سلام. مرسی که میای جواب میدی
مرسی نگین که آوردت اینجا
سلام،قابل نداره... 
خب اول اینکه واسه چه درسایی خلاصه نویسی بکنیم
بعد این خلاصه هامون شامل چه چیزایی بشه؟
برا هر درس خب قطعا فرق میکنه...مثلا دینی تو خود کتاب آیه ها رو میتونی نکته هاشو بنویسی،متنشم جمله های کلیدی که تو آزمونا زیاد تکرار میشه یا مهمه رو با سرفصلِ پاراگرافی که اون جمله ها توشن بنویسی... چون تو دین و زندگی خیلی رو این سرفصلا مانور میدن... مکنه یه جمله مفهومش به هر ۴ گزینه بخوره،ولی چون تو کتاب زیر فلان سرر فصل اومده باید بدونی...
برا ریاضی و فیزیک خلاصه نویسیا در حد فرمولای فرّار و ایناس،خیلی خلاصه نویسی نمیشه کرد...
برا زیست من خودم این کارو میکردم که بعد از تست زدنام،تستای غلط یا مشکل دارمو علامت میزدم و نکته هاشو تو یه دفتر چه مینوشتم... ای خودش یه جور خلاصه نویسی بود... میتونی هم همینجور که داری میخونی کلمه های کلیدی و جمله های مهم یا یه شکل کوچیک برا هرکدوم بکشی... این شکل کشیدن خیلی خوبه،برا من که خیلی خوب بود،تصویر راحت تر تو ذهنم می موند...
شیمی هم جاهاییش که فرمول زیاد داره و فرمولا دنباله ی همن،دنبال هم یه جا بنویس...چون اینجور چیزا رو تو کتاب خیلی پراکنده گفته،وقتی همش یه جا باشه راحت تر میتونی بینشون ارتباط برقرار کنی......البته این موضوع برا ریاضی و فیزیک هم کاربرد داره...
ادبیات برا تاریخ ادبیات خلاصه نویسی ای که میشه کرد اینه که دو تا کاغذ آ۴ برداری و نویسنده های معاصر و قدیمی رو به شکل جدا با آثار و ویژگیای برجسته شون اگه دارن بنویسی... این کار هم خیلی تو تاریخ ادبیات بهم کمک کرد،با کتاب خیلی سخت میشه خوندنش،هر کدومو یه جا گفته...یا مثلا یه نفر رو یه سری آثارشو تو یه سال گفته یه سری دیگه رو تو سال بعد...وقتی یه جا نوشته شده باشن بهتر تو ذهن می مونه...
با توجه به اینکه ما ۹۳ـیی ها معدلمون تأثیر مستقیم داره واسمون به جز ایمان تقوا و عمل صالح مارو به چه چیزی توصیه میکنی؟
به نپیچوندن کلاسا،کنکوری فکر نکردن در حال حاضر و به فکر امتحان نهایی بودن... و به اینکه از آخرین سال های تحصیلتون لذت ببرید که حسابی دلتنگش میشید... 
از کی شروع کنم به "کنکوری" خوندن؟ یعنی درسای دوم و اینا رو بخونم. کدوماشو بخونم؟
از تابستونی که سال سوم تموم میشه و قراره بعدش پیش دانشگاهی شروع بشه... ترجیحا از اواسط تیر یا اوایل مردادش مثلا...
خوبی؟ چه خبر؟
سر فیزیک اکثرآ وقت کم میارم وقتی آزمونی چیزی باشه؛ با اینکه بعد آزمون که نگا میکنم سؤالارو میبینم راحت میتونستم صد بزنم؛ چیکا کنم؟
به مرحمت شما...
فیزیک رو باید رو سرعتی تست زدن خیلی کار کنی... البته الان که نه،حتی وقتی پیشدانشگاهی هم شروع شد اول باید رو تسلط کار کنی...ولی یکی دو سری تست که از هر مبحث زدی بدون زمان،حتما برای تعداد تست هات زمان بذار و به شکل آزمون بزن... مثلا من موقعی که رو سرعت کار میکردم و قسمت تسلط رو گذرونده بودم دیگه،۳۰ تا تست سینماتیک رو زمان میگرفتم و سر ۳۵ دقیقه هر چی مونده بود ول میکردم دیگه...بعد سعی میکردم تو هر دفعه این تعداد مونده کمتر از دفعه ی قبل بشه...
دانشگا حال میده؟
خوبه،بد نیس...
واج شماری و اینا رو دقیقآ کجای دلم جا بدم؟ سوتی خورش به شدت ملسه! چیکارش کنم؟ (واج آسونه البته تکواژ رو بگو)
آره واقعا،خیلی تستای رو اعصابی هستن...همیشه ازشون بدم میومده... 
راهش تکرارِ زیاده... باید ازش تست زیاد بزنی و این زیاد زدن واقعا حوصله میخواد...ولی وقتی یه کم حوصله کنی و تکرار زیاد بکنیش دستت راه میفته،اولش یه کم که چه عرض کنم،ممکنه خیلی کند باشی،ولی درست میشه اگه از سرعتت ناامید نشی و ادامه بدی...
یه ریاضی مهر و ماه گرفتم (نگین میدونه کدومو میگم) بعد نمیدونم کی شرو کنم اژز رو اون کار کنم! حالا من از شما میپرسم کی شرو کنم از رو اون کار کردنو؟
من خودم اونو نزدم،ولی بچه هامون خیلیاشون داشتنش...به نظرم اون واسه بعد از عید خوبه،واسه مرور و جمع بندی بچه ها میگفتن خوب بوده(البته اگه همون باشه که من فکر میکنم )
سر آزمونا به ریاضی.که میرسم با اینکه ممکنه خیلی راحت باشن سؤالا حوصله نمیکنم حلشون کنم! دوای این درد چیست؟
هر کس یه درسو سرش خسته میشه... من چون ریاضی رو همینجور بودم،طبق همون دفترچه میزدم و چون اون اول بود خب انرژیم بیشتر بود... ولی درکل هر درسی رو که سرش بی حوصله یا خسته میشید،تو مواقع خستگی تمرین کنید... یعنی آخر درسایی که تو طول روز خوندی و کارات تموم شده و خسته ای،خودتو مجبور کن که اول بیست یا سی تا تست ریاضی بزنی و بعد بری دنبال کارای دیگه... البته اینایی که میگم همش مال سال پیشدانشگاهیه ها... امسال فقط واسه نهایی بخون،واسه کنکوری خوندن همون یه سال کافیه واقعا...
واسه اینکه تمرکز سر درس.خوندن & آزمون داد زیاد بشه چه توصیه‌ای داری؟ هر کدام جدا و در حداقل ۵ جمله
سر درس خوندن که باید وسایلِ تمرکز به زن مثل انواع وسایل دیجیتالی رو یا خودت اراده داشته باشی و نری سمتشون،یا اینکه بدیش دست یکی از اعضای خانواده و بگی تا تموم شدن درسات بهت ندتشون...
برا ازمون هم وقتی داری سوالی رو حل میکنی تمرکزت رو همون باشه،هی چشمات رو روی بقیه ی صفحه نگردون ببینی چه قدر مونده وبقیه سوالا چه شکلین و این حرفا...موقع خوندن سوالا هم زیر نکته هاش خط بکش،مث کلمه های مهم ترین،بیشترین/کمترین،است/نیست،مثبت ها منفی ها... اینجوری بیدقتیا خیلی کمتر میشه...
در کل مرسی اینا.
خواهش واینا...
آها اینم بپرسم؛ سؤالای زیست رو وقتی تو خونه میزنم خیلی کم پیش میاد درصدم زیر ۹۰ باشه اما امتنانی چیزی باشه رو اکثر سؤالا بین دو گزینه شک میکنم و اونی که اشتباهه رو انتخاب میکنم
چه کنم که دیگه اطنجور نشه؟ :-s
خیلی نظری ندارم راجع به این موضوع... ولی یه کاری که میشه کرد اینه که سوالایی که شک میکنی،حتی اگرم درست زدی نکتهشو تو یه دفتر چه ای جایی بنویس... وقتی اینا رو دائم مرور کنی که مرورشون هم بیشتر از ده دقیقه یه ربع برا هر مبحث طول نمیکشه،کم کم به نکته های شک آور عادت میکنی... من برا بعضی مبحثا این کارو کردم خوب بود...
یه چی دیگه؛ من فلسفه‌ی اصلی درس خوندنم اینه که باید بفهمم چی میخونم! هیچوقت هم واسه هیچ امتحانی بیشتر از یک دور نمیخونم کتاب/جزوه رو ! نظرت چیه و اینکه با این مدل درس خوندن ساعت مطالعه‌ام باید چقدر باشه؟
ساعت مطالعه برا هر کسی فرق میکنه،یکی ممکنه سی ساعت بخونه و بازدهش از اونی که ۴۰ ساعت میخونه بیشتر باشه... ولی چون یه بار میگی میخونی باید برا هر دفعه ش وقت زیاد بذاری دیگه...البته سال کنکور نمیتونی فقط یه بار مباحثو بخونی... چون نکته های فرار تو هر درس زیاده و برای تثبیت واقعا به تکرار احتیاج داره... منم از تکرار خوشم نمیومد سالای قبل کنکور و برا هر امتحان یه بار هم به زور میخوندم ولی سال کنکور ناچار میشی بخونی چند بار... مث امتحانای مدرسه نیس،باید نکته های همه ی درس ها همزمان تو ذهنت فعال باشن و این چیزی نیس که با یه بار خوندن بشه تو ذهن نگهش داشت...
اینو چیکار کنم؟ 
