zahra-E
کاربر حرفهای
پاسخ : خاطرات نوروز 92
مارفتیم جایی ک مجبورشدیم تاساعت10شب بمونیم چون جاده ی طرفه شده بودوساعت10مامیتونستیم برگردیم خداروشکرخونه ی دوست شوهرخالم همون جابودبارونم ک میومدتوی خونه دیگه حوصله ی همه داشت سرمیرفت ک زن پسرخالم ب دادمون رسیدگفت پاشین بریم بگردیم خیلی سردبودولی واقعاخوش گذشت حیف ک تموم شد
تازه فهمیدم امسال برخلاف بقیه سالاتوپ توی سرمن نخوردچون اون کسی ک همیشه میزد امسال توی گروه من بود
مارفتیم جایی ک مجبورشدیم تاساعت10شب بمونیم چون جاده ی طرفه شده بودوساعت10مامیتونستیم برگردیم خداروشکرخونه ی دوست شوهرخالم همون جابودبارونم ک میومدتوی خونه دیگه حوصله ی همه داشت سرمیرفت ک زن پسرخالم ب دادمون رسیدگفت پاشین بریم بگردیم خیلی سردبودولی واقعاخوش گذشت حیف ک تموم شد
تازه فهمیدم امسال برخلاف بقیه سالاتوپ توی سرمن نخوردچون اون کسی ک همیشه میزد امسال توی گروه من بود