مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده
بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده
هرکه دلگیر از جهان عشق باشد عاقل است
ماه در دام خسوف افتاده ماه کامل است
 
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را
این ترانه بوی نان نمیدهد بوی حرف دیگران نمیدهد
سفره ی دلم دوباره باز شد ، سفره ای که بوی نان نمیدهد
 
این ترانه بوی نان نمیدهد بوی حرف دیگران نمیدهد
سفره ی دلم دوباره باز شد ، سفره ای که بوی نان نمیدهد

در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم ، عاشق دیدار من است
 
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غم که هزار آفرین بر غم باد



مولانا
دلم را چشمهایش تیر باران کرد، تسلیمم
بگویید آن کمان ابرو سپاهش را نگه دارد

سجاد سامانی
 
دلم را چشمهایش تیر باران کرد، تسلیمم
بگویید آن کمان ابرو سپاهش را نگه دارد

سجاد سامانی
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
اقبال لاهوری
 
نعره زدم عاشقان گرسنه مرگند
درد مرا قوت لایموت گرفتند

قیصرامین پور
دام تزوير كه گسترديم بهر صيد خلق كرد مارا پايبند و خود شديم آخر شكار

پروين اعتصامي
 
دام تزوير كه گسترديم بهر صيد خلق كرد مارا پايبند و خود شديم آخر شكار

پروين اعتصامي
راز گل کردن من خون جگر خوردن بود
از در آمیختن شادی و غم دلتنگم
فاضل نظری
 
راز گل کردن من خون جگر خوردن بود
از در آمیختن شادی و غم دلتنگم
فاضل نظری
ما نمی پوشیم عیب خویش، اما دیگران
عیب ها دارند و از ما جمله را پوشیده اند

پروین اعتصامی
 
ما نمی پوشیم عیب خویش، اما دیگران
عیب ها دارند و از ما جمله را پوشیده اند

پروین اعتصامی
در ابتدای سفر گفت بی سبب نگرانی
به بوسه گفتمش اما تو نیز چون دگرانی

فاضل نظری
 
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند

فروغ فرخزاد
 
در نمازت شعر می خوانی و می رقصی دریغ
جای این دیوانگی ها گوشه ی محراب نیست

فاضل نظری
 
در نمازت شعر می خوانی و می رقصی دریغ
جای این دیوانگی ها گوشه ی محراب نیست

فاضل نظری

تا کـــی به تمـــنای وصــال تو یـــگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
شیخ بهایی
 
Back
بالا