بهترین شعرهایی که تا به حال خوندی!

sayyed

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
653
امتیاز
297
نام مرکز سمپاد
شهيد قدوسي قم
شهر
قم
مدال المپیاد
کمی شیمی
دانشگاه
شريف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!


گرچه ناآگاه خنجر می زنند
دوستان هم گاه خنجر می زنند

گاه بهر مال، اشباه الرجال
گاه بهر جاه خنجر می زنند

روز روشن خیل شاعر پیشگان
با هلال ماه خنجر می زنند

بانوان، دل نازک و بی طاقتند
با کمی اکراه خنجر می زنند

پیروان حکمت خیر الامور
در میان راه خنجر می زنند
(توی پرانتز بگم که به حدیث خیر الامور اوسطها اشاره دارد)

دودمردان درتکاپوی علف
یا که مشتی کاه خنجر می زنند

رستمان نشئه در خان نخست
بیژنان در چاه خنجر می زنند

مومنان آینه ی یکدیگرند
لیک...اما....آه! خنجر می زنند

عارفان هم گاهگاه از پشت سر
فی سبیل الله خنجر می زنند

عنده ای هق هق کنان و عده ای
قاه اندر قاه خنجر می زنند

ای برادر بد به دل وارد مکن
در زمان شاه خنجر می زنند!

سید حسن حسینی
 

Omid Tabatabaee

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
94
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
شهيد صدوقي (جواد شرقي)
شهر
يزد
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

ما آزموده​ایم در این شهر بخت خویش
از بس که دست می​گزم و آه می​کشم
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که می​سرود
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد
وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون
ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
بگذر ز عهد سست و سخن​های سخت خویش
آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش
جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش
 

Sir_Alireza

کاربر فعال
ارسال‌ها
40
امتیاز
17
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
مدال المپیاد
كامپيوتر
دانشگاه
ع پ اصف
رشته دانشگاه
med
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

خانه دوست كجاست؟" در فلق بود كه پرسيد سوار.
آسمان مكثي كرد.
رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن‌ها بخشيد
و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:

"نرسيده به درخت،
كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است
مي‌روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ، سر به در مي‌آرد،
پس به سمت گل تنهايي مي‌پيچي،
دو قدم مانده به گل،
پاي فواره جاويد اساطير زمين مي‌ماني
و تو را ترسي شفاف فرا مي‌گيرد.
در صميميت سيال فضا، خش‌خشي مي‌شنوي:
كودكي مي‌بيني
رفته از كاج بلندي بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او مي‌پرسي
خانه دوست كجاست."

سهراب
 

baharak

کاربر فعال
ارسال‌ها
21
امتیاز
27
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
dur
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

اين روزها شادم كه ميگذرد....شادم اين روزها...كه ميگذرد.....شادم كه ميگذرد...

شاملو
 

silence

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
507
امتیاز
348
نام مرکز سمپاد
علامه حلی - شهید قدوسی
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

به نقل از baharak :
اين روزها شادم كه ميگذرد....شادم اين روزها...كه ميگذرد.....شادم كه ميگذرد...

شاملو

مطمئن نیستم که این شعری که نوشتید همینیه که تو امضام هست یا نه ولی اگه باشه دو تا نکته: 1- نگارش درستش همینه که تو امضا می بینید. 2-شاعرش قیصر امین پوره نه شاملو.
 

Legend

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,329
امتیاز
2,204
نام مرکز سمپاد
علامه حلی بدون شماره!
شهر
طهرون
سال فارغ التحصیلی
93
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

چند تا از شعر های شاملو و نیما خیلی خوب بودن!!!؟؟

البته فردوسی و این ها جای خود دارن!!؟؟
 

مه دخت

کاربر فعال
ارسال‌ها
31
امتیاز
-16
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمانشاه
دانشگاه
MIT
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

تو را به اندازه زیبایی خاطره ات دوست می دارم

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم

اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم

تو را به اندازه هر ثانیه دوریت دوست می دارم

به اندازه هر ثانیه اش که هر ثانیه برایم سالها گذشت دوست می دارم

به خدا بی توهرلحظه چشمانم می بارید... بازهم دوستت دارم

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم

تورا به خاطر تمومی فاصله ها دوست می دارم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم

تو را به خاطر عطر نان گرم

تورا به خاطر بارش باران بهاری دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم

برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد وهیچ گاه نشکفت دوست می دارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم

تو را به خاطر غم شقایق دوست می دارم
به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان
برای بنفشیه بنفشه ها دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تورا برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم
تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم

تورا به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم

برای خاطر بارانی که بارید و اشکی که جاری شد

به خدا بی توهرلحظه چشمانم می بارید... بازهم دوستت دارم

به خدا بدون تو یه لحظه نفس راحت نکشیده ام ...دوستت دارم

تو را به خاطر دوست داشتن...دوست می دارم

تو را بیشتر از هر وقت که بگویی دوستت دارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم...

دوست می دارم..

واسه عرضه ام نیست (پل الوار)
 

baharak

کاربر فعال
ارسال‌ها
21
امتیاز
27
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
dur
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

این روزها که می گذرد
شادم
این روزها که می گذرد
شادم
که می گذرد
این روزها
شادم
که می گذرد...

قیصر امین پور.
با تشکر از silence.
من چیزی که توی ذهنم بود نوشتم.شرمنده.
 

كوثر!!

مهمان
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

زندگی بوم سفیدیست
من وتو نقاشان این صفحه ایم..
زندگی را می توان زیبا نگاشت،
زندگی را می توان رنگی کشید!..
اندکی رنگ محبت٬
بیشتر رنگ عشق٬
سایه روشن هایی همرنگ صفا
 

negginnium

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
891
امتیاز
10,171
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
-
رشته دانشگاه
sth
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست،
هرکسی نغمه خواند و از صحنه رود،
خرم آن نغمه که مردم سپارند به یاد...
 
  • لایک
امتیازات: elahe

reza-handsome

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
617
امتیاز
1,089
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

در فرودست اکنون،کفتری می میرد
در همان آبادی ، کوزه از آب تهی است

آب را گل کردند…
آن سپیدار بلند ، که فلان رود روان ، از کنارش میرفت ،
زرد و قامت کج و پژمرده شده ،
دگر آن درویش هم ،
دلش از اینهمه ناپاکی این آب روان،
بخروش آمده ، اما … خاموش است ،

تا مبادا که همان خشکه نان هم ز کفش بستانند،

در مصاف گل و لای ،
رود زیبا خجل است ،
گویی…
زشتی دو برابر کند این آب کنون،

آب را گل کردند…
حرمت عشق شکستند،
ناله از من بربودند،
مستی از من بگرفتند،
آب را گل کردند…

چه گل آلود این آب ،
و چه ناپاک این رود،

تو به ما گفتی : مردم بالادست ، چه صفایی دارند،
غنچه ای گر شکفد ، اهل ده باخبرند،
و تو امروز کجایی سهراب ؟
تا ببینی ، که همان مردم بالادست ،
ز صفا عاری و از عشق تهی میباشند،

چشمه هشان بی آب…
گاوهاشان بی شیر…
دهشان بی رونق،
ساکت و خاموش است،

دگر از غنچه شکفتن خبری نیست ،
مردم بالادست ، همه در ماتم و اندوه نشستند اما…
کدخدا در خانه با زنش میخندد،
آب را گل کردند…

تو نبودی سهراب،
آب را گل کردند…
 

!! MaHSa !!

کاربر فعال
ارسال‌ها
69
امتیاز
1
نام مرکز سمپاد
فرزانگان شیراز
شهر
شیراز
مدال المپیاد
کامپیوتر
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

ممنون از همه
شعر هاتون خیلی زیبا بود
 

Shayan-Sh

کاربر فعال
ارسال‌ها
32
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی کرج
شهر
کرج
مدال المپیاد
برنز المپیاد فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!


ابر
فریدون مشیری

تا غم آويز
آفاق خاموش
ابرها سينه
بر هم فشرده
خنده روشني هاي خورشيد
در دل تبرگي هاي فسرده
ساز افسانه پرداز باران
بانگ زاري به افلاك برده
ناودان ناله سر داده غمناك
روز در ابرها رو نهفته
كس نمي گيرد از او سراغي
گر نگاهي دود سوي خورشيد
كور سو ميزند شب چراغي
ور صدايي به گوش آيد از دور
هوي باد است و هاي كلاغي
چشم هر برگ از اشك لبريز
مي برد باد تا سينه دشت
عطر خاطر نو از بهاران
مي
كشد كوه بر شانه خويش
بار افسانه روزگاران
من در اين صبحگاه غم انگيز
دل سپرده به آهنگ باران
باغ چشم انتظار بهار است
دير گاهي است كاين ابر انبوه
از كران تا كران تار بسته
آسمان زلال از دم او
همچو آيينه ز نگار بسته
عنكبوتي است كز تار ظلمت
پيش خورشيد ديوار
بسته
صبح پژمرده تر از غروب است
تا بشنويم ز دل ابر غم را
در سر من هواي شراب است
خنده ام گر نه درمان درد است
باده ام گر نه داروي خواب است
با دلم خنده جام گويد
پشت اين ابرها آفتاب است
بادبان ميكشد زورق صبح
 

WORM

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
345
امتیاز
283
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
دانشگاه
امیر کبیر
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

از همان روزی كه دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی كه فرزندان آدم
صدر پیغام آوران حضرت باری تعالی
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود
از همان روزی كه یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی كه با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشت
قرن ما روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبیها تهی است
صحبت از آزادگی، پاكی، مروت، ابلهی است
من كه از پژمردن یك شاخه گل
از نگاه ساكت یك كودك بیمار
از فغان یك قناری در قفس
از غم یك مرد در زنجیر
حتی قاتلی بردار،
اشك در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله، زهر مارم در سبوست
مرگ او را از كجا باور كنم؟
صحبت از پژمردن یك برگ نیست
وای، جنگل را بیابان میكنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میكنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان میكنند
صحبت از پژمردن یك برگ نیست
فرض كن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض كن یك شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض كن جنگل بیابان بود از روز نخست
در كویری سوت و كور
در میان مردمی با این مصیبتها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است…
 

parasto jooon

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
637
امتیاز
3,481
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
دانشگاه
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

آری آری زندگی زیباست....
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست....

گربیفروزیش رقص شعله اش بر هر کران پیداست

ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست...
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

صاحب ديوان ما گويا نميداند حساب
كان در اين طغرا نشان از حسبت لالله نيست
حافظ..
واقعا گاهي اوقات درسته!
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

اين شعره هم باحاله...:
مجنون به هواي كوي ليلي در دشت،در دشت به جست و جوي ليلي ميگشت
ميگشت و بر زبانش ليلي، ليلي ميگفت تا زبانش ميگشت
 

شذس

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
156
امتیاز
47
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

از کرامات شيخ ما اينست
شيره را خورد و گفت شيرين است
از کرامات شيخ ما چه عجب
پنجه را باز کرد و گفت وجب
 

nimafo

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,084
امتیاز
3,129
نام مرکز سمپاد
888
شهر
888
سال فارغ التحصیلی
888
مدال المپیاد
888
دانشگاه
888
رشته دانشگاه
888
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

امیدوارم تکراری نباشه


عشق يعنی مستی و ديوانگی
عشق يعنی با جهان بيگانگی
عشق يعنی شب نخفتن تا سحر
عشق يعنی سجده ها با چشم تر
عشق يعنی سر به دار آويختن
عشق يعنی اشک حسرت ريختن
عشق يعنی در جهان رسوا شدن
عشق يعنی مست و بی پروا شدن
عشق يعنی سوختن يا ساختن
عشق يعنی زندگی را باختن
عشق يعنی انتظار و انتظار
عشق يعنی هرچه بينی عکس يار
عشق يعنی ديده بر در دوختن
عشق يعنی در فراقش سوختن
عشق يعنی لحظه های التهاب
عشق يعنی لحظه های ناب ناب
عشق يعنی سوز نی ، آه شبان
عشق يعنی معنی رنگين کمان
عشق يعنی شاعری دل سوخته
عشق يعنی آتشی افروخته
عشق يعنی با گلی گفتن سخن
عشق يعنی خون لاله بر چمن
عشق يعنی شعله بر خرمن زدن
عشق يعنی رسم دل بر هم زدن
عشق يعنی يک تيمّم، يک نماز
عشق يعنی عالمی راز و نياز
 

mohsenbarzegar

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
201
امتیاز
63
نام مرکز سمپاد
qom nodet
شهر
qom
مدال المپیاد
به المپیاد فیزیک علاقه دارم و واسش میخونم
رشته دانشگاه
هرچی خدا قسمت کنه میخونیم
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!

شعر از زهرا دری

من که آزادی بیان دارم

سه کیلومتر هم زبان دارم



هرچه داری منم همان دارم

گر ازینی منم از آن دارم



قدر عمرم به تو بدهکارم

تا بگویم که دوستت دارم



بی بهانه که دوستت دارم

ناشیانه که دوستت دارم



من که لمست نکرده ام ،اما

می زنم حدس بعد یک کاما



بوسه های تو خاصیت دارد

دل برایت اهمیت دارد



چشمهایت عمیق و بس جادوست

دستهایت به گرمی اوتوست



من تو را هر زمان که می بینم

نتوانم که با تو بنشینم



پر عرق می شود سراپایم

می شود آب چون کِرِمهایم (!)



توی ابرو نبرده ای دستی

اعتمادِ به نفس من هستی



اینکه بی ریش و بی سیبیلی تو

فتامّل خودت دلیلی تو



ای که عشقت مرا به نیت کشت

می فشارد همی(!) به صد ها مشت



تا که اسمت به قلب من نصبه

جز تو چیزی به من نمی چسبه



دوست دارم که دردلت جا شم

کاش من هم مناسبت باشم



مات عشق سپید شطرنجم

هست بالا دم دماسنجم



جایت عضوی علی البدل نشود

یا مربا شود عسل ؟ - نشود



دوست دارم که در کفم باشی

یا جناس مطرّفم باشی



چون پیاز از زمان "اشکانی " ست

من امیدم به بیت پایانی ست



بی بهانه که دوستت دارم

ناشیانه که دوستت دارم

.
 
بالا