سوالات و مشکلات غیردرسی کنکور ۹۷

[monaliza]

تست آرایه رو چطور باید زد؟
خ سبز که مبحثیه، برای آزمونا باید چیکار کنم؟

هرشب چهارتا تست از آزمون هاش حل کن
قبل اون اگه گاج نقره ای جامع داری میتونی تستاش رو کار کنی

 

[nazanin.f]

منظورت سی دیای آزمون یاره؟
فک کنم همین بود که سال کنکور داشتم اگه همون باشه که خیلی خوب بود دیگه نیاز به بانک تستای مختلفم نداشتم

آره همین و میگم.می ارزه خریدنش؟قیمتش چطوره

 

[fteh]

تست آرایه رو چطور باید زد؟
خ سبز که مبحثیه، برای آزمونا باید چیکار کنم؟

طریقه ی کار کردن روی ارایه رو که بچه ها گفتن ...اهسته و پیوسته.

برای شبای قبل از ازمون گفتی...من خودم تستای نشاندار ارایه رو که مشخص کرده بودم میخوندم و اینکه بعضیاشو که مثلا درک نمیکردم و اونایی که خود کتاب تست نوشته بود نظر ما اینه نظر طراح کنکور اینه (اکثرا ایهام تناسب ها ) رو توی دفترم مینوشتم و یه نگاهی مینداختم بهشون و تاکیدم روی جواب طراح کنکور بود

 

[nazanin.f]

بچه ها کسی فایل word سوالات کنکور رو داره؟

 

[Special girl]

تست آرایه رو چطور باید زد؟
خ سبز که مبحثیه، برای آزمونا باید چیکار کنم؟

من کلا ادبیات رو موضوعی به این صورت میخونم و نتیجه گرفتم :
هفته ای 6 ساعت ادبیات میخونم ینی هر کدوم از 4 تا مبحث ادبیات ( قرابت ، آرایه ، لغت و تاریخ ادبیات ، زبان فارسی ) 1ساعت و ربع
حالا واسه آرایه : ( بقیه مباحث هم خواستی بگو توضیح بدم )
کتاب هفت خوان خیلی سبز عالیه[ یکی از نویسنده هاش آقای علیرضا جعفری هستن که مدال نقره ی زیست و رتبه دو رقمی کنکور دارن و توی آموزشگاه الوند شیراز هم تدریس میکنن]
طبق ترتیب کتاب آرایه هفت خوان میرم جلو و درسنامه ش رو دقیق میخونم بعد از اون تست های آخر اون مبحث رو میزنم حالا هفته بعد از همون مبحثی که توی هفت خوان خوندم با کتاب گاج موضوعی تست میزنم بعد از اینکه کلا آرایه های هفت خوان و گاج موضوعی تموم شد تصمیم دارم سوالای آرایه های کنکور رو از دوردنیا بررسی کنم که هنوز نرسیدم این کارو انجام بدم ولی خییلی اهمییت داره !
و یک کار دیگه هم که بعضی وقتا انجام میدم اینه که مثلا اوقات فراغتم که شعر میخونم سعی میکنم توی هر بیتی که میخونم آرایه هاش رو هم واسه خودم مشخص کنم که به نظرم خیلی میتونه مفید باشه چون سوالای آرایه ی کنکور اکثرا از شعرای کتاب نیستن

 

[Bahar_R]

تست آرایه رو چطور باید زد؟
خ سبز که مبحثیه، برای آزمونا باید چیکار کنم؟

به نظرم برای آرایه موضوعی گاج خیلی از الگو بهتره.
برای چجوری کار کردنش هم، خیلی از مشاورا توی برنامه‌ای که می‌دن یه چیزی به نام باکس می‌ذارن که بازه‌ی ۱۵ الی ۳۰ دقیقه‌ایه و باهاش خیلی می‌شه پیشرفت کرد. جزو برنامه درسی نیستا مثلا اگه ۸ ساعت می‌خونی باکس مضاف بر اون ۸ ساعتته.
یه شب در میون باکس رو بذار برای آرایه و شروع نکن یه آرایه رو از اول تا آخرش، مثلا زوجای هر آرایه رو‌بزن فردهاشو بذار یه بازه دیگه از سال بزن چون قلق‌های آرایه از دست آدم در می‌ره بعد یه مدت و هرچی تعداد دفعاتی که روی کلش کار می‌کنی بیشتر باشه کمتر فرار می‌کنه از ذهن.

 

[hastikhanoom]

به نظرم برای آرایه موضوعی گاج خیلی از الگو بهتره.
برای چجوری کار کردنش هم، خیلی از مشاورا توی برنامه‌ای که می‌دن یه چیزی به نام باکس می‌ذارن که بازه‌ی ۱۵ الی ۳۰ دقیقه‌ایه و باهاش خیلی می‌شه پیشرفت کرد. جزو برنامه درسی نیستا مثلا اگه ۸ ساعت می‌خونی باکس مضاف بر اون ۸ ساعتته.
یه شب در میون باکس رو بذار برای آرایه و شروع نکن یه آرایه رو از اول تا آخرش، مثلا زوجای هر آرایه رو‌بزن فردهاشو بذار یه بازه دیگه از سال بزن چون قلق‌های آرایه از دست آدم در می‌ره بعد یه مدت و هرچی تعداد دفعاتی که روی کلش کار می‌کنی بیشتر باشه کمتر فرار می‌کنه از ذهن.

خ سبز گرفتم اصلا، نه الگو. منظورتون اینه کلا با ادبیات موضوعی پیش ببرم بهتره؟

 

[Mahdich]

خ سبز گرفتم اصلا، نه الگو. منظورتون اینه کلا با ادبیات موضوعی پیش ببرم بهتره؟

ادبیات رو من تا حالا ندیدم کسی توصیه کنه به کلی خوندن. یعنی نمیشه بشینی از کتاب دوم دبیرستان درس اولو بخونی همونجا آرایه هاش رو هم بررسی کنی و لغتاشم یاد بگیری. خیلی وقت میبره، به درد نمیخوره و اگه تو یه بحثی مشکل داشته باشید، نمیتونید راحت همون بحث رو دوره کنید.
راستی از مهم ترین مباحثی که وجود داره برای اعلام و لغت ها، حافظه تصویری هست. سعی کنید از روی یک کتاب بخونید و همون کتاب رو چند بار بخونید:) من خودم این اواخر تا موقعیت معرفی شخص در صفحه و کلماتی که زیرشون خط کشیده بودم و جای کلمه در صفحه رو حفظ بودم. خیلی کمک میکنه.

 

[Hotaru]

بچه ها من چیکار کنم ساعت مطالعه م بره بالا؟ روزانه بیشتر از ۷~۸ ساعت نمیتونم درس بخونم و معمولا به یکی دوتا از وعده ی مطالعه هم نمیرسم. کیفیت درس خوندنمم هر روزش مثل قبل نیست یک روز در میون خوب و بد میشه.

 

[monaliza]

بچه ها من چیکار کنم ساعت مطالعه م بره بالا؟ روزانه بیشتر از ۷~۸ ساعت نمیتونم درس بخونم و معمولا به یکی دوتا از وعده ی مطالعه هم نمیرسم. کیفیت درس خوندنمم هر روزش مثل قبل نیست یک روز در میون خوب و بد میشه.

اگه کیفیتت هر روز خوب نیست بهتره فعلن ساعتت رو بالا نبری
بالا بردن ساعت مطالعه باید خیلی تدریجی باشه تا بازدهتون پایین نیاد
در ضمن 7_8 ساعت خیلی خوبه اگه با بازده باشه حداقل برای تابستون که عالیه

 

[Mahdich]

بچه ها من چیکار کنم ساعت مطالعه م بره بالا؟ روزانه بیشتر از ۷~۸ ساعت نمیتونم درس بخونم و معمولا به یکی دوتا از وعده ی مطالعه هم نمیرسم. کیفیت درس خوندنمم هر روزش مثل قبل نیست یک روز در میون خوب و بد میشه.

اگه بتونید تو روز هایی که مدرسه میرید (ما ساعت دو و بیست تعطیل میشدیم) پنج تا شش ساعت بخونید و روز های تعطیل ده تا دوازده ساعت، خیلی خوبه.
ما مشاور مدرسمون میگفت برنامه خوب برنامه ایه که بتونی هشتاد درصدشو اجرا کنی. و گرنه یا برنامت سادست یا اونقدر داری خودتو میکشی که بعدا خسته میشی و نمیتونی ادامه بدی. از اون مهم تر، کیفیت مطالعست. ده ساعت الکی بخونید فایده نداره. البته تعداد ساعت هم مسلما مهمه.
آخرین چیز هم اینه که بنویسید ساعت های مطالعتون رو انتهای روز؛ شاید فکر میکنید n ساعت درس میخونید و خستگی همون n ساعت رو هم دارید. ولی یکی دو ساعت کمتر میخونید. در ضمن ساعت هم به مرور سعی کنید بالا ببرید. یه سری محدودیت فیزیکی هست؛ مثلا خستگی بدنی، که باید ورزش هایی کنید که کمر و گردن رو قوی تر کنه. و تو حالتی درس بخونید که کمتر خسته بشید. تو ساعت هایی هم که خسته میشید و ادامه سخته، به هدفتون فکر کنید... .
راستی این تعداد ساعتی که میخونید و تو این مقطع از سال شاید در حد رتبه تک رقمی نیارید، ولی دو رقمی یا سه رقمی خوب (رشته ریاضی) رو میتونه تضمین کنه.
موفق باشید!

 

[هولدن]

بچه ها من چیکار کنم ساعت مطالعه م بره بالا؟ روزانه بیشتر از ۷~۸ ساعت نمیتونم درس بخونم و معمولا به یکی دوتا از وعده ی مطالعه هم نمیرسم. کیفیت درس خوندنمم هر روزش مثل قبل نیست یک روز در میون خوب و بد میشه.

سلام
یه مدت(هفت روز) ساعات مطالعاتیتو ثبت کن هفته دیگه سعی کن تو اون ساعتا همون درسارو بخونی(مثلا اگه دیدی ریاضی ۴ ساعت زیاد بود هفته دوم بکنش ۳ ساعت اما سعی کن درسارو تو همون ساعت هفته اول بخونی .‌..) اینجوری علاوه براینکه ذهنت شرطی میشه نسبت به ی درس تو اون ساعت عادتای درس خوندتو کشف میکنی کیفیت درس خوندنتم میره بالا

 

[Bahar_R]

خ سبز گرفتم اصلا، نه الگو. منظورتون اینه کلا با ادبیات موضوعی پیش ببرم بهتره؟

آها فکر کردم اینجا ادبیات خوندن رو توضیح داده بودم قبلا و رو اون حساب گفتم :د
ببین ادبیات اگر بخوای برای بالای ۸۰-۹۰ بری من بهت پیشنهاد می‌کنم یه دور درس به درس بخونی، برای بعدش من موضوعی گاج رو پیشنهاد می‌کنم.
در مورد این که چجوری درس به درس منظورمه بخونی (طبیعتا عین نهایی نه) یه وویس ۳-۴ دقیقه‌ای که مال یکی از مشاوره‌ها بوده دارم ولی نوشتنش خیلی زیاد می‌شه :د
می‌تونی توی کانال (اون تبلیغ آبی مشاوره بالای صفحه) سرچ کنی یا تلگرام برات وویسو فوروارد کنم.

 

[anis]

بچه ها من چیکار کنم ساعت مطالعه م بره بالا؟ روزانه بیشتر از ۷~۸ ساعت نمیتونم درس بخونم و معمولا به یکی دوتا از وعده ی مطالعه هم نمیرسم. کیفیت درس خوندنمم هر روزش مثل قبل نیست یک روز در میون خوب و بد میشه.

اول از همه اینکه دغدغه ساعت نداشته باشید.
به قول خانم نجفی رتبه ۲ کنکور ۹۳،شما که کارمند نیستید که بخواید ساعت پر کنید.
تمرکزتو بزار رو این که به درسایی که در طول روز معین کردی برسی.اگه دیدی خیلی سنگین چیدی برنامه تو،کم کن یه سری از درسارو.اگه تجربی هستی ریاضی فیزیکو یک روز درمیون بزار.یا حجم مطالبی که برای هردرس تعیین کردی کم کن.خیلی وقت دارید،برای تموم کردن عجله نکنید.
بازدهی هم عادیه همه همینطور هستن‌.نگرانش نباش.اگه امروز درسی رو اونطور که می خواستید نخوندین،دفعات بعد که مرور می کنید میشه جبران کرد.

 

[mehdimhm]

درود بر دوستان سمپادی
قبل از گفتن مشکلم یه بیوگرافی ریز از خودم میگم که شناخت نسبی پیدا کنید
متولد شهریور 78ام از 3سالگی دور و بر کتاب بودم و از 5سالگی خوندن و نوشتن یاد گرفتم از 8سالگی کلاس زبان رفتم و تو خونه و با فیلم و روز نامه انگلیسی تمرین میکردم.از سوم ابتدایی پیش معلم ریاضی معروف شهرمون رفتم و تا کلاس پنجم انفرادی میرفتم پیشش و خیلی سخت باهام کار میکرد و اون موقع روزی 5ساعت درس میخوندم کلاس پنجم با اقتدار تیزهوشان قبول شدم ولی اول راهنمایی به علت عدم آشنایی کامل با جو. افت کردم ولی از دوم راهنمایی تا دوم دبیرستان جز 5تای شهر بودم(شهر ما امسال 50 تا زیر هزار داد زپرتی نیست)کلا تو این دوران ادم سخت کوشی بودم و یه پس زمینه ریز استعدادم تو درس داشتم
ولی از سوم دیگه بریدم و اصلا حالم از درس به هم خورد و دوست داشتم 5ساعت به دیوار نگاه کنم ولی درس نخونم هرجور کتابی دوست داشتم الا اونی که به درس مربوطه.ولی خوب با بی علاقگی خوندم و معدل نهاییم شد 19.89.سال کنکور هم کج دار و مریز خوندم و ترازم دور و بر 7000 بود ولی سر کنکور شهر ما یه سری باند بازی کردن و جلسه رو برای یه طبقه خاص که اغلب هم شاگردای خوب بهشتی بودیم به آشوب کشیدن و حتی سوالا رو به من ساعت 8:20 دادن و گفتن سوال. تو نیومده و کلی شوک بهم دادن کنار ما بهیارها رو گذاشتن که کل امتحان به ما فحش و متلک و حتی کتک و حتی کشیدن دفترچه از زیر دست و... میکردن حالا من تو این وضعیت رتبم شد 9000.
یعنی داغون شدم بعد 12 سال مطالعه یه مشت آدم ضعیف تر از من و کودن شده بودن 200 300 و زیر 1000 ولی من انتخاب رشته نکردم.
الانم میخوام شروع کنم میبینم اصلا نمیتونم برم سراغ کتاب درسی حالم بهم میخوره و سرم درد میگیره.
از یه طرف دیگه ام حرص میخورم که درس نمیخونم وقتیم میخوام بخونم نمیتونم.
یه پیشنهاد بدین چیکار کنم؟
همه کتابارو هم عوض کردم ولی اصلا تست و کنکور و... میشنوم کهیر میزنم
خودکشی
سربازی
و...
؟!

 

[Mahdich]

درود بر دوستان سمپادی
قبل از گفتن مشکلم یه بیوگرافی ریز از خودم میگم که شناخت نسبی پیدا کنید
متولد شهریور 78ام از 3سالگی دور و بر کتاب بودم و از 5سالگی خوندن و نوشتن یاد گرفتم از 8سالگی کلاس زبان رفتم و تو خونه و با فیلم و روز نامه انگلیسی تمرین میکردم.از سوم ابتدایی پیش معلم ریاضی معروف شهرمون رفتم و تا کلاس پنجم انفرادی میرفتم پیشش و خیلی سخت باهام کار میکرد و اون موقع روزی 5ساعت درس میخوندم کلاس پنجم با اقتدار تیزهوشان قبول شدم ولی اول راهنمایی به علت عدم آشنایی کامل با جو. افت کردم ولی از دوم راهنمایی تا دوم دبیرستان جز 5تای شهر بودم(شهر ما امسال 50 تا زیر هزار داد زپرتی نیست)کلا تو این دوران ادم سخت کوشی بودم و یه پس زمینه ریز استعدادم تو درس داشتم
ولی از سوم دیگه بریدم و اصلا حالم از درس به هم خورد و دوست داشتم 5ساعت به دیوار نگاه کنم ولی درس نخونم هرجور کتابی دوست داشتم الا اونی که به درس مربوطه.ولی خوب با بی علاقگی خوندم و معدل نهاییم شد 19.89.سال کنکور هم کج دار و مریز خوندم و ترازم دور و بر 7000 بود ولی سر کنکور شهر ما یه سری باند بازی کردن و جلسه رو برای یه طبقه خاص که اغلب هم شاگردای خوب بهشتی بودیم به آشوب کشیدن و حتی سوالا رو به من ساعت 8:20 دادن و گفتن سوال. تو نیومده و کلی شوک بهم دادن کنار ما بهیارها رو گذاشتن که کل امتحان به ما فحش و متلک و حتی کتک و حتی کشیدن دفترچه از زیر دست و... میکردن حالا من تو این وضعیت رتبم شد 9000.
یعنی داغون شدم بعد 12 سال مطالعه یه مشت آدم ضعیف تر از من و کودن شده بودن 200 300 و زیر 1000 ولی من انتخاب رشته نکردم.
الانم میخوام شروع کنم میبینم اصلا نمیتونم برم سراغ کتاب درسی حالم بهم میخوره و سرم درد میگیره.
از یه طرف دیگه ام حرص میخورم که درس نمیخونم وقتیم میخوام بخونم نمیتونم.
یه پیشنهاد بدین چیکار کنم؟
همه کتابارو هم عوض کردم ولی اصلا تست و کنکور و... میشنوم کهیر میزنم
خودکشی
سربازی
و...
؟!

با این توصیفاتی که شما ارایه دادین، قطعا خیلی سخته همچین رتبه ای آوردید.
اگه ریاضی هستید، کارتون سخت هم نیست. مثلا میتونستید برید دانشگاه آزاد کامپیوتر و برنامه نویسی. خیلی از دوستام بودن که درسشون هم خوب نبوده، اما رفتن سراغ برنامه نویسی و حالا چند میلیونی درآمد دارن.
اگر هم نخواید، اصولا یه سال موندن بهتره تا برید یه دانشگاه داغون. با تراز حدود هفت هزار، امسال نصف سال پیش هم بخواید بخونید، بازم دیگه حدود هزار میارید و دستتون خیلی بازتره.
موفق باشید.

 

[mehdimhm]

با این توصیفاتی که شما ارایه دادین، قطعا خیلی سخته همچین رتبه ای آوردید.
اگه ریاضی هستید، کارتون سخت هم نیست. مثلا میتونستید برید دانشگاه آزاد کامپیوتر و برنامه نویسی. خیلی از دوستام بودن که درسشون هم خوب نبوده، اما رفتن سراغ برنامه نویسی و حالا چند میلیونی درآمد دارن.
اگر هم نخواید، اصولا یه سال موندن بهتره تا برید یه دانشگاه داغون. با تراز حدود هفت هزار، امسال نصف سال پیش هم بخواید بخونید، بازم دیگه حدود هزار میارید و دستتون خیلی بازتره.
موفق باشید.

تجربیم
ولی ریاضی از بچگی دوست داشتم

 

[sadegh dartoomian]

درود بر دوستان سمپادی
قبل از گفتن مشکلم یه بیوگرافی ریز از خودم میگم که شناخت نسبی پیدا کنید
متولد شهریور 78ام از 3سالگی دور و بر کتاب بودم و از 5سالگی خوندن و نوشتن یاد گرفتم از 8سالگی کلاس زبان رفتم و تو خونه و با فیلم و روز نامه انگلیسی تمرین میکردم.از سوم ابتدایی پیش معلم ریاضی معروف شهرمون رفتم و تا کلاس پنجم انفرادی میرفتم پیشش و خیلی سخت باهام کار میکرد و اون موقع روزی 5ساعت درس میخوندم کلاس پنجم با اقتدار تیزهوشان قبول شدم ولی اول راهنمایی به علت عدم آشنایی کامل با جو. افت کردم ولی از دوم راهنمایی تا دوم دبیرستان جز 5تای شهر بودم(شهر ما امسال 50 تا زیر هزار داد زپرتی نیست)کلا تو این دوران ادم سخت کوشی بودم و یه پس زمینه ریز استعدادم تو درس داشتم
ولی از سوم دیگه بریدم و اصلا حالم از درس به هم خورد و دوست داشتم 5ساعت به دیوار نگاه کنم ولی درس نخونم هرجور کتابی دوست داشتم الا اونی که به درس مربوطه.ولی خوب با بی علاقگی خوندم و معدل نهاییم شد 19.89.سال کنکور هم کج دار و مریز خوندم و ترازم دور و بر 7000 بود ولی سر کنکور شهر ما یه سری باند بازی کردن و جلسه رو برای یه طبقه خاص که اغلب هم شاگردای خوب بهشتی بودیم به آشوب کشیدن و حتی سوالا رو به من ساعت 8:20 دادن و گفتن سوال. تو نیومده و کلی شوک بهم دادن کنار ما بهیارها رو گذاشتن که کل امتحان به ما فحش و متلک و حتی کتک و حتی کشیدن دفترچه از زیر دست و... میکردن حالا من تو این وضعیت رتبم شد 9000.
یعنی داغون شدم بعد 12 سال مطالعه یه مشت آدم ضعیف تر از من و کودن شده بودن 200 300 و زیر 1000 ولی من انتخاب رشته نکردم.
الانم میخوام شروع کنم میبینم اصلا نمیتونم برم سراغ کتاب درسی حالم بهم میخوره و سرم درد میگیره.
از یه طرف دیگه ام حرص میخورم که درس نمیخونم وقتیم میخوام بخونم نمیتونم.
یه پیشنهاد بدین چیکار کنم؟
همه کتابارو هم عوض کردم ولی اصلا تست و کنکور و... میشنوم کهیر میزنم
خودکشی
سربازی
و...
؟!

سلااااام جناب
نمیدونم قبلن بهت گفتم یا نه ولی الآن صلاح دیدم که دوباره بگم تا بقیه هم استفاده کنن:
بهترین بهترین بهترین و بهترین کاری که پشت کنکوریایی که سال پیش قوی بودن( تراز بالای ۶۵۰۰) و صرفا برای شرایط سرجلسه نتونستن رتبه خوب بیارن، میتونن انجام بدن" طرح تسته"
شاید تعجب کرده باشید ولی چون پشت کنکوریا علاقه ی کمتری به خوندن درسا دارن (البته حق هم دارن چون تکراریه درسا) با طرح کردن تست علاقه مند میشن به درس
خطاب‌به پشت کنکوربای زرنگ:
همینطوری که درس میخونید در کنارش ایده های قشنگی که تو ذهنتون میاد رو تبدیل به تست کنید واسه خودتون
نیاز هم نیست زیاد تمرکزتون‌رو این بذارید...روزی ۲،۳ تا هم بتونید تست قشنگ طرح کنید علاقه مند میشید به درس خوندن و ساعت مطالعتون میره بالا
موفق باشید اگه به صلاحتونه

 

[sadlove]

درود بر دوستان سمپادی
قبل از گفتن مشکلم یه بیوگرافی ریز از خودم میگم که شناخت نسبی پیدا کنید
متولد شهریور 78ام از 3سالگی دور و بر کتاب بودم و از 5سالگی خوندن و نوشتن یاد گرفتم از 8سالگی کلاس زبان رفتم و تو خونه و با فیلم و روز نامه انگلیسی تمرین میکردم.از سوم ابتدایی پیش معلم ریاضی معروف شهرمون رفتم و تا کلاس پنجم انفرادی میرفتم پیشش و خیلی سخت باهام کار میکرد و اون موقع روزی 5ساعت درس میخوندم کلاس پنجم با اقتدار تیزهوشان قبول شدم ولی اول راهنمایی به علت عدم آشنایی کامل با جو. افت کردم ولی از دوم راهنمایی تا دوم دبیرستان جز 5تای شهر بودم(شهر ما امسال 50 تا زیر هزار داد زپرتی نیست)کلا تو این دوران ادم سخت کوشی بودم و یه پس زمینه ریز استعدادم تو درس داشتم
ولی از سوم دیگه بریدم و اصلا حالم از درس به هم خورد و دوست داشتم 5ساعت به دیوار نگاه کنم ولی درس نخونم هرجور کتابی دوست داشتم الا اونی که به درس مربوطه.ولی خوب با بی علاقگی خوندم و معدل نهاییم شد 19.89.سال کنکور هم کج دار و مریز خوندم و ترازم دور و بر 7000 بود ولی سر کنکور شهر ما یه سری باند بازی کردن و جلسه رو برای یه طبقه خاص که اغلب هم شاگردای خوب بهشتی بودیم به آشوب کشیدن و حتی سوالا رو به من ساعت 8:20 دادن و گفتن سوال. تو نیومده و کلی شوک بهم دادن کنار ما بهیارها رو گذاشتن که کل امتحان به ما فحش و متلک و حتی کتک و حتی کشیدن دفترچه از زیر دست و... میکردن حالا من تو این وضعیت رتبم شد 9000.
یعنی داغون شدم بعد 12 سال مطالعه یه مشت آدم ضعیف تر از من و کودن شده بودن 200 300 و زیر 1000 ولی من انتخاب رشته نکردم.
الانم میخوام شروع کنم میبینم اصلا نمیتونم برم سراغ کتاب درسی حالم بهم میخوره و سرم درد میگیره.
از یه طرف دیگه ام حرص میخورم که درس نمیخونم وقتیم میخوام بخونم نمیتونم.
یه پیشنهاد بدین چیکار کنم؟
همه کتابارو هم عوض کردم ولی اصلا تست و کنکور و... میشنوم کهیر میزنم
خودکشی
سربازی
و...
؟!

منم سال اول این اتفاقی ک براتون افتاده ب نحوی متفاوت تجربه کردم یعنی اینکه میگید دیر دفترچه دادن و استرس بیشتر و.. کاملن میفهمم چی میگید . ادم خودش روز کنکور استرس داره وای ب حال وقتی ک وقتتو بگیرن کلی تمرین کردین رو اینکه وقتتونو چطوری استفاده کنین ب قول خودتون از همون 5 سالگی تلاش داشتید برای درسها یعنی هوش خوبی دارید . یه عمر زحمت خودتون و حتی سفید شدن موی پدر مادرها باهامون . وقتی اینجوری بوده وضعیت درس خوندنتون میفهمم ک پشتتون یه پدر و مادر دلسوز هستن چون خودمم تجربه دارم .
ببینید کنکور کلن ازمونی نیست ک شخصیت و هوش و .. شما رو تعیین کنه ! ب جرئت میگم خیلی از همکلاسی هام ک الان دارن پزشکی میخونن کنار خودم اصن در حد این رشته نیستن نمیکشن واقعن نمیکشن نتیجش هم میشه ترم ب ترم افتادن واحدها . چی گلچینشون کرده ؟ کنکور ! خیلی دوستایی داشتم ک حتی از خود من باهوش تر بودن بیشتر زحمت کشیدن اما میبینم ک یه رشته دیگه میخونن . خب ادم دلش میسوزه !
ینی اصن رتبه 9000 دیدگاهیو از شما شما ب من نمیده چون تجربه کردم خودم اون ازمونو دادم خودم شکستیو ک میگید تجربه کردم اینکه 20 دقیقه وقتتونو گرفتن اول جلسه رو دقیقن وسط تایم عربی تجربه کردم . خیلی عوامل دیگه هم هست ک ملاکه .
چیزی ک من رو سر پا نگه داشت هدفم بود . بیا از بالا ب همه چی نگاه کن . هدفت چیه ؟ رشته ایکس . برو توی 40 سالگیت . بچه دارین ازدواج کردین و اون رشته رو ک فارغ شدین هیییییچ شاغلین تو اون رشته . ایا براتون مهمه چند سال خوندین برا کنکور ؟ اهمیت داره ؟ واقعن نداره . کیفیت کارتون اون زمان مهمه جایگاهی ک بدست اوردین مهمه حالا ب هرررر طریقی با هر زحمتی . اگه برگردین عقب چقدر ب خودتون افتخار میکنید ک "خودتون" ب اینجا رسیدین با "تلاش خودتون" . شیرینه . تو زندگیم جایگاه خودمو خودم ب دست اوردم با زحمت خودم . ن با پارتی ن با سهمیه ن با پول . اونم یه جایگاه خوب اجتماعی . ارزش سختیاشو داره .
حالا فرض کنین الان ببرین خدا میدونه چ راهی برین چ رشته ای . قصدم تخریب رشته های دیگه نیست اصلن . قصدم اون رشته ایه ک دوست دارید بهش برسید . رشته ایگرگ بخونید . باز برید 40 سالگی . برگردید عقب فکر کنید غبطه نمیخورین چرا تلاش بیشتر نکردید ؟ یه سال اضافی در مقابل یه عمرررررر رشته ادم شغل ادم چیزیه ک تا ابد باهاش میمونه یه سال دو سال ن حرف یه عمره مثل شریک زندگی ادم ک انتخابش میکنه . واقعن اون همه سال تلاش خودتون و سفید شدن موی پدر مادرتون رو میخواید بخاطر یه ازمون 4 ساعته غیر استاندارد خراب کنید و خودتونو ببازین ؟ ارزوهای پدر و مادرتون براتون رو ب باد بدید ؟
واقعن برگردید ب عقب ببینید شما این ادم ضعیف بودید ؟! چند بار قبلن مقابل خیلی مشکلات محکم بودید الانم باید محکم باشید جوری ک 40 سالگی هم خودتون ب خودتون افتخار کنید هم خونوادتون .

برای شروع دیر نیست من سال دوم از اول مهر شروع کردم نیاز هم نیست ساعت بالا مطالعه کنید 8_10 ساعت کفایت میکنه . میتونید تفریحاتتونو داشته باشید و پیشنهاد میکنم ک حتمن داشته باشید . یه چیزی ک دوست داشتین همیشه . من خودم هم ورزش میکردم هم موسیقی کار میکردم هم فیلم نگاه میکردم و خیلیای دیگه مثل منو شما میشناسم ک سال دوم رتبه خوبی داشتن و همین راه و روش رو رفتند و موفق شدند بالاخره .

بهترین بهترین بهترین چشم پزشک شیراز ک اولین عمل پیوند قرنیه رو انجام داد پروفسور خدادوست ؛ توی 40 سالگی شروع کردن برا پزشکی خوندن و هفت ساااااال کنکور تجربی دادن تا بالاخره قبول شدند ! و الان واقعن مایه افتخارن هم ایران کار میکنند هم خارج از کشور جراحی انجام میدن . خب همچین کسی اول پشتکارش واقعن جای الگو برداری داره دوم کسی ک اینقدر استعداد داشته باهوش بوده ک اثباتش کرده کنکور 6 سال ردش کرده پس واقعن بدونید کنکور ملاک نیست و هم اینکه نشون دادن ادم هر وقت بخواد میتونه ب هدفش برسه . شما ک الان 18 سالتونه . یک سال چیزی نیست مقابل 22 سال دور شدن از هدف .

و حرف اخرم اینه ک خواهشن ن از روی احساست از روی منطق تصمیم بگیرید ک چند سال دیگه نخواید برگردید دوباره کنکور بدید مطمئنن هر چقدر زودتر ب هدف واقعیتون برسید بهتره .

امیدوارم موفق باشید .

 

[mehdimhm]

منم سال اول این اتفاقی ک براتون افتاده ب نحوی متفاوت تجربه کردم یعنی اینکه میگید دیر دفترچه دادن و استرس بیشتر و.. کاملن میفهمم چی میگید . ادم خودش روز کنکور استرس داره وای ب حال وقتی ک وقتتو بگیرن کلی تمرین کردین رو اینکه وقتتونو چطوری استفاده کنین ب قول خودتون از همون 5 سالگی تلاش داشتید برای درسها یعنی هوش خوبی دارید . یه عمر زحمت خودتون و حتی سفید شدن موی پدر مادرها باهامون . وقتی اینجوری بوده وضعیت درس خوندنتون میفهمم ک پشتتون یه پدر و مادر دلسوز هستن چون خودمم تجربه دارم .
ببینید کنکور کلن ازمونی نیست ک شخصیت و هوش و .. شما رو تعیین کنه ! ب جرئت میگم خیلی از همکلاسی هام ک الان دارن پزشکی میخونن کنار خودم اصن در حد این رشته نیستن نمیکشن واقعن نمیکشن نتیجش هم میشه ترم ب ترم افتادن واحدها . چی گلچینشون کرده ؟ کنکور ! خیلی دوستایی داشتم ک حتی از خود من باهوش تر بودن بیشتر زحمت کشیدن اما میبینم ک یه رشته دیگه میخونن . خب ادم دلش میسوزه !
ینی اصن رتبه 9000 دیدگاهیو از شما شما ب من نمیده چون تجربه کردم خودم اون ازمونو دادم خودم شکستیو ک میگید تجربه کردم اینکه 20 دقیقه وقتتونو گرفتن اول جلسه رو دقیقن وسط تایم عربی تجربه کردم . خیلی عوامل دیگه هم هست ک ملاکه .
چیزی ک من رو سر پا نگه داشت هدفم بود . بیا از بالا ب همه چی نگاه کن . هدفت چیه ؟ رشته ایکس . برو توی 40 سالگیت . بچه دارین ازدواج کردین و اون رشته رو ک فارغ شدین هیییییچ شاغلین تو اون رشته . ایا براتون مهمه چند سال خوندین برا کنکور ؟ اهمیت داره ؟ واقعن نداره . کیفیت کارتون اون زمان مهمه جایگاهی ک بدست اوردین مهمه حالا ب هرررر طریقی با هر زحمتی . اگه برگردین عقب چقدر ب خودتون افتخار میکنید ک "خودتون" ب اینجا رسیدین با "تلاش خودتون" . شیرینه . تو زندگیم جایگاه خودمو خودم ب دست اوردم با زحمت خودم . ن با پارتی ن با سهمیه ن با پول . اونم یه جایگاه خوب اجتماعی . ارزش سختیاشو داره .
حالا فرض کنین الان ببرین خدا میدونه چ راهی برین چ رشته ای . قصدم تخریب رشته های دیگه نیست اصلن . قصدم اون رشته ایه ک دوست دارید بهش برسید . رشته ایگرگ بخونید . باز برید 40 سالگی . برگردید عقب فکر کنید غبطه نمیخورین چرا تلاش بیشتر نکردید ؟ یه سال اضافی در مقابل یه عمرررررر رشته ادم شغل ادم چیزیه ک تا ابد باهاش میمونه یه سال دو سال ن حرف یه عمره مثل شریک زندگی ادم ک انتخابش میکنه . واقعن اون همه سال تلاش خودتون و سفید شدن موی پدر مادرتون رو میخواید بخاطر یه ازمون 4 ساعته غیر استاندارد خراب کنید و خودتونو ببازین ؟ ارزوهای پدر و مادرتون براتون رو ب باد بدید ؟
واقعن برگردید ب عقب ببینید شما این ادم ضعیف بودید ؟! چند بار قبلن مقابل خیلی مشکلات محکم بودید الانم باید محکم باشید جوری ک 40 سالگی هم خودتون ب خودتون افتخار کنید هم خونوادتون .

برای شروع دیر نیست من سال دوم از اول مهر شروع کردم نیاز هم نیست ساعت بالا مطالعه کنید 8_10 ساعت کفایت میکنه . میتونید تفریحاتتونو داشته باشید و پیشنهاد میکنم ک حتمن داشته باشید . یه چیزی ک دوست داشتین همیشه . من خودم هم ورزش میکردم هم موسیقی کار میکردم هم فیلم نگاه میکردم و خیلیای دیگه مثل منو شما میشناسم ک سال دوم رتبه خوبی داشتن و همین راه و روش رو رفتند و موفق شدند بالاخره .

بهترین بهترین بهترین چشم پزشک شیراز ک اولین عمل پیوند قرنیه رو انجام داد پروفسور خدادوست ؛ توی 40 سالگی شروع کردن برا پزشکی خوندن و هفت ساااااال کنکور تجربی دادن تا بالاخره قبول شدند ! و الان واقعن مایه افتخارن هم ایران کار میکنند هم خارج از کشور جراحی انجام میدن . خب همچین کسی اول پشتکارش واقعن جای الگو برداری داره دوم کسی ک اینقدر استعداد داشته باهوش بوده ک اثباتش کرده کنکور 6 سال ردش کرده پس واقعن بدونید کنکور ملاک نیست و هم اینکه نشون دادن ادم هر وقت بخواد میتونه ب هدفش برسه . شما ک الان 18 سالتونه . یک سال چیزی نیست مقابل 22 سال دور شدن از هدف .

و حرف اخرم اینه ک خواهشن ن از روی احساست از روی منطق تصمیم بگیرید ک چند سال دیگه نخواید برگردید دوباره کنکور بدید مطمئنن هر چقدر زودتر ب هدف واقعیتون برسید بهتره .

امیدوارم موفق باشید .

واقعا ممنون بابت حرفاتون
جسارتا یه سوال میپرسم اگر دوست ندارین جواب ندین شما الان پزشکی میخونید؟کجا؟
به نظر خودم باید الان هدفم خیلی دقیق و با جزییات برای خودم تصویر کنم تا دوباره با انگیزه بشم
بازم ممنون برای وقتی که گذاشتید