اولین آشپزی

PlusME

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
290
امتیاز
1,492
نام مرکز سمپاد
HeLLi 1
شهر
KerMan
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : اولین آشپزی

اولین بار تمام تلاشمو کردم روی ماکارونی !!!
وااااای
کل ماکارونی ها بهم چسبیده بود !!!
نرم هم شده بودن 1!!
سویا هم که توی آب خیس نخورده بودن ... عین سنگ بودن !!!
فقط یه کیلو رب گوجه کردم توش !!!
مامانم هم گفت کل قابلمو رو خودت میخوری !!! :( :(
 

shinymoon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,674
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
tbriiizzzz
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : اولین آشپزی

یه سال پیش مامانو بابام رفته بودن یه شهر دیگه مهمونی شب دیر قرار بود بیان منم خونه تنها بودم داداشامم بیرون بودن هرکاری دلم خاس کردم ولی بازم حوصله ام سر رفته بود خالم زنگ زد گف پاشو اشپزی کن شام درس کن حوصله ات سرنره یادم بگیر طرز تهیه برنجو گف بهم دیگه خورشتم گفتم شرمنده خالی بخورن من چیکار کنم دیگه!!! :>!!مامانم اونقد تشویقم کرد!!! :D اخه خوب شده بود!! :D
 

proud girl

کاربر فعال
ارسال‌ها
41
امتیاز
128
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : اولین آشپزی

آقا ما دفعه اول. شامي پختيم برادرم اومد گفت چرا اين ماهيا اينقد بدمزه شدن؟؟؟؟؟؟؟مام روحيه مونو از دست داديم آشپزي رو گذاشتيم. كنار 8->
 

fateme.RMA

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,717
امتیاز
8,613
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اولین آشپزی

من كلا از همون روز اول با تخم مرغ رابطه ي بسيار بسيار خوبي داشتم! 8->
يه نيمرو هايي درس ميكنم لنگه نداره! ;;)
فقط يادمه بار اول اول تخم مرغه نصفش ريخت بيرون ظرف! :D و فكر ميكنم نصف شيشه روغن رو هم واسه يه تخم مرغ خالي كرده بودم! :D
ولي بعد از اون ديگه در زمينه انواع تخم مرغ حرفه اي شدم! :>

يه بارم خواستم املت درست درست كنم، بيشتر شبيه يه مدل سوپ قرمز رنگ شده بود تا املت! :-"
بعد از اون ديگه كلا تصميم گرفتم املت درست نكنم! :D الانم به جاي املت گوجه هارو حلقه حلقه ميكنم ميذارم يكم بپزه بعدش با تكيه بر مهارت عاليم در نيمروز درست كردن يه تخم مرغ ميشكنم وسط گوجه ها! :-" خيليم خوش مزه ميشه! :P
 

fatemeh76

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
90
امتیاز
412
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمانشاه
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اولین آشپزی

اولين غذای من ماكاروني بود ,مامان بابام يه كاري براشون پيش اومده بود مجبور بودن برن يه شهر ديگه خلاصه اونروز قرار بود برگردن منم تصميم گرفتم مث يه بچه خوب غذا درست كنم از نظر خودم كه عالي شده بود مخصوصا اين كه بش پنير اضافه كرده بودم فقط نمیدونم چرا وقتي برگشتن با اين كه گشنشون بود يه قاشق بيش تر نخوردن!:-D
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,689
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : اولین آشپزی

من آشپزي نکردم... گند کاري کردم B-)
سفيده ي تخم مرغ رو با شکر و مخلوط کردم و بهش شکلات اضافه کردم يه کوچولوشو خوردم تا شب.... :-[
اما يه بار خونه ي مادربزرگم پاستا درست کردم خيلي خوب شده بود و هيچ کس باورش نمي شد من که دست به سياه و سفيد نمي زدم بتونم پاستا درست کنم :-/ ;;)
 

-mina-

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
601
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
میانه
دانشگاه
اهواز
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : اولین آشپزی

اعتراف میکنم :
اولین باری که آشپزی کردم آبگوشت پختم .خودشم تو باغ رو اجاق پیک نیک.
در قابلمه رو باز گذاشته بودم وآبگوشت پر مورچه وحشره شده بود -&:-&..از اونجایی که نمیخواستم جلو فامیل آبروم بره مورچه هاشو جداکردم وآبگوشتو دادم بخورن.(یه پیاله ای میشدن حشره ها)
همه از آشپزیم تعریف کردن ویه عالمه آبگوشت خوردن -&:-&.همه ازم دستور پختشو میخواستن.خودم خیلی دلم میخواست آبگوشتو بچشم ببینم چطوریه ولی چندشم اومد.
+++++++++++++++++

اولین باری که میخواستم پیتزا درست کنم واسه داییم بود.
دنبال خمیر پیتزا وپنیر پیتزا گشتم تو فریزر هر دو تموم شده بودن:با اعتماد به نفس کامل پنیر معمولی رو رنده کردم وریختم رو پیتزا. :D
واسه خمیرشم به آرد تخم مرغ زدم وشیر.
دنبال سوسیس گشتم اونم نبود به جاش گوشت چرخ کرده وپودر فلفل قرمز استفاده کردم.
بعد همه ی اینارو با هم مخلوط کردم وریختم هالوژن.
داییم بعد از دیدن پیتزا :مگه نگفتی پیتزا درست میکنی چرا کوکو درست کردی؟؟
من:یه نوع جدید پیتزا هس اسمش پیتزا کوکوه .یه غذای چینیه :-" :-" :-" :-"
داییم بعد از خوردن: :-& :-& L-:
من: :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[
 

Daimon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
861
نام مرکز سمپاد
helli 4.تا چشه یکیم دراد اینومیذارم:x
شهر
اونجایی ک مردمش نمیخوابنو همیشه زندگی درجریانه
مدال المپیاد
شیمیو زیست بود.بد شد زیست...برای ادبی اسم نوشتم آخرم سر جل3 نرفتم...یهو دیدم قبول شدم!!
دانشگاه
فقط HarVard
رشته دانشگاه
شناختوساخت سس مایونز(داریم)
پاسخ : اولین آشپزی

اولین بار من برنج گذاشته بودم...خداییش خیلیم خوب شد...چربم بود...فقط زرد شده بود...بعد از رفتن دنبال علت فهمیدم جای نمک جوش شیرین ریخته بودم...ولی قابل خوردن بود...با2تا پیمونه 2وعده خوردیم(جوش شیرین باعث پف کردن میشه)تقصیر منم نبود ظرف نمکوجوش شیرین مثه هم بودن(ولی در جاهای مختلف)
.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
اینم واسه دختر داییم که یه خورده بخندیم...
این کوکو سبزی درست کرده بود...بعدا بدون اینکه یادش باشه با خواهرش رفتن بیرون دور زدنو خرید کردن...بعد2ساعت اومدن رفتن خونه همسایه پایینیشون...حرف زدن باهم دیگه
دختر داییم:اَه...چقدر زن بی مسئولیتیه...بدبخت شوهرش...نیگا کن توروخدا معلوم نیس کودوم گوریه...بوی غذاش ساختمونو برداشته...
همسایه:آره والا...آخه یکی نیس بگه توکه غذا درست کردن بلد نیستی پس چرا غذا درست میکنی...
وبعد از کلی غیبت برگشتن خونشون...بعد از باز کردن در خانه...
دختر داییم به خواهرش:برو پنجره هارو باز کن...مامان بیاد میکشتمون...چه دودیه... :O :rolleyes: :-s
.
حالا مامانشون که فهمید هیچ بعد چن روز رفتن دوباره خونه این همسایه هه دارن پشت سر طرف باز غیبت میکنن(واسه رد گم کنی...)
 

maria16

Unknown
ارسال‌ها
414
امتیاز
1,158
نام مرکز سمپاد
1
شهر
طهران
سال فارغ التحصیلی
1398
پاسخ : اولین آشپزی

تخم مرغ داشتم میپختم
بلد نبودم بشکونم
بعد انقد طول کشید که روغن سوخت
اومدم برش دارم دستمال سوخت
همشو انداختم سطل آشغال

دیگه ام آشپزی نکردم
 

zibonesa!

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
123
امتیاز
432
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
:/
دانشگاه
شریــــف! :/
پاسخ : اولین آشپزی

اولین بار وقتی بود که پای مامانم سوخت( :() من شدم برای یه هفته خانوم خونه :D :D :D
غذا درست میکردم بعدش مینشستم گریه میکردم! :(( :D
جالبه خیلی هم خوب در میومد! :-[
فکر کنم کار کارِ همون گریه ها بود! :D
 

Shery

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
328
امتیاز
4,748
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجـنورد
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : اولین آشپزی

اوليش لابد نيمرو بود ديگه
من انواع غذا ها رو بلدم نيمرو يه رو دو رو سه رو....

اما من هروقت آشپزي کنم خودم شبيه اديسون ميشم و دود کل خونه رو برميداره تا جايي که چشم نميبينه L-:
و اين اتفاق وقتي ميفته که خونه تنها باشممم! :rolleyes:
اصولا من خيلي خلاقيت به خرج ميدم و غذا اختراع ميکنم!
و خودم تا اخر اخر ميخورم حتي اگه کسي نياد کمکم :-"
اما ديگه کيک درست نميکنم...چون بخاطر کيکي که مثل کاغذ شده بود شدم سوژه L-:
........
پسرخاله ام: اومده نيمرو درست کنه يادش رفته روغن بريزه ;;)
 

-mina-

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
601
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
میانه
دانشگاه
اهواز
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : اولین آشپزی

بچه ها این مال داییمه:
دایی ما اولین روزی که تو خوابگاه میمونه زنگ میزنه به مامان بزرگم وطرز پخت کوکو سیب زمینی رو ازش میپرسه.بعد از پخت
دوباره زنگ میزنه به مامان بزرگم ومیگه که چند لیوان آب باید به کوکو میزده ؟؟؟ :D :Dچون یه لیوان زده بود بعد غذاهه شبیه آش شده بو.د تا کوکو :-& :-& :-& :-& :-& :-& :-&
 

Y@S@M@N

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
111
امتیاز
234
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپادی نیستم
شهر
کاشان
پاسخ : اولین آشپزی

اولین اشپزیم توی9 سالگیم بود
اولین چیزی که درست کردم کتلت بود
بابام هم خیلی ازم تعریف کرد تا دو روز کدبانو ی خونه بودم
خلاصه خیلی خوشمزه شده بود :)
 

ریحان خاتون

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
198
امتیاز
906
نام مرکز سمپاد
استعدادهای درخشان فرزانگان
دانشگاه
بیرجند
رشته دانشگاه
علوم ازمایشگاهی
پاسخ : اولین آشپزی

میخواستم خورشت به الو درست کنم و این اولین خورشت من بود .گوشت ها نپخته بود زیاد هم بود پراب بود و درکل سطل اشغالمون نوش جانش کرد :D :D :D :D :D
 

hilla 2013

کاربر فعال
ارسال‌ها
55
امتیاز
63
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 ناحیه 4
شهر
تبریز
دانشگاه
همین تبریز خودمون البته علو
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اولین آشپزی

فکر کنمتا حالا هرچی می خواستم بپزم جزغاله شده
اولین آشپزیمم که نگو مامانم تا یه هفته نمی ذاشت
پامو تو آشپزخونه بذارم :-[
 

si_ir

کاربر فعال
ارسال‌ها
60
امتیاز
94
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر قلم دان هاي مرصع( نيشابور)
دانشگاه
نم دونم والا هرچي خدا بخواد
رشته دانشگاه
روانشناسي ، حقوق
پاسخ : اولین آشپزی

اولين اشپزيم خورش گوشت و گوجه بود
برنجش كته شد بد جور
گوشتشم سفت بود يكم
تنهاي تنها بودم تو خونه هااااااااااااااا
ولي مامان بابام خيلي دوس داشتنش خوشمزه شده بود
 

Zahra1378

کاربر فعال
ارسال‌ها
46
امتیاز
353
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین 2
شهر
اصفهان
پاسخ : اولین آشپزی

در اولین اشپزیم قرار بود گوشت چرخ کرده رو سرخ کنم با سیب زمینی جاتون خالی مامانم نبود منم کوچیک بودم بجای گوشت چرخ کرده گوشت خورشتی برداشتم!!!اون وقت مامانم از پشت تلفن میگفت گوشت خودش از هم جدا میشه !منم که هی میگفتم نه مامان جدا نمیشه(خب گوشت خورشتی بود دیگه)به هر حال مواد دیگه ی مورد نیاز رو بهش زدم و رفتم سراغ سیب زمینی ها اون ها رو هم گذاشتم سرخ بشه !!
بعد دیگه داداشم اومد و من تازه فهمیدم گوشت رو اشتباه ریختم همه ی اون ها رو ریختیم در سطل اشغال و یکی دیگه درست کردیم که داداشم گفت کم است و گفت که توش تخم مرغ بریزیم دوستان جاتون خالی تخم مرغ ریختیم شد شکل کار های بد بد پرنده ها !!خب ما هم حالمون بد شد بهش لب هم نزدیم بعد شروع کردیم به خنده از دست گند کاریامون که بوی سوختن اومد ههههههه سیب زمینی ها هم سوخت !!!کلا بی غذا موندیم!!!خخخخخ
 

ki miya

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
165
امتیاز
2,218
نام مرکز سمپاد
فـرزانـگـان یــک
شهر
اراک
پاسخ : اولین آشپزی

یه روز بعدازظهر بود و من تو خونه تنها تشریف داشتم و شدیدا احساس گرسنگی میکردم (;
8 سالمم بود تقریبا 8->
رفتم تو آشپزخونه اول خیار رنده کردم بعد هویج رنده کردم ریختم روش و گذاشتمش روی گازو تفت دادمش :-"
بعد شکرو نمکو فلفلو زردچوبه و یه سری ادویه الکیم قاطیش کردم بعد دیدم اصلا قابل خوردن نیست خیار سرخ شده :-&
خلاقیت ب خرج دادم برنجو شستم و ریختم روش :-" بعد یه عالمه آب ریختمو در تابه رو گذاشتم تا بپزه :-"
بعد 1 ساعت اومدم سراغش دیدم به به چقد هنر ب خرج دادم :-"
قاشق اولو خوردم :-& دیدم اصن نمیشه قورتش داد رفتم ماست آوردم ریختم روش و ب زور قاشق دومو خوردم {-8
ولی مامانم رسید خونه گفت خیلی خوشمزس :O تا آخرش خوردش :D
 
بالا