mah sa
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 452
- امتیاز
- 1,625
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 1 شیراز
- شهر
- شیراز
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- رشته دانشگاه
- دندانپزشکی
مادر خرج نشید, دنگاتونم بدین
سخته ولی حقیقته...بچهها توصیه میکنم اگر سریال HIMYM و FRIENDS رو دیدید، جو گیر نشید فک کنید اکیپ میتونید تشکیل بدید در اون حد.
میشه در مورد لوازمی که باید با خودمون ببریم هم چیزی بگین ؟
هرچیزی که واسه زندگیِ ۹ماهه بهش نیاز پیدا میکنی. از وسایل روی میز گرفته تا لباس و قابلمه و .. البته یه سری وسایل رو میتونی توی شهرِ مقصد بخری مثل وسایل حمام و همین قابلمه و بشقاب و .. تشک و پتو و ایناهم که طبیعتا نیازه. هم میتونی ببری هم بخری همونجا. بطور کلی باید بدونی که داری میری زندگی کنی واقعا. چیزای ضروری که به کارت میاد رو بردار. البته اولین روزی که میری رو بارِ زیادی نبر و هربار که برگشتی به شهرت چیزایی که دیدی لازم داری با خودت ببر خوابگاه.
مثلا لباس خواب با خودمون ببریم یا کلا یه چیز اضافی محسوب میشه و کارمو نو رو سخت میکنه ؟(از نظر شستن )
اصولا خوابگاهها ماشین لباسشویی دارن و از این لحاظ سختیعی ندارید.
کمدایی که میدن اندازه شون چه قدره ؟ ( چند تا مانتو و یا کاپشن جا میشه ؟ جا واسه کتاب هست؟)
کتابا رو میتونی بذاری توی قفسه و روی میز. لباس هم من به شخصه ۱۰تا مانتو و یه پالتو و یه پاییزه برده بودم. لباسای خونگی هم ۱۰تایی برده بودم.
لباسا رو چه طور میشورین ؟
ماشین لباسشویی!
اتو مسافرتی ببریم یا لباسارو بدیم بیرون اتو کنن؟
بیرون؟ کامعان! اتو ببر.
و......
از نظر شستن که معمولا همه خوابگاه ها ماشین لباس شویی دارن و در ازای ی پول کمی لباساتون شسته میشه من خودم بشخصه دوسه بار صرفا لباسامو دادم ماشین لباس شویی اونم فقط لباسای بیرونمو بقیه مواقع تو همون حموم لباسایی که کثیف کرده بودمو میشستم .میشه در مورد لوازمی که باید با خودمون ببریم هم چیزی بگین ؟
مثلا لباس خواب با خودمون ببریم یا کلا یه چیز اضافی محسوب میشه و کارمو نو رو سخت میکنه ؟(از نظر شستن )
کمدایی که میدن اندازه شون چه قدره ؟ ( چند تا مانتو و یا کاپشن جا میشه ؟ جا واسه کتاب هست؟)
لباسا رو چه طور میشورین ؟
اتو مسافرتی ببریم یا لباسارو بدیم بیرون اتو کنن؟
و......
تا حدی ربط داره مثلا تو رشته های مهندسی فیزیک ۱ همون دبیرستانه ولی پیش رفته تر .درسای دانشگاه که ربطی به دبیرستان نداره؟مثلا اگه یه درسیمون خوب نباشه و...مشکل پیش نمیاد؟
سر کلاس عمومی باید باشیم؟باید حتما ته کلاس بشینیم تا کار دیگه انجام بدیم؟
میری اتاق استاد بعد صداتو نازک میکنی میگی اســـتاد ؛؛؛؛؛؛؛)
-
+ میشه من تیایتون بشم؟
- اوکی.
اگه پسری که باید بشینی سر کلاسا خوب گوش کنی و آخر ترم هم راضی باشه ازت. بعد میری به استاد درخواست تیای شدن میدی.
در مورد تیای من یه سری چیزا بهتون بگم؛ توی یه سری از واحدا استاد کار خاصی نمیکنه و خب تیای هم میتونه کاری نکنه ولی خب کسایی که اون واحد رو میخوان پاس کنن چه بهتر که یاد بگیرن درس رو و با پایهی خوب بیان بالا. کلا تیای بیخیالی نشین در آینده.
ما این ترم یکی از واحدامون اینطوری بود که 9 نمره دست تیای بود و ازون ور هم یکی دیگه از واحدامون 0 نمره دست تیای بود. کلا سعی کنید تیای خوبی باشید ولی همینطوری نمره ندید چون بعدا متوجه میشن ملت چه کلاهی سرشون رفته اگه خوب یاد نگیرن درس رو.
دیگه اینکه تیای شدن دنگ و فنگ داره یکم هم بهتون پول میدن که اصلا نمیصرفه ولی خب شما ترم سه که بشید میتونید تیای بشید و تا اون موقع چم و خم کار تا حد خوبی دستتون اومده.
ریسرچاسیستنت هم فعلا زوده. کلا ترم اول خندهداره به فکر ریسرچ باشید. یکم بگذره خودتون میفهمید چرا. در کل تا عادت کنید به مدل دانشگاه وقت میبره و هروقت عادت کردید اون موقع به فکر تیای شدن و ... باشید.
@abk
تیچر اسیستنت کمک معلم، استاد حل تمرین یا هر اسم دیگه ای.
یک پیشنهاد در مورد کتاب خریدن یا نخریدن به کسایی که میگن از سال بالایی بگیرید و بعدش پس بدید یا از کتابخونه بگیرید یا جزوه بخونید و بلا بلا بلا گوش ندید کتابای رفرنس زبان اصلی رشته تون رو بخریییید!
کلا شاید ده تا کتاب هم نباشه و بخرید بخونید بذارید تو کتابخونه خودتون لازم میشه در اینده!
هروقت خواستید میتونید مراجعه کنید بهشون و همیشه در ارتباط با رشته تون می تونید باشید و در تمام عمرتون یه بخشی از زندگیتون کتابای رشتتون میشن.
من به شدت با این ذوق رفتم و اتفاقا اقتصاد هم جزو چیزایی بود که مدنظرم بود
اما اقتصاد که امیرآباده و از فنی بالا هم حتی فاصله داره به اندازهای که عزم زیادی بخواد :د
دانشکدههایی که توی پردیس مرکزیه مثلا بعضیا چند دفعه میرن ولی به طور منسجم رفتنش یه عزمی میخواد که من اطرافم ندیدم تابحال :د
اما اگر خواستی تایماشو چک کنی زمان حذف و اضافه برو توی گلستان چک کن، برنامه همه دانشکدهها رو میتونی ببینی. (فکر کنم برای ورودیا هم باز میشه)
سلام.ماینور کردن فکر نکنم مدرک بهت بدن. ولی برای رزومه میتونه مفید باشه و البته خب علم تجربش به درد کارت میخوره
آقو رفیق ناباب نشین، من رفتم آزمایش خون دادم روز چکاب، جوابش اومد که به هپایتیت ایمن نیستم، خودشون واکسن هپاتیت رایگان می زدن به کسایی که اسمشون بود ولی تنبلی کردم نرفتم، بعدا برای یه کار دیگه ای باید واکسن هامو تکمیل میکردم کلی حسرت خوردم مفتو از دست دادم
آخه همه چیو زوری میخوان تو پاچهی آدم بکنن، لطفشون هم میشه مایه عذاب
سر همین پایش پدر مارو در آوردن. 4-5 ساعت قشنگ ما اونجا بودیم چه میدونم تست ورزش فلان و بهمان. حالا فکر کن یه روزم جدا زوری و با ددلاین آزمایش آدم وقت بذاره بده.
+ تازه کلینیک 16 آذر واقعا خوبه، ولی بعضی دانشگاهای دیگه خدا میدونه مرکز درمانیشون چقدر اصلا قابل اعتماده. بعضی جاها همون بهتر که آدم پول بده و ریسک نکنه
++ یه توصیه دیگه هم بکنم بخصوص اگر کسی دانشگاه تهران اومد. سر همین پایش سلامت اگر بهتون گفتن باید از همه غرفههای اون داستان باید امضا بگیرید بشنوید و باور نکنید و تحت هیچ شرایطی غرفهی ورزش نرید. تکرار میکنم، غرفه تربیت بدنی نرید. از همین تشکلا و ایرانسل و مرکز مشاوره و معاونت دانشجویی و اینا برای خالی نبودن عریضه امضا بگیرید فقط.
خوب برای ما که دانشگاه هامون ماینور ندارن، بعضی ها برای این که توشه راه جمع کنن دو رشته ای می خونن، که توی ارشد و دکترا بتونن بین رشته ای پروژه انجام بدن و ابزارهای دو تا رشته رو مسلط باشن. مثلا بهاره آروین یکی از بچه های فرزانگان یک بود که رفت لیسانس جامعه شناسی و علوم سیاسی رو دو رشته ای خوند بعد ارشد هم همینا رو دو رشته ای خوند، دکترا رو جامعه شناسی خالی . بعد تو دو تا زمینه کار می کنه و تو لیست امید بود رفته الان شورای شهر
رشته های ما لیسانسش آسونه سخت نیست دو رشته ای
من دانشگاه دیگه رو خبر ندارم اصلا. اما یه بساطیه که این نیمهاندکترمای پزشکی و دندون فشار خون میگیرن و قد و وزن و چندتا دندون پر کرده داری و اینا و اجباریه و مثل همه چیزایی که دانشگاه میخواد تو پاچهی ملت بکنه انتخاب واحد ترم بعد گرو عه.
بعد یه سری غرفه هم هست مربوط به همه تشکلها و موسسات مرتبط با دانشگاه تهرانه که یه فرم میدن دستتون باید از این غرفهها امضا بگیرید که بازدید کردید و بهتون میگن باید امضای همه باشه ولی حرف مفته یه چارتا امضا باشه که برگه هه سفید نباشه کافیه و تایید میکنن.
حالا غرفههاش خوبن جالبه بعضیاش و اطلاعات مفیدی به آدم میدن، سیمکارت مجانی هم میدن :د ولی تربیت بدنی که میگم نرید یه مشت تست ورزشه که محیطشم چندش آور و کثیفه (بعد از انجامش سرتا پا آدم باید بره تو صابون آنتی باکتریال) و به شدت وقت گیر و فقط هم کاربردش برای عدد و رقم و آمار تهیه کردن دانشجوهای رشته تربیت بدنیه و به دروغ بهتون میگن اگه امضای مارو نگیرید تایید نمیکنن پایشتونو.
ماینور مثلا.
+ کلا خودتون فعال باشید و جویای ماجرا باشید. شنیدید میگن تو برو دانشگاه رشته مورد علاقهتم کنارش میخونی؟ خب این چرته.
ولی اگه بگن شما برو رشتهای که الان بهترین انتخاب هستش برات کلا و بعد در کنارش برو اون رشته دیگهای هم که در اولویت دوم علایقته بخون درسته.
مثلا من رشته جامعه شناسی هم دوست دارم. رشتهم هم یه رشته مهندسیه. خب؟
میرم رشته خودم رو ولی کورسهای آنلاین اون رو میگذرونم توی جمعها و گروه ها و تشکلهای مربوط به جامعهشناسی هم شرکت میکنم.
بعد از یه زمان خوبی من توی اون رشته هم یه علم خوبی به دست آوردم. ولی خب ببینید؛ آدم هرچی بره جلوتره دیدش بازتر میشه. شما فقط شروع کنید و علاقه داشته باشید به ادامه دادن و .. به مرور زمان انتخابا میان جلوی چشمهاتون. :دی
البته یه چیزم دقت کنیدا، ماینور دو سه واحد نیست دورهمی پاس کنین خوش بگذره :د
۱۸ الی ۲۴ واحده و کف قضیه اینه که تا ۶ ترم یه درس سه واحدی اضافه بر تمام درسای رشتهتون دارید اگر هم توی سنوات مجاز تموم نشه سنواتتون به صرف تموم شدن ماینور تمدید نمیشه و شما هم اگر بخواید سعی کنید ۹-۱۰ ترمه نشید باید فیکس ۱۸ واحد پاس کنید، با ماینور میشه هر ترم ۲۱ واحد حداقل.
اگر علاقه به یه چیزی دارید و کمکی به آینده شغلیتون نمیکنه خودتون منابعشو بگیرید بخونید و خوش بگذرونید :د
نه
اما ...
برای کسی که تو دبیرستان خیلی تاپ درس می خونده، تو دانشگاه یه فراغت خوبی هست. یه بار رفته بودیم پیش دکتر اژه ای رئیس قدیم سمپاد ، استاد دانشکده مونه، گفتیم ما بچه های شماییم ،گفت شما از یه دانشگاه کوچیک اومدین تو یه دبیرستان بزرگ (به نظرش انقدر دانشکده مون بیخوده! در مقابل ابهت مدرسه و سختیهاش)
من خیلی ها رو می شناسم که حوزه می خونن همزمان با دانشگاه، بعضیا از این حوزه دانشجویی ها ، بعضی ها هم حوزه علمیه واقعی رو به صورت دانشجوی مجازی اینا می خونن . از بچه های دانشگاه های تاپ هم . (یه ترم یکی از دوستام هم دانشجوی ادبیات بود، هم روان شناسی_دنبال فرصت بود ادبیات رو انصراف بده حالا داستان داره_ هم حوزه قم درس می خوند هم حوزه دانشجویی دانشگاه شریف ، خودمم شرایطی تو همین مایه ها داشتم ولی نه به این فاجعه ای)
ولی خوب که چی؟ بعضیا یه حرص و ولعی دارن همه علم ها رو جمع کنن ! ولی خوب منطقیش اینه که ببینی دقیقا بیست سال دیگه می خوای چیکار کنی و برای اون کاری که می خوای بکنی به چی نیاز داری تو سبد دانشت جمع کنی و چقدر زمان داری و منطقی برنامه های سال های زندگی تو بچینی
دانشگاه امام صادق مث دانشگاه های دیگه نیست که واحدهاشو کسی بتونه توش تنظیم کنه و با شریف هماهنگ کنه، امام صادق یه دانشگاه خاصیه اصلا، مثل مدرسه صبح تا ساعت 3 اینا همیشه کلاس دارن، همزمان مکالمه انگلیسی و عربی و ... شون هم اجباریه، واحدهاشون هم از همه دانشگاه های دیگه بیشتره و خیلی هم سخت گیرن
از لحاظ قانونی هم اصلا امکان نداره کسی رو اجازه بدن امام صادق رو با یه دانشگاه دیگه همزمان بخونه . دوستان هم اشاره کردن که ارشد مستقیمه و ... (که البته ارشد مستقیمش اجباری نیست می تونی بعد از لیسانس بیای بیرون) کلا بهش بگو بی خیال شه
شما واقعا تا حالا سیلابس های درسی بچه های علوم انسانی رو دیدی؟؟؟؟
یا سر کلاس بچه های فلسفه غرب نشستی؟
البته راستشو بگم اولین بار نیست که با این دید عجیب بچه های فنی در مورد تدریس مسایل انسانی تو دانشگاه های ایران رو به رو می شم .
فضای علوم انسانی ، یه جایی مثل دانشگاه تهران، یه چیزی تو مایه های کافی شاپ روشنفکرای دود گرفته پاریسه قرن 18 است
یه بار سر کلاس استاد تمام زنگ مخمونو خورد که انسان هیچ اختیاری نداره، صرفا همه افعالش مکانیکیه و اراده و اختیار و قدرت تصمیم گیری همش توهم بشره در انتهای کلاس هم داشت برامون توضیح می داد که این توهم چقدر برای سلامت روان مفیده
(اون هم نه به این شکل که بیاد نظریه یکی دیگه رو توضیح بده و فضای نقد و بررسی اینا باشه این که تو گفتی که خیلی معموله، این استادی که مثال زدم داشت نظر واقعی خودش رو می گفت)
من رشته ام فلسفه نیست. ولی خود ما هم همین اگزیستانسیالیست رو که مثال زدی تو درس شخصیت و نظریه های درمان ، درمان های اگزیستانسیال و ریشه شو و ... داشتیم. کلا کتاب های علوم انسانی ، همه شون ترجمه اند . اون چیزی که به عنوان اسلامی سازی علوم انسانی ما دیدیم توی رشته مون (من فارغ التحصیل 94لیسانسم شاید بعد از ما چیزای دیگه ای اضافه شده باشه) وجود یه درس سه واحدی به اسم علم النفس بود که نظریات ابن سینا و ... توش بود. بقیش همون تکست های غربی بود.
یاه ابات دت؛ ببین همه اولش میخوان برن برق شریف و پزشکی تهران و ... آخرش یه تعداد محدودی میرن این رشتهها درسته؟
در مورد دانشگاه هم همینه. اول سال همه فکر میکنن فیلم هندیه و راحت میخونن و میشن رنک و درجا میرن بلاد کفر تو MIT ولی خب اصلا ازین خبرا نیست. بسته به رشته و دانشگاه و جو فرق داره شدت رقابت. توی رشته من همه یه مشت خسته و بیخیالن و خب اصلا کسی حال نداره در طول ترم بخونه. اداشو در میارن دخترامون که دارن میخونن ولی آخرش..
ببین؛ مثلا توی برق شریف به شدت رقابت تنگاتنگه و خیلی معدلای نفرات تاپ به هم نزدیک و بالاعه ولی بعد گذشت چند ترم کاملا مشخص میشه اختلاف بین بچهها.
کاری که بهتره بکنی اینه که سرت تو کار خودت باشه و کاری به بقیه نداشته باشی که کی چند شد و کی چرا اون شد مثلا توی بازیهای رکوردی دیدی بهترین عملکردت موقعیه که اصلا به امتیاز و ... توجه نمیکنی و تمرکز داری؟ زندگی(و در لول پایینترش دانشگاه) هم همینطوریه. به خودت زور نکن من حتما باید اول باشم. سعی کن فقط بهتر از قبل خودت باشی. همینو ادامه بدی باور کن خیلی بهتر پیشرفت میکنی تا بخوای نفر اول یا 10% اول رشتهت باشی.
والا من اولش که رفتم فکر میکردم خیلی سخت باشه و اینا. ولی ملت میان دانشگاه خیلی هوا برشون میداره
تو کافیه طول ترم همورک و تمرین استاد رو انجام بدی و سر کلاست بری و کوییزا رو گند نزنی و عمومیا رو هم الکی نمره توش از دست ندی.
لازم نیست طول ترم عین کنکوریا بخونی فقط کافیه تعطیل رسمی نباشه طول ترمت.
از تجربهی سال بالاییا استفاده کردن هم بیتاثیر نیست ولی نه هر سال بالاییای. سال بالایی رو وضعیت خودشو باید نگاه کنی دیگه.
این چیزی که مهدی میگه هم خیلی درسته :د
سرت کلا تو کار خودت باشه، هی دنبال بقیه نباش ولی چشم و گوش بسته هم نه یه فرصتی اگر هست بیخبر نمونی.
چه سوالایی میکنینا...
دانشگاه آنچنان هم که میگن وندرلند نیست.
برید اونجا خیلی خیلی سریع همه چی دستتون میاد.
جواب سوالاتون باتوجه به رشته ای ک میخواید برید و جو دانشگاه متفاوت میشه پس خیلی شاید قابل استناد نباشه.
تنها چیزی که خیلی مهمه اینه که چه تو دانشگاه چه هرجای دیگه اینه که خودتون باشید.هرطوری که هستید.و اجازه ندید چیزهایی مثل دید بقیه یا هرچی بخواد شمارو از واقعیتتون دور کنه.
اینطوری همه جا میتونید شخصیت قابل قبولی داشته باشید.
همین:)
سه تا کارو نکنید خود به خود درس میخونید یک عدم رابطه ی افراطی با جنس مخالف دو سمت دود نرید ۳ توی خوابگاه ی سری قانون بگذارید و پایبند باشید یعنی هرج و مرج نباشه
چیزی به اسم کلاس بندی وجود نداره که. میری سر هر کلاسی یه سری آدم متفاوت احتمالا نشستن. معمولا ترم اول هم انتخاب واحد براتون می کنن کاملا رندم و استادایی که هیچکس باهاشون کلاس بر نمیداره رو میدن بهتون
دنبال حاشیه نباشید وارد میشید
و شما افراد از نقاط مختلف ایران با فرهنگ های مختلف میبینید لطفن بهم برچسب نزنید از همون اول که مورد بالا پیش نیاد
زیادی هم حالت بی مرزی برای خودتون قائل نشید که احتراما حفظ شه شما دانشجو شدی قرار نیست افسار گسیخته بشی چون مال چهارپایان این ویژگی
و درس خوندن متعادل نه خودتون رو زمین بزنید با زانو نه سطح علمی دانشگاه سعی کنید فضای کنکور فراموش کنید زودتر که مفهمومی خوندن احیا بشه براتون
و مفاهیم مزخرف کنکوری تحویل اساتید ندید وقتی سوال پرسیدن ازتون
با ارزوی پیروزی برای ورودی های جدید
آخرش من یه چیز دیگه هم اضافه کنم؛ شاید مورد سیزدهمی اون پستی که دوازده موردی بود.
در مورد خود رشتهای که توش هستید.
من خودم رتبهم نخورد برم رشتهای که قبل کنکور میخواستم رفتم آمار. خب؟
حالا الان راضیم ازین رشته. این تقدیر نیست! این یکی از حالات توی دنیای دارای بینهایت حالته. شاید توی یه دنیای موازی من اصلا پزشکی بودم! توی یکی ریاضی، توی یکی دیگه مثلا سیاس و ... ولی خب راستش آدم اگه تو اون فرصتی که بهش داده شده خودشو پیدا کنه میتونه ازون چیزی که داره هم استفادهش رو بکنه. فکر نکنید فقط رشته خوب اون رشتهایه که شما تو ذهنتون داشتین قبل کنکور.
ببینید؛ هر درسی قشنگیای خودش رو داره(البته من در مورد اسرائیل شناسی توی دانشگاه حاجقا زاده نژاد(!!) حرف نمیزنم در مورد رشتههایی حرف میزنم که معادل خارجی دارن)
تاسف اینو نخورید که قبول نشدید و اگه میبینید بدتون نمیاد از رشتهای که هستید یه شانسی بدید بهش.
ولی خب این رو یه وقت با این اشتباه نگیرید که مثلا آقا / خانوم ایکس اصلا خوشش نمیاد (مثلا) از مهندسیها مجبور شده بره یه مهندسی توی یه دانشگاهی که یکم رتبهش بالاتر از دانشگاهیه که رشته مورد علاقهش رو توش میآورده.
ترم اول دنیا برای شماست. لذت ببرید.
به عنوان شروعش یه نکته خیلی مهم اخلاقیُ بگم :)
سال اول وقتی رفتید دانشگاه
سریع عاشق نشید.
اگر شدید، سریع وارد رابطه نشید.
اگر وارد رابطه شدید، سریع پيشرفت نکنید.
اگر سریع پیشرفت کردید، حداقل خیلی علنی نکنید!
اگر مدلتون (خدای نکرده) طوریه که دوست دختر-پسر صرفا براتون سرگرمیه، که خب تو این حالت واسه شخص خودتون مشکلی پیش نمیاد، ولی برید خودتونُ درست کنید :)
اما اگر هدف دار وارد رابطه میشید و عشق براتون مقوله ی مهمی هست، حداقل یک سال دست نگهدارید تا بیشتر آدم ها رُ بشناسید! چون اگر برید تو بطنش و نشه، بد بهم میریزید. الکی ذهن و انرژیتونُ به جای اینکه صرف درس و موارد قشنگ تر بکنید، برای رل های اصولا چند ماهه دانشگاه هدر ندید :)
خصوصا اگر پزشکی و دندون اینا میرید که قراره چندین سال هم مدام طرفُ ببینی :/
خلاصه که شاید الان جبهه بگیرید، ولی اینا تجارب یه پیری هست که یه روزی خودش هم مقاومت میکرد. تجربه های دیگرانُ تجربه نکنید
اتفاقا همینجا وارد رابطه میشن که در خیلی حالت ها و موارد مختلف میتونی طرف مقابل رو ببینی، منتها توصیه بر جوگیر بودن نیست خصوصا در ترم های اول، همین.
این قضیه عاشق نشدن رو که خب همه با زبون بی زبونی داریم میگیم ولی مطمناً یه سری هاتون روز ثبت نام عاشق میشیدولی خب از ما گفتن بود.
بعد خب ترم اول هیجان و شیطنتتون زیاده برا خودتون حال کنید؛ چند ترم بگذره از انرژیتون کاسته میشه(برا پزشکیا که صادقه تقریبا این موضوع)
بعد کار فرهنگی و... بکنید؛ جلبک نباشید نگید به درسام لطمه میزنه و این چرتا ،کنکور که نیس دانشگاهست؛یه کم زرنگ باشید میرسید همه کاراتونو انجام بدین.
چیزی جدیدی به ذهنم رسید میگم.
یبار داری یه کار مفید میکنیا.... """"""""-:بقیه رو خودتون بخونین ناموسا
الان صد و هشتاد و هشتیمیبار داری یه کار مفید میکنیا.... """"""""-:
ادامه بده آفرین (:
Teacher assistant حل مسعله, تمرینی چیزی باشه, رفع اشکال ولی تو علوم پزشکی خیلی ایطوریا نیستی ای چیست/کیست؟؟
۱. سال بالاییتی ای چیست/کیست؟؟
نه زیاداين كه آدم هيچ ذوق و شوقي براي دانشگاه رفتن نداشته باشه عاديه ؟
آره، انقد این چندماه سنجش لفتش داد و بقیه ازش حرف زدن اشباع شدم عملاً. :/ حتّی حوصلهشم ندارم.اين كه آدم هيچ ذوق و شوقي براي دانشگاه رفتن نداشته باشه عاديه ؟
امسال ائتلاف راستی ها رای نیاورد تو انتخابات دانشکده فنی، یه نامه زدن اعتراض به تخلف و تقلب کردن و اینکه بهتره نباشه، دانشگاه هم که از خداشه دردسراش کمتر باشن. کلی از اردیبهشت شورای صنفی نداریم:)همه ی دانشگاه ها یه شورای مرکزی دارن که بنا به تشخیص میشه بین ۵ تا ۹ نفر باشن ٬
از دبیرای دانشکده های مختلف رای گیری میشن و انتخاب میشن ٬
آره صنفی های شما که معروفن کلا ...
البته امسالی هاتون مثیکه آدمای جالبی نیستن متاسفانه ...