چگونه یک دانشجو شویم؟!

آیا فهمیدین چجوری باید یه دانشجو بشین؟!


  • رای‌دهندگان
    482

Nemesys

کاربر انجمن خاک‌خورده
ارسال‌ها
688
امتیاز
9,183
نام مرکز سمپاد
Sh.HiddenHand
شهر
MD
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
ادبیات و شیمی
صحبتای قبلیت که احسنت ٬‌ولی در مورد همین یه بخش ٬
اینطوری نیست واقعا !‌
حداقل دانشکده ی ما "اصلا" به این شدتی که تو گفتی نبود !‌که همتون یا تقریبا همتون ٬
من تاجایی که یادم میاد ٬ از جمع ۳۰ نفری که مثلا در جریان کارشون بودم و یادم میاد ٬ فقط ۵ تا دیگه نهایت ۱۰ نفرشون درگیر همین قضایای دختر و پسر شدن ! (همون ۵ نفر بیشتر) نه که مثلا ۲۰ یا ۲۵ نفر
قربونت
شاید بهتر بود "تقریبا" رو مینوشتم البته
راستش من منظورم درگیریه نبود منظورم دل رفتنه بود و واقعا تقریبا همه بچه های سینگل با ورود به جو جدید واکنش نشون میدن و واقعا دیدم که برای همون حداقل نیمچه گرایش به جنس مخالف یا موافق خرابکاریایی میکنن (یا شاید درستکاری :-" )
دوروبر من هم زیاد بودن پسرایی که میگفتن نه من هیچ فرقی برام نداره و چیز خاصی نیست و از کسی خوشم نمیاد ولی بعد از دوسال چیزایی راجب همون اوایل شنیدم که فهمیدم چقدر زودباور بودم و چه اتفاقاتی افتاده...
 

Yasaman.k

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
520
امتیاز
3,661
نام مرکز سمپاد
فرزانگان شعبه2
شهر
کـرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
باهنر کرمان
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
اینو بچه ها گفتن و منم باز تاکید میکنم توی دانشگاه همه به فکر منافع خودشونن و هیچکس دلش واسه کسی نسوخته اینو کم کم متوجه میشین و اگرم کسی کار خیلی عجیب و غریبی واستون میکنه قطعا یه قصدی داره چ دختر چ پسر.. و واسه ی وقتتون خیلی اهمیت قائل باشین اگ هدفتون از همین اول دانشگاه مشخصه ک بچسبین بهش و به حرفای بقیه توجه نکنین اهدافتونو کاراتونو واسه ی کسایی ک تو این زمینه هیچ موفقیتی نداشتن نگین چون فقط نا امیدتون میکنن حداقل توی دانشگاه ما ک یه جوی شده همه نا امیدن و از همه چی گله و شکایت میکنن از استادا از درسا از وضع مملکت از حراست و.. شما از این گوش بشنوین از اون گوش رها کنین و فقط به هدف های خودتون فکر کنین اگه هم ک هنوز هیچ برنامه ای ندارین ک خوب به نظرم یک ترم یا دو ترم واس تجربه بعضی چیزا بد نباشه : )
 

A M I N

به یاد دارک لایت خدابیامرز
ارسال‌ها
3,887
امتیاز
37,730
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
تا آخر ص 174

بیاین یه نصیحت کنم بهتون
خودتونو با هیچ کس مقایسه نکنین،نه اون اولا،که ببینین چار نفر کلاس نمیان،شمام پیش خودتون بگین بچه های سایت که می گفتن کلاس مال پیچوندن و کی دانشگاه کلاس میره،یا فلانی می گف ریاضی 1 کلاس نرفتم بعد 18.5 شدم،بچه های خودمونم که چند نفر نمیرن پس منم نرم.نه بعدترش وقتی نمره ای اومد ناراحت کنین خودتونو که فلانی چه جوری نمرش خوب شده اینقدر و من بد شدم و فلان. با این کارا خودتون به فنا می رین. من راجع به رشته های فنی حرف میزنم واقعا در مورد تجربی هیچی نمی دونم. ولی مقوله ی کلاس نرفتن،واسه نفر، به نفر فرق می کنه. یهو کلاس نمیری،شب میان ترم و فاینال می بینی یه سری چیزای عجیب غریب جلوته که مطلقا نمیفهمی چین. خدا نصیبتون نکنه می خوای بمیری ولی فردا نری سر امتحان :))
اگر آدمی هستین که باید سر کلاس باشین توضیحاتو بشنوین خودتون نت بردارین،حتما این کارو بکنین.جو نگیرتون یه وقت بگین کلاس نرم. یکی هس که شب امتحانیه کلا،می تونه که نره. ولی من برام خیلی فرق می کنه شنیدن توضیحات استاد یا چیزایی که خودم برداشت می کنم و می نویسم تا اینکه آخرش برم جزوه یکی دیگه رو بخونم.
اول برین کلاسارو،اگر،اگر دیدن واقعا چیزی بهتون اضافه نمیشه،اون موقع تصمیم بگیرن.

کلا،سعی کنین از جوگیر شدن در هر زمینه ای بپرهیزید چند ماه اول دانشگاتون :د
.کلاسای عمومی که فقط مال بچه های یترم نیست که ،نه؟ینی سال بالایی ها هم ممکنه باشن! بله امکانش زیاده که باشن
.سر کلاس رشته های دیگه میشه رفت؟ینی یکی ی درسی از رشته های دیگه رو دوست داره،میشه بره بشینه سر کلاساشون؟گیر میدن؟ گیر نمیدن من حتی اون موقع ها که اصلا دانشجو نبودم میرفتم سر کلاسا می نشستم و وقتی هم که دانشجو شدم کلاس رشته های دیگه رو میرفتم
.کتابخونه دانشگاها پنج شنبه جمعه ها بازه؟(برای فرجه امتحانات ،وگرنه وسط ترم ک ادم کتابخونه نمیره :د ) ممکن هست باز باشه ولی دقیقش رو باید بپرسید
بستگي به مدل كلاه و تيزبيني استاد داره :دي
رديف يكي مونده با اخر بشينيد نميبينه و گير نميده

يه چند تا نكته كه شخصا تجربه كردم:
+نگين به خودتون امروز كه نخوندم درسو بيخيال ،"ميگن " شب امتحان بخوني خلاصه مير هم كافيه .
اصلا و ابدا فكرش رو هم نكنيد كه درسي رو شب امتحاني بشه خوند و ياد گرفتش.
+ترجيحا يه دوست ترم بالايي داشته باشين يا پيدا كنين واسه بدست اوردن قلق استادا.
+هفته اول هم رو برين تا با متد تدريس و رفرنس اينا اشنا شين
-،به نظرم نوت نويسي سر كلاس يا حتا گوش دادن سر كلاس باعث ميشه يه پيش زمينه ذهني از درسي كه دارين داشته باشين،اينجوري حتا اگه بعدش هم خواستين رفرنس بخونين مغزتون امادگي داره .
+اگر هم بتونين يه خلاصه واسه هر درسي كه ميخونين تهيه كنين،خيلي كمك ميكنه :D
و من الله توفيق :D
آره دیگه باید بگی بخندی ... البته میتونی کتابخونه بری درس اینا بخونی (معمولا این کارو میکنن)
واسه آموزش دانشگاه : یه چیزی مثه دفتر دبیرستان میمونه :D هر کار داری باید بری آموزش...مثلا پسوورد گلستانت گم شده یا چمیدونم محل یه کلاس رو میخوای بدونی و ...
--------------
من یه نکته بگم:
آقا شما مثلا میخوای بری با یه استادت پروژه برداری یا ... لازمه ی این کار اینه که سر کلاسش باشی و فعال باشی
حالا اگه کلاسای عمومی رو نمیخوای بری اوکی و یا حتی کلاسای اختصاصی که استادش حضور غیاب واسش مهم نیست و به نظر خودت درسشو تنهایی میکشی اوکی کنی ، ولی این حرف که اصن کلاس نرو و کلاس به درد نمیخوره رو من اصن درک نمیکنم... حداقل من که از استادامون چیزای خوبی یاد گرفتم...البته واسه پزشکی ها شاید جور دیگه ای باشه
اصن از دید استاد یه تفاوت فاحشی هست بین کسایی که سر کلاس میرن و فعالن و کسایی که فعال نیستن و سر کلاس نمیرن حتی اون استادایی که میگن غیبت واسم مهم نیست...
به همه تبریک میگم به مناسبت دانشجو شدن
ایشالا که دوران دانشجویی خوبی داشته باشید
والا دیگه یکی دو ترم آخر خاطره ای تشکیل نشد از خود دانشگاه
ولی خب تجربه ای رو بتون بگم که امیدوارم مفید باشه براتون
اون هم اینه که با این دید برید دانشگاه که :
کسی که صرفا درس بخونه، نمره بیاره، مدرک بگیره، -در مورد رشته های مهندسی میگم که اطلاع دارم- لزوما به معنای داشتن شغل خوب، درآمد خوب و جایگاه اقتصادی خوب نیست. زمانی این موضوع براتون روشن تر، مهم تر و حساس تر میشه، که به آخرای دوره ی تحصیل می رسید و می بینید انتظارتون برآورده نشده. پس سعی کنید در حین تحصیل، علاوه بر درس خوندن، نمره گرفتن و مدرک گرفتن، به کشف استعداد های خودتون که لزوما همه شون توی رشته ی حال حاضرتون نیست بپردازید، از چالش نترسید، مسابقه های مختلف شرکت کنید، بازدید برید، با اساتید و دیگر دانشجو ها ارتباط بگیرید، کار کنید، مدیریت کنید -زمانتون، پولتون، تفریحتون و...- بحث کنید، اردو برید، گشت و گذار کنید، تجربه کنید، مفت و مجانی کار کنید و تجربه کسب کنید، و صد البته همه ی این ها همزمان با درس خوندن و نمره گرفتن و مدرک گرفتن باشه. اما هیچ کدوم، هیچکدوم دیگه رو قربانی نکنه.
ایشالا که میترکونید و بهترین خودتون میشید.
خب ببین مهراد! اولویت ها فرق می کنه وقتی آدم چند ترم رو می گذرونه تو دانشگاه. یا این سوال همیشه مطرحه که "معدلم 20 بشه اصلا،که چی؟" مثلا منه نوعی فکر می کنم هیچ جوره نمی تونم تو ایران زندگی کنم، به طبع معدلمو خوب می کنم با کارهای جانبی (تافل و ...) و می زنم می رم. ولی همین منه نوعی ممکنه ترم یک بیاد دانشگاه و مثلا با یه استادی آشنا بشه که بخواد تا دکتراش با اون کار کنه و ایران بمونه! (بعضا ایران موندن معدل شاخی نمیخواد،در نتیجه درسه زیادی نمی خونم!) یا حتی طرف عاشق بشه و بخواد ازدواج کنه و شرط دختره (اونی که داریم درباره ش حرف می زنیم پسره!) اینه که باید ایران زندگی کنن. یا صدتا کارای مشابه که همه به طبیعت خود فرد ربط داره. ولی ته همه ی این ها،آدم به اون حقیقت می رسه که باید خودشو خوش حال کنه و از زندگیش راضی باشه،
خلاصه کلام یعنی آدم طبق اولویت هاش تصمیم می گیره چطوری وقت بگذرونه تو دانشگاه! (درس بخونه یا بره صفا)

انتخاب واحد فرق داره برای هر رشته ولی توصیه به عنوان یک سال بالایی ( :D) اینه که شاخ بازی در نیارید هر ترم 24 واحد بگیرید که مثلا سه ساله تموم کنید.چون واقعا ارزش نداره و سختتون می شه.کارهای مفیدتری می شه انجام داد به جای سه ساله تموم کردن. مهم ترین و مفیدترین کاری که تو انتخاب واحد می تونید انجام بدید مشورت با یه سال بالاییه خوبه. حتما حتما ارتباطات خوبی با سال بالایی ها برقرار کنید که به شدت لازم تون خواهند شد.

تی ای ها موجودات خوبی هستن :D (باهاشون حتما خوب رفتار کنید، بعضی هاشون خیلی قدرت دارند و نمره بدی بهتون بدن رسما هیچ کاری نمی تونید بکنید :D) شما مثلا یه درسی رو می گذرونید و در طی اون، نمره تون خوب میشه و با استادش هم خیلی اوکی یید. آخر ترم می رید پیش استاد می گید من می خوام تی ای ت بشم :D اونم اگه خوشش بیاد ازتون قبول می کنه. تی ای شدن زحمت داره ولی اگه بخوایید اپلای کنید از طرف اون استادی که تی ای ش شدید می تونید ریکامه خوبی بگیرید.

:D
یه سوالی هم بپرسم که شاید زیاد به خود دانشجو شدن ربطی نداشته باشه ولی جای دیگه‌ای نمی‌شناختم بپرسم اینو:
راجع به کار در دوران دانشجویی سال بالایی‌ها بیان تجربه‌شون رو بگن.
×چقدر می‌شه درآورد ماهی؟
×تا چقدر کار لطمه نمی‌زنه به دانشگاه؟
×چه کارهایی می‌شه کرد به عنوان یه دانشجو؟
یه سوالی هم بپرسم که شاید زیاد به خود دانشجو شدن ربطی نداشته باشه ولی جای دیگه‌ای نمی‌شناختم بپرسم اینو:
راجع به کار در دوران دانشجویی سال بالایی‌ها بیان تجربه‌شون رو بگن.
×چقدر می‌شه درآورد ماهی؟ ببین بستگی داره چه کاری انجام بدی مثلا من خودم کار تایپ و ادیت مقاله انجام میدم یا آنالیز آماری یه مقاله ای رو انجام میدم میزان پولش فرق میکنه و بستگی داره چقدر کار قبول کنی
×تا چقدر کار لطمه نمی‌زنه به دانشگاه؟ بستگی به خودت داره که چقدر بتونی چند تا کار رو با هم انجام بدی(هم به دانشگاه و درس برسی و هم به کار)
×چه کارهایی می‌شه کرد به عنوان یه دانشجو؟ کار تمام وقت که مسلما نمیشه گرفت کارهای پاره وقت هم باید یه جوری باشه که تنظیم زمانش و برنامه ریزی زمانیش دست خودت باشه
دورشته ای کردن چه مزایایی ممکنه داشته باشه؟
دو رشته نامرتبط نه واقعا. دورشته تا حدودی مکمل و با واحدای تقریبن مشابه.

و اینکه دو لیسانسه بودن واقعن تاثیر داره تو پیدا کردن یه کار خوب؟
اصلا این دورشته ای چیزی هست که بشه بهش امید داشت از پسش بربیای؟
جواب اول:
ببین مزایا که والا نمونه از زنده تر از یکی از استادامون(زمان المپیاد)تو ذهنم سراغ ندارم که برق و ریاضی شریفو باهم میخوند. حداقل تو اپلای که تاثیری نداشت وگرنه میبایستی توی یه دانشگاه تاپ 10 پذیرش میگرفت که نگرفت,تازه اون بنده خدا طلای کشوری المپیادم بود و رزومه خفنیم داشت. پس لزوما نمیشه گفت آره تاثیر مثبت داره. شاید حتی تاثیر منفیم داشته باشه (شما وقتیو که توی عمیق شدن توی یه رشته خاص میتونستی صرف کنی رو صرف یاد گرفتن یه رشته دیگه کردی خب) . فکر هم میکنم که زیر 5 سال هم نمیتونی لیسانس بگیری.ینی من ندیدم راستش.. اینم یه نکته دیگه...
بعدم شما با مثال بگو که اون دوتا رشته مرتبط چی میتونه باشه واقعن؟ چون الان شاید این حرف من برات تکراری باشه ولی واقعا وقتی میاین دانشگاه هررشته ای اون قدر کار و زحمت داره که خود به خود این فکرا از کله آدم میفته :D
راجب کار من اطلاعاتم زیاد نیست ولی تا جایی که من پیگیر بودم و شنیدم خیر حتی در حد اصلا :-"
دوم:
تو هیچی تاثیر نداره مگه این که معدلت خوب - یعنی بالای ۱۷ - باشه تو جفتش که خب اینم ممکن نیس در حالت عادی. البته اگه ایران بمونی مردم عقلشون به چشمشون ه بعضن و ممکن ه براشون جذاب به نظر بیاد اما نمیرزه به زحمتش اگه واسه کار خوب و اپلای به چشم یه راه کمکی نگاش می‌کنی.
جفتش دیگه، اون درسای ترمای اول واسه کسی که بخونه نمره بیارتره. اولاش سعی کن انقد بخونی که بفهمی و با نمره خوب پاس شی. اگه این کارو نکنی، ترمای اخر یهو میبینی تو درسای تخصصی یا حتی اختیاریای خوب، بهت پروژه سنگین میدن، در کنارش هم ممکنه با یه استادی هم بخوای مقاله- پروژه یا... کار کنی یا اصن بری سرکار....

بعد پدرت درمیاد تا هم معدلتو بکشی بالا هم به کارای تخصصی تر برسی

اون ترمای اول هم جوگیر نشید واحد زیاد بردارید بعد یه موقع بیفتید یا مشروط بشید!

طبق چارت دانشگاه بردارید معمولا خوبه، 3روز در هفته میشه و درسا پشت سر هم. البته اگه مدیر گروه خوب بچینه برنامه رو.

یه جوری واحد بردارید که یهو ترم اخر با پروژه 20 واحد برندارید. چون بازم پدرتون درمیاد تا پروژه تونو در کنار بقیه درسا که اکثرا هم ترمای اخر پروژه دارن پیش ببرید و تازه تئوری هارم پاس کنید.


**نکته دیگه، عمومیا رو پخش کنید بین ترما، شاخ بازی در نیارید یهو 24 واحد تخصصی بردارید هاااا...
{ مدیر گروه ما تو جلسه معارفه داشت راجع به مشروطی میگفت، بعضیا خندیدیم، گفت اصلا دور از ذهن نیست حالا شما بخندید...:|} مراقب باشید خلاصه
حتی اگه کتاب مورد نظر تون رو نداشت معمولا ی فرم دارن (چ دستی چ اینترنتي) ک پر میکنین و سفارش میدن براتون کتاب رو ،مورد دیده شده از خارج ار کشور کتاب سفارش دادن و آورده شدن.
تو بازه نمایشگاه کتاب هم سریع تر رسیدگی میکنن بهش :د
روز اول چی ببریم :-"
خودکار و کاغذ اینا که نمیخاد؟! :-" یه چند تا ورق کلاسوری با یک خودکار ببر
چه وسیله ایی لازمه کلن روز اول :-" لباس :D، یه خودکار، چند تا ورق، کیف، نقشه دانشگاه :)) (GPS سرخود باشید بهترم هست یعنی همه جارو بشناسید)
عزیزان یه نکته: روانشناس خوبی باشید یعنی بفهمید طرفتون چه جور آدمیه اگه از اون دسته آدم هاست که مسخره می کنه و بیماری "خود از اول ترم بالایی پنداری" رو داره اصلا رو ندید :D اما دیدید طرف مهربون و خفن و همیار راهنمایی ، GPS ای :D هست باهاش جور شید
خانوما چطوری میرن مراسم ختم؟ عینک آفتابی؟ :-" اکثرا دیده شده در صورتی که عینک آفتابی رو به موقع برندارید این تیکه بهتون پرتاب میشه"آفتاب بدم خدمتتون"
روز اول درسم میدن؟ :-" جااااان نه شما راحت باش
تکلیف؟ :D کارایی که استاد میگه انجام بدید( بدون خودنمایی البته) همین
پ معارفه چی میشه :-" تاریخش در سایت دانشگاه ها زده شده
اردو :-"
فکر میکنن چه جای شاخی هم میخان برن (:| فکر کنید مدرسه ست (:| با مدرسه هیچ فرقی نداره (:| فقط مختلطه و زنگ نمیزنن (:| به جای معلم هم میگید استاد (:|
جو فرق میکنه و خب الان ذوق داره(کلا دوران خفنیه واس خودش)
راستی در مورد pes من واقعا بعد 13 بازی نکردم..یعنی pes13 رو که میخورم همه رو تو خوابگاه ولی جدی توی pes های بعدی اماده نیستم ..دغدغه ای شده برام.. پیشنهادی چیزی؟
ناموسا تا شعور پيدا نكردين مسئول چيزي نشين تو دانشگاه يا هرجا ديگه مخصوصا وقتي با روالش اشنا نيستين بهتره شواف نكنين لوزر بودنه خودتونو بيشتر نشون ميدين
اسپم نيست دقيقا مطابقه موضوع تاپيكه
عه این چسترما رو. ؛؛)

درمورد آشنایی با سال‌بالایی‌ها؛ پلی‌تکنیک یه داستانی داره که باعث می‌شه خیلیا با سال‌بالاییا آشنا شن، اونم روابط والد و فرزندی ه. :‌)) کسی که شماره دانشجویی‌ش مث شماست فقط سال ورودش فرق داره (و طبیعتاً هم‌دانشکده‌ای ه، چون تو شماره دانشجویی کد رشته‌تون هم هست) می‌شه والدتون. :-‌" مثلاً من ۹۳۱۲۰۰۱ اگه باشم، ۹۴۱۲۰۰۱ بچه‌م می‌شه و ۹۲۱۲۰۰۱ مادر یا پدرم. :‌دی خیلی لوس به نظر میاد ولی خیلی کمک می‌کنه تو شناختن سال‌بالاییا.
البته ممکن هم هست که مادر/پدرتون نیان دنبال‌تون بگردن که در اون صورت بازم مساله‌ای نیست، آشناییا رخ می‌دن خودشون کم‌کم. :‌دی

اساتید معمولا بیشتر از زمان کلاس نگه نمی‌دارن؛ حتا ممکن ه زودتر هم کلاس رو تعطیل کنن و اکثراً حواس‌شون به زمان هست. بامزه‌بازی درنیارید همون روزای اول سر کلاس. جالب نیست اصلاً. این که وسط حل یه مساله‌ی طولانی مثلا ده دقیقه بگذره از آخر کلاس و وسطش «استاد خسته نباشید» بگید خب جلوه‌ی جالبی نداره؛ وایسید دو دقیقه حرف استاد تموم شه دیگه. کلا سعی نکنید بامزه به نظر بیاید به نظرم.

روز اول اصلا بعید نیست که درس بدن به‌تون. :‌دی

× ورود نودوپنجیا به دانشکده‌مون رو تبریک و تسلیت عرض می‌کنم. :‌)) حالا میاین آشنا می‌شین فرزندانم :‌))
بچه ها امیرکبیر:
برا ثبت نام از هرکدوم مدارکتون چندتا بیشتر از چیزی ک نوشتن کپی بگیرید،ترجیحا برید محضر از یسریاشون کپی برابر اصل هم بگیرید
یکی اینکه بیشتر خودشون میخان
یکی هم اینکه بعدا بدرد خودتونم میخوره
کلا چیکار باید بکنیم الان؟ محضر چیه؟ دفترخدمات چیه؟
جواب:
/m\
باید ادرس اداره کل آموزش دانشگاتون رو پیدا کنید، کپی و اصل مدرک پیش دانشگاهی و دبیرستان ( کپی و اصل شناسنامه و کارت ملی رو هم داشته باشید) رو ببرید دفاتر پیشخوان خدمات دولت (اسمشون همینه!) بگین تاییدیه تحصیلیتون رو پست کنن به ادرس اداره کل آموزش دانشگاتون، بعد رسیداش رو‌ بگیرید ( 2 تاست یکی واسه پست کردن تاییدیه پیش دانشگاهی یکی دبیرستان) موقع ثبت نام حضوری ببرید.
من یه توصیه ای دارم برای بچه های پزشکی : از همین اول گفتن "نمیدونم" رو تمرین کنید. به محض اینکه پزشکی قبول میشید، تو فامیل و آشناها شاید خیلیا دکتر صداتون میکنند و تا میرسن بهتون میان از مشکلات پزشکی شون میگن!(به خصوص افراد مسن!) یادتون باشه که ما هنوز دکتر نیستیم و دانشجوییم (به خصوص تا قبل علوم پایه) و نباید برای کسی تشخیص بدیم و درمان پیشنهاد کنیم. وقتی سوالی میکنند که نمیدونید، صادقانه بگید "نمیدونم" و براشون توضیح بدید که هنوز خیلی مونده دکتر بشید و راهنماییشون کنید که مشکلشون مربوط به چیه و بفرستیدشون پیش متخصص.
به نظر من اگه میخواید مفید باشید، خودتون یه سری دارو های پرکاربرد رو یاد بگیرید که برای چی اند که کسی پرسید فلان دارو دکتر داده برای چیه یه توضیح کلی بهش بدید. همچنین خوندن آزمایش خون رو هم یاد بگیرید، خیلی آسونه چون همه چی رو توش داره، خیلی هم پرکاربرده، اگه فامیلاتون آزمایش دادن بهتون که نگاه کنید بتونید بفهمید چی به چیه :-"
حالا که همه‌تون یکی دو هفته‌ای میشه که وارد دانشگاهاتون شدید، به‌تون پیشنهاد می‌کنم سعی کنید خیلی سریع مراحل زیر رو طی کنید. اینا دیر یا زود برای همه طی میشن اما فکر می‌کنم میزان موفقیت‌تون توی دانشگاه به میزان زیادی به سرعت گذارتون از مراحل زیر بستگی داره:

1. کنکور رو فراموش کنید. سعی کنید کمتر این جمله‌ها رو بگید و با کسایی که هنوز توی این فازان هم صحبت نشید که: اگه این طوری میشد من اونجا رو میاوردم... اختلافم با نفر آخر فلان جا فلان قدر بوده... به نسبت میانگین ترازم بد کنکور دادم... میگن فلان رشته بهتره و ...
2. غر زدن رو کنار بذارید. غذای دانشگاه بده، راهتون دوره، خوابگاه دلتنگه، پول کم میارید و ... . اینا مشکلات مشترک اکثر بچه‌هاس با شدت و ضعف‌های متفاوت البته. قبول‌ش کنید، باهاش کنار بیاید و سعی کنید امیدوار باشید و اینکه مراقب دوستاتون هم باشید.
3. توی دانشکده بعد از اینکه به هر دلیلی با کسی هم صحبت شدید، سعی کنید لااقل در حد سلام و علیک کردن ارتباطتون رو حفظ کنید. متاسفانه خیلی هامون موقع ورود به دانشگاه توی روابط عمومی می لنگیم اما تجربه ذهنی من بهم می گه بعد از 4 سال تقریبن 90 درصد بچه ها از این لحاظ راه میفتن و اوکی میشن، اما خیلی ها می تونن خیلی زودتر راه بیفتن، از اونا باشید!
4. اگه سر کلاسی میرید و وسط درس یه قسمت کوتاه رو نمیفهمید، سریع دست و پاتونو گم نکنید. توی دانشگاه خیلی بیشتر از دوران مدرسه ممکنه این اتفاق بیفته. درساتونو بخونید و اگه خیلی استرس دارید، حتمن پیشخوانی کنید.
5. دایره ی دوستاتونو به همشهری هاتون محدود نکنید.
6. تدبیر داشته باشید.
7. توهم توطئه نداشته باشید. مورد دیدم تا 6 ماه توی دیوارای اتاق دنبال شنود می گشت! البته منم فکر می کنم که بعضی وقتا ممکنه نت بعضی بچه ها رو چک کنن ولی اگه به ام آی سیکس گزارش نمی دید، لازم نیست نگران باشید. می تونید توی مراسم ها و مناظره ها و سخنرانی ها شرکت کنید. دوستایی دارم که 4 سال تو امیرکبیر بودن، یه شخصیت سیاسی رو از نزدیک ندیدن. این طوری نباشید لطفن.
8. اینو بخونید.
من یه سری نکاتی که به ذهنم می‌رسه رو بیام اینجا بگم.

یک. دانشگاه خیلی هم آش دهن‌سوزی نیست. نه شریفش. نه تهرانش نه امیرکبیرش نه جاهای دیگه. فقط یه لول بزرگ تر شدید و خب وارد یه محیطی می‌شید که شمارو بزرگ‌تر از یه دانش‌آموز می‌بینن. پس سعی کنید رفتارتون در شان یه دانشجو باشه. نمی‌خواد از همین الان کلا عین آدمای 30 ساله رفتار کنید نه. سعی کنید رفتار‌های دوران دبیرستان و ... رو کنار بذارید و یکم بزرگ‌ بشید.

دو. دانشگاه خیلی چیزای جذاب داره. دختر داره! پسر داره! پیچوندن داره! اون محدودیت‌های دوران دبیرستان رو نداره!
آدم مستقل تره. وقت بیشتری رو می‌تونه بیرون باشه. باز هم می‌گم استقلال بیشتری داره.
سعی کنید به همه چیز برسید. به زندگیتون. به درستون. به دختر/پسر بازیتون. به کارتون. به علایقتون و ...

سه. ترم اولی بودن باور کنید چیز ضایعی نیست. من درک نمی‌کنم چرا ملت انقدر علاقه دارن خودشونو بالاتر ببینن. چس ترم، ترمک و ... مسخره‌ بازیه همه اینا. برید دانشگاه کسی بهتون گفت ترم اولی هستین بگید آره و اگه خواست تیکه بندازه یا چیزی (که راستش من تو دانشگاه کمتر از انگشت‌های دست این صحنه برام پیش اومده) راهتونو بکشید برید.
کلا میخوام بگم به ترم N ام بودن نیست. به شعور فردی خود طرفه.

چاهار. مساله پول! به شدت مساله جالب و مهمیه. سعی کنید یه برنامه داشته باشید برای خرجاتون. اگر ددی آقا و شما آقا زاده هستین که من بهتون آدرس خیابون شهید بهشتی رو می‌دم شما هم برید یه I8 بخرید و خب این بند رو نخونید اگر نه که می‌خوام بگم آدم زیاد پول خرج می‌کنه تو دوران دانشگاه. اینایی که همش می‌خوان برن فلان کافه، فلان تئاتر و ... یه مشت جوگیر بیش نیستن. دور و بر خود من هم هست. طرف ه رو از ب تشخیص نمی‌ده همش تیوال چیزی می‌ذاره فوروارد می‌کنه می‌گه بچا بچا اینو بریم؟ اونو بریم؟ و خب متاسفانه اونا هم همشو می‌رن! کلی تجربه‌های جدید هست که باید برید سراغشون ولی خب وقت هست. همین سال اول همشو اسپویل نکنین. دنبال کار هم باشین که به شدت خوبه. جدی میگم.

پنج. نمیدونم شما چطوری هستین ولی خب کسی تو دانشگاه هرروز درس نمی‌خونه مگر این رتبه خوبای کنکور که کلا دیگه نهادینه شده توشون. ( البته استثنا هم هست ولی خب فرض رو بر این بگیرید که شما اون استثناعه نیستید)
احتمالا شما هم شب امتحانی می‌خونید و به این می‌رسید که درس‌های دانشگاه شب امتحانی نیستن. نمی‌گم بشینید عین چی بخونید یا نمی‌گم بذارید برای شب امتحان. می‌گم گاهی یه ذره سختی بدید به خودتون که خب واقعا شیرینه نتیجه‌ش. :D

شش. کلاسارو شرکت بکنید؟ نکنید؟ چیزه، هرطور خودتون مایلید. ترم اول پز اینه که من اصلا نرفتم و . . . ولی خب اصلا پز نداره! اگه به نظرتون نیاز دارید شرکت کنید توشون و خب راستش تو بیشتر جلسات نیاز دارید شرکت کنید شما! امکان داره برید سر کلاس و 2 ساعت تو کلاس باشید و 1 ساعت هم بعدا بخونید در مورد اون چیزی که تو کلاس درس داده شده و خب کلا توی سه ساعت تا حد خوبی فهمیده باشید ولی اگه نرید باید خودتون بخونید و شاید تو 4 ساعت هم نشه جمع کرد! البته موضوعی که هست اینه که توی اکثر موارد میشه ولی خب چون تعداد غیبت‌ها زیاده و باید زیاد وقت بذارید روی اون درس برای همین نمی‌رسید. کلا کار آسون‌تر اینه که برید سر کلاس! :D

هفت. انجمن علمی، تشکل های دانشجویی بلاه‌‌بلاه‌بلاه
ترم یک و دو ترجیحا تمرکز اصلی رو بذارید روی درس و مسائل ترم یک و دو.. اینا فعلا زودن.

هشت. آدما تو دانشگاه؛ این خیلی مورد مهمیه. شاید بگم مهم‌ترین مورد. خیلیا رو بعدا خواهید شناخت. خیلیا تا حالا فرصت نداشتن که خودی نشون بدن ولی تو دانشگاه فکر می‌کنن خبریه و اینام خیلی شاخن و اینا بعد میان چرت و پرت میگن همیشه. کلی در مورد این حرف هست ولی کلیات رو می‌گم. ملت تو هفته‌های اول همه نایس و کول و چی بگم دیگه، خیلی مهربون و باحال و اینا ولی خب بعدش خودشونو نشون میدن کم‌کم. و خب فکر نکنید می‌رید دانشگاه همه عاقلن. نه. اتفاقا خیلیا بچه‌ن. خاله‌زنک بازی و اینا موج می‌زنه. تو همه‌جا هم اینا هست.
زیاد به حرف مردم در مورد خودشون اعتماد نکنید. من فولانم من بیصارم من بهمانم. پاش که بیوفته شما رو هم شاید بندازن دور. بی شوخی همه اینارو دارم می‌گم من. سرتون تو کار خودتون باشه و اینکه کدوم دختر و پسر با هم رابطه دارن رو بسپرین به خاله‌زنکا. اینکه کی چه مشکلی داره رو هم همینطور. کلا سرتون تو کار خودتون باشه.
کلی حرف در مورد همین مورد هشت هست ولی خب کلیات رو گفتم بهتون.

نه. پیدا کردن د وان عزیز!
آقا همین اول بگم تا دلتون بخواد براتون دختر و پسر خدا ریده. فکر نکنید همینایی که تو دانشگاه هستن دورتون تمام آدمای دنیان. توی رابطه رفتن کلی دنگ و فنگ هم داره. کلی باید آدم یه سری چیزارو ازش بزنه و ... کلا می‌خوام نهی کنم شمارو ازین مورد چون کلا الان بچه‌اید. من خودمم گفتم نه، من یکی بلدم چطوری هندل کنم و خب.. ریدم. :‌))
راستش رو بخواین شما هنوز هیچ چیزی از جنس مخالفتون نمی‌دونید و فکر می‌کنید خب من فلانی رو دوست دارم پس میتونم بر طوفان مشکلات یه آبدولیوچاگی بزنم بعد بالا راست بالا راست مربع رو بزنم فتالیتی رو روش اجرا کنم ولی خب گس وات؟ هرگز اینطوری نیست. خیلی چیزا‌ هست شما هنوز نمی‌دونید و فکر می‌کنید می‌دونید ولی خب وقتی وارد بطن ماجرا می‌شید میبینید که تازه چقدر میتونه سنگین باشه هضمش براتون. همه اینایی که دارم می‌گم رو امیدوارم تجربه نکنید. چون تجربه یه اسم قشنگ برای شکسته و خب اینارو از من نوعی بشنوید که الان وقتی هنوز شرایطتون استیبل نیستش بهتره نرید یکی‌ دیگه رو هم آلاخون والاخون کنید. اگر هم واقعا در خودتون می‌بینید که میتونید(که من راسشتو بخواین شک دارم. :‌)) ) برید. ازدواج کردید یه کارت پستال هم برای من بفرستید.

ده. دانشگاه جای درس خوندنه فقط؟
ببینید.. منی که الان دارم اینارو تایپ می‌کنم اکثر وقتا داشتم یا سیگار می‌کشیدم یا ورق می‌زدم یا مافیا! از قصد هم به این موارد اشاره می‌کنم چون می‌خوام بدونید که کلی کارا می‌شه تو دانشگاه کرد. از پیدا کردن ساقی جدید تاااا لینک شدن به یه استاد خفن در مورد یه فیلد جذاب. هزاران تا کار میشه انجام داد تو دانشگاه. کاملا دست خودتونه چه کاری انجام بدید و کسی نمیتونه براتون تعیین تکلیف کنه. نظر من اینه که برید کارایی رو انجام بدید که یه آینده‌ای دارن و خب بعضی موقعا هم کارای فان انجام بدید ولی بدون عواقب جانبی باشن. امکان داره بیاین دانشگاه تو خوابگاه برین ببینید همه اونجا علف می‌کشن. خب وقتی همه می‌کشن چرا شما نکشید! .. بوم، یه علفی شدید شما هم. :‌))
امکان داره برید توی خوابگاه ببینید همیشه بساط منقل و ورق به‌پاست خب شمام بعد یه مدت استاد می‌شین تو کوت کردن و حلقه دادن! :‌)) همه اینا رو می‌گم که تحت تاثیر جو نباشید. اگه هرکاری که میخواین بکنین احتمالش هست به خاطر اینه که بقیه هم می‌کنن پس شماچرا نکنین؟ یه بار دیگه راجع بهش تامل کنید. شاید بهتر باشه اون کار رو نکنید. شایدم بهتره اتفاقا بکنید!
دوران جالب و باحالی در انتظارتونه. امیدوارم استفاده کنید ازش.

یازده. دختر = پسر؟ دختر != پسر؟
می‌رید دانشگاه برای شاید اولین بار سرکلاسایی می‌شینید که هم شماها هستید هم دافا/پافا!! شما هم خدای ترشح فرومون میخواین ثابت کنید آنچه خوبان همه دارن شما تو جیب بغلتون همشو یکجا دارید و .. . خب گس وات؟ نیازی نیست خودتون رو به کسی جز خودتون ثابت کنید. نیاز نیست ادای باحال بودن و ... در بیارید. نیاز نیست چیزی رو باشید که نیستید. تا دلتون بخواد ازینا ریخته تو جامعه. شما مثل این افراد نباشید. سعی کنید اونجا با همه محترمانه ترجیحا رفتار کنید و خب همیشه حریم‌هارو حفظ کنید. بین خودتون و دوستاتون، خودتون و همکلاسیاتون و .... هرچند این مربوط به دانشگاه نمیشه فقط ولی خب نمود بیشتری داره این مورد توی دوران دانشجویی.
اگر می‌خواین با نگار یا مرتضی وارد رابطه بشید سعی کنید یا توی دانشکده/ ورودی و .. نباشه یا اگه هست فقط یه چیزی باشه بین شما دوتا. هرچی مردم کمتر بدونن بهتره.
کلی در مورد اینا هم حرف هست ولی لپ کلام اینه که عجله نکنید. شما هم تجربه زیاد قراره بکنید.

دوازده. دانشگا یا دانشگاه؟
هدف داشته باشید از کاراتون. همینطوری یلخی نیاین دانشگاه. وقت‌تون ارزشمنده براش شما هم ارزش قائل باشین.
جوری باشین که کارشناسیتون تموم شد از خودتون راضی باشید.

من خیلی حرف زدم. امیدوارم خوش بگذره بهتون.
:‌]
بله ما داشتیم(اتفاقا قبلا هم یک پست در تاپیک دیگه ای در این مورد گذاشتم!!)
گیر اصلا نمیدن و نباید بدن ولی واقعا خود دوستان انقدر چپ چپ نگاه میکنن و گاهی اوقات (دیده شده) طرف رو هووووو میکنن که به نظرم بیخیال کراوات و کت و شلوار بشید!!

پ.ن: دوستان میشه لطفا تا در مورد موضوعی مهم کاملا مطلع نشدید باهاش شوخی نکنید! نه کراوات و نه لاک هیچ کدام حرام قطعی نیستند بلکه باید به احتیاط استفاده نشوند(لاک البته بحث درست نبودن و باطل شدن وضو را دارد). اگر در دانشگاه هم احیانا گیر دادن (بنا به مسائل دینی) بهشون بگید این موضوع رو و جوابشون رو بدید البته اگر جزء قوانین دانشگاه باشه بحثش فرق میکنه چون به هر حال هر محیطی برای خودش قواعدی داره(و گرنه ربطی به دین نداره)!!! که من بعید میدونم در دانشگاهی به صورت مکتوب در قواعد ممنوعیت استفاده از لاک و کراوات و .... ذکر شده باشه
چند نکته:

دانشگاه استقلال زیادی بهتون میده که کنترل وضعیتتون رو باید خودتون به دست بگیرید که شامل کلاس رفتن یا نرفتن، خرج و مخارج، استفاده از انواع مواد مخدر و ...
که طبق توصیه ی من، سعی کنید کلاس برید نه به این خاطر که الزاما چیزی رو از دست میدید و یاد نمیگیرید، چون خیلی کلاسا واقعا ممکنه براتون مفید نباشه، بلکه به این خاطر برید کلاس که آخرای ترم استاد نخواد حذف کنه یا نمره کم بده یا ... و سر تنبلی و پیچوندن الکی معدلتون رو خراب کنید.
و از استقلالتون استفاده کنید نه که باهاش خودتون رو اذیت کنید یا به خودتون آسیب بزنید به هرنحوی.


در رابطه با تیپ و پوشش: کاملا بستگی به دانشگاهتون داره و من شخصا تعجب کردم یه نفر گفته بود به لاک گیر میدن!
اما واسه این که حالا هر دانشگاهی رفتید به مشکل نخورید (چه گیر دادن مسئولین چه چپ چپ نگاه کردن دانشجو یا ...) توصیه میکنم روزای اول رو با یه تیپ معمولی و نسبتا موجه برید دانشگاه (واسه پسرا: یه پیرهن یا تی شرت نسبتا ساده و شلوار جین یا کتون یا هر مدلی که اوکیه با یه کوله پشتی و واسه دخترا هم احتمالا مقنعه و یه مانتوی ساده و نسبتا بلند با کوله پشتی یا هر کیفی که اوکین باهاش) و بعد با توجه به محیط دانشگاهتون و حراست دانشگاه یه تیپ مناسب که حال میکنید باهاش رو انتخاب کنید.
مثلا اگه دانشگاه هنر یا هنر تهران باشید، طبیعتا هرجور دلتون بخواد میتونید برید دانشگاه و دغدغه ی اینو نداشته باشید که آیا ممکنه حراست گیر بده یا حتی کسی تو دانشکده جور خاصی نگاه کنه یا نه ام احتمالا تو دانشگاه جنگ شرایط متفاوته فلذا یه هفته ی اول معمولی برید و بعد با توجه به اون انتخاب کنید

در رابطه با خوابگاه: سعی کنید همخوابگاهیاتونو واسه ترم اول از بین دوستایی که هم دانشگاهی هستید (اگه از دوستاتون کسی دانشگاه شما قبول شده) باهاشون انتخاب کنید (معمولا خوابگاه رو توی سایت و قبل از شروع دانشگاه میشه انتخاب کرد)
اما بدونید که توی خوابگاه الزاما سیستم این نیست که ملت ورق بازی کنن و علف و امثالهم بکشن بلکه همه جور آدمی هست تو خوابگاه و کم کم افراد مشابه جذب هم میشن و با هم اتاق میگیرن و ممکنه برید توی یه اتاق که همه ساعت 10شب میخوابن و 6 صبح بیدار میشن میرن دانشگاه و تا 9 شب کتابخونه ان، و ممکن هم هست توی یه اتاق اصن کسی کلاس نره و 3بعد از ظهر بیدار شن و تا 6صبح انواع و اقسام فسق و فجور رو انجام بدن

در رابطه با ارتباط با دختر/پسر: بسته به دانشگاه، دانشکده و حتی رشته، این میتونه متفاوت باشه. اما خب جهت آمادگی شما با این تصویر وارد بشید که ممکنه انواع و اقسام آدم ها با عقاید و افکار رو همجنس یا غیرهمجنس خودتون ببینید و صرفا کافیه خودتونو کنترل کنید و اصلا هول نکنید، بعد از دو هفته میبینید که چندان چیز عجیبی نیست این که یه سری همکلاسیاتون جنسیتشون متفاوته با شما.
این که عاشق بشید ترم اول یا بخواید تو دانشگاه با کسی باشید یا نباشید یا ... کاملا به خودتون بستگی داره و تنها توصیه ای که من میکنم اینه که اگه مجبور نیستید سعی کنید تو دانشکده خودتون یا کلاس خودتون سراغ کسی نرید یا اگه میرید، انتخابی کنید که بتونید باهاش بمونید، چون این که شما توی کلاستون با یه نفر وارد رابطه بشید و یه ماه بعد به هم بخوره، شاید بار اول اوکی باشه (که نیست) اما از دفعه ی دوم احتمالا باعث میشه اذیت بشید، پس بهتره که با هم دانشکده ای و همکلاسیتون در همون حد و در حد دوست باشید.
درواقع به صلاحتونه که جایی که غذا میخورید، غذا رو دفع نکنید.

در ایام دانشگاه اگر به هر دلیلی مجبور نیستید، ضرورتی نیست که حتما کار بکنید و مطمئن باشید که خانوادتون ترجیح میدن شما درستونو بخونید و بعد ازون به فکر کار باشید اما کار کردن در زمان دانشگاه میتونه مفید هم باشه هرچند ممکنه واقعا خسته کننده باشه
این که شما درکنار درست خوندنتون کار بکنید به شما استقلال مالی خوبی میده و همینطور تجربه ی خیلی خوب و شیرینیه هرچند ممکنه کمی سخت باشه.
اما توصیه میکنم اگر به کار فکر میکنید، سعی کنید سراغ کاری برید که با رشته تون مرتبط باشه.
خرخونی نه! باور کنید هیچ نتیجه ای نمیده!!!
کسایی که در خلاصه نویسی مهارت دارند+درس ها رو دوره ای میخونند(یعنی حتی بعد از پاس شدن یک درس اختصاصی مثل همه اون رو کلا از رده خارج نمیکنند و به اصطلاح تمام دروس اختصاصی رو حداقل در ماه یک بار میخونند!)+همیشه ردیف جلو میشنند و به خودشون جرئت میدند تا استاد هر سوالی که ازشون پرسید اگه بلد بودند بگویند اگر بلد نبودند به جرئت و با صدای بلند میگن نمیدونم!+پیشخوانی میکنند(البته نه درس هایی که اصلا آشنایی ندارید و هیچی نمیفهمید! مثل موج های مغناطیسی در رشته برق!)+با واحد های سخت رشته خودشون توسط سال بالایی ها آشنا میشوند و حتی مدت ها قبل از انتخاب واحد کردن سعی میکنن زودتر اون رو بخونند و دوره کنند و تسلط داشته باشند!+هر کاری رو در زمان و مکان خاص انجام میدهند!:D+چیزایی که یاد نگرفتند عین کنه به اونا میچسبند!(حتی اگر استاد 10 بار هم اونو بگه و نفهمند باز هم ول نمیکنند و از هرکسی که رسیدند اونو میپرسند تا بفهمند!)+حاضر نیستند رویاهاشون رو جز با مرگ عوض کنند!(یا باید بمیرند یا به رویاشون برسند! حتی کره زمین اون رو مسخره کنه!)+اعتماد به نفس دارند(در بدو ورود به دانشگاه افراد با هم در باره هوش بحث میکنند! فلانی هوشش زیاد بود از شریف قبول شد و ما کلا کودن هستیم! کلا جد و آبادمون کودن بودند و ما به ارث بردیم!!! اگه کودن نبودیم اینجا چیکار میکردیم!!! با این جور افراد معاشرت نکنید که مسیر زندگی و رویاهاتون رو تغییر بده!!!)
یعنی دانشگاه مثل دبیرستان یکنواخت نیست و خیلی چیزای سردرگم کننده زیادی وجود داره! باید دقت کنید که در دانشگاه فقط درس رو در اولویت قرار بدید!
حتی علت موفقیت بسیاری از دانشگاه های خارجی این هست!
اون ها شاید با اسلام آشنایی نداشته باشند ولی در دانشگاه به خوبی درس میخونند و در خارج از دانشگاه به سایر لذت هاشون میرسند!!!
ولی متاسفانه در ایران خیلی دانشجوها برعکس عمل میکنند!
جایی که باید درس بخونند رو صرف مسخره بازی میکنند و میان خونه درس میخونند و در خونه هم هیچی نمیفهمند!:D
شخصیت افراد موفق رو داشته باشید!
بدونید همه برای رسیدن به اهداف بالا به دانشگاه نمیان! هدف افراد خیلی متفاوته! قرار نیست همه درس بخونند! استاد هم مثل دبیرستان به نمره کمتون گیر نمیده و کارتون نداره! شما باید خودتون راه درست رو انتخاب کنید! شاید فرق دبیرستان و دانشگاه همینه!
در دبیرستان معلماتون راه درست رو بهتون نشون میدادند و التماس میکردند که برید!!! ولی در دانشگاه هیچ از این خبرا نیست!
فرصت برای دانشجو بودن و درس خوندن 4 یا 5 ساله! ولی برای مسخره بازی تا آخر عمر فرصت دارید ولی خیلی ها اینو نمیفهمند!!!/m\
شما از اونا نباشید!:D
نمیدونم واقعا چرا انقد این تاپیک غیر فعاله
ناسلامتی کمتر از یه ماه دیگه تا شروع دانشگاه مونده
خب چند نکته بهتون بگم
اولا من قبل برم دانشگاه خیلی من از ترم بالایی میترسوندن که مثلا سر کارت میزارن اذیتت میکنن و اینا
ولی واقعن اینطوری نیست اکثر ترم بالایی اگه کمکی چیزی بخواین ازشون مطمئنن دریغ نمیکنن
داشتن رابطه با ترم بالایی ها میتونه خیلی خوب باشه
چون محیط داره عوض میشه
تو درسا و امتحانایی که اساتید میگیرن مثلا میتونن راهنماییت کنن که یه استاد تمرکزش تو امتحانا رو بالینیه یا یکی سوالات علوم پایه میاره تو امتحانش و...
یا میتونین جزوات پارسالشون بگیرین کلا خیلی خوبه سعی کنین رابطه خوبی با ترم بالایی هاتون داشته باشین
دوم اتوبوس های دانشگاه پولی نیست مورد دیدم
که میخواسته پول بده به راننده و راننده نمیگرفت اما اون اصرار میکرد
سوم یه بحث مهم برای دانشجو هایی که تو شهر خودشون نیستن این که برم خوابگاه یا خونه بگیرم
بنظرم حداقل یه ترم خوابگاه باشین ضرر نداره تا هم بیشتر اشنا بشین با بقیه
هم افرادی که بیشتر اخلاقاتون با هم مچه بعدا خونه بگیرن باهم ولی کلا زندگی خوابگاهی با تمام سختیاش کلی چیز خوبم داره
کلی دوست خوب میتونین پیدا کنین و کلی خاطره تلخ و شیرین ساخته میشه که بعدا دلتون حسابی واسشون تنگ میشه و هم یه جورایی تو روابط اجتماعیتون تاثیر میزاره چون زندگی با چند نفر دیگه تو یه اتاق سختی خودشو داره بعضی وقتا مجبورین رو خواسته هاتون پا بزارین مثلن ساعت خوابتو از ۱۲ به یک تغییر بدی یا...
چهارم با همکلاسیتون ترجیحن رل نزنین
بعدن اگه کات کنین مشکلاتی پیش میاد واستون( البته صرفن نظر شخصیمو میگم شاید یه عده با همکلاسیشون این رل باشن و راضین) ولی اگرم زدین خیلی عن نباشین دیگه
تو کلاس و بوفه و همه جا باهم بگردین
الان یه ساله که یکی از پسرای کلاسمون تو جمع پسرونه ندیدیم همش بین چندتا دختر مثل سمبل خان اینطرف اونطرف میره
فک کنم فقط موقع دسشویی از هم جدا میشن
این افراد بین عموم دخترا و پسرا منفورن
اینجوری نباشین لدفن
پنجم رابطه با همکلاسیاتون خوب باشه حتی اگر ازشون خوشتون نمیاد رابطتون در حد سلام نگه دارین چون بالاخره به درد میخورن
ولی سعی کنین رابطتون با کسی تو کلاس و دانشگاه بد نشه ترجیحن دشمن نسازین واسه خودتون
ششم ترم اول ترم مهمیه درساش نسبت به همه ترما میشه گفت سبک تره تعداد عمومی ترم یک خیلی بیشتره نسبت به بقیه ترما
ولی از این جهت مهمه که شما به هر چیزی که شناخته بشین تو ترم یک و دو میشه گفت باهاتون هست همیشه مثلن
اگه به عنوان یه فرد درسخون بشناسنتون حتی اگه بعد ها درسم نخونین اونقدر به همون میشناسنتون و این تفکر از شما تو ذهنشون هست یا اگه به عنوان گشاد و تنبل شناخته بشین هر چقدم تنگ کنین فایده نداره
تو انجمن مختلف دانشگاه اکه علاقه داشتین از همون ترم اول فعالیت کنین مثل تئاتر و...
خیلی میتونه خوب باشه کلی دوست خوب از دانشکدهای دیگه پیدا میکنن

یه سری چیز دیگه ام هست
که اگه کسی خواست پ خ بده
من نظرم اینه که با هم کلاسی هاتون هم اتاق نشید. یا ممکنه شب امتحانا همتون درس خون باشید و یه حس رقابتی بین تون ایجاد شه، یا همتون تنبل باشید و با هم بزنید به در بیخیالی و هیچی درس نخونید! به اضافه اینکه تو دانشگاه باهاشون هستید دیگه، بخواید تو اتاقم باهاشون باشید حالتون بهم میخوره واقعا ((: در حد اینکه چند تا از هم رشته ای هاتونو تو خوابگاه بشناسید که اگه سوالی چیزی داشتید ازشون کمک بگیرید یا کتاب و جزوه کافیه از نظر من. دوست هم اتاقی رو جدا کنید از دوست هم دانشکده ای.
نظر من اینه. چون واقعا زیاد دیدم تو خوابگاه کسایی رو که خیلی با یه نفر سیسی و جون جونی بودن، بعد یه مدت جیغ جیغ دعوا کردنشون تو سالن خوابگاه بود ((:
فکر می کنم قضیه هم اتاقی بودن باید رشته به رشته فرق کنه
یسری رشته ها مثل کامپ ک پروژه زیاد داره شاید بهتره ک هم اتاقی هم رشته ای باشه .
حالا لزومی هم نداره هر ۴-۵ نفر ک مال ی رشته باشن ک انقدر تاثیر گذار باشه جوشون تو امت ها

#بی_ربط_به_من
ام.. چیزه، فقط خودتون باشید خواهشا. همین. هیچکس کامل نیست قرار نیست شما هم کامل باشید.
یه سری از رفتارا زشتن مثل پز دادن و خاله‌زنک و ... اونا رو سعی کنید ترک کنید. دانشگاه قرار نیست دلیل عوض شدن باشه ها. ببینید؛ مثلا مهدی یه عادتی داره که خوب نیست؛ حالا میره دانشگاه(دانشگاه: جایی که بیشتر در جامعه آدم نمود رفتار‌هاش رو می‌بینه نسبت به دبیرستان و ...) تو دانشگاه اگه این رفتار‌هارو داشته باشه بقیه افراد اینو می‌بینن و ‌می‌فهمن. حالا چه به روی طرف بیارن چه نیارن باز هم طرف اون عادت رو داره. موضوع اینه کلا سعی کنید بهتر بشید نه اینکه چون می‌رید دانشگاه کار کنید و اینا.
حالا جواب سوال رو هم بدم؛ آدم خوب تعریف خاصی نداره. یکی روابط اجتماعی خیلی خوبی داره. یکی مودبه. یکی کمک می‌کنه به دیگران. یکی کلا آزاری نمی‌رسونه به کسی. میشه کلی صفت گفت ولی خب کلا برآیند که بگیرید آدمی که رفتار کلیش خوبه خوب شناخته میشه. (قال مهدی)
ها چیزه اینم بگم برای فان.
هفته‌های اول یه سری پسر هستن که به دختره سلام می‌کنن دختره جواب می‌ده اینا فکر می‌کنن دختره داره اوکی میده.
یا دخترهایی هستن که درجا دنبال یه پسر هستن که برن باهاش. ازون ور هم یه سریا هستن که کلا خشک خشکن! به طرف سلام هم بدی زیاد واکنشی نشون نمیده. نه ازون ور بیوفتید که تو فکر این‌چیزا باشین. نه ازین ور بیوفتید که روابط اجتماعی‌تون ضعیف باشه. اون بند از صحبت‌‌های امیر هم به‌شدت درسته که میگه :
چطوری ریاضی 1 نیوفتیم؟
چطور بر ترس افتادن واحد ها غلبه کنیم؟
اگه درسی افتادیم چطور به پدرمادرمون بگیم؟
یه شماره دانستنی ها توش درباره شریف نوشته بود...یه تیکه هاییش نوشته بود موادی هارو مسخره میکنن و اینا.در این موارد چطور برخورد کنیم باهاشون؟اداشونو در آریم خوبه؟ :- "
:))) :)))1.با خوندن:-?
2. با صد و یک بار گفتن ذکر الابذکر‌الله تطمئن القلوب.
3. میتونید نگید! البته انصافا از الان به افتادن فکر نکنید. ترم اول واقعا آسونه یکی بخونه معدل خوب می‌تونه بگیره.
4. ها موادی‌ها رو با متالهد میدونن یا بنگی! ولی خب هیچکدوم درست نیست. آدمای به‌شدت باحالی توشون هست(دقیقا مثل رشته‌‌های دیگه.) یه چیزی، به شما تو عروسیا می‌گن بعدی خودتیا بعد ;)) میکنن شما چه میکنید؟ همون.
یه چیزی که هست اینه که واقعا زیاد تو دانشگاه تغییر میکنید. یه مدل هست که تحت جو قرار میگیرید اما یه مدل خوب ش هم هست اینه که نفکراتتون به ثبات میرسه! این تغییر دوم خیلی مهمه به نظر من و واقعا دنبالش باشید. کار یکی دوماه هم نیست. شاید واقعا چند سال طول بکشه. بابت همین سعی کنید اگه تو یه زمینه ای هنوز به ثبات عقیده و تفکر نرسیدید، خیلی نظرتونو جار نزنید و سرش بحث و پافشاری نکنید. یک اینکه وقتی ثبات ندارید بدیهتن اطلاعات کافی هم ندارید که بحث کنید. دو اینکه بازم چون ثبات ندارید نظرتون عوض میشه و هی عوض میشه و هی عوض میشه. این یه خورده رو مخه. اینکه یه نفر هی هرروز یه فازی داشته باشه.

سکوت کردن رو یاد بگیرید. خیلی زیاد بدردتون میخوره. تو دانشگاه، محل کار، گروه های دوستانه، خوابگاه و ... . یه سری چیزا ارزش جواب دادن نداره. و این رو شما تو اون لحظه متوجه نمیشید و بعد از یه سال میفهمید که کاش اون بار تو ترم یک سکوت میکردید تا بقیه داستان پیش نمیومد.

اگه از شهرستان میاید تهران خیلی افسردگی نگیرید که مثلا نکنه دختر تهرانیا داف ن و فلان. یا خوب تر لباس میپوشن. یه سبک لباس پوشیدن دارید همتون. همونو بپوشید. بزارید بگن فلانی سبک خودشو داره و واقعا واقعا واقعا تفاوتی بین تهرانی و شهرستانی نیست! تفاوت در سلیقه هاست. تفاوت در نگاه هاست. این رو ربط ندید به شهر طرف.
من یک نکته رو بهتون نصیحت میکنم که تجربه شخصیم هم هست.

این حرف ها رو که میگن حرف نزنید و اظهار نظر نکنید و بحث نکنید تا سوژه نشید رو بریزید دور. شما اومدید که یه چیزی یاد بگیرید. این مشکل شما نیست که بقیه ممکنه نخوان یاد بگیرند یا به قصد مسائل دیگه ای دانشگاه اومده باشند. از اینکه روتون اسم هایی مثل خرخون و این ها بزارند نترسید. کم کم یاد میگیرید که نظر دیگران واقعا اهمیت خاصی تو دانشگاه نداره و قرار نیست با همه رابطه داشته باشید. همین که با تعدادی آدم حسابی ارتباط مثبت برقرار کنید براتون بهتر و کافیه. اکتیو و درسخون بودن تو دانشگاه بسیار بیشتر از اون چه فکر می کنید به نفع شماست. باعث میشه با افراد و اساتید صاحب نظر آشنا بشید و لینک های زیادی بزنید که در نهایت خودتون خواهید دید چقدر به نفعتونه.

خلاصه کلام: گور بابای بقیه. کار خودتون رو بکنید.
سر اين مسئله بحث كردن و سوژه شدن ،،من تا حالا كسيو نديدم سر بحثاي درست حسابي با استاد سوژه بشه ، كسايي كه سوژه ميشن اكثرا يا مي خوان بگن ما چقدر بلديم !يا سر موارد بي ربط و چرت و پرت با استاد بحث مي كنن و فقط مي خوان يه سوالي پرسيده باشن از هر استاد
درسته ک کلاس برای یادگیریه
ولی ی عده ناراضی هستن ک مسائلو ببری خارج از بحث.
سوالاتو نگه دار ،ی جا یادداشت کن،تا جایی ک میتونی و مربوط ب همون مسالست رو بپرس،بقیشو یا زمان استراحت وسط کلاس یا بعد کلاس بپرس.
و پیشنهاد میکنم با استادای عمومی بحث نکنی.
تجربه(مثلا n ساله میرم دانشگاه: )) ) خودم و دیگران میگه که،جتی اگر هیلی خیلی روشنفکر ب نظر بیان درنهایت بحث کنی و ی چیز مخالف بگی بد میشه. کلا برا استادای عمومی تو چشم نباشی بهتره.
ولی تو درسای دیگه؟ چرا که نه؟

+گروهی ک میخان کلاسا همش زود تموم بشه رو کلا کار نداشته باش بهشون زیاد. معمولا همیشه تیریپ پیچوندنن و اگ ب اونا باشه کلا از وسطای اسفند کلاسارو کنسل میکنن و تو میمونی و کلی اسناد شاکی ک میخان حذفتون کنن. اینارو فدای نفهمیدن خودت نکن،ولی منفور هم نشو: دی
ب علاوه اینکه علاوه بر اینکه از استاد میتونی بپرسی اگر سوالت برات خیلی اهمیت داشته باشه میتونی یرچ بزنی و اینا.
یعنی اندازه نگه دار،که اندازه نکوست
خود استاد یه ترجمه رو معرفی میکنه ولی رفرنس اصلی مشخصه شما میتونی تکست بخونی میتونی ترجمه بخونی میتونی جزوتو بخونی اصن بستگی ب استاد و نحوه سوال دادنش داره ک اینو باید از ترم بالاییاتون بپرسین . تجربه فقط ب من گفته ک قبل از شروع ترم کتاب نخرید بذارید ترم شروع شه استاد هم کتابشو معرفی کنه . البته یه نکته اینکه تو یونی کتاب نمیخواد بخرید از ترم بالاییا بگیرید یا از کتابخونه :-"""" حتی درسهای عمومی :-""" معمولن روال اینجوریه کمن کسایی ک کتاب بخرن :D

چند تا برگ آچار همراتون باشه هم کافیه . جزوه نمیشه تک تک همه درسها رو نوشت وقت نمیشه گروه جزوه نویسی سعی کنین تو کلاستون تشکیل بدین یا اینکه از ترم بالاییا بگیرین یا بین خودتون و دوستاتون تقسیم کنین . دروس اختصاصی وویس هم پیشنهاد میکنم :-""" اخر ترم نزدیک پایانترمها کاراییشو میفهمین :D
ن نمیخواد کتاب ببرین مگر اینکه بخواین برین کتابخونه . البته جز زبان :D
اره استاد کتاب معرفی میکنه
البته هستن اساتیدی که چندتا کتاب معرفی میکنن و انتخاب میزارن به عهده دانشجو ولی خب کمترن
راجع به دفترم میتونی نبری اصن
معمولن سر کلاس بچه ها ویس میگیرن
بعدا ویس گوش میدن جزوه مینویسن
سر کلاس حداقل خودم نمیتونم هم جزوه بنویسم هم گوش بدم
معمولنم جلسه اول مطلب خاصی گفته نمیشه بیشتر مقدماته
کتابم نمیبرن اکثرن
یه عده پسرا اون اوایل کیف میارن
بعد کلاسور دستشونه میان سر کلاس
بعدتر فقط خودشون میان
در انتها اصن کلاس نمیره
هم خوابگاهیا :D فرار ک نمیکنین تو یه دانشگاهین یا اگه خوابگاهی نیستین هم شهریاتون . شما اخر ترم کتابو بهشون برمیگردونین . کتابخونه هم همه ی کتابها رو داره فقط همون اول ترم زود برید کتاب بگیرید از کتابخونه مگرنه تموم میشه میبرن کتابها رو همکلاسیاتون :D

ببینید استاد ب استاد فرق داره استادی داشتم اینقدر اهسته صحبت میکرده هر مطلبیم دو بار میگفت ک سر کلاس جزوه میشد نوشت . استادیم داشتم اصن چرت و پرت میگفت از 2 ساعت کلاس ده دقیقشو درس میداد خود دانشجو باید کتاب میخوند استاد کاری براش نمیکرد . استادی داشتم خودش جزوه داشت میداد بچه ها کپی کنن بخونن . شخص ب شخص هم فرق داره مثلن من خودم اگه یادداشت نکنم چیزیو خوابم میگیره :D یکی باید گوش کنه یکی اصن گوش نمیکنه میخوابه یکی اصن کلاس نمیاد یکی براش نمره ملاکه یکی براش پاس کردن و مشروط نشدن . هر کس روش خودشو داره :D دستتون میاد چیکار کنید از ترم بالاییا هم بپرسین همیشه ک استاده چجوریه و اینا خ مفیده :D

مثل دبیرستان نیست ک جزوه بگن بنویسید . فقط میان درس میدن توضیح میدن حالا یکی مینویسه خودش یکی وویس میگیره . وویس رو تبدیل ب جزوه کردنه ک خیلی وقت میبره دو ساعت کلاس 4 5 ساعت وقت میبره تبدیلش کردن ب جزوه حالا شما روزی 4 ساعت اختصاصی داشته باشین در هفته حساب کنید چقدر وقتتونو میگیره . نمیرسید درس بخونید همش باید جزوه بنویسید . جزوه همون گفته های استاد سر کلاسه ک اونم باز بسته ب استاد اگه ترم بالاییا گفتن هر چی سر کلاس میگه کفایت میکنه یا خود استاد اینو گفت خب جزوه اون درس لازمه مگرنه ن . هر چی کمتر جزوه بنویسید بیشتر میتونید درس بخونید :-"""
من حس می کنم شما خیلی تمرکز کردین رو معدل :D
که تا حدودی خوبه ولی ممکنه همین ترم اول بخورین به توره استادی که مثلا رندوم نمره میده !
یا اصن درس حسابی تصحیح نمی کنه و ‌.‌‌...:|
البته ان شالله که اینطور نباشه ولی خب بالاخره ممکنه اون نمره ای که مد نظرتون هست رو به دست نیارین و بخوره تو ذوقتون:D
فک کنم این که تلاشتون رو بزارین رو این که بیشترین یادگیری رو داشته باشین مخصوصا همون سره کلاس خیلی موثر تر باشه
نمره خوب هم پشتش میاد اصولا;;)(;
 

نارنجی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
321
امتیاز
5,076
نام مرکز سمپاد
فرز۱
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
صنعتی اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
امان از ریاضی ۱
امان از ریاضی ۱
امان از ریاضی ۱
خیلی مواظب باشید .
معمولا میان ترم درسا راحت تر از پایان ترمه پس میان ترمو جدی بگیرید نگید پایان ترم میخونم جبران میکنم نمیگم نمیشه جبران کرد ولی خیلی سخت میشه .
 

A M I N

به یاد دارک لایت خدابیامرز
ارسال‌ها
3,887
امتیاز
37,730
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
من ریاضی رو نسبت به هم رتبه هام حدود 10 درصد پایین تر زدم.چی کار باید بکنم؟
 

نارنجی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
321
امتیاز
5,076
نام مرکز سمپاد
فرز۱
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
صنعتی اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
من ریاضی رو نسبت به هم رتبه هام حدود 10 درصد پایین تر زدم.چی کار باید بکنم؟
اگر معماری بیاری کلا ی سه واحدی ریاضی دارید که اسونه.
اگر بقیه رشته هام قبول شدی که طول ترم ریاضی رو میخونی مشکلی ام ایجاد نمیشه .
 

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,306
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
اگر میتونید در دوران دانشجویی سعی کنید زندگی مستقل‌تری رو شروع کنید، مثلا به شهری برید که از خانواده دور باشید، زندگی کردن توی خوابگاه، یا خونه موجب میشه یاد بگیرید چطور خرج کنید چطور با دیگران معاشرت کنید چطور برای خودتون انتخاب کنید و همچنین مهارت های ابتدایی برای زندگی رو هم فرا بگیرید مثل آشپزی یا نظافت و...

سعی کنید زبان انگلیسی‌تون رو تقویت کنید و به فکر گرفتن یک مدرک زبان انگلیسی باشید مثلا آیلتس یا تافل

اگر زبان انگلیسی شما در حدی قویه که فکر می‌کنید نیاز به خوندن ندارید سعی کنید یک زبان جدید یاد بگیرید.

همچنین یک مهارت جدید که دوستش دارید رو شروع کنید، مثلا کار با برنامه های گرافیکی، برنامه نویسی، نقاشی، ساز زدن و..

اگر وقتش رو پیدا کردید و واحداتون سبک بود سعی کنید یک کار نیمه وقت بگیرید، اگر این کار در راستای رشته‌تون باشه که خیلی خوبه و موجب میشه بفهمید چه چیزهایی در رشته‌تون کاربردی ترند. و اگر بی ربط به رشته هم باشه بهتون کمک میکنه اجتماعی تر بشید و با محیط های کار یک آشنایی ابتدایی پیدا کنید :)

بعدا نوشت : سعی نکنید اقیانوسی از دانش با عمق یک میلیمتر باشید! یعنی سعی نکنید همه ی مهارت ها و دانش هارو یاد بگیرید، و به جای این روی یک مبحث خاص تمرکز کنید و در اون فوق العاده باشید، چون در حال حاضر زیادند افرادی که بلدند یکم با فتوشاپ کار کنند یکم با آفیس و همچنین آشنایی ابتدایی با فیزیک و شیمی و ریاضی دارند اما اگر شما به درجه ای برسید که بگید انگشت شمارند افرادی که بتونند به اندازه ی من با فتوشاپ کار کنند شما با یاد گرفتن همین یک مهارت میتونید آینده شغلی خوبی داشته باشید ^^
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
1,902
امتیاز
14,084
نام مرکز سمپاد
شهید حقانی
شهر
بندرعــباس
سال فارغ التحصیلی
1392
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,970
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
کلا سال اول -به جز کارای عادی مثل درس خوندن و گشت و گذار- چه کارایی کنیم کافیه؟
ببین یه حد تعادل در همه چی خوبه
یعنی حالا لازم نیست بشینی بیست چهار ساعته خر بزنی یا از اون ور بوم هم لازم نیست بیفتی (و مثلا مثل من عین یک عدد حیوان قشنگ در همه ی نشریات و نهاد ها و انجمن ها و غیره شرکت فوق فعال داشته باشی:D)
کلا میانه روی خیلی خوبه
با نشریات و نهاد ها و انجمن ها و صد البته کمیته پژوهشی آشنا باش با بعضی هاشون که خودت دلت میخواد همکاری کن ...
کلا این جوری نباشه که فقط درس ...
 

A M I N

به یاد دارک لایت خدابیامرز
ارسال‌ها
3,887
امتیاز
37,730
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
ببین یه حد تعادل در همه چی خوبه
یعنی حالا لازم نیست بشینی بیست چهار ساعته خر بزنی یا از اون ور بوم هم لازم نیست بیفتی (و مثلا مثل من عین یک عدد حیوان قشنگ در همه ی نشریات و نهاد ها و انجمن ها و غیره شرکت فوق فعال داشته باشی:D)
کلا میانه روی خیلی خوبه
با نشریات و نهاد ها و انجمن ها و صد البته کمیته پژوهشی آشنا باش با بعضی هاشون که خودت دلت میخواد همکاری کن ...
کلا این جوری نباشه که فقط درس ...
الان کسی مثل من تو اون فضا که قطعا -دست کم- یکی دو تا شاعر و نویسنده ی خوب پیدا می شه جایی براش می مونه مگه؟ :-"
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,970
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
الان کسی مثل من تو اون فضا که قطعا -دست کم- یکی دو تا شاعر و نویسنده ی خوب پیدا می شه جایی براش می مونه مگه؟ :-"
باو اغلب در یه رنجید نگران نباش! تو فقط بخواه که یه کاری انجام بدی ...
 

A M I N

به یاد دارک لایت خدابیامرز
ارسال‌ها
3,887
امتیاز
37,730
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
باو اغلب در یه رنجید نگران نباش! تو فقط بخواه که یه کاری انجام بدی ...
رضا امیرخانی نشریه می نوشت منم نشریه بنویسم.خیلیم عالی :-"

چه نشریه هایی هست اصن؟
 

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,306
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
کلا سال اول -به جز کارای عادی مثل درس خوندن و گشت و گذار- چه کارایی کنیم کافیه؟
پیشنهاد من اینه که درس بخون و سعی کن به محیط دانشگاه عادت کنی.
بعد ببین میخوای با آینده چیکار کنی؟
اگر میخوای اپلای کنی زبانت رو قوی کن و به نمرات خیلی توجه کن.
اگر میخوای وارد بازار کار بشی هم یک سری مهارت خاص رو یاد بگیر که به درد بازار کار رشتت بخوره
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,970
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
رضا امیرخانی نشریه می نوشت منم نشریه بنویسم.خیلیم عالی :-"

چه نشریه هایی هست اصن؟
خو مگه تو الان میدونی کدوم دانشگاه قبول میشی؟

بعدشم امیرخانی هم از یه جایی شروع کرد! اگه نمونه اولیه منِ او رو میدیدی و کتاب چاپ شده رو و با هم مقایسه می کردی کاملا تفاوت رو می فهمیدی ...
با تمرین و ویرایش و مطالعه و مشورت و مطالعه و مطالعه و ممارست همه چی بهتر میشه ...
 

A M I N

به یاد دارک لایت خدابیامرز
ارسال‌ها
3,887
امتیاز
37,730
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
خو مگه تو الان میدونی کدوم دانشگاه قبول میشی؟

بعدشم امیرخانی هم از یه جایی شروع کرد! اگه نمونه اولیه منِ او رو میدیدی و کتاب چاپ شده رو و با هم مقایسه می کردی کاملا تفاوت رو می فهمیدی ...
با تمرین و ویرایش و مطالعه و مشورت و مطالعه و مطالعه و ممارست همه چی بهتر میشه ...
نمونه ی اولیه ی من او؟ :/
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,970
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,970
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
هیچ جا! یه ذره پروسه اش پیچیده اس! یعنی رفیق من که دوست امیر خانیه در جلسات دورهمی بررسی نوشته و اینای امیرخانی شرکت میکرده بعد الان که بعد از سال ها ما با هم دوست شدیم یه بار بهم یه قسمت هاییش رو گفت (نمونه اولیه رو ...) [تو مایه های تو دوست داری با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست بشی ...:D ]
ولی خب یه نکته ای هم هست اون که امیرخانی واقعا از نظر ذهنی مسیرش روشنه یعنی میدونه چی میخواد و براش واقعا تلاش می کنه!
یه سری کلاس و کارگاه نویسندگی گذاشته بود خیلی خوب بود ...
 

*aysan*

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
280
امتیاز
3,962
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
*#*#
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
خوارزمی
رشته دانشگاه
فیزیولوژی جانوری
اینستاگرام
اگه استاد گفت اختیاریه حتما میان ترم بدید.
چیز نیکوتری از میان ترم نیس
گرفتن ۵ از ده آسونتر از گرفتن ۱۰ از بیسته
 
بالا