مشاعره

[Lushato]

دانه اي را كه دل موري از آن شاد شود
خوشي اش روز جزا تاج سليمان باشد

در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه؟
به من کم میکنی لطفی که داری این زمان یا نه؟
وحشی بافقی

 

[GHAZALIIH]

در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه؟
به من کم میکنی لطفی که داری این زمان یا نه؟
وحشی بافقی

همه کس طالب یارند چه هوشار و چه مست
همه جا خانه ی عشق است چه مسجد چه کنشت

حافظ_

 

[Lushato]

همه کس طالب یارند چه هوشار و چه مست
همه جا خانه ی عشق است چه مسجد چه کنشت

حافظ_

تو نیکی کن به مسکین و تهی دست
که نیکی خود سبب گردد دعا را
پروین اعتصامی

 

[N.S.D]

تو نیکی کن به مسکین و تهی دست
که نیکی خود سبب گردد دعا را
پروین اعتصامی

اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ
اگر خود پادشاهی آخرش هیچ
اگر ملک سلیمانت ببخشند
در آخر خاک راهی عاقبت هیچ

__باباطاهر__

 

[Lushato]

اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ
اگر خود پادشاهی آخرش هیچ
اگر ملک سلیمانت ببخشند
در آخر خاک راهی عاقبت هیچ

__باباطاهر__

چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی
چراغ خلوت این عاشق کهن باشی
هوشنگ ابتهاج

 

[N.S.D]

چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی
چراغ خلوت این عاشق کهن باشی
هوشنگ ابتهاج

یک دل و یک جهت و یک رو باش
از دو رویان جهان یک سو باش

__از نمیدونم کی ببخشید__

 

[shgh.tv]

یک دل و یک جهت و یک رو باش
از دو رویان جهان یک سو باش

__از نمیدونم کی ببخشید__

شکر کند عارف حق کز همه بردیم سبق
بر زبر هفت طبق اختر رخشنده شدم

مولانا

 

[Lushato]

شکر کند عارف حق کز همه بردیم سبق
بر زبر هفت طبق اختر رخشنده شدم

مولانا

موی سپید را فلکم آسان نداد
این رشته را به نقد جوانی داده ام
رهی معیری

 

[shgh.tv]

موی سپید را فلکم آسان نداد
این رشته را به نقد جوانی داده ام
رهی معیری

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

حافظ

 

[Hecate]

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

حافظ

آه از عشق که یک مرتبه تصمیم گرفت
یوسف از چاه در آورد به زندان ببرد

حسن عسکری

 

[H.H (:]

در دايره قسمت ما نقطه ی تسليميم
لطف آنچه تو انديشی حكم آنچه تو فرمايی
حافظ

 

[N.S.D]

در دايره قسمت ما نقطه ی تسليميم
لطف آنچه تو انديشی حكم آنچه تو فرمايی
حافظ

یار یکتا بگزین وز دو جهان دل برگیر
وصف یک چیز به بسیار، دروغ است دروغ

 

[H.H (:]

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد
حافظ

 

[Lushato]

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد
حافظ

دانه ای را که دل موری از آن شاد شود
خوشی اش روز جزا تاج سلیمان باشد
صائب تبریزی

 

[Hecate]

دانه ای را که دل موری از آن شاد شود
خوشی اش روز جزا تاج سلیمان باشد
صائب تبریزی

دوستان این روزها از هم گریزانند و من
دشمنی دارم که در دل میهمانش کرده ام

سجادسامانی

 

[Lushato]

دوستان این روزها از هم گریزانند و من
دشمنی دارم که در دل میهمانش کرده ام

سجادسامانی

منم و دلی که دانم به دو دست دارم او را
اگرش نگاه داری به تو می سپارم او را
میرصبری اصفهانی

 

[zeynabgol]

منم و دلی که دانم به دو دست دارم او را
اگرش نگاه داری به تو می سپارم او را
میرصبری اصفهانی

از ندانستن من دزد قضا آگه بود/ چو تو را برد، بخندید به نادانی من

 

[Hecate]

از ندانستن من دزد قضا آگه بود/ چو تو را برد، بخندید به نادانی من

ناز پرورده ای و درد نمیدانی چیست
گریه ی ممتد یک مرد نمیدانی چیست

سجاد سامانی

 

[H.H (:]

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
حافظ

 

[Hecate]

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
حافظ

شادمان باش ولی حال مرا هیچ مپرس
انچه غم بر سر آورد نمیدانی چیست
سجاد سامانی