مشاعره

[Hecate]

تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما
به انعام تو شایستن نه حد هر گدا حافظ

ظالم آن قومی که چشم دوختند
زان سخنها عالمی را سوختند

 

[__TITY__]

ظالم آن قومی که چشم دوختند
زان سخنها عالمی را سوختند

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غم که هزار آفرین بر غم باد



مولانا

 

[Hecate]

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غم که هزار آفرین بر غم باد



مولانا

دلم را چشمهایش تیر باران کرد، تسلیمم
بگویید آن کمان ابرو سپاهش را نگه دارد

سجاد سامانی

 

[Lushato]

دلم را چشمهایش تیر باران کرد، تسلیمم
بگویید آن کمان ابرو سپاهش را نگه دارد

سجاد سامانی

در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
اقبال لاهوری

 

[Hecate]

در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
اقبال لاهوری

نعره زدم عاشقان گرسنه مرگند
درد مرا قوت لایموت گرفتند

قیصرامین پور

 

[__TITY__]

نعره زدم عاشقان گرسنه مرگند
درد مرا قوت لایموت گرفتند

قیصرامین پور

دام تزوير كه گسترديم بهر صيد خلق كرد مارا پايبند و خود شديم آخر شكار

پروين اعتصامي

 

[Hecate]

دام تزوير كه گسترديم بهر صيد خلق كرد مارا پايبند و خود شديم آخر شكار

پروين اعتصامي

راز گل کردن من خون جگر خوردن بود
از در آمیختن شادی و غم دلتنگم
فاضل نظری

 

[__TITY__]

راز گل کردن من خون جگر خوردن بود
از در آمیختن شادی و غم دلتنگم
فاضل نظری

ما نمی پوشیم عیب خویش، اما دیگران
عیب ها دارند و از ما جمله را پوشیده اند

پروین اعتصامی

 

[Hecate]

ما نمی پوشیم عیب خویش، اما دیگران
عیب ها دارند و از ما جمله را پوشیده اند

پروین اعتصامی

در ابتدای سفر گفت بی سبب نگرانی
به بوسه گفتمش اما تو نیز چون دگرانی

فاضل نظری

 

[__TITY__]

یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند

فروغ فرخزاد

 

[Hecate]

در نمازت شعر می خوانی و می رقصی دریغ
جای این دیوانگی ها گوشه ی محراب نیست

فاضل نظری

 

[__TITY__]

در نمازت شعر می خوانی و می رقصی دریغ
جای این دیوانگی ها گوشه ی محراب نیست

فاضل نظری

تا کـــی به تمـــنای وصــال تو یـــگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
شیخ بهایی

 

[Hecate]

تا کـــی به تمـــنای وصــال تو یـــگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
شیخ بهایی

هیچ دلی عاشق و دچار مبادا
عاقبت چشم انتظار مبادا

فاضل نظری

 

[N.S.D]

آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
حافظ

آدمیزاد اگر بی ادب است آدم نیست
فرق در بین بنی آدم و حیوان ادب است

 

[__TITY__]

آدمیزاد اگر بی ادب است آدم نیست
فرق در بین بنی آدم و حیوان ادب است

تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
حافظ

 

[el_na_z]

تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
حافظ

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگیم غم شب های جدایی

سایه

 

[Kiamehr]

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگیم غم شب های جدایی

سایه

یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم

​

 

[el_na_z]

یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم

​

من خنده زنم بر دل، دل خنده زند بر من
اینجاست که میخندد، دیوانه به دیوانه...

 

[D3la]

هركه خواهد گو بيا و هرچه خواهد گو بگو
گير و دار و حاجب و دربان در اين درگاه نيست

حافظ

 

[Kiamehr]

هركه خواهد گو بيا و هرچه خواهد گو بگو
گير و دار و حاجب و دربان در اين درگاه نيست

حافظ

تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرم

حافظ