اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

آقا یه اعتراف کنم تر و تازه ! قانون 3 پست در صفحه بود دیگه !؟‌ :-"

اینجانب اعتراف می نمایم همین الان فهمیدم نسترنّگار خواهرای سینا هستن ! :-" خوب شد با اعتراف هاتون زمینه رو برای بالا رفتن اطلاعات عمومی مردم فراهم کردید :-" یهو با یوزر " نسترنّگارسین " کار میکردید دیگه :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

الان اعتراف میکنم که اول فک کردم تاپیک تو خلاقیته، پست دادم اعتراف میکنم شیمی هیچی نخوندم. :-"
فک کنم حذفش کردن حتی :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از Ham!D Shojaee :
آقا یه اعتراف کنم تر و تازه ! قانون 3 پست در صفحه بود دیگه !؟‌ :-"

اینجانب اعتراف می نمایم همین الان فهمیدم نسترنّگار خواهرای سینا هستن ! :-" خوب شد با اعتراف هاتون زمینه رو برای بالا رفتن اطلاعات عمومی مردم فراهم کردید :-" یهو با یوزر " نسترنّگارسین " کار میکردید دیگه :-"
من الان اعتراف میکنم که رسما بد بخت شدم. خودشون هم نخونن یکی میخونه بهشون میگه! :-s

مدیر داخلی بودن با اخلاقیات من سازگار نیست، پستای مخالفمو پاک میکردم از روی حواسپرتی عمدی هم حرف بزنو پاک میکردم.
اعتراف میکنم: با یوزر خواهرا که میام تو سایت کلی کارای خوب خوب میکنم! 8-^
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم سوم دبستان املای زبان داشتیم...این معلمه اول هر کلمه the می گفت....
منم همرو De نوشتم.... ;D /m\
حس می کردم یکم غیر طبیعیه ...فقط یکم..... :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ! :دی

من فک میکردم قبل از اینکه جنین تو شکم یه زن بوجود بیاد خدا میاد هسته گیلاس میزاره تو شیکم مامانا تا رشد کنه :دی

;;)
 
پاسخ : اعترافگاه !

منم فک ميکردم ازدواج که ميکنن بعد دو سال خودکار بچه دار ميشن!در اين حد!:دي
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که آهنگ معینو همیشه اینجوری میشنیدم و میخوندم: :-"
"...آره تو محشری، ازهمه سری، تو یک افسونگری؟یا نون و پنیر...؟" :-[

فک کنم تو سوتیها گفته بودم قبلنا! : - "
او ریلی؟ مال معین نیس؟:-""" ایکس_ایکس .اعتراف میکنم که فکر میکردم اینو معین خونده بوده :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

من؟ :-"
اعتراف میکنم که من نمیدونستم ((نسترنگار))دو تا آدم هستن و دو قلو هستن :-"
فک میکردم یک نفر هس که اسمش نسترنگار هست.بعد با خودم میگفتم:تهرانی ها چه اسمای عجیبی میذارنا 8-^ :-\
:-" :-"
بعد میگفتم که معنی اش هم اینه:ینی نسترن رو مینگاره...نگارنده ی نسترن :)) :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم كه منم بلد نيستم پاسور :-"

اعتراف ميكنم كه حدود ِ دوسال پيش sign in رو ميخوندم سيگن اين :-" :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم هنوز دوست دارم خاک انجمن خورده بشم :-"

این ستاره ها آدمو تحریک می کنن خوب ;D !
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم انقدر تنبلم که فقط وقتایی میرم حموم که ریشام به حلقم برسه :-"
فقط هم با دست ناخن هامو میگیرم =))...انقدر مامانم حرص میخوره :-" ~X(

اعتراف میکنم انقدر میترسم نفهمن برگه ی امتحان مال منه که تو یه برگه ی دورو هر دو طرفش رو اسممو مینویسم =)) :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم 7 سالگی بعد از کلی فکر کشف کردم هفته هفت روزه (همیشه فکر می کردم 6 روزه)
بعد دیدی دانشمندا میان کشف و اختراع خورشونو اعلام می کنن رفتم تو خونه (تمام فامیل خونمون مهمون بودن) و اون جا کشف بزرگ خودمو گفتم هنوزم که هنوزه منو مسخره میکنن ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

خوب شد مهسا گفت منم یادم بیاد ;))
اعتراف میکنم 6 سالم که بود بعد از مدت ها فکر کردن ، کشف بزرگی کردم . زنگ زدم به بابام ُ گفتم : بابا ! من یه چیزی فهمیدم ! ;;) ناهار همون شام ـه که ظهر میخورنش ! ;;) ظهر ـا که غذا می خوریم میشه ناهار ، شب ـائم که غذا می خوریم میشه شام ! ;;)

:-""""

+ عزیزان اگه دقت کرده باشید هنوز هم بعضی کودکان هنگام ناهار میگویند داریم شام میخوریم :-" مسئله ی مهمی ـه که هرکسی خودش به این قضیه برسه . ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم تا 4-3 ماه پیش نمی دونستم پ.ن ینی چی
بعد پیش خودم غک میکردم یه چیزیه که واسه اینکه پستات باکلاس بشن مثلن ازش استفاده میکنی

پ.ن: ینی در این حد :)) :)) :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از بهـــــراد :
لازمه اعتراف كنم من ASUS رو ميخوندم كنكار؟!؟ :-"
;;)
http://tabletsandroid.org/wp-content/uploads/2011/10/Asus.jpg

:)) خوبه تو حداقل يه چيزي ميخوندي .

اعتراف ميكنم كه هرچي زور ميزدم اصن نميتونستم بخونمش حتي :-" هيچيزي به ذهنم نميرسيد :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

من اعتراف میکنم هر جا میریم تو فرودگاه لپتاپم رو باز میکنم با تمام وجود سعی میکنم اسم شبکه ها رو عوض کنم یا برا مردم پیغام pop up میفرستم از ترس رنگشون بپره! یه دفعه یکی دید تا وقتی اون جا نشیته بودیم ضل زده بود بهم!
 
پاسخ : اعترافگاه !

يك اعترافِ شجاعانه! ;D
اين جانب اعتراف ميكنم كه قضيه ي پپسي مرا عنتر و مَنتر خود كرد و آن شب تا ٣:٣٠ بيدار بودم! :-"
ظاهراً من در اوج بارفيكس بودم!! :)) ديگه ديديم خوابمون مياد از بارفيكس پياده شدم ! ;D
:-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از پری ناز :
اعتراف میکنم که آهنگ معینو همیشه اینجوری میشنیدم و میخوندم: :-"
"...آره تو محشری، ازهمه سری، تو یک افسونگری؟یا نون و پنیر...؟" :-[

فک کنم تو سوتیها گفته بودم قبلنا! : - "
پری ناز اعتراف میکنه که الان اشتباه گفته و این اهنگ امیده. :د
+
اعتراف میکنم که نمیدونستم اون زنده ای که بالای تلویزیون مینویسن ینی چی! از 20 نفر پرسیدم آخرش تو یه روز ِ سرد ِ بارونی( ;D) خودم فمیدم!
(محض پرهیز از اسپم بود جان شما)
 
پاسخ : اعترافگاه !

خونه قبلي ما از اين خونه قديميا با حوض و باغچه و اينا بود، W.C هم تو حياط بود

اعتراف ميكنم كه تا 9 سالگي كه اون خونه بوديم از گربه سياه تو شب مي ترسيدم و شبا داداشم تا W.C اسكورتم مي كرد و منتظرم واميستاد ، خوب بعدشم از اونجا رفتيم وگرنه معلوم نبود تا چند سالگي ;D

البته از طرف داداشم هم اعتراف مي كنم كه هميشه مي رفت تو تاريكي منتظر مي ايستاد و هر وقت بيرون ميومدم يا ميترسوند منو يا بر مي گشت خونه و من تا وقتي كسي نميومد دنبالم بر نمي گشتم تو ساختمون :))

اعتراف مي كنم فرش طبقه پايينو من و داداشم سوراخ كرديم. داشتيم با باتري ماشين كارهاي خلاقانه مي كرديم :-" اسيدش ريخت رو فرش ( اينو بايد مامانم بخونه، هنوز نگفتيم بهش ، البته مادر زرنگي داريم ها :-" )
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا همین تابستون فک میکردم دوبلکس و باسکول و بکسل هم معنین همه جام بجای بکسل بقیه رو بکار میبردم :-"
اعتراف میکنم همین الانم نمیدونم بکسل درست هست یا نه:-"
 
Back
بالا