درود بر دوستان سمپادی
قبل از گفتن مشکلم یه بیوگرافی ریز از خودم میگم که شناخت نسبی پیدا کنید
متولد شهریور 78ام از 3سالگی دور و بر کتاب بودم و از 5سالگی خوندن و نوشتن یاد گرفتم از 8سالگی کلاس زبان رفتم و تو خونه و با فیلم و روز نامه انگلیسی تمرین میکردم.از سوم ابتدایی پیش معلم ریاضی معروف شهرمون رفتم و تا کلاس پنجم انفرادی میرفتم پیشش و خیلی سخت باهام کار میکرد و اون موقع روزی 5ساعت درس میخوندم کلاس پنجم با اقتدار تیزهوشان قبول شدم ولی اول راهنمایی به علت عدم آشنایی کامل با جو. افت کردم ولی از دوم راهنمایی تا دوم دبیرستان جز 5تای شهر بودم(شهر ما امسال 50 تا زیر هزار داد زپرتی نیست)کلا تو این دوران ادم سخت کوشی بودم و یه پس زمینه ریز استعدادم تو درس داشتم
ولی از سوم دیگه بریدم و اصلا حالم از درس به هم خورد و دوست داشتم 5ساعت به دیوار نگاه کنم ولی درس نخونم هرجور کتابی دوست داشتم الا اونی که به درس مربوطه.ولی خوب با بی علاقگی خوندم و معدل نهاییم شد 19.89.سال کنکور هم کج دار و مریز خوندم و ترازم دور و بر 7000 بود ولی سر کنکور شهر ما یه سری باند بازی کردن و جلسه رو برای یه طبقه خاص که اغلب هم شاگردای خوب بهشتی بودیم به آشوب کشیدن و حتی سوالا رو به من ساعت 8:20 دادن و گفتن سوال. تو نیومده و کلی شوک بهم دادن کنار ما بهیارها رو گذاشتن که کل امتحان به ما فحش و متلک و حتی کتک و حتی کشیدن دفترچه از زیر دست و... میکردن حالا من تو این وضعیت رتبم شد 9000.
یعنی داغون شدم بعد 12 سال مطالعه یه مشت آدم ضعیف تر از من و کودن شده بودن 200 300 و زیر 1000 ولی من انتخاب رشته نکردم.
الانم میخوام شروع کنم میبینم اصلا نمیتونم برم سراغ کتاب درسی حالم بهم میخوره و سرم درد میگیره.
از یه طرف دیگه ام حرص میخورم که درس نمیخونم وقتیم میخوام بخونم نمیتونم.
یه پیشنهاد بدین چیکار کنم؟
همه کتابارو هم عوض کردم ولی اصلا تست و کنکور و... میشنوم کهیر میزنم
خودکشی
سربازی
و...
؟!
منم سال اول این اتفاقی ک براتون افتاده ب نحوی متفاوت تجربه کردم یعنی اینکه میگید دیر دفترچه دادن و استرس بیشتر و.. کاملن میفهمم چی میگید . ادم خودش روز کنکور استرس داره وای ب حال وقتی ک وقتتو بگیرن کلی تمرین کردین رو اینکه وقتتونو چطوری استفاده کنین ب قول خودتون از همون 5 سالگی تلاش داشتید برای درسها یعنی هوش خوبی دارید . یه عمر زحمت خودتون و حتی سفید شدن موی پدر مادرها باهامون . وقتی اینجوری بوده وضعیت درس خوندنتون میفهمم ک پشتتون یه پدر و مادر دلسوز هستن چون خودمم تجربه دارم .
ببینید کنکور کلن ازمونی نیست ک شخصیت و هوش و .. شما رو تعیین کنه ! ب جرئت میگم خیلی از همکلاسی هام ک الان دارن پزشکی میخونن کنار خودم اصن در حد این رشته نیستن نمیکشن واقعن نمیکشن نتیجش هم میشه ترم ب ترم افتادن واحدها . چی گلچینشون کرده ؟ کنکور ! خیلی دوستایی داشتم ک حتی از خود من باهوش تر بودن بیشتر زحمت کشیدن اما میبینم ک یه رشته دیگه میخونن . خب ادم دلش میسوزه !
ینی اصن رتبه 9000 دیدگاهیو از شما شما ب من نمیده چون تجربه کردم خودم اون ازمونو دادم خودم شکستیو ک میگید تجربه کردم اینکه 20 دقیقه وقتتونو گرفتن اول جلسه رو دقیقن وسط تایم عربی تجربه کردم . خیلی عوامل دیگه هم هست ک ملاکه .
چیزی ک من رو سر پا نگه داشت هدفم بود . بیا از بالا ب همه چی نگاه کن . هدفت چیه ؟ رشته ایکس . برو توی 40 سالگیت . بچه دارین ازدواج کردین و اون رشته رو ک فارغ شدین هیییییچ شاغلین تو اون رشته . ایا براتون مهمه چند سال خوندین برا کنکور ؟ اهمیت داره ؟ واقعن نداره . کیفیت کارتون اون زمان مهمه جایگاهی ک بدست اوردین مهمه حالا ب هرررر طریقی با هر زحمتی . اگه برگردین عقب چقدر ب خودتون افتخار میکنید ک "خودتون" ب اینجا رسیدین با "تلاش خودتون" . شیرینه . تو زندگیم جایگاه خودمو خودم ب دست اوردم با زحمت خودم . ن با پارتی ن با سهمیه ن با پول . اونم یه جایگاه خوب اجتماعی . ارزش سختیاشو داره .
حالا فرض کنین الان ببرین خدا میدونه چ راهی برین چ رشته ای . قصدم تخریب رشته های دیگه نیست اصلن . قصدم اون رشته ایه ک دوست دارید بهش برسید . رشته ایگرگ بخونید . باز برید 40 سالگی . برگردید عقب فکر کنید غبطه نمیخورین چرا تلاش بیشتر نکردید ؟ یه سال اضافی در مقابل یه عمرررررر رشته ادم شغل ادم چیزیه ک تا ابد باهاش میمونه یه سال دو سال ن حرف یه عمره مثل شریک زندگی ادم ک انتخابش میکنه . واقعن اون همه سال تلاش خودتون و سفید شدن موی پدر مادرتون رو میخواید بخاطر یه ازمون 4 ساعته غیر استاندارد خراب کنید و خودتونو ببازین ؟ ارزوهای پدر و مادرتون براتون رو ب باد بدید ؟
واقعن برگردید ب عقب ببینید شما این ادم ضعیف بودید ؟! چند بار قبلن مقابل خیلی مشکلات محکم بودید الانم باید محکم باشید جوری ک 40 سالگی هم خودتون ب خودتون افتخار کنید هم خونوادتون .
برای شروع دیر نیست من سال دوم از اول مهر شروع کردم نیاز هم نیست ساعت بالا مطالعه کنید 8_10 ساعت کفایت میکنه . میتونید تفریحاتتونو داشته باشید و پیشنهاد میکنم ک حتمن داشته باشید . یه چیزی ک دوست داشتین همیشه . من خودم هم ورزش میکردم هم موسیقی کار میکردم هم فیلم نگاه میکردم و خیلیای دیگه مثل منو شما میشناسم ک سال دوم رتبه خوبی داشتن و همین راه و روش رو رفتند و موفق شدند بالاخره .
بهترین بهترین بهترین چشم پزشک شیراز ک اولین عمل پیوند قرنیه رو انجام داد پروفسور خدادوست ؛ توی 40 سالگی شروع کردن برا پزشکی خوندن و هفت ساااااال کنکور تجربی دادن تا بالاخره قبول شدند ! و الان واقعن مایه افتخارن هم ایران کار میکنند هم خارج از کشور جراحی انجام میدن . خب همچین کسی اول پشتکارش واقعن جای الگو برداری داره دوم کسی ک اینقدر استعداد داشته باهوش بوده ک اثباتش کرده کنکور 6 سال ردش کرده پس واقعن بدونید کنکور ملاک نیست و هم اینکه نشون دادن ادم هر وقت بخواد میتونه ب هدفش برسه . شما ک الان 18 سالتونه . یک سال چیزی نیست مقابل 22 سال دور شدن از هدف .
و حرف اخرم اینه ک خواهشن ن از روی احساست از روی منطق تصمیم بگیرید ک چند سال دیگه نخواید برگردید دوباره کنکور بدید مطمئنن هر چقدر زودتر ب هدف واقعیتون برسید بهتره .
امیدوارم موفق باشید .