به نقل از قاف :مشکل که داره
ولی فکر کنم بتونی درستش کنی... چون خودکشی درست بود(مادر راهنمایی بود دیگه خدایی)
به نقل از ...moOn... :هم خونه وارد مي شه و هم چنان كه داره دوست ِ مرحوم ِش! رو صدا مي كنه، متوجه مي شه كه مهمون داشته.(بوي سيگار و جاسيگاري)
جا سيگاري رو برمي داره كه بذاره تو آشپزخونه. وارد آشپزخونه كه مي شه مي بينه در كابينتي كه أسلحه رو نگه مي داشتند بازه و اسلحه سرجاش نيست. ترس برش مي داره و فراموش مي كنه چرا رفته آشپزخونه. وارد اتاق ِ دوستش مي شه و مي بينه جنازه ش رو زمينه. فورن جاسيگاري رو مي ذاره رو ميز و مي ره بالا سر جنازه. اسلحه رو از دست ِ جنازه خارج مي كنه و وقتي به خودش مياد و متوجه اتفاقي كه افتاده مي شه، اثر انگشتش رو پاك مي كنه و چون خيلي ترسيده بوده و تمركز نداشته اسلحه رو مي ذاره تو دست ِ راست ِ جنازه. از اتاق خارج مي شه. كليد رو قفل بوده. درُ قفل مي كنه. يه بار ديگه از سوراخ كليد جنازه رو برانداز مي كنه و با پليس تماس مي گيره.
ممكنه هم خونه متوجه نامه ها داخل شومينه شده باشه، يا نه. بهرحال مي دونسته كه دوست ِ قديمي مهمون ِ دوستش بوده. فكر مي كنه دوست قديمي با تهديدهاش دوباره مرحوم! رو تحت ِ فشار گذاشته و باعث خودكشي ش شده. تو بازجويي ها سعي مي كنه دوست ِ قديمي رو قاتل جلوه بده، چون اون رو مقصر مي دونه.
+بابت ِ غلط هاي إملائي و نگارشي معذرت مي خوام، با گوشي تايپ كردم.
باج گيري ِ دوست ِ قديمي و اين كه ازش مي خواسته با حقوق ِ كم براش كار كنه وگرنه رابطه ش با نامزدش رو بهم مي زده. شخص مورد نظر تحت ِ فشار بوده، هم بخاطر اين مسئله و هم بخاطر دعوا و جروبحث با پدرش.به نقل از minaz :انگیزه ی خود کشی؟؟
به نقل از ssfws :خوب باشه من با همخونه صحبت می کنم
خودت گفتی از زیر زبون طرف بکشیم بیرون پس
نحوه سوال من با عصبانیت و داد زدن خواهد بود، به طوری که طرف مجبور بشه هر چی هستو بگه ، باشه
می خوام بهش تهمت بزنم
خوب میریم سراغش
همه اتاق رو ترک کنن
می خوام با متهم تنها حرف بزنم
چرا کشتینش ؟ یه کینه قدیمی ؟ یا چی ؟
مشکلتون باهاش چی بود؟
طبق شواهد به دست آمده شما بهش شلیک کردین و بعد خواستین قتل رو گردن دوست قدیمیش بندازین ؟درسته؟
شما که گفتید در قفل بود و از سوراخ کلید دیدینبه نقل از قاف :روش پلیسی درپیش گرفتین
من نکشتمش!
مشکلی نداشتیم
من شلیک نکردم!!! من وقتی رسیدم تو اتاق اون مرده بود...