مشاعره ی شاعران

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع kahroba
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یارم آرد به طرب جامه ی خونین دل ما
بختم از قرعه چنین است ، چه مشکل دارد
 
شام ما شام غریبان است ای شورین دلان
این یزیدان می‌کشند هر شب کل مؤمنان
 
یار دیرینم، تو از رویای من مستانه ای؟
وای نه، رویای شیرینم تو خود افسانه ای
 
یاد تو همچو ماهیْ،جاری به تُنگِ قلبم
یا من به سانِ ماهی، در آب تو شناور
 
رام چَشم مست من بودی چرا آشفته ای؟
در سرایم همچو گل بودی چرا پژمرده ای؟
 
راه کوی یار خود را بی سبب گم کرده ای؟
یا که با دیــدارِ یار دیگــری رم کرده ای؟
 
رازی اندر دل نهفتم عاقبت عشقت شکفت
برملا شد راز، چون اندیشه کردم مرده بود

چقدر زود مینویسین -__-
با ی بگید -__-
 
یا رب این زلف سـیـه از ســر معشـــوق بگیر
که در این چین و شکن ، من شکنم، من شکنم
 
آخرین ویرایش:
یکی پادشه، دم ز ایمان زند
یکی در گُنه، دم زِ خوبان زند
 
آخرین ویرایش:
دست به زلفت بکشم،مست شوم از خم آن

زلف ز دستم بکشی،دور ز مست است قرآن
 
نقطه‌ی عطف همانجاست، که تو آنجا باشی
مثل من نیست نگاهت، که تو رویا باشی
 
یک بارْ تو را دیدم،چشمْ تر شد و رویم زرد
سیم و زر نا چیزیست ، قربانیِ تو کردیم
 
ایام ما دوروز است ای رفیق
گر قدر بدانی سعه صبر بگیر
 
در مستی عشق تو چنان من مستم
که دو عالم مرا ترک کند من هستم
 
آخرین ویرایش:
Back
بالا