اعتراف میکنم ک تازگیا خیلی ب این O0علاقه مند شدم
و اعتراف میکنم ک ارزومه یکی اینو استفاده کنه
**************
اعتراف میکنم کرمم گفته ک دروغ بگم تا این طوری شم
*************
و مث بقیه دوستان اعتراف میکنم بضی وختا که (باتوجه ب اواتار یا اصن عشقی لایک میدم
بدون هیچ هدف خاصی...
************
هیییییییییییییییییییییییییییی اعتراف میکنم من امرو حواسم نبود زدم زیر لنگه خواهر کوچیکم باسر تقققققققققققققققق خورد زمین
ولی خو اصن از دستی نبود ^#^
اعترافاً این که یه حِسی که نسبت به 2-3 تا از مدیرای سمپادیایی دارم اینه که فکر میکنم آدم هایی خُشک ، جدی و به دور از هرگونه مزاح و شوخی هستند و اصلا نمیشه نَزدیکِشون رَفت ؛ [ ینی تا این حَد که مرحوم بیل گیتس ، از اینا خاکی تر بود ! ] پــ . ن : " این یه نظر ِ شخصی می باشد..! "
قبلنا یه برنامه ای بود اسمش اگه اشتباه نکنم cinema+ ( یه چیزی تو همین مایه ها )
بعد اینکه تبلیغ میکرد من این آرمشو نمیدیدم, میگفت سینما پلاس
من همش فکر میکردم این پلاس بودن از الافی اومده, ینی برنامش راجع به بازیگرایی که تو سینما پلاسن :-[ :-[ :-[ :-[
بعد مدتی مامانم توجیهم کرد
+
اعتراف میکنم از اینکه سومای راهنمایی فرز 1 مشهد امسال قراره بیان اول دبیرستان به وحشت میفتم و فکرمو مشغول کرده و میدونم چیزی از این دبیرستان نخواهد ماند :-s
( فرز راهنمایی بزن دیسو )
+اعتراف میکنم بچه بودم، حال نداشتم دنبال لیوان بگردم و میرفتم از آب سرد کن یخچال با دست آب میخوردم.....
+ اعتراف میکنم بچه که بودم(چهارم یا پنجم) رو پشت بوم خونمون ی بسته سیگار پیدا کردم، یکیش رو بردم تو زیز زمین صاب خونمون بکش تا روشن کردم دودش در اومد بعد دیگه کلی سرفه کردم و اینا و نمی تونستم نفس بکشم.........
+ بعدش هم صاب خونمون رفت تو زیر زمین دید بوی سیگار میاد کلی پسرشو زد.......
+ اعتراف میکنم منم بچه بودم موهامو قیچی می کردم........
+ اعتراف میکنم امسال ینی این سالی که گذشت دفتر عبدل رو من سوزورندم....... :-[
+ اعتراف میکنم در پیچاندن دفتر حمید اسکی نقش داشتم.......
+اعتراف میکنم من ماشین رو تو پارکینگ خونمون برده بودم جلو و بعد که خواستم برگردونم خورد به دوچرخم له شد........
+اعتراف میکنم ی بار که رفته بودم نون بگیرم دوچرخمو جا گذاشتم و پیاده برگشتم.......بعدشم دوچرمو دزدیدن ........ولی بابام یدونه بهتر شو گرفت
+ اعتراف میکنم تو اردو خوزستان من در دوختن حمید اسکی به تخت نقشی نداشتم........ولی در پخش اون فیلم معروف از حمید جون نقش داشتم....
+ اعتراف میکنم به ی دوستم(پایین) گفتم بیاد تو سایت نادکو از من تشکر کنه تشکر کنه امتیازام بره بالا.........
+اعتراف میکنم اسم واقعی فراهانی نسیم نیست...... ......
+اعتراف میکنم تو مسابقات نادکاپ، عامل حذف تیم کرج من بودم........
اعتراف می کنم تا اول یا دوم راهنمایی مامانم میبردتم حموم :-[ :-[ :-[ :-[ :
تاچن ماه پیش wirelessو وای ال اس میخوندم!!!تاره پیش خودم میگفتم A...D...S..Lو حرفاشو برعکس کردن!!فففففففرض کن اوج فاجعه کجاس
بازیو میدیدم یادم اومد :
اعتراف میکنم بچه بودم فکر میکردم اول مسابقه های فوتبال سکه میندازن تا برنده مشخص شه بعد همه یه جوری بازی میکنن که اون تیم برنده شه
اعتراف ميكنم اينجا كه ميام ، اعترافاي صحفه آخرو ميخونم
بعد هميشه ي اعترافاي خفني ميبينم كه اصن روم نميشه تو صورت خودم نگا كنم :-[، يني تا اين حد
بچه ها دستتون رو شد، بچه كه بوديد همگي 2 دره باز تشريف داشتين ^-^
اعتراف ميكنم تابستون پس پريسال كه TV كارتون فوتباليستا نشون ميداد ، من ساعت 5 تا 5:30 محال ممكن بود كه تو جو نباشم
شبا هم خواب سوباسا و ايشي زاكي و برادران تاچيبانا و كاكرو و واكي باياشي رو ميديدم
كلا