من یه سری نکاتی که به ذهنم میرسه رو بیام اینجا بگم.
یک. دانشگاه خیلی هم آش دهنسوزی نیست. نه شریفش. نه تهرانش نه امیرکبیرش نه جاهای دیگه. فقط یه لول بزرگ تر شدید و خب وارد یه محیطی میشید که شمارو بزرگتر از یه دانشآموز میبینن. پس سعی کنید رفتارتون در شان یه دانشجو باشه. نمیخواد از همین الان کلا عین آدمای 30 ساله رفتار کنید نه. سعی کنید رفتارهای دوران دبیرستان و ... رو کنار بذارید و یکم بزرگ بشید.
دو. دانشگاه خیلی چیزای جذاب داره. دختر داره! پسر داره! پیچوندن داره! اون محدودیتهای دوران دبیرستان رو نداره!
آدم مستقل تره. وقت بیشتری رو میتونه بیرون باشه. باز هم میگم استقلال بیشتری داره.
سعی کنید به همه چیز برسید. به زندگیتون. به درستون. به دختر/پسر بازیتون. به کارتون. به علایقتون و ...
سه. ترم اولی بودن باور کنید چیز ضایعی نیست. من درک نمیکنم چرا ملت انقدر علاقه دارن خودشونو بالاتر ببینن. چس ترم، ترمک و ... مسخره بازیه همه اینا. برید دانشگاه کسی بهتون گفت ترم اولی هستین بگید آره و اگه خواست تیکه بندازه یا چیزی (که راستش من تو دانشگاه کمتر از انگشتهای دست این صحنه برام پیش اومده) راهتونو بکشید برید.
کلا میخوام بگم به ترم N ام بودن نیست. به شعور فردی خود طرفه.
چاهار. مساله پول! به شدت مساله جالب و مهمیه. سعی کنید یه برنامه داشته باشید برای خرجاتون. اگر ددی آقا و شما آقا زاده هستین که من بهتون آدرس خیابون شهید بهشتی رو میدم شما هم برید یه I8 بخرید و خب این بند رو نخونید اگر نه که میخوام بگم آدم زیاد پول خرج میکنه تو دوران دانشگاه. اینایی که همش میخوان برن فلان کافه، فلان تئاتر و ... یه مشت جوگیر بیش نیستن. دور و بر خود من هم هست. طرف ه رو از ب تشخیص نمیده همش تیوال چیزی میذاره فوروارد میکنه میگه بچا بچا اینو بریم؟ اونو بریم؟ و خب متاسفانه اونا هم همشو میرن! کلی تجربههای جدید هست که باید برید سراغشون ولی خب وقت هست. همین سال اول همشو اسپویل نکنین. دنبال کار هم باشین که به شدت خوبه. جدی میگم.
پنج. نمیدونم شما چطوری هستین ولی خب کسی تو دانشگاه هرروز درس نمیخونه مگر این رتبه خوبای کنکور که کلا دیگه نهادینه شده توشون. ( البته استثنا هم هست ولی خب فرض رو بر این بگیرید که شما اون استثناعه نیستید)
احتمالا شما هم شب امتحانی میخونید و به این میرسید که درسهای دانشگاه شب امتحانی نیستن. نمیگم بشینید عین چی بخونید یا نمیگم بذارید برای شب امتحان. میگم گاهی یه ذره سختی بدید به خودتون که خب واقعا شیرینه نتیجهش.
شش. کلاسارو شرکت بکنید؟ نکنید؟ چیزه، هرطور خودتون مایلید. ترم اول پز اینه که من اصلا نرفتم و . . . ولی خب اصلا پز نداره! اگه به نظرتون نیاز دارید شرکت کنید توشون و خب راستش تو بیشتر جلسات نیاز دارید شرکت کنید شما! امکان داره برید سر کلاس و 2 ساعت تو کلاس باشید و 1 ساعت هم بعدا بخونید در مورد اون چیزی که تو کلاس درس داده شده و خب کلا توی سه ساعت تا حد خوبی فهمیده باشید ولی اگه نرید باید خودتون بخونید و شاید تو 4 ساعت هم نشه جمع کرد! البته موضوعی که هست اینه که توی اکثر موارد میشه ولی خب چون تعداد غیبتها زیاده و باید زیاد وقت بذارید روی اون درس برای همین نمیرسید. کلا کار آسونتر اینه که برید سر کلاس!
هفت. انجمن علمی، تشکل های دانشجویی بلاهبلاهبلاه
ترم یک و دو ترجیحا تمرکز اصلی رو بذارید روی درس و مسائل ترم یک و دو.. اینا فعلا زودن.
هشت. آدما تو دانشگاه؛ این خیلی مورد مهمیه. شاید بگم مهمترین مورد. خیلیا رو بعدا خواهید شناخت. خیلیا تا حالا فرصت نداشتن که خودی نشون بدن ولی تو دانشگاه فکر میکنن خبریه و اینام خیلی شاخن و اینا بعد میان چرت و پرت میگن همیشه. کلی در مورد این حرف هست ولی کلیات رو میگم. ملت تو هفتههای اول همه نایس و کول و چی بگم دیگه، خیلی مهربون و باحال و اینا ولی خب بعدش خودشونو نشون میدن کمکم. و خب فکر نکنید میرید دانشگاه همه عاقلن. نه. اتفاقا خیلیا بچهن. خالهزنک بازی و اینا موج میزنه. تو همهجا هم اینا هست.
زیاد به حرف مردم در مورد خودشون اعتماد نکنید. من فولانم من بیصارم من بهمانم. پاش که بیوفته شما رو هم شاید بندازن دور. بی شوخی همه اینارو دارم میگم من. سرتون تو کار خودتون باشه و اینکه کدوم دختر و پسر با هم رابطه دارن رو بسپرین به خالهزنکا. اینکه کی چه مشکلی داره رو هم همینطور. کلا سرتون تو کار خودتون باشه.
کلی حرف در مورد همین مورد هشت هست ولی خب کلیات رو گفتم بهتون.
نه. پیدا کردن د وان عزیز!
آقا همین اول بگم تا دلتون بخواد براتون دختر و پسر خدا ریده. فکر نکنید همینایی که تو دانشگاه هستن دورتون تمام آدمای دنیان. توی رابطه رفتن کلی دنگ و فنگ هم داره. کلی باید آدم یه سری چیزارو ازش بزنه و ... کلا میخوام نهی کنم شمارو ازین مورد چون کلا الان بچهاید. من خودمم گفتم نه، من یکی بلدم چطوری هندل کنم و خب.. ریدم. :))
راستش رو بخواین شما هنوز هیچ چیزی از جنس مخالفتون نمیدونید و فکر میکنید خب من فلانی رو دوست دارم پس میتونم بر طوفان مشکلات یه آبدولیوچاگی بزنم بعد بالا راست بالا راست مربع رو بزنم فتالیتی رو روش اجرا کنم ولی خب گس وات؟ هرگز اینطوری نیست. خیلی چیزا هست شما هنوز نمیدونید و فکر میکنید میدونید ولی خب وقتی وارد بطن ماجرا میشید میبینید که تازه چقدر میتونه سنگین باشه هضمش براتون. همه اینایی که دارم میگم رو امیدوارم تجربه نکنید. چون تجربه یه اسم قشنگ برای شکسته و خب اینارو از من نوعی بشنوید که الان وقتی هنوز شرایطتون استیبل نیستش بهتره نرید یکی دیگه رو هم آلاخون والاخون کنید. اگر هم واقعا در خودتون میبینید که میتونید(که من راسشتو بخواین شک دارم. :)) ) برید. ازدواج کردید یه کارت پستال هم برای من بفرستید.
ده. دانشگاه جای درس خوندنه فقط؟
ببینید.. منی که الان دارم اینارو تایپ میکنم اکثر وقتا داشتم یا سیگار میکشیدم یا ورق میزدم یا مافیا! از قصد هم به این موارد اشاره میکنم چون میخوام بدونید که کلی کارا میشه تو دانشگاه کرد. از پیدا کردن ساقی جدید تاااا لینک شدن به یه استاد خفن در مورد یه فیلد جذاب. هزاران تا کار میشه انجام داد تو دانشگاه. کاملا دست خودتونه چه کاری انجام بدید و کسی نمیتونه براتون تعیین تکلیف کنه. نظر من اینه که برید کارایی رو انجام بدید که یه آیندهای دارن و خب بعضی موقعا هم کارای فان انجام بدید ولی بدون عواقب جانبی باشن. امکان داره بیاین دانشگاه تو خوابگاه برین ببینید همه اونجا علف میکشن. خب وقتی همه میکشن چرا شما نکشید! .. بوم، یه علفی شدید شما هم. :))
امکان داره برید توی خوابگاه ببینید همیشه بساط منقل و ورق بهپاست خب شمام بعد یه مدت استاد میشین تو کوت کردن و حلقه دادن! :)) همه اینا رو میگم که تحت تاثیر جو نباشید. اگه هرکاری که میخواین بکنین احتمالش هست به خاطر اینه که بقیه هم میکنن پس شماچرا نکنین؟ یه بار دیگه راجع بهش تامل کنید. شاید بهتر باشه اون کار رو نکنید. شایدم بهتره اتفاقا بکنید!
دوران جالب و باحالی در انتظارتونه. امیدوارم استفاده کنید ازش.
یازده. دختر = پسر؟ دختر != پسر؟
میرید دانشگاه برای شاید اولین بار سرکلاسایی میشینید که هم شماها هستید هم دافا/پافا!! شما هم خدای ترشح فرومون میخواین ثابت کنید آنچه خوبان همه دارن شما تو جیب بغلتون همشو یکجا دارید و .. . خب گس وات؟ نیازی نیست خودتون رو به کسی جز خودتون ثابت کنید. نیاز نیست ادای باحال بودن و ... در بیارید. نیاز نیست چیزی رو باشید که نیستید. تا دلتون بخواد ازینا ریخته تو جامعه. شما مثل این افراد نباشید. سعی کنید اونجا با همه محترمانه ترجیحا رفتار کنید و خب همیشه حریمهارو حفظ کنید. بین خودتون و دوستاتون، خودتون و همکلاسیاتون و .... هرچند این مربوط به دانشگاه نمیشه فقط ولی خب نمود بیشتری داره این مورد توی دوران دانشجویی.
اگر میخواین با نگار یا مرتضی وارد رابطه بشید سعی کنید یا توی دانشکده/ ورودی و .. نباشه یا اگه هست فقط یه چیزی باشه بین شما دوتا. هرچی مردم کمتر بدونن بهتره.
کلی در مورد اینا هم حرف هست ولی لپ کلام اینه که عجله نکنید. شما هم تجربه زیاد قراره بکنید.
دوازده. دانشگا یا دانشگاه؟
هدف داشته باشید از کاراتون. همینطوری یلخی نیاین دانشگاه. وقتتون ارزشمنده براش شما هم ارزش قائل باشین.
جوری باشین که کارشناسیتون تموم شد از خودتون راضی باشید.
من خیلی حرف زدم. امیدوارم خوش بگذره بهتون.
:]