مشاعره ی شاعران

[speed]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

در دل غم تو دارم
جز درد تو ندانم
رحمی به حال من کن
اینک تویی دوایم

 

[k.sampadi]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

ماه که دراومد میام دیدنت
شاخه ی گل باش میام چیدنت

 

[-zarA-]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

تبسم میکنی ، دل میبری ،عاشق ترم کردی
فقط تنها بدان بی تو دگر زهرا بی ا است

 

[امین]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

درخت من گر بار دانش بگیرد/به زیر آورم کاظم قلمچی را

 

[...SaMaN...]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

تبسم میکنی ، دل میبری ،عاشق ترم کردی
فقط تنها بدان بی تو دگر زهرا بی ا است

ازینجا ادامه میدم.


تا که لب باز کنم، ذره ای از عشق بگویم
تو پر و بال کشیدی و برفتی

 

[-zarA-]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

یارب تو بگو با دل تنگم چه کنم
دیوانه و مستم تو بگو من چه کنم

 

[speed]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

می تویی و میخانه منم
دل تویی و دلداده منم

 

[-zarA-]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

مرا قلبی است خون افشان که تاب غم ندارد او
دلی عاشق که جز یارش نباش مرهمی با او

 

[k.sampadi]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

وصالت ای دوست همی ارزوی من است
خودرا در لباس عروس دیدن همی آرزوی من است
خخخخ

 

[ranjame]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

تو آن ماهی که من در خواب دیدم
به سان قرص تابان در شب تار

 

[speed]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

راحت جان ار طلب خواهی کرد
همان به که با ما نایی(نیایی) چند

 

[big_bang]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

راحت جان ار طلب خواهی کرد
همان به که با ما نایی(نیایی) چند

در این دنیـا که هرکس از پی نفع ، زمین را با زمان یکسان نمایـد

چه ارزش دارد آنکه دل ببازی ، به این بازیـگرِ ِ پیر ِ زبردست

 

[venusi]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

تنها خطای زندگی انم عشق بود و بس

رو کن به من قشنگ ترین اشتباه من

 

[Minority]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

نادم از وهم در این روز،دمی آشفته ـست
وای بر ماکه به هر دم غم اوهام خوریم

 

[speed]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

مرده ام زین پس مرا مرده خطابم بکنید
نه نگاهی به منُ و نه آه به حالم بکنید

 

[big_bang]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

دو سه روزی اسـت دل از رنج ِ فراغت
می گیرد و پیوسته زمن پرسد از آن چشم سیاهت
ای دوست که با آمدنت هسـتی من رو به فنا رفت
این گونه بوَد آن سخن از مهر و وفایـت ؟؟

[ من برم تو حس دراومدنم با خداس !! """ ]

 

[...SaMaN...]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

توبه نشکستم، تو را تا بینهایت سجده کردم
لیک بنگر
هرگز بدیدی سجده بر سجاده ای غرقه به خون؟

 

[-zarA-]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

نمیگویم که عشقت آتشم زد

ولیکن آتش عشقت غم افکند

 

[ranjame]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

دوش من بودم و آه از دل و خون از جگرم
سیل اشکم ره دامن شد و آمد خبرم

 

[-zarA-]

پاسخ : مشاعره ی شاعران

دوش من بودم و آه از دل و خون از جگرم
سیل اشکم ره دامن شد و آمد خبرم

مـیتراشم قلم و عشق نویسم اکنون
که ز این عشق شروع شد همه ی مشکل ها

+ ونوس از خودت لطفا شعر بگو