چگونه یک دانشجو شویم؟!

آیا فهمیدین چجوری باید یه دانشجو بشین؟!


  • رای‌دهندگان
    482

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,481
امتیاز
70,478
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : چگونه یک دانشجو شویم؟!

بچه ها توی دانشگاه شما امکان استفاده از کتابخونه ی بقیه ی دانشکده ها هم هست؟
 

Wulfric

Percival's daddy
ارسال‌ها
227
امتیاز
1,762
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : چگونه یک دانشجو شویم؟!

به نقل از بَچّ :
بچه ها توی دانشگاه شما امکان استفاده از کتابخونه ی بقیه ی دانشکده ها هم هست؟
اگه بصورت ناشناس بری که طبیعتا امکانش هست. کلا تو دانشگاه خودمون اینطور شنیدم که یه دانشجوی پزشکی ایده آل قاعدتا باید نصف اوقات فراغتش رو تو کتابخونه دانشکده فنی بگذرونه. :-"
اگر هم به فرض محال یه الافی پیدا شد و گفت تو اینجا چیکار میکنی، احتمالا میتونی بری از مسئولش نامه بگیری و اینبار بصورت کاملا قانونی وارد شی.

در مورد قرض گرفتن کتاب مطمئن نیستم. :|
 

مهدی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
7,384
نام مرکز سمپاد
علامه‌حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران. :دی
رشته دانشگاه
آمار. :دی
من یه سری نکاتی که به ذهنم می‌رسه رو بیام اینجا بگم.

یک. دانشگاه خیلی هم آش دهن‌سوزی نیست. نه شریفش. نه تهرانش نه امیرکبیرش نه جاهای دیگه. فقط یه لول بزرگ تر شدید و خب وارد یه محیطی می‌شید که شمارو بزرگ‌تر از یه دانش‌آموز می‌بینن. پس سعی کنید رفتارتون در شان یه دانشجو باشه. نمی‌خواد از همین الان کلا عین آدمای 30 ساله رفتار کنید نه. سعی کنید رفتار‌های دوران دبیرستان و ... رو کنار بذارید و یکم بزرگ‌ بشید.

دو. دانشگاه خیلی چیزای جذاب داره. دختر داره! پسر داره! پیچوندن داره! اون محدودیت‌های دوران دبیرستان رو نداره!
آدم مستقل تره. وقت بیشتری رو می‌تونه بیرون باشه. باز هم می‌گم استقلال بیشتری داره.
سعی کنید به همه چیز برسید. به زندگیتون. به درستون. به دختر/پسر بازیتون. به کارتون. به علایقتون و ...

سه. ترم اولی بودن باور کنید چیز ضایعی نیست. من درک نمی‌کنم چرا ملت انقدر علاقه دارن خودشونو بالاتر ببینن. چس ترم، ترمک و ... مسخره‌ بازیه همه اینا. برید دانشگاه کسی بهتون گفت ترم اولی هستین بگید آره و اگه خواست تیکه بندازه یا چیزی (که راستش من تو دانشگاه کمتر از انگشت‌های دست این صحنه برام پیش اومده) راهتونو بکشید برید.
کلا میخوام بگم به ترم N ام بودن نیست. به شعور فردی خود طرفه.

چاهار. مساله پول! به شدت مساله جالب و مهمیه. سعی کنید یه برنامه داشته باشید برای خرجاتون. اگر ددی آقا و شما آقا زاده هستین که من بهتون آدرس خیابون شهید بهشتی رو می‌دم شما هم برید یه I8 بخرید و خب این بند رو نخونید اگر نه که می‌خوام بگم آدم زیاد پول خرج می‌کنه تو دوران دانشگاه. اینایی که همش می‌خوان برن فلان کافه، فلان تئاتر و ... یه مشت جوگیر بیش نیستن. دور و بر خود من هم هست. طرف ه رو از ب تشخیص نمی‌ده همش تیوال چیزی می‌ذاره فوروارد می‌کنه می‌گه بچا بچا اینو بریم؟ اونو بریم؟ و خب متاسفانه اونا هم همشو می‌رن! کلی تجربه‌های جدید هست که باید برید سراغشون ولی خب وقت هست. همین سال اول همشو اسپویل نکنین. دنبال کار هم باشین که به شدت خوبه. جدی میگم.

پنج. نمیدونم شما چطوری هستین ولی خب کسی تو دانشگاه هرروز درس نمی‌خونه مگر این رتبه خوبای کنکور که کلا دیگه نهادینه شده توشون. ( البته استثنا هم هست ولی خب فرض رو بر این بگیرید که شما اون استثناعه نیستید)
احتمالا شما هم شب امتحانی می‌خونید و به این می‌رسید که درس‌های دانشگاه شب امتحانی نیستن. نمی‌گم بشینید عین چی بخونید یا نمی‌گم بذارید برای شب امتحان. می‌گم گاهی یه ذره سختی بدید به خودتون که خب واقعا شیرینه نتیجه‌ش. :D

شش. کلاسارو شرکت بکنید؟ نکنید؟ چیزه، هرطور خودتون مایلید. ترم اول پز اینه که من اصلا نرفتم و . . . ولی خب اصلا پز نداره! اگه به نظرتون نیاز دارید شرکت کنید توشون و خب راستش تو بیشتر جلسات نیاز دارید شرکت کنید شما! امکان داره برید سر کلاس و 2 ساعت تو کلاس باشید و 1 ساعت هم بعدا بخونید در مورد اون چیزی که تو کلاس درس داده شده و خب کلا توی سه ساعت تا حد خوبی فهمیده باشید ولی اگه نرید باید خودتون بخونید و شاید تو 4 ساعت هم نشه جمع کرد! البته موضوعی که هست اینه که توی اکثر موارد میشه ولی خب چون تعداد غیبت‌ها زیاده و باید زیاد وقت بذارید روی اون درس برای همین نمی‌رسید. کلا کار آسون‌تر اینه که برید سر کلاس! :D

هفت. انجمن علمی، تشکل های دانشجویی بلاه‌‌بلاه‌بلاه
ترم یک و دو ترجیحا تمرکز اصلی رو بذارید روی درس و مسائل ترم یک و دو.. اینا فعلا زودن.

هشت. آدما تو دانشگاه؛ این خیلی مورد مهمیه. شاید بگم مهم‌ترین مورد. خیلیا رو بعدا خواهید شناخت. خیلیا تا حالا فرصت نداشتن که خودی نشون بدن ولی تو دانشگاه فکر می‌کنن خبریه و اینام خیلی شاخن و اینا بعد میان چرت و پرت میگن همیشه. کلی در مورد این حرف هست ولی کلیات رو می‌گم. ملت تو هفته‌های اول همه نایس و کول و چی بگم دیگه، خیلی مهربون و باحال و اینا ولی خب بعدش خودشونو نشون میدن کم‌کم. و خب فکر نکنید می‌رید دانشگاه همه عاقلن. نه. اتفاقا خیلیا بچه‌ن. خاله‌زنک بازی و اینا موج می‌زنه. تو همه‌جا هم اینا هست.
زیاد به حرف مردم در مورد خودشون اعتماد نکنید. من فولانم من بیصارم من بهمانم. پاش که بیوفته شما رو هم شاید بندازن دور. بی شوخی همه اینارو دارم می‌گم من. سرتون تو کار خودتون باشه و اینکه کدوم دختر و پسر با هم رابطه دارن رو بسپرین به خاله‌زنکا. اینکه کی چه مشکلی داره رو هم همینطور. کلا سرتون تو کار خودتون باشه.
کلی حرف در مورد همین مورد هشت هست ولی خب کلیات رو گفتم بهتون.

نه. پیدا کردن د وان عزیز!
آقا همین اول بگم تا دلتون بخواد براتون دختر و پسر خدا ریده. فکر نکنید همینایی که تو دانشگاه هستن دورتون تمام آدمای دنیان. توی رابطه رفتن کلی دنگ و فنگ هم داره. کلی باید آدم یه سری چیزارو ازش بزنه و ... کلا می‌خوام نهی کنم شمارو ازین مورد چون کلا الان بچه‌اید. من خودمم گفتم نه، من یکی بلدم چطوری هندل کنم و خب.. ریدم. :‌))
راستش رو بخواین شما هنوز هیچ چیزی از جنس مخالفتون نمی‌دونید و فکر می‌کنید خب من فلانی رو دوست دارم پس میتونم بر طوفان مشکلات یه آبدولیوچاگی بزنم بعد بالا راست بالا راست مربع رو بزنم فتالیتی رو روش اجرا کنم ولی خب گس وات؟ هرگز اینطوری نیست. خیلی چیزا‌ هست شما هنوز نمی‌دونید و فکر می‌کنید می‌دونید ولی خب وقتی وارد بطن ماجرا می‌شید میبینید که تازه چقدر میتونه سنگین باشه هضمش براتون. همه اینایی که دارم می‌گم رو امیدوارم تجربه نکنید. چون تجربه یه اسم قشنگ برای شکسته و خب اینارو از من نوعی بشنوید که الان وقتی هنوز شرایطتون استیبل نیستش بهتره نرید یکی‌ دیگه رو هم آلاخون والاخون کنید. اگر هم واقعا در خودتون می‌بینید که میتونید(که من راسشتو بخواین شک دارم. :‌)) ) برید. ازدواج کردید یه کارت پستال هم برای من بفرستید.

ده. دانشگاه جای درس خوندنه فقط؟
ببینید.. منی که الان دارم اینارو تایپ می‌کنم اکثر وقتا داشتم یا سیگار می‌کشیدم یا ورق می‌زدم یا مافیا! از قصد هم به این موارد اشاره می‌کنم چون می‌خوام بدونید که کلی کارا می‌شه تو دانشگاه کرد. از پیدا کردن ساقی جدید تاااا لینک شدن به یه استاد خفن در مورد یه فیلد جذاب. هزاران تا کار میشه انجام داد تو دانشگاه. کاملا دست خودتونه چه کاری انجام بدید و کسی نمیتونه براتون تعیین تکلیف کنه. نظر من اینه که برید کارایی رو انجام بدید که یه آینده‌ای دارن و خب بعضی موقعا هم کارای فان انجام بدید ولی بدون عواقب جانبی باشن. امکان داره بیاین دانشگاه تو خوابگاه برین ببینید همه اونجا علف می‌کشن. خب وقتی همه می‌کشن چرا شما نکشید! .. بوم، یه علفی شدید شما هم. :‌))
امکان داره برید توی خوابگاه ببینید همیشه بساط منقل و ورق به‌پاست خب شمام بعد یه مدت استاد می‌شین تو کوت کردن و حلقه دادن! :‌)) همه اینا رو می‌گم که تحت تاثیر جو نباشید. اگه هرکاری که میخواین بکنین احتمالش هست به خاطر اینه که بقیه هم می‌کنن پس شماچرا نکنین؟ یه بار دیگه راجع بهش تامل کنید. شاید بهتر باشه اون کار رو نکنید. شایدم بهتره اتفاقا بکنید!
دوران جالب و باحالی در انتظارتونه. امیدوارم استفاده کنید ازش.

یازده. دختر = پسر؟ دختر != پسر؟
می‌رید دانشگاه برای شاید اولین بار سرکلاسایی می‌شینید که هم شماها هستید هم دافا/پافا!! شما هم خدای ترشح فرومون میخواین ثابت کنید آنچه خوبان همه دارن شما تو جیب بغلتون همشو یکجا دارید و .. . خب گس وات؟ نیازی نیست خودتون رو به کسی جز خودتون ثابت کنید. نیاز نیست ادای باحال بودن و ... در بیارید. نیاز نیست چیزی رو باشید که نیستید. تا دلتون بخواد ازینا ریخته تو جامعه. شما مثل این افراد نباشید. سعی کنید اونجا با همه محترمانه ترجیحا رفتار کنید و خب همیشه حریم‌هارو حفظ کنید. بین خودتون و دوستاتون، خودتون و همکلاسیاتون و .... هرچند این مربوط به دانشگاه نمیشه فقط ولی خب نمود بیشتری داره این مورد توی دوران دانشجویی.
اگر می‌خواین با نگار یا مرتضی وارد رابطه بشید سعی کنید یا توی دانشکده/ ورودی و .. نباشه یا اگه هست فقط یه چیزی باشه بین شما دوتا. هرچی مردم کمتر بدونن بهتره.
کلی در مورد اینا هم حرف هست ولی لپ کلام اینه که عجله نکنید. شما هم تجربه زیاد قراره بکنید.

دوازده. دانشگا یا دانشگاه؟
هدف داشته باشید از کاراتون. همینطوری یلخی نیاین دانشگاه. وقت‌تون ارزشمنده براش شما هم ارزش قائل باشین.
جوری باشین که کارشناسیتون تموم شد از خودتون راضی باشید.

من خیلی حرف زدم. امیدوارم خوش بگذره بهتون.
:‌]
 

Con_Blindness

میخام¢کار
ارسال‌ها
240
امتیاز
172
نام مرکز سمپاد
q o m
شهر
q o m
من یه سری نکاتی که به ذهنم می‌رسه رو بیام اینجا بگم.

یک. دانشگاه خیلی هم آش دهن‌سوزی نیست. نه شریفش. نه تهرانش نه امیرکبیرش نه جاهای دیگه. فقط یه لول بزرگ تر شدید و خب وارد یه محیطی می‌شید که شمارو بزرگ‌تر از یه دانش‌آموز می‌بینن. پس سعی کنید رفتارتون در شان یه دانشجو باشه. نمی‌خواد از همین الان کلا عین آدمای 30 ساله رفتار کنید نه. سعی کنید رفتار‌های دوران دبیرستان و ... رو کنار بذارید و یکم بزرگ‌ بشید.

دو. دانشگاه خیلی چیزای جذاب داره. دختر داره! پسر داره! پیچوندن داره! اون محدودیت‌های دوران دبیرستان رو نداره!
آدم مستقل تره. وقت بیشتری رو می‌تونه بیرون باشه. باز هم می‌گم استقلال بیشتری داره.
سعی کنید به همه چیز برسید. به زندگیتون. به درستون. به دختر/پسر بازیتون. به کارتون. به علایقتون و ...

سه. ترم اولی بودن باور کنید چیز ضایعی نیست. من درک نمی‌کنم چرا ملت انقدر علاقه دارن خودشونو بالاتر ببینن. چس ترم، ترمک و ... مسخره‌ بازیه همه اینا. برید دانشگاه کسی بهتون گفت ترم اولی هستین بگید آره و اگه خواست تیکه بندازه یا چیزی (که راستش من تو دانشگاه کمتر از انگشت‌های دست این صحنه برام پیش اومده) راهتونو بکشید برید.
کلا میخوام بگم به ترم N ام بودن نیست. به شعور فردی خود طرفه.

چاهار. مساله پول! به شدت مساله جالب و مهمیه. سعی کنید یه برنامه داشته باشید برای خرجاتون. اگر ددی آقا و شما آقا زاده هستین که من بهتون آدرس خیابون شهید بهشتی رو می‌دم شما هم برید یه I8 بخرید و خب این بند رو نخونید اگر نه که می‌خوام بگم آدم زیاد پول خرج می‌کنه تو دوران دانشگاه. اینایی که همش می‌خوان برن فلان کافه، فلان تئاتر و ... یه مشت جوگیر بیش نیستن. دور و بر خود من هم هست. طرف ه رو از ب تشخیص نمی‌ده همش تیوال چیزی می‌ذاره فوروارد می‌کنه می‌گه بچا بچا اینو بریم؟ اونو بریم؟ و خب متاسفانه اونا هم همشو می‌رن! کلی تجربه‌های جدید هست که باید برید سراغشون ولی خب وقت هست. همین سال اول همشو اسپویل نکنین. دنبال کار هم باشین که به شدت خوبه. جدی میگم.

پنج. نمیدونم شما چطوری هستین ولی خب کسی تو دانشگاه هرروز درس نمی‌خونه مگر این رتبه خوبای کنکور که کلا دیگه نهادینه شده توشون. ( البته استثنا هم هست ولی خب فرض رو بر این بگیرید که شما اون استثناعه نیستید)
احتمالا شما هم شب امتحانی می‌خونید و به این می‌رسید که درس‌های دانشگاه شب امتحانی نیستن. نمی‌گم بشینید عین چی بخونید یا نمی‌گم بذارید برای شب امتحان. می‌گم گاهی یه ذره سختی بدید به خودتون که خب واقعا شیرینه نتیجه‌ش. :D

شش. کلاسارو شرکت بکنید؟ نکنید؟ چیزه، هرطور خودتون مایلید. ترم اول پز اینه که من اصلا نرفتم و . . . ولی خب اصلا پز نداره! اگه به نظرتون نیاز دارید شرکت کنید توشون و خب راستش تو بیشتر جلسات نیاز دارید شرکت کنید شما! امکان داره برید سر کلاس و 2 ساعت تو کلاس باشید و 1 ساعت هم بعدا بخونید در مورد اون چیزی که تو کلاس درس داده شده و خب کلا توی سه ساعت تا حد خوبی فهمیده باشید ولی اگه نرید باید خودتون بخونید و شاید تو 4 ساعت هم نشه جمع کرد! البته موضوعی که هست اینه که توی اکثر موارد میشه ولی خب چون تعداد غیبت‌ها زیاده و باید زیاد وقت بذارید روی اون درس برای همین نمی‌رسید. کلا کار آسون‌تر اینه که برید سر کلاس! :D

هفت. انجمن علمی، تشکل های دانشجویی بلاه‌‌بلاه‌بلاه
ترم یک و دو ترجیحا تمرکز اصلی رو بذارید روی درس و مسائل ترم یک و دو.. اینا فعلا زودن.

هشت. آدما تو دانشگاه؛ این خیلی مورد مهمیه. شاید بگم مهم‌ترین مورد. خیلیا رو بعدا خواهید شناخت. خیلیا تا حالا فرصت نداشتن که خودی نشون بدن ولی تو دانشگاه فکر می‌کنن خبریه و اینام خیلی شاخن و اینا بعد میان چرت و پرت میگن همیشه. کلی در مورد این حرف هست ولی کلیات رو می‌گم. ملت تو هفته‌های اول همه نایس و کول و چی بگم دیگه، خیلی مهربون و باحال و اینا ولی خب بعدش خودشونو نشون میدن کم‌کم. و خب فکر نکنید می‌رید دانشگاه همه عاقلن. نه. اتفاقا خیلیا بچه‌ن. خاله‌زنک بازی و اینا موج می‌زنه. تو همه‌جا هم اینا هست.
زیاد به حرف مردم در مورد خودشون اعتماد نکنید. من فولانم من بیصارم من بهمانم. پاش که بیوفته شما رو هم شاید بندازن دور. بی شوخی همه اینارو دارم می‌گم من. سرتون تو کار خودتون باشه و اینکه کدوم دختر و پسر با هم رابطه دارن رو بسپرین به خاله‌زنکا. اینکه کی چه مشکلی داره رو هم همینطور. کلا سرتون تو کار خودتون باشه.
کلی حرف در مورد همین مورد هشت هست ولی خب کلیات رو گفتم بهتون.

نه. پیدا کردن د وان عزیز!
آقا همین اول بگم تا دلتون بخواد براتون دختر و پسر خدا ریده. فکر نکنید همینایی که تو دانشگاه هستن دورتون تمام آدمای دنیان. توی رابطه رفتن کلی دنگ و فنگ هم داره. کلی باید آدم یه سری چیزارو ازش بزنه و ... کلا می‌خوام نهی کنم شمارو ازین مورد چون کلا الان بچه‌اید. من خودمم گفتم نه، من یکی بلدم چطوری هندل کنم و خب.. ریدم. :‌))
راستش رو بخواین شما هنوز هیچ چیزی از جنس مخالفتون نمی‌دونید و فکر می‌کنید خب من فلانی رو دوست دارم پس میتونم بر طوفان مشکلات یه آبدولیوچاگی بزنم بعد بالا راست بالا راست مربع رو بزنم فتالیتی رو روش اجرا کنم ولی خب گس وات؟ هرگز اینطوری نیست. خیلی چیزا‌ هست شما هنوز نمی‌دونید و فکر می‌کنید می‌دونید ولی خب وقتی وارد بطن ماجرا می‌شید میبینید که تازه چقدر میتونه سنگین باشه هضمش براتون. همه اینایی که دارم می‌گم رو امیدوارم تجربه نکنید. چون تجربه یه اسم قشنگ برای شکسته و خب اینارو از من نوعی بشنوید که الان وقتی هنوز شرایطتون استیبل نیستش بهتره نرید یکی‌ دیگه رو هم آلاخون والاخون کنید. اگر هم واقعا در خودتون می‌بینید که میتونید(که من راسشتو بخواین شک دارم. :‌)) ) برید. ازدواج کردید یه کارت پستال هم برای من بفرستید.

ده. دانشگاه جای درس خوندنه فقط؟
ببینید.. منی که الان دارم اینارو تایپ می‌کنم اکثر وقتا داشتم یا سیگار می‌کشیدم یا ورق می‌زدم یا مافیا! از قصد هم به این موارد اشاره می‌کنم چون می‌خوام بدونید که کلی کارا می‌شه تو دانشگاه کرد. از پیدا کردن ساقی جدید تاااا لینک شدن به یه استاد خفن در مورد یه فیلد جذاب. هزاران تا کار میشه انجام داد تو دانشگاه. کاملا دست خودتونه چه کاری انجام بدید و کسی نمیتونه براتون تعیین تکلیف کنه. نظر من اینه که برید کارایی رو انجام بدید که یه آینده‌ای دارن و خب بعضی موقعا هم کارای فان انجام بدید ولی بدون عواقب جانبی باشن. امکان داره بیاین دانشگاه تو خوابگاه برین ببینید همه اونجا علف می‌کشن. خب وقتی همه می‌کشن چرا شما نکشید! .. بوم، یه علفی شدید شما هم. :‌))
امکان داره برید توی خوابگاه ببینید همیشه بساط منقل و ورق به‌پاست خب شمام بعد یه مدت استاد می‌شین تو کوت کردن و حلقه دادن! :‌)) همه اینا رو می‌گم که تحت تاثیر جو نباشید. اگه هرکاری که میخواین بکنین احتمالش هست به خاطر اینه که بقیه هم می‌کنن پس شماچرا نکنین؟ یه بار دیگه راجع بهش تامل کنید. شاید بهتر باشه اون کار رو نکنید. شایدم بهتره اتفاقا بکنید!
دوران جالب و باحالی در انتظارتونه. امیدوارم استفاده کنید ازش.

یازده. دختر = پسر؟ دختر != پسر؟
می‌رید دانشگاه برای شاید اولین بار سرکلاسایی می‌شینید که هم شماها هستید هم دافا/پافا!! شما هم خدای ترشح فرومون میخواین ثابت کنید آنچه خوبان همه دارن شما تو جیب بغلتون همشو یکجا دارید و .. . خب گس وات؟ نیازی نیست خودتون رو به کسی جز خودتون ثابت کنید. نیاز نیست ادای باحال بودن و ... در بیارید. نیاز نیست چیزی رو باشید که نیستید. تا دلتون بخواد ازینا ریخته تو جامعه. شما مثل این افراد نباشید. سعی کنید اونجا با همه محترمانه ترجیحا رفتار کنید و خب همیشه حریم‌هارو حفظ کنید. بین خودتون و دوستاتون، خودتون و همکلاسیاتون و .... هرچند این مربوط به دانشگاه نمیشه فقط ولی خب نمود بیشتری داره این مورد توی دوران دانشجویی.
اگر می‌خواین با نگار یا مرتضی وارد رابطه بشید سعی کنید یا توی دانشکده/ ورودی و .. نباشه یا اگه هست فقط یه چیزی باشه بین شما دوتا. هرچی مردم کمتر بدونن بهتره.
کلی در مورد اینا هم حرف هست ولی لپ کلام اینه که عجله نکنید. شما هم تجربه زیاد قراره بکنید.

دوازده. دانشگا یا دانشگاه؟
هدف داشته باشید از کاراتون. همینطوری یلخی نیاین دانشگاه. وقت‌تون ارزشمنده براش شما هم ارزش قائل باشین.
جوری باشین که کارشناسیتون تموم شد از خودتون راضی باشید.

من خیلی حرف زدم. امیدوارم خوش بگذره بهتون.
:‌]
1609842_1423888997854353_1702861381_n.jpg



نه ولی اقا محشر بود توصیه هات ممنون قربانت #مسی_هسی
 

əlireza

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,969
امتیاز
8,895
نام مرکز سمپاد
..
شهر
..
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
---

*Reihan*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
578
امتیاز
7,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خوی
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
حرامه عزیزم ، حرام . ترویج فرهنگ منحط غربی :د
کت و شلوارم مال غربه دیگه:))
کلا هرچی به دلشون نمیشینه،حرامه :-"
کراوات پسر رو مردتر نشون میده :-"

+لاک هم حرام است عایا؟ :-"
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,970
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
نمونه‌ی واقعی از کت و شلوار و کراوات، دست کم روز اول، در تاریخ دانشگاه‌تون سراغ دارید؟ حراست به کراوات گیر می‌ده؟
بله ما داشتیم(اتفاقا قبلا هم یک پست در تاپیک دیگه ای در این مورد گذاشتم!!)
گیر اصلا نمیدن و نباید بدن ولی واقعا خود دوستان انقدر چپ چپ نگاه میکنن و گاهی اوقات (دیده شده) طرف رو هووووو میکنن که به نظرم بیخیال کراوات و کت و شلوار بشید!!

پ.ن: دوستان میشه لطفا تا در مورد موضوعی مهم کاملا مطلع نشدید باهاش شوخی نکنید! نه کراوات و نه لاک هیچ کدام حرام قطعی نیستند بلکه باید به احتیاط استفاده نشوند(لاک البته بحث درست نبودن و باطل شدن وضو را دارد). اگر در دانشگاه هم احیانا گیر دادن (بنا به مسائل دینی) بهشون بگید این موضوع رو و جوابشون رو بدید البته اگر جزء قوانین دانشگاه باشه بحثش فرق میکنه چون به هر حال هر محیطی برای خودش قواعدی داره(و گرنه ربطی به دین نداره)!!! که من بعید میدونم در دانشگاهی به صورت مکتوب در قواعد ممنوعیت استفاده از لاک و کراوات و .... ذکر شده باشه
 
آخرین ویرایش:

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,481
امتیاز
70,478
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
روان شناسی
کت و شلوارم مال غربه دیگه:))
کلا هرچی به دلشون نمیشینه،حرامه :-"
کراوات پسر رو مردتر نشون میده :-"

+لاک هم حرام است عایا؟ :-"
تو دانشگاه ما که حرامه . دانشگاهای دیگه رو نمیدونم . یه بار رفتم آزاد تهران مرکز ، سرتا پای همه حرام بود کسی کاریشون نداشت :-<
 

*Reihan*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
578
امتیاز
7,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خوی
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
لاکو ببین تو جایی مثل علم و صنعت که حراست فقط لحظه ی ورود رو کنترل می کنه می تونی بری داخل دانشگاه و لاک بزنی :D
خب اخه با ذلالت هم میشه زندگی کرد مگه؟
واجبه لاک بزنم اونوخ؟
من برا دل خودم لاک میزنم و اصولا دائم اللاکم!! :-"
نکه دیگه پاک کنم برم تو بازم بزنم!
منو نذارن،بخدا همه جارو میریزم بهم :)):-"
 

f-1391

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
17,357
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
روانشناسی
لاکو ببین تو جایی مثل علم و صنعت که حراست فقط لحظه ی ورود رو کنترل می کنه می تونی بری داخل دانشگاه و لاک بزنی :D
چه جالب نمیدونستم چک میکنن:/
ما چون دانشکده هنرم داریم کت قرمز آستین سه ربع و تیشرت و شلوار مشکی با کت زرد و خیلی چیزای دیگم مشاهده شده.
این مو فرفریام داریم:D
زمستون دخترا با کاپشن شلوارم میان:-"
لاکم که کلن اوکیه:|
 

*Reihan*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
578
امتیاز
7,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خوی
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
:|||||
الله اکبر
خب حراست گاهی گیر می ده به لاک
خب ببین من زبون تندی دارم
حراستو اونوخ خیلی منطقی فیتیله پیچ میکنم که زبونشون دیگه باز نشه! :-"
شاید من قبول کنم که کلا آرایش نکنم ولی لاک رو شرمنده ی حراستم :)) :-"
رنگ مانتو چی؟
به اونم گیر میدن؟ :-"
 

AliEBR

AliEBR
ارسال‌ها
211
امتیاز
1,495
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مکانیک
نمونه‌ی واقعی از کت و شلوار و کراوات، دست کم روز اول، در تاریخ دانشگاه‌تون سراغ دارید؟ حراست به کراوات گیر می‌ده؟
جون علی بیا این یه موردو بیخیال شو :-"
 

əlireza

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,969
امتیاز
8,895
نام مرکز سمپاد
..
شهر
..
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
---
خب دوران دانشجویی من در دانشگاه تبریز داره تموم میشه و تنها چیزی که در این چهار ساله در این رشته این خراب شده فهمیدم این بوده :

کلاس نمیرم پس دانشجو ام.
 

اُمـــــــیـــــــــد :)

کاربر خیلی حرفه ای
ارسال‌ها
269
امتیاز
1,541
نام مرکز سمپاد
ش.د.غ یکم
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
سه ماه المپ نجوم خوندم
رشته دانشگاه
مهندس کامپیوتر
سلام .

اول ک من 170 صفحه این رو می خونم تا بفهمم چگونه دانشجو شوم !
دوم . آیا پوشیدن کت ( نه لزوما کت و شلوار یک دست ) بین دانشجو ها ضایع است ؟
کلا متاسفانه یا خوشبختانه همیشه لباس فرم داشتیم ... نمی دونم چی برای جمع دانشجو مقبول هست .
 

abk

کاربر فعال
ارسال‌ها
71
امتیاز
51
نام مرکز سمپاد
ش.م
شهر
TBZ
آقا تیپ متال و پانک چطوره گیر میدن؟
تی شرت معمولا سیاه با نوشته و آرم های متالی و شلوار جین تنگ
 

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,481
امتیاز
70,478
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
روان شناسی
آقا تیپ متال و پانک چطوره گیر میدن؟
تی شرت معمولا سیاه با نوشته و آرم های متالی و شلوار جین تنگ
توی تاپیک بحث دانشجوها پارسا نوشته بود بخاطر لباس هاش بهش گیردادن. ولی فکر کنم به اشکال روی تیشرتتم بستگی داشته باشه :-"
 
آخرین ویرایش:

abk

کاربر فعال
ارسال‌ها
71
امتیاز
51
نام مرکز سمپاد
ش.م
شهر
TBZ
توی تاپیک بحث دانشجوها پارسا نوشته بود بخاطر لباس هاش بهش گیردادن. ولی فکر کنم به اشکال روی تیشرتتم بستگی داشته باشه :-"
من اصلا اهل خودنمایی نیستم که مثلا یه چی بپوشم همه نگام کنن. فقط لباسایی رو می پوشم که برام واقعا معنی داره و با مفهوم هست و اکثرا هم جلب توجه نمی کنن.
به هر حال به نظر من دانشگاه جایی نیست که بخوای به لباست زیاد فکر کنی. کار ها و هدف های خیلی مهم تری تو دانشگاه رفتن هست و با چیزای حاشیه ای نباید آدم وقتش رو تلف کنه. (با اینکه بعضی وقتا خودم زجر میکشم وقتی یکی به پوشش آدم گیر میده)
 

Nemesys

کاربر انجمن خاک‌خورده
ارسال‌ها
688
امتیاز
9,183
نام مرکز سمپاد
Sh.HiddenHand
شهر
MD
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
ادبیات و شیمی
آقا حراست ما به پیرهن روی تیشرت هم گیر میده. به زور میگه دکمه‌تو ببند. یکی از بچه‌ها هم موهاش بلند بود مجبورش کردن کوتاه کنه. :|
 

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,481
امتیاز
70,478
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
روان شناسی
آقا حراست ما به پیرهن روی تیشرت هم گیر میده. به زور میگه دکمه‌تو ببند. یکی از بچه‌ها هم موهاش بلند بود مجبورش کردن کوتاه کنه. :|
تو دانشگاه ما به لاک و عقب بودن مقنعه گیر میدن ، مانتوی بالای زانو ایضا . حناهای تتو طور روی دست. ولی با پسرای مو رنگ کرده و اینا خیلی اوکی اند ((: اصن باید سوالای مربوط به دانشگاهو از دانشجوهای همون دانشگاه مد نظر پرسید :D عشقی کار میکنن مثکه :D
 

اُمـــــــیـــــــــد :)

کاربر خیلی حرفه ای
ارسال‌ها
269
امتیاز
1,541
نام مرکز سمپاد
ش.د.غ یکم
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
سه ماه المپ نجوم خوندم
رشته دانشگاه
مهندس کامپیوتر
مگه تو پسری؟!!!!!!!!!!
نه کت تکم تنت نکن حتا


می تونی همشو بخونی می تونی سوالاتو بپرسی که من با دومی خوشحال ترم


اولا ک پسرم . چرا فک می کردید دخترم ؟؟ کجام شبیه دختراس ؟؟

دوما ، کیف دستی دستمون بگیریم یا کولی ؟
 
بالا