anahita_ashg
کاربر نیمهحرفهای
- ارسالها
- 260
- امتیاز
- 1,240
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- همدان-رشت
پاسخ : رابطت با خانوادت چه طوره ؟
من تا چند وقت پيش با مامان و بابام خيلي مشكل داشتم. البته چون هميشه سعي ميكنيم احترام رو تو خونه حفظ كنيم درگيري پيش نميومد. ولي با هم سرد بوديم و من هم هميشه تو اتاقم تنها روزگار ميگذراندم. البته در اين دوران كوتاه بحران هاي فراواني هم داشتيم كه باعث جدايي بيشتر ميشد (چقد ادبي شد خودم خوابم گرفت ( )
با مادر دوستم كه در اين مورد مشورت كردم گفت: خانوادت ميفهمن تمام وقتي كه تو اتاقتي درس نميخوني و داري ازشون كنار ميكشي. اونا به عنوان پدر و مادرت حق دارن تو رو كنار خودشون ببينن و از حضور تو در كنارشون لذت ميبرن!
منم گفتم بالاتر از سياهي كه رنگي نيست و اوضاع از اين بدتر نميشه پس يه هفته امتحاني فقط موقع درس خوندن تو اتاق بودم و در بقيه ي اوقات ميرفتم پيششون. تو اون مدت كاملا روابطمون عوض شد. الان از در كنار هم بودن لذت ميبريم، تقريبا هميشه خوشحالم و روحيه و اعتماد به نفسم فوق العاده افزاش پيدا كرد.
من تا چند وقت پيش با مامان و بابام خيلي مشكل داشتم. البته چون هميشه سعي ميكنيم احترام رو تو خونه حفظ كنيم درگيري پيش نميومد. ولي با هم سرد بوديم و من هم هميشه تو اتاقم تنها روزگار ميگذراندم. البته در اين دوران كوتاه بحران هاي فراواني هم داشتيم كه باعث جدايي بيشتر ميشد (چقد ادبي شد خودم خوابم گرفت ( )
با مادر دوستم كه در اين مورد مشورت كردم گفت: خانوادت ميفهمن تمام وقتي كه تو اتاقتي درس نميخوني و داري ازشون كنار ميكشي. اونا به عنوان پدر و مادرت حق دارن تو رو كنار خودشون ببينن و از حضور تو در كنارشون لذت ميبرن!
منم گفتم بالاتر از سياهي كه رنگي نيست و اوضاع از اين بدتر نميشه پس يه هفته امتحاني فقط موقع درس خوندن تو اتاق بودم و در بقيه ي اوقات ميرفتم پيششون. تو اون مدت كاملا روابطمون عوض شد. الان از در كنار هم بودن لذت ميبريم، تقريبا هميشه خوشحالم و روحيه و اعتماد به نفسم فوق العاده افزاش پيدا كرد.