پاسخ : شیطنت ها
يه روز زنگ ناهار(چهارشنبه هفته قبل فكر كنم)از سر بيكاري(يه چند وقته ما رو ميز معلم غذا ميخوريم

) يه گچ قرمز برداشتم رو ميز يه ادمك كشيدم....بعد يه جورايي حدودا اندازه يه دايره با شعاع 10 سانت بود...دوستم اومد همون گچو برداشت دايرهه رو پر كرد

بعد همين جوري گذشت...تا شنبه.شنبه زنگ اول امتحان عربي داشتيم( در توصيف اين خانوم بايد بگم ايشون عشق ميكنن شما يه جواب اشتباه بدين كلا لذت ميبرن از جواب ندادنتون و صبح روز امتحان يكي برگشت گف: عزيزم چقدر بدجنسن من عاشق اين معلم بدجنسام!!)بعد اين لكه سرخابي(خو گچ قرمزا نه صورتين نه قرمز ديه...) گوشه ميز بود و صندلي يه بچه ها بقل اونجا بود بعد انجوري كه بايد نازك شي رد شي و اينا بعد اين هرچي رد ميشد صورتي ميشد


مانتوشم سورمه اي....

تازه جالب اينجاس كه هي مونده بود چرا صورتي ميشه
اخرش ديد روميزي جاشو عوض كرد واينا....(نكته جالب اينجاس كه از چهارشنبه تا شنبه فقط اين معلم اين جوري شد

)
بعد دوباره شنبه زنگ ناهار من گچ سفيد رو برداشتم رو اين سرخابيه كشيدم سفيد شد

ديگه اگه اون موقع پيدا بود ديگه الان پيدام نبود

دوباره هيچ كس مشكلي پيدا نكرد امروز دوباره معلم اومد بعد اتفاقي هم تيكه گچي ميز سمت معلم شد!!

اينم صندليشو مايل كرد به همون نقطه نشست و چسبيد به همون جا!!
(البته نه كاملا در نتيجه من اول نا اميد شدم)
بعد داش چيز ميگف مينوشتيم يوهو يه صدا تق اومد ديديم بلند شده داره با چه شدتي مانتوشو پاك ميكنه(مجددا سورمه اي و اتفاقاهمون قبله

)
- كي اينجارو گچي كرده؟

يكي از بچه ها - خانوم گچي شده ديگه....

(نميدونست من كردم)
- هيچ كدوم معلماتون نميشينن اينجا؟!

همون شخص- چرا خانوم ولي فقط شما گچي ميشين

ميزمون با شما مشكل داره!
ديه اينقدر خنديدم فكر كنم فهميد كار من بوده اما چيزي نگفت فقط لبخند زد(اگه فهميده باشه احتمالا اين يعني نمرم يه سه چهار تا مياد پايين...)
پ.ن: دوستان اصفهاني معلم عربي دوما كيه؟! افرين درسته => لايك بدين!