• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

مشاعره

دکتر این بار برایم نَمِ باران بنویس
دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس…

مهتاب یغما
هر کجا رفتیم داغی بر دل ما تازه شد
سوخت آخر جنس ما از گرمی بازار ها
بیدل دهلوی
 
آه از پاییز سرد
ای کاش من ، از تو باغی در بهاران داشتم

سلمان هراتی
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه آب را
قیصر امین پور
 
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه آب را
قیصر امین پور
ای خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتن
دل تهی از خوب و زشت چرخ اخضر داشتن
نزد شاهین محبت بی پر و بال آمدن
پیش باز عشق آئین کبوتر داشتن

پروین اعتصامی
 
ای خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتن
دل تهی از خوب و زشت چرخ اخضر داشتن
نزد شاهین محبت بی پر و بال آمدن
پیش باز عشق آئین کبوتر داشتن

پروین اعتصامی
نمی دانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان بسته باز است
هوشنگ ابتهاج
 
تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هر دم اید غمی از نو به مبارکبادم
مي رود عمر عزيز ما، دريغا چاره چيست
دي برفت و ميرود امروز و فردا، چاره چيست
 
زندگی گر کسی بی عشق خواهد من نخواهم
راستی بی عشق زندان است بر من زندگانی

شهریار
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم
 
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم
ما نمی پوشیم عیب خویش ، اما دیگران
عیب ها دارند و از ما جمله را پوشیده اند
پروین اعتصامی
 
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است
حافظ
 
تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده
بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده
هرکه دلگیر از جهان عشق باشد عاقل است
ماه در دام خسوف افتاده ماه کامل است
 
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را
این ترانه بوی نان نمیدهد بوی حرف دیگران نمیدهد
سفره ی دلم دوباره باز شد ، سفره ای که بوی نان نمیدهد
 
این ترانه بوی نان نمیدهد بوی حرف دیگران نمیدهد
سفره ی دلم دوباره باز شد ، سفره ای که بوی نان نمیدهد

در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم ، عاشق دیدار من است
 
Back
بالا