اعتراف میکنم امروز بعد دوماه به سر و روی اتاقم یه دستی کشیدم
اونم چون مجبور بودم (امشب مهمون داریم که من باهاشون رودربایستی دارم)
مامانه بیچارمم میگه: کاش ما همیشه مهمون غریبه داشتیم
اعتراف میکنم اون قدیم قدیما که تازه عضو شده بودم تقریبا بزا بگم دیگه (6000000 هزار سال پیش) فک میکردم حتما باید یکیو جز دوستام کنم که بتونم باهاش حرف بزنمو اینا تقریبا کل کاربرارو قرمز پررنگ میدیدم!!!!!!!
الان دیگه نه ها سنی ازم گذشته!
ديدين تو تلوزيون يا جاهاي ديگه مثلا اين طوري شماره تلفن ميدن:
7-53546785
وآخرش مي گن 5 الي 7
تا يه مدت پيش همش به اين فكر مي كردم كه اين خط تيره رو از رو تلفن چطوري بايد زد
عاغا من وقتی بچه بودم همیشه فک میکردم تو ازدواجای فامیلی چون بچه نمیتونه درک کنه که مثلا چطوری باباش هم باباشه هم پسر عمه ی مامانش به خاطر همین ممکنه عقب مونده باشه !!
البته الان میدونم که این طوری نیس ولی دقیقا نمیدونم دلیلش چیه؟!!