمان چِکه کُن
شَبیه چِکه زِ مُژگانِ هَمان دُختَری که زَخمَم را پاک کَرده دامَنَش
شَبی که باد با خود میبَرَد لَرزه به اندام هَمان دَر به دَر که دَستِ زمستان گرفته دَر بَرَش
بشین کنارِ پَنجِره م
میونِ شَهرِ تو با کُلِ بِزِه کاریاش
من جَوانی بومیَم
که زیرِ ضَربه هایِ پاسِبون تَرَک میخورَد
جَوانه میزَند اُستُخوانِ چوبیَم

سونامی - دالان​
 
چی اومد.. سر من که قول داده بودم دیگه برنگردم
که امشب دوباره به یاد چشات گریه کردم
که انگار تمومی نداره دیگه بی تو دردم

یه امشب.. چی میشه سرم روی شونه ی تو بذارم
سرم رو دیگه از روی شونه هات برندارم
یه جوری بخوابم که یادم بره روزگارم
...
..
.

رضا صادقی.گمونم
 
Back
بالا