به نقل از Ali pasha 4/20 :سعیده چقدر حساسه رو کتاب و ازمون و اینا! خب خیلی ام پولشون حروم نیس خب! یک سری خدماتی میدن بهمون که ما در ازای اون خدمات پول میدیم بهشون دیگه! پول زور ک نمیگیرن خب!
من نرم‌افزارم البته نه آيتیبه نقل از Hespride :مگه کاراموزی چقد وقت میگیره؟
ما هفته ای دو روز میرفتیم بقیه شو الاف بودیم خب
والا
واقعا به نظر من زیاد خوندن هیچ فایده ای نداره. من یه درس رو از اول تیر شروع کردم ، اونم اول مهر کلا یادم رفته بود
یعنی من خیلی تو یه سری درسا تعطیل بودم فعلا فقط یه درسو خوندم. اون یه درسم خوب شد...برای شما هم مثال نقض زیاد دارم تو بچه‌های برق و کامپیوتر و آي‌تیمون. کسی که معدلش ۱۶و خرده‌ایه یعنی واقعا آدمی نبوده که کلا پرت باشه از درس و اینا تو طول چند سال. من تو کامپیوتر و آي‌تی که هیچی، تو برق هم زیاد دیدم بچه‌ها ۳-۴ ماهه جمع کردن بساط کنکورو با این معدل.به نقل از Lady Baran :
البته به چيزهاي ديگه هم مثل سرعت درس خوندن و ... اينا هم مربوط مي شهبه نقل از مهســـــــــــــا :من نرم‌افزارم البته نه آي‌تی
باید ۴۰ روز ۸ساعت بریم شرکت. دو روز هم بیشتر اجازه مرخصی نداشتیم. برای من گفتن حضوری نیا. پروژه دادن انجام بدم خیلی بیشتر از اون ۳۲۰ ساعت طول کشید
من کاراموزیمو می‌تونستم بپیچونم البته. می‌تونستم بدم جایی که قبلا توش کار میکردم برام امضا کنن. ولی نکردم این کارو.
سعیده من حرفتو قبول دارم. ولی کتاب‌هایی که گرفتم فعلا داره به سوادم کمک میکنه
برای شما هم مثال نقض زیاد دارم تو بچه‌های برق و کامپیوتر و آي‌تیمون. کسی که معدلش ۱۶و خرده‌ایه یعنی واقعا آدمی نبوده که کلا پرت باشه از درس و اینا تو طول چند سال. من تو کامپیوتر و آي‌تی که هیچی، تو برق هم زیاد دیدم بچه‌ها ۳-۴ ماهه جمع کردن بساط کنکورو با این معدل.
به نقل از Lady Baran :
به نقل از Lady Baran :
صرفا جهت اگاهي كساني كه پست ها قبلي نمي خونن بعد نظر ميدنبه نقل از Aghaliat :گمونم 5 ماه و خُرده ای مونده.
#صرفاً جهت آگاهی کاربران کمتر از 21 سال
واللا برای منم مهمه!به نقل از Lady Baran :
من کی گفتم می‌خوام ۳ ماه بخونم نمی‌فهمم!!!! من هرموقع از شر کارآموزیم خلاص شم شروع می‌کنم به خوندن. تلاشم رو هم می‌کنم. به هیچ عنوان هم نگفتم موفق می‌شم! بیشتر هم امیدم به سال بعده!به نقل از Lady Baran :
من قضاوت رو به بقیه واگذار می‌کنم ببینن پست شما خطاب به من پر از انرژی منفی و استرس وارد کردن بود یا نه!به نقل از Lady Baran :
من مي تونم اين فرد بهتون تو پ خ معرفي كنم از خودشون بپرسين من تنها معدل ٧ ترمش گفتم ترم اخر نگه داشته بود ،شايد هم ١٢ خورده بود چون يادم مشروط شد و دنبال استادها بود براي نمرهبه نقل از مهســـــــــــــا :من قضاوت رو به بقیه واگذار می‌کنم ببینن پست شما خطاب به من پر از انرژی منفی و استرس وارد کردن بود یا نه!
حالا کاری ندارم...
ولی کسانی که من میگم رو از نزدیک میشناسم. منم از اونایی که شما می‌گین میشناسم که دروغ می‌گن. ولی خداروشکر این چیزها تو سن ما دیگه کمتر هست تا زمان پیش‌دانشگاهی. ضمن اینکه وقتی خوابگاهی باشی کل زندگی طرف جلوی چشمته و مطمئنی که دروغ نمی‌گه!
فقط یه سوال دارم. با معدل ۱۰ و خرده‌ای چه جوری میشه لیسانس گرفت؟ آخه حداقل معدل کارشناسی ۱۲ هست برای اینکه طرف مدرکشو بگیره...
بی‌خیال کلا
من برم از اینجا یه کم این انرژی‌های منفی از وجودم بره.
ولی صبح کنکور میدونستم که خیلی خوب میدم! 
به نقل از Hespride :ینی کودک بازی در تنها تاپیک ارشد فروم
ملت تو کار همدیگه دخالت نکنید. از نظرات دیگران هم نه انرژی مثبت بگیرید نه منفی!
---
یه نکته کلی بگم، توی مطالعه و موفقیت عوامل خیلی خیلی زیادی موثر هستن. به خصوص توی بحث ارشد
اگه بخوام فقط نام ببرم:هوش-ساعات مطالعه-میزان درس خوندن تو دوران کارشناسی- اشنایی با دروس-اشنایی با کنکور- روحیه- ارامش روانی- نحوه مطالعه-برنامه ریزی درسی- استرس- نوع تغذیه- هدف و رتبه دلخواه- معدل کارشناسی- وضعیت خانواده- وضعیت مشغولیت های جنبی- اعتماد به نفس و....
حال ندارم بنویسم بقیه شو.
کلا به n فاکتوریل حالت ممکنه برای ادمها برنامه لازم باشه و از روی موفقیت هیچکس، نمیشه گفت نفر بعدی اگه دقیقاهمون کارو بکنه موفق میشه. من خودم مثلا حدود 250 ساعت کلا برای کنکور مطالعه کردم و شکر خدا موفق شدم. دوستی هم داشتم که 900 ساعت مطالعه کرد و اونم موفق شد. دوست دیگه ای هم داشتم که 1050 ساعت درس خوند و موفق نشد. یه دوست دیگه هم داشتم که با من درس میخوند و موفق نشد!
حالا عوامل و علل مختلفی توی موفقیت یا عدم موفقیت ما چهار نفر بود. و نمیشه من الان بگم یکی بیاد مثه من 250 ساعت بخونه، قطعا موفقه یا برعکس!
خطابم به همه کنکوریا به خصوص مهسا:
توانایی های خودتون رو بشناسید. من ادمی میشناسم که فقط و فقط دو هفته خونده با معدل 14 و یه رتبه خیلی خوب اورده. حالا شاید این بخاطر رشته بوده ولی بالاخره شدنیه! شما عزیزان اگه شروع کردید یا نکردید، در هر صورت دیر نیست.
اگه این روال رو طی کنید احتمال موفقیتتون مستقل از تجربیات دیگران خیلی خیلی بالاست:
1- شناخت کنکور: بشناسید که درس ههاش چیه. کدوماش مهمتر و تراز اور تره- کدوم سخت تره و کدوم رو با مطالعه مناسب میشه تست هاشو زد!
2- برنامه ریزی: بر اساس شناختتون برنامه ریزی کنید. جوری که فشار مناسب باشه. مثلا یه نکته خیلی مهم که معمولا یادشون میره امتحانات ترم 7 هست! یه ماه مونده به کنکور باید امتحان بدید. پس بدونید که روی ماه اخیر به جز مرور نمیشه حساب چندانی باز کرد.
3- مقایسه و شناخت: ازمون بدید. خودتون رو با رقبای جدی بسنجید. توجه داشته باشید که کنکور رقابتی هست نه حد نصابی! پس کافیه شما از رقبا بهتر باشید و هیچ لزومی نداره 100 درصد تسلط داشته باشید. از طرفی اگه با توجه به رشتتون توی یه درس 70 درصد تسلط دارید مغرور نشید، چون باید ببینید متوسط تسلط دیگران چقدره
4- روحیه: این مهم ترین نکته است. روحیه واقعا مهم و تاثیر گذاره. من خودم به شخصه تجربه دارم که روحیم بعد از یه ازمون گند خورد و دیدم چه بلایی سرم اومد. ولی جوری روحیه مو تقویت کردم که اخرین ازمون جامع رو رتبم 800 شد
5- توکل: کلا توکل توی هر چیزی لازمه. شما باید تلاشتون رو در حد توان انجام بدید، بعدش دیگه نتیجه رو واگذار کنید به اون بالایی. ممکنه روز کنکور سرما بخورید، جاتون جلوی در باشه، کنار دستیتون سرصدا کنه، یهو همه چیز یادتون بره و هزار تا چیز دیگه. مهم اینه جوری تلاش کرده باشید که اگه هر نتیجه ای گرفتید نتونید با خودتون بگید "کاش بیشتر تلاش میکردم"
6- راه های جایگزین: کلا یه وقت بذارید ببینید جای کنکور چه راه های دیگه ای هست. این برای کاهش هدف نیست. برای مدیریت ریسک هست. وقتی یه هدف داشته باشید که اگه کنکورتون خراب شد اونو انجام بدید، آرامش خاطرتون بیشتره. البته این باعث نشه که تلاشتون رو کم بکنید ها. چون هدفت اولیه تون قطعا اولویت بالاتری داشته دیگه
پس با امید و هوشمندانه وارد گود بشید، شک نکنید نتیجه میگیرید :)
من جدی یه سوال دارم! تو چرا داری صنایع میخونی؟؟به نقل از Hespride :ینی کودک بازی در تنها تاپیک ارشد فروم
ملت تو کار همدیگه دخالت نکنید. از نظرات دیگران هم نه انرژی مثبت بگیرید نه منفی!
---
یه نکته کلی بگم، توی مطالعه و موفقیت عوامل خیلی خیلی زیادی موثر هستن. به خصوص توی بحث ارشد
اگه بخوام فقط نام ببرم:هوش-ساعات مطالعه-میزان درس خوندن تو دوران کارشناسی- اشنایی با دروس-اشنایی با کنکور- روحیه- ارامش روانی- نحوه مطالعه-برنامه ریزی درسی- استرس- نوع تغذیه- هدف و رتبه دلخواه- معدل کارشناسی- وضعیت خانواده- وضعیت مشغولیت های جنبی- اعتماد به نفس و....
حال ندارم بنویسم بقیه شو.
کلا به n فاکتوریل حالت ممکنه برای ادمها برنامه لازم باشه و از روی موفقیت هیچکس، نمیشه گفت نفر بعدی اگه دقیقاهمون کارو بکنه موفق میشه. من خودم مثلا حدود 250 ساعت کلا برای کنکور مطالعه کردم و شکر خدا موفق شدم. دوستی هم داشتم که 900 ساعت مطالعه کرد و اونم موفق شد. دوست دیگه ای هم داشتم که 1050 ساعت درس خوند و موفق نشد. یه دوست دیگه هم داشتم که با من درس میخوند و موفق نشد!
حالا عوامل و علل مختلفی توی موفقیت یا عدم موفقیت ما چهار نفر بود. و نمیشه من الان بگم یکی بیاد مثه من 250 ساعت بخونه، قطعا موفقه یا برعکس!
خطابم به همه کنکوریا به خصوص مهسا:
توانایی های خودتون رو بشناسید. من ادمی میشناسم که فقط و فقط دو هفته خونده با معدل 14 و یه رتبه خیلی خوب اورده. حالا شاید این بخاطر رشته بوده ولی بالاخره شدنیه! شما عزیزان اگه شروع کردید یا نکردید، در هر صورت دیر نیست.
اگه این روال رو طی کنید احتمال موفقیتتون مستقل از تجربیات دیگران خیلی خیلی بالاست:
1- شناخت کنکور: بشناسید که درس ههاش چیه. کدوماش مهمتر و تراز اور تره- کدوم سخت تره و کدوم رو با مطالعه مناسب میشه تست هاشو زد!
2- برنامه ریزی: بر اساس شناختتون برنامه ریزی کنید. جوری که فشار مناسب باشه. مثلا یه نکته خیلی مهم که معمولا یادشون میره امتحانات ترم 7 هست! یه ماه مونده به کنکور باید امتحان بدید. پس بدونید که روی ماه اخیر به جز مرور نمیشه حساب چندانی باز کرد.
3- مقایسه و شناخت: ازمون بدید. خودتون رو با رقبای جدی بسنجید. توجه داشته باشید که کنکور رقابتی هست نه حد نصابی! پس کافیه شما از رقبا بهتر باشید و هیچ لزومی نداره 100 درصد تسلط داشته باشید. از طرفی اگه با توجه به رشتتون توی یه درس 70 درصد تسلط دارید مغرور نشید، چون باید ببینید متوسط تسلط دیگران چقدره
4- روحیه: این مهم ترین نکته است. روحیه واقعا مهم و تاثیر گذاره. من خودم به شخصه تجربه دارم که روحیم بعد از یه ازمون گند خورد و دیدم چه بلایی سرم اومد. ولی جوری روحیه مو تقویت کردم که اخرین ازمون جامع رو رتبم 800 شد
5- توکل: کلا توکل توی هر چیزی لازمه. شما باید تلاشتون رو در حد توان انجام بدید، بعدش دیگه نتیجه رو واگذار کنید به اون بالایی. ممکنه روز کنکور سرما بخورید، جاتون جلوی در باشه، کنار دستیتون سرصدا کنه، یهو همه چیز یادتون بره و هزار تا چیز دیگه. مهم اینه جوری تلاش کرده باشید که اگه هر نتیجه ای گرفتید نتونید با خودتون بگید "کاش بیشتر تلاش میکردم"
6- راه های جایگزین: کلا یه وقت بذارید ببینید جای کنکور چه راه های دیگه ای هست. این برای کاهش هدف نیست. برای مدیریت ریسک هست. وقتی یه هدف داشته باشید که اگه کنکورتون خراب شد اونو انجام بدید، آرامش خاطرتون بیشتره. البته این باعث نشه که تلاشتون رو کم بکنید ها. چون هدفت اولیه تون قطعا اولویت بالاتری داشته دیگه
پس با امید و هوشمندانه وارد گود بشید، شک نکنید نتیجه میگیرید :)
پاشید برید سر درس و مشقتون بشینید از ترم یک هم به کنکور فکر کردید نکردیدا! :P ) کلیم حال میده
به نقل از Hespride :
چون تا همون ترم هفت هم دروس اصلی دست از سر آدم بر نمیدارن آدم یادشه ، ضمنا چون طول ترم انقدر تمرین تحویل داده شده و کوییز و هی پشت هم امتحان یه مرور جدی کافیه!
