تکست‌هایِ ماندگار

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع EhsanJ
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تردید_سیاوش قمیشی
آخ دلم هیچکی کنارت نیست ، سر کن با خودت
زیر و رو شو دنیا رو زیرو زبر کن با خودت
وقتی میبینی خودت داره کلافت می کنه
از خودت پاشو ، خودت با شو سفر کن با خودت
هر زمستون پیش از اینکه ریشه پابندت کنه
شاختو بردار و تمرین تبر کن با خودت
یا بساز و دونه دونه مرگ برگاتو بخود
یا بسوز و جنگلی رو شعله ور کن با خودت
 
اون قلبمو برداشت, گرفت تو دستاش, یادم نمیره, چقد دوستم داشت
تمومه کاراش, مزه ی حرفاش, با همه فرق داشت, با همه فرق داشت

#با همه فرق داشت_رضایا
 
فریاد از آن نرگس مستی که تو داری
آه از دل بیگانه پرستی که تو داری...

اواز در گوشه حسینی،شور. استاد شجریان
 
خسته و دربه در شهر غمم
شبم از هرچه شبه سیاه تره
زندگی زندون سرد کینه هاست
رو دلم زخم هزارتا خنجره
چی میشد اون دستای کوچیکو گرم
رو سرم دسته نوازش میکشید
بستر تنهایو سرد منو
بوسه گرمی به اتش میکشید
چی میشد تو خونه ی کوچیک من
غنچه های گل غم وا نمیشد
چی میشد هیچکسی تنها نمیزاشت

شهر غم داریوش : )
 
با پوست صورتم بگم
به بالش کرم بگم
با مورس های مردمک
از جعبه ی سرم بگم
از هسته ی غمم بگم
با زبون تنم بگم
به انعکاس صورتم
رو شیشه ی ترم بگم
به شیشه ی ترم بگم
با بالهای روح برم
به مرز ابر و کوه برم
از راه تو در تو برم
از مه تا وضو برم

هادی پاکزاد_ مه تا وضو
 
با غرور و با شتاب
بر سینه ی نرم آب
دیوانه می‌خزیدم
در غایت خودخواهی
در انبوه سیاهی
جز خود نمی‌شنیدم
خروشان و بسته چشم
با کوله باری از خشم
می‌رفتم از خشم خود
دنیا ویرانه سازم
در دفتر زندگی
از خود افسانه سازم
اما ز بازی زمان گمراه و غافل بودم
در اوج پرواز هوای خواهش دل بودم
در سر نبود اندیشه ای جز فکر ویرانگری
غافل من از افسانه ی طوفان و ساحل بودم

موجم ولی خاموش و خسته
با دست خود درهم شکسته
آری من آن کوه غرورم
درمانده و از پا نشسته

پیچیده طوفان در وجودم
شد پاره از هم تار و پودم
در لحظه های واپسین
پیک اجل آمد مرا
افتادم و از پا نشستم
بیداد طوفان آنچنان
بر سنگ ساحل زد مرا
چون شیشه ای درهم شکستم
گفتم بخود ای موج سرگردان که آخر
بنگر به خود چه بودی و اکنون چه هستی
حاصل چه بود از ان غرور بی‌دلیلت؟
آخر بدست صخره ی ساحل شکستی!


موجم ولی خاموش و خسته
با دست خود درهم شکسته
آری من آن کوه غرورم
درمانده و از پا نشسته

موج - مهستی
 
من.. بر آن سرم که سر برآورم برون.. به من بگو که چون
عاشقی.. به رفتن است بگو که ره کجاست.. گریزم از سکون
بی تو.. خانِ آخرین چگونه بگذرد, با تو.. دل مرا به شهر تازه میبرد
روزی دگر.. در آتشی.. سالی دگر به خامُشی.. بار دگر فرامشی.. آه

#بار_دگر_فراموشی_همایون_شجریان
 
آه ، یکی‌ بود یکی‌ نبود ، یه عاشقی بود که یه روز
بهت می گفت دوست داره ، آخ که دوست داره هنوز

دلم یه دیوونه شده ، واست بی آزاره هنوز
از دل دیوونه نترس ، آخ که دوست داره هنوز
وای که دوست داره هنوز

شب که می ‌شه به عشق تو ، غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم
شب که می ‌شه به عشق تو ، غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم

گفتی‌ که با وفا بشم ، سهم من از وفا تویی
سهم من از خودم تویی ، سهم من از خدا تویی

گفتی‌ که دلتنگی‌ نکن ، آخ مگه می ‌شه نازنین
حال پریشون منو ، ندیدی و بیا ببین

شب که می‌ شه به عشق تو ، غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم
شب که می ‌شه به عشق تو ، غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم

# کلبه_ابی
 
دروغ میگی هنوزم مثه پینوکیو

بهم بگو غیر من تو دوست داری کیو؟



آدمای چوبی زیاد شدن

دروغ می گن همه مثه پینو کیو



پیر شده پدر ژپتو

از بس که ریا کاری تو



ای کاش سر به راه می شدی

ای وای چه خطا کاری تو



عشق و عاشقی ساده نیست

هر دوستی که دلداده نیست



قدر دوست خوبو بدون

پیدا کردنش ساده نیست



ساده لوحی هنوزم مثه پینوکیو

باور نکن

هر دروغ خوش معانیو



روباهای مکار زیاد شدن

ساده دل نباش دیگه مثه پینوکیو



کی مثل پدر ژپتو پیدا می شه خیر خواه تو

ای کاش دل به هر کی ندی تا گم نکنی راهتو

کی مثل پدر ژپتو پیدا می شه خیر خواه تو

ای کاش دل به هر کی ندی تا گم نکنی راهتو



ای کاش دل به هرکی ندی تا گم نکنی راهتو
 
از نگاه های معنی دار بریدی
هرکی هر چی میگه میگی هرچی تو میگی
اصاً کشش بحث رو موده اینطوری نی
کارِ شما هم به ما میفته طوری نی
تا اینجاش رفت خب باقیشم میره
ما که سِر شدیم بعد از این حالا هر چیه
تا الآن که هرجا راه داره رفتیمش
ولی خب یه موقع هایی مُخه درگیره

#شایــع_ یه موقع هایی
 
درسته که درگیر روزای سختم
برای تو که وقت دارم عزیزم
واسه این همه ناامیدی دعا کن
دعا کن فقط کم نیارم عزیزم
ای عشق... ببین دلم شکسته
ازین شبای خسته ازین همه جدایی
ای عشق... خرابه حال و روزم
میسازم و میسوزم تو تنهایی...

#سیامک عباسی_من دیوانه نیستم
 
میون این آشفته بازار
من یکی
به یادت
به عشقت
فارغ از قیمت و گرونی
به امیدی که مهربونی
آی
اومدی که بیای و بمونی!

غزل شاکری_قلک
 
زندگی یه فلسفه س
خوش باش تا بیفتی از نفس

#لیتو
 
دل دل دیوونه هر بار به تو نگفتم تا نشکنی ای دل به تو خیری نرسد
با همین بهونه از عشقی که داری پا پس نکش ای دل که به غیری نرسد
اگه که غمگین اگه که شادی تو برگ زردی تو دست بادی
نبر ز خاطر تو این هیاهو غمی که خوردی دلی که دادی
تو مث نوری همیشه روشن دو قطره اشکی تو چشم من
چون موجی از جان به تو دل بندم کی از پا بنشینم تا ساحل
تو با من نفسی تا ننشینی من آهی نکشم آرام از دل
من به تو نگویم راز دل تنها چون نپذیری تو ترک مرا
گاهی پنهون گاهی پیدا گاهی تاریک گاهی روشن
تب عشقی که تو دادی نرود از تن من
چون موجی از جان به تو دل بندم کی از پا بنشینم تا ساحل
تو با من نفسی تا ننشینی من آهی نکشم آرام از دل
گاهی پنهون گاهی پیدا گاهی تاریک گاهی روشن
تب عشقی که تو دادی نرود از تن من
علیرضا افتخاری
 
اشک من خودتو نگه دار
نیا پایین
منو رسوا میکنی
آخه غم تو میون جمعی چرا تنها منو پیدا میکنی؟

اشک من_گلپا
 
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
کین عمر طی نمودیم اندر امیدواری...اندر امیدواری...

#محسن نامجو
 
تکه های دلی که عاریه بود
شعر کردم به عشق دادم و رفت
حوا _همایون شجریان
 
ای عرش کبریایی چیه پس تو سرت؟
کی با ما راه میایی جون علی اصغرت ؟
نامجو
 
یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن مست است و هشیارش کند
ای آفتاب آهسته نه پا در حریم یار من
ترسم صدای پای تو خواب است و بیدارش کند

شجریان آلبوم دلشدگان پاسبان حرم دل
 
Back
بالا