اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتـراف میکـنم تا همـین یکی دو سـال پیش فکـر میکردم ماه ـای قمـری ثابت ـَن. :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

خوب آيا لازمه اعتراف كنم كه من اسم ژاله علو رو olu ميخوندم ;D
ويا اسم اين موذنه كه غلوش بود رو ghalush ميخوندم ;D ؟؟؟
آيا لازمه واقعا ;D

ویرایش شد

@ mohandes leily
منظورم بازیگر فیلم مختارنامه [nb]مادر مختار[/nb]هستش
در ضمن هنوز هم گاهی سهوا این دو اسم اشتباه میخونم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که هنوزم نمی‌تونم اسم ِ Evanescence رو درست تلفظ کنم . :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم الان چند ماهه دارم با یکی از بچه های سایت که ماله مدرسمون هست حرف میزنم تازه امروز فهمیدم من این بنده خدا رو با یکی دیگه اصلا اشتباه گرفتم :)) :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه که بودم فک میکردم شوهر خاله ام دزده :))
-آخه قدش یک و نود و پنجه...صداش کلفته...خیلی هم جدیه- ;D
 
پاسخ: اعترافگاه

باتوجه به چندپست بالاتر که ‏sahere‏ نوشته باید اعتراف کنم که منو خواهرمم موقعی که تبلیغ پخش میشد مسابقه داشتیم که کی زودتر میفهمه تبلیغ چیه وجمله اولشو بگه‎ ;D ;D ;D ;D‏ (بیکاری ادمو به چه کارایی که وانمیداره :-")
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دوم دبستان که بودم معلممون بعضی موقعها مشقامونو میداد خودمون صحیح کنیم بعد میگفت هر کی خطا کنه من از اینجا میفهمم مای خرم باور میکیردیم از خودمون نمره کم میکردیم , اصلا فکر میکنم به اون موقع سرخورده میشم X_X
 
پاسخ : اعترافگاه !

خوب همین جا اعنراف میکنم بچه ک بودم حدود 7 فک میکردم مامان و بابام ، مامان و بابای واقعیم نیستن :-" هعی شناسنامه چک میکردم و عکسای بیمارستان رو نگاه میکردم تازه سعی میکردم از زیر زبون مامان بزرگمم حرف بکشم :)) یادمه یه بار بهش گفتم چرا مامان اینا منو از پرورشگاه اوردن اونجا یه عالمه بچه بود بشتر بهم خوش میگذشت قیافه مامان بزرگم :o یعنی در اون لحظه فک کنم فک کرد با یه دیوانه ی روانی طرفه ;Dهمچین بچه ی خل مشنگی بودم من تفکرات دوران بچگیم تو حلقم!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم :
زمان قدیم که برق میرفت ، روی زنگ همه ی همسایه ها چسب نواری میچسبوندیم
حالا شما زمان اومدن برق رو تصور کنین
;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از مَِهدی.ش :
خوب آيا لازمه اعتراف كنم كه من اسم زاله [nb] عربيه فونتش ولي گ پ چ داره shift و ز رو ميگيري » رو مياره[/nb]علو رو olu ميخوندم ;D
ويا اسم اين موذنه كه غلوش بود رو ghalush ميخوندم ;D ؟؟؟
آيا لازمه واقعا ;D
اعتراف می کنم که همین الان هم که این پستت رو دیدم نتونستم اون اسمارو بخونم!
چرا.....؟
هدف چیه اصن؟
 
پاسخ : اعترافگاه !

یه تاپیکی هست تو موسیقی به اسم محفل متال بازها ... ،
خب اون موقع ها که اون پایین انجمن، می‌زد کسی توی این تاپیک ارسال کرده،از اونجایی که بنده به انجمن موسیقی سرنزده بودم تاحالا و از موسیقی چیزی سرم نمیشه، فکر میکردم این مال انجمن شیمی هستش ( ;)) ) تا اینکه دیروز رفتم تو انجمن موسیقی‌ـو دیدم تاپیک‌ـو
;D
;))
 
پاسخ : اعترافگاه !

یه روز با بچه ها رفتیم کافی شاپ خیلی تاریک بود دو تا پسره ام بودن که عینک دودی زده بودن B-) و هی سیگار میکشیدن.قیافه عجیبیم داش یکیشون.یه خانمی ام جلوی پنجرا نشسته بود کلا تو خودش بود.نور افتاده بود قیافش معلوم نبود
بعد به بچه ها گفتم چرا اینا انقد عجیبن.اون پسره که فقط سیگار میکشه.این آقاهه ام که تو این تاریکی عینک دودی زده.اون خانمیه ام یک ساعته تکون نخورده!
دوستام: :o :o :o :oزهرا اون یه مجسمه اس!
 
پاسخ : اعترافگاه !

وخـتی کلاس اول بـودم فک میکردم هر چی ادم بزرگـتر میشه و میره کـلاسای بالا تر املاشو تند تر میگن و اونایی که میرن دانشگاه هم خیلی سریع مینویسن خدایی افکــار باحالی داشتم خخخخ...:) ;D ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم كه من لپ تاپ بابامو ويروسي كردم . ^#^
هنوزم خودش نفهميده.
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از R@ZI :
اعتراف ميكنم كه من لپ تاپ بابامو ويروسي كردم . ^#^
هنوزم خودش نفهميده.

منم معترفم كه كامپيوترمونو ويروسي كردم اونم در چه حدي ;D
ديگه مجبور شديم ويندوز رو عوض كنيم از بس حالش خراب بود :-??
هنوزم هيشكى نميدونه كار من بوده :>
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا وقتی که سوم راهنمایی بومد اگه دقیقا وسط پل هوایی راه نمی رفتم حس می کردم دارم می افتم از بغل پل!!!!!! 8-} 8-} 8-} 8-} 8-} 8-} 8-} 8-} 8-} 8-}
 
پاسخ : اعترافگاه !

باید اعتراف کنم که امروز برگشتنی اینقدر خسته بودم و خوابم میومد به جای این که کوچه ای که به مترو میخوره رو برم تو یه کوچه عقب ترش رو رفتم!بعد کلی راه رفتن و اینا یهو سرمو آوردم بالا دیدم رسیدم ته کوچه بن بست! X_X این کوچه هه هیچ راهی هم به کوچه بغلیش نداشت شانس من!کلا اصن جز خندید و برگشتن و راه درست رو رفتن هیچکاری بر نمیومد از دستم! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم وقتی بچه بودم فرق دقیق بین خر و الاغ رو نمی دونستم!
البته اینو تشخیص داده بودم که هر دو از یه خانواده هستن!تصورم این بود که خر نره، و الاغ ماده!بعد از ازدواج اینا خرها و الاغ های دیگه ای متولد میشن! ;D ;D ;D
 
Back
بالا