دبیر: افرین دخترا! من میدونم که خودکار مدادای رنگیتون کنار دستتونه! آفرین!
ما: خانوم بخدا فقط یه مداد سیاهه!
خانوم: نه من میدونم که مداد رنگیاتون بغل دستتونه! دارین منو سرکار میذارین..
ما: خانوم فقط یه مداد سیاهه ما اصن تو تختیم!
خانوم: نه الکی نگین بچه ها خیلی بامزه این....
مربوط به سخنرانی یکی از اساتید گرانمایه روی سن هست که حدود 1000 نفر شنونده داره:
-پس از آنکه اسکندر به تخت جمشید حمله کرد،شهر را به آتش کشید و لوله ای به راه افتاد(lole)
حاجی مگه شرکت آب و فاضلابه که لوله به راه بیوفته:/
"ولوله"هم بلد نیستی بخونی:/
-بابا من دیگه گوشیم نابوده... گوشی می خوام!
+منم بی ام و می خوام!
(و بحث همینجا به پایان می رسه )
-بابا خدایی پول تو جیبی من خیلی کمه....
(مامانم به طرفداری از من)
+آره، پول تو جیبیش کمه دیگه... خیلی وقته ثابته... حالا خودش عقل نداره (!) نمیگه زیاد کنید، ما که باید زیاد کنیم،،،،
(طرفداریاش خیلی خاصه )
یکی: خوب تجربی میخونی دیگه
من: نه ریاضی فیزیک
*متاسف میشود اما ادامه میدهد*
یکی: خوب پس خانم مهندسی ایشالله
*من چند بار رنگ عوض میکنم
به مامانم نگاه میکنم که لبخند تلخ زده
به سقف نگاه میکنم*
مامانم: فیزیک دوس داره
*یکی از شدت تعجب چند ثانیه سکوت میکند*
یکی: یعنی چیکاره میشی
من: فیزیکدان/محقق
یکی: آها
*یکی از این به بعد تمرین های فیزیک و ریاضی فرزند دبیرستانی اش، خواهرزاده ی دانشگاهی اش، برادرزاده ی مادر زنش را به من میفرستد تا حل کنم*
فامیل:دختر خانوم کدوم مدرسه هستن؟
مامان:فرزانگان
فامیل:به به به پس تیزهوشانی هستن
مامان: (((((=
فامیل: کلاس چندمی؟
من:دهم
فامیل:چه رشته ای؟
من:تجربی
فامیل:به به به پس خانوم دکتر میخوای بشی
من: نه اصلا
فامیل:وا یعنی چی؟ پس چی میخوای بری؟!
من:بیوتک یا زیست شناسی
فامیل:
فامیل:معدلت چند شد سارا جان؟
من:18/30
فامیل: ://///// پسر من 20
من:پسر شما نه المپیاد میخونه نه معافیت داره نه پایه دهمه
فامیل:خب دیگ باید فکر شوهر باشی ماشالله بزرگ شدی(((((((=
من:
مامان:
بابام::-l
فامیل: شوخی کردم بخندیم(((((=
من:زهرمار عنتر میمون درختی
ساعت ۱۰:۳۰( شروع زنگ تفریح)
معلم: خب میریم که این مثال ۲۰ موردی رو حل کنیم
بچه ها: ببخشید زنگ خورده
معلم: میدونم بذارین این مثال رو بگم بعد میتونین برین
من:
ساعت ۱۰:۴۸(دو دقیقه به شروع زنگ بعدی)
معلم: خب تموم شد اون هایی که مونده رو پس خودتون حل کنین الان میتونین برین استراحت کنین
بچه ها تو گروه خودمون: اخهههه ۲ دقیقه مونده چه غلطی میتونیم بکنیم
من همچنان پشت گوشیم:
و این پروسه هر هفته ادامه دارد و من فقط به حرص خوردناشون میخندم