شیطنت ها

نظر شما راجع به گول زدن چیه؟

  • انجام دادم.بد نیست.

    رای‌ها: 52 73.2%
  • انجام ندادم.بد نیست.

    رای‌ها: 4 5.6%
  • انجام دادم.بده.

    رای‌ها: 9 12.7%
  • انجام ندادم.بده.

    رای‌ها: 6 8.5%

  • رای‌دهندگان
    71
  • Poll closed .

amir abbasi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
894
امتیاز
4,125
نام مرکز سمپاد
دبیرستانِـــ CNIHS یا همون CIHS سابق
شهر
مـــشـ CO
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
UWO
پاسخ : شیطنت ها

به نقل از soroush sep :
سر كلاس زيست نشسته بوديم...ناگهان صداي شعله ور شدن چيزيو شنيديم...به پشتم نگاه كردم ديدم يكي از بچه ها تو اتيشه....واي بدبخت يكم از موهاش سوخت.(علتش فندك اتمي بودكه البته تقصير يكي ديگه بود كه شعلش رو تا اخر زياد كرده بود) و زنگ زيبا و شيرين زيستو ايشون قال كرد(لازم به ذكر است كه معلم زيست ما دهنش باز مونده بود اين طوري :O.اما بعدش گفت بوي كله پاچه مياد) اما...بدبختا به محض اينكه زنگ خورد.ناظم مدرسه اين دو نفرو تا حد گريه در اورد(اين دو نفر تو عمرشون اصلا گريه نكرده بودند)
اتهاماتي كه به انها وارد شد:
1-به خطر انداختن جان 400دانش اموز.
2-اغتشاش در مدرسه
3-تخريب اموال عمومي
جالبه كه فقط موي بدبخت سوخته بوده بودنه چيز ديگه.

کاشکی اشکمو در میورد
از این ناراحتم که یه ...مالی سریع رف دستمال کشی پیش صیفی [-(
یکی از اتهامای دیگه ای که بهم زدن
گفتن تو معتادی؟؟؟؟ :O :O :O :O :O :O
 

Intelligenz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
466
امتیاز
3,147
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان3
شهر
مشهد
پاسخ : شیطنت ها

سالی که امتحانه مرحله دوم تیزهوشان داشتم ( اون سال 8 تا سواله تشریحی دادن که ما دقیقا سره امتحان فهمیدیم و خیلی استرس داشتم و زیاد خوب ندادم ) وقتی از در اومدم بیرون تمام مادر پدرا منتظر بودن و از هرکی میومد بیرون سوال میکردن که امتحان چه جوری بود و اینا من که اومدم یکی ازم پرسید امتحان چه جوری بود منم اعصابم خورد بود گفتم خیلی آسون بود خیلی خوب دادم بعد موقع رفتن دیدم همون که ازم این سوالو پرسید داره با دخترش میره دخترشم داره بدجوری گریه میکنه برا امتحان!!!!
 

نوواندا

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
تهران
پاسخ : شیطنت ها

نزدیکای چهارشنبه سوری وسایل آتش بازی که بچه های شیمی ساخته بودن رو ( خودم هنرم ) از آزمایشگاه کش رفتم ...
از آبدارخونه هم چوب کبریت کش رفتم ( دفعه ی اول فقط چوب کبریت ها رو برداشتم بعد یادم اومد باید جعبه اش رو هم بردارم تا کبریتا روشن بشه !!! ) بعد هم مدرسه رو گذاشتم رو سرم ... خیلی حال داد !!!
 
ارسال‌ها
135
امتیاز
1,030
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی همدان
رشته دانشگاه
شنوایی شناسی
پاسخ : شیطنت ها

زنگ دینی سر کلاس نرفتیم فوتبال بازی کردیم چه قدر کیف داد همه هم منفی گرفتیم ولی به فوتبالش میارزید /m\
 

گردآفريد

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
398
امتیاز
2,380
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : شیطنت ها

يه بار من يه آبکش پلاستيکي رو چپه گذاشتن روي جوجه ي ايمان بعد سبدو آتيش زدم جوجه هه توش ذوب شد:عذاب وجدان!!!!
 

Intellectuel

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
313
امتیاز
1,591
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
l
پاسخ : شیطنت ها

من کوچیک که بودم رفتم تمام دسته چکه بابامو روش جوجه کشیدم وقتی اومده بهش گفتم نگاه کن بابا برات امضا کردم فرض کن چه حال پیدا کرده.یه بار دیگه هم جوجمو گذاشته بودم تو کفش بابام که گرم بشه بد خراب کاری کرده بود بابام هم همون کفش رو پوشیده بود
 

zahra yousefi

کاربر فعال
ارسال‌ها
62
امتیاز
151
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهاردانگه
شهر
تهران
مدال المپیاد
یه بار نزدیک بود برم المپیاد شیمی
پاسخ : شیطنت ها

ما (من و دوستان) یه بار یک عدد پوست موز گذاشتیم دم در دفتر معلم ها.معلم هنرمون تا در رو باز مرد پاش رفت روی پوست موز.شانس آورد و شانس نیاوردیم که با سر نخورد زمین .
 

s.pegasus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
3,937
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۲
شهر
تـهـران
دانشگاه
تهران غرب
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : شیطنت ها

ما یه پارکینگ داشتیم که خیلی بزرگ بود ولی چون کوچمومن کوچیک بود ماشین نمی تونست بیاد توش
ما هم توش دچرخه سواری می کردیم B-)
یه بندم دور پلیسی و تک چرخ و اینا ... :-"
اینقدر دور پلیسی زده بودم کفش سر شده بود
خلاصه یه بار که ما تک چرخ زدیم چرخ عقب لیز خورد خودمون و چرخ افتادیم رو دسته چپم
اونم نامردی نکرد جفت استخوناش شیکست =((
به هر دکتری نشون میدادم میگفت با کامیون تصادف کردی :D
 

agha mahdi

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
6
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای
شهر
اصفهان
پاسخ : شیطنت ها

خودم که یادم نیست ولی برام تعریف می کنن
داشتم تو خونه بابا بزرگم شیطونی میکردم و بازی می کردم
در یه حرکت خیلی توپ با سر رفتم تو شیشه میز تلویزیون :O :O :( {-8 {-8

یه بار دیگه هم با کله رفتم تو تیزی فواره
جاتون خالی یه خونی اومدا :))
 

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,058
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : شیطنت ها

اومدم کفش یکی از بچه هارو قایم کنم گذاشتمش رو سطل آشغال . خدمتگزار مدرسه اومده بود سطل رو خال کنه کفشای نوی بیچاره رو برادشته بود می خواسته بندازه بیرون از دستش گرفت.
کلا در مورد کفش استعداد بسیار دارم
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,423
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : شیطنت ها

یه معلم عربی داریم خیلی به خودش میرسه و همیشه لباس های مارک دار میپوشه. یه بار یه جفت کفش زارا خیلی خوشگل پوشیده بود،ظهر که رفت نمازخونه ما رفتیم کفشاشو قائم کردیم. وقتی نتونست کفشاشو پیدا کنه ناظم ها رو صدا کرد و چون کلاس ما نزدیکه نمازخونه بود اول از همه اومدن سر کلاس ما ،ما هم اصلا به رو خودمون نیاوردیم. آخرش بهمون گفتن بیاین شما هم بگردین کفشای خانم پیدا شه ما رفتیم مثلا بگردیم یه کم الکی گشتیم بعد به طوز کاملا اتفاقی!کفشاشو پیدا کردیم بهش دادیم!

هفته اول مدرسه ها بود و اولین جلسه زبان. من خیلی سر به سر معلم زبان میذاشتم. اومد سرکلاس گفت:خب تابستون چطور بود؟خوش گذشت؟
من گفتم:نه خانم!! مگه غم فراق(فراغ) شما گذاشت که به ما خوش بگذره!
معلم یه نگاه مرموزی به من کرد گفت:ببین این از اون دروغا بود که الان سقف کلاس میاد پایین رو سرت هااا!!
 

pucy cat

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
985
امتیاز
2,347
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 4
شهر
تهــران
پاسخ : شیطنت ها

ماکلا تواتيش درست کردن تبحر داريم 4-5دفعه توي مدرسه اتيش درست کرديم
 

kerpoocoder

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
240
امتیاز
1,058
نام مرکز سمپاد
علامه حلی غیر چینی
شهر
کرمون
مدال المپیاد
یه کم
دانشگاه
شهید باهنر کرمان
رشته دانشگاه
CS & Math
پاسخ : شیطنت ها

یه بار یکی از بچه ها یه فندک اورده بود تو مدرسه تصمیم گرفتیم تو کلاس یه اتیش درست کنیم که همه جای کلاسو دود بگیره تا وقتی که معلم میاد تو کلاس :O شاید هم سنسور آتیش کلاس به کار بیفته واسه همین روکششو برداشتیم یه دونه از پرده های کلاس که کنده شده بود و کلی کاغذ و آشغال پلاستیکی (برای بو) ریختیم تو چند تا از نقاط کلاس بعد هم فندک رو گرفتیم زیرشون یه 5 دقیقه ای داشت میسوخت در و پنجره ها رو هم بسته بودیم دود همه جا رو گرفته بود که سرایدارمون دود رو دید رفت که به مدیر (اجله) خبر بده ما هم تمام اتش ها رو خاموش کردیم ولی همیطور داشت دود می کرد ما هم از کلاس رفتیم بیرون تو راهرو، مدیرمون که اومد گفتیم زنگ تفریح یکی روشن کرده و ^#^ معلم زبان فارسی که اومد سر کلاس یه ریع ساعتی از وقت کلاس رفت.
بنده خدا داشت خفه می شد :-\
ما هم =))
 

raha.pg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
264
امتیاز
326
نام مرکز سمپاد
farz4
شهر
tehran
پاسخ : شیطنت ها

یه بار در سایت مدرسه قفل بود کلیدشم پیدا نمیشد. ما هم از پنجره رفتیم تو.... :D


یه بار دیگه هم سر زنگ عربی داشتیم کلیپ خنده دار میدیدیم، دسم خورد، گوشیم از حالت سایلنت در ویومد.... :D (البت دبیر عربیمون کلا نفهمید...) ولی هر دفه سر کلاسش سوت میزنم میفهمه.... :D :D :D
----------------------
راهنمایی ک بودیم یه بار نخ بستیم ب نیمکتا از این سر تا اون سر کلاس....
فردا رفتیم مدرسه دیدیم پای چشم معاونمون کبوده....
ما همه: =)) =)) =)) =))
---------------------
تا حالا کپسول آموکسی سیلین تو بخاری انداختین؟؟؟؟؟
راهنمایی ک بودیم یه بار سر زنگ تاریخ آموکسی سیلین انداختیم تو بخاری.... آخخخخخخخخخخخ بوی گندی داشت ک نگو....
معلم تاریخ ما هم ک ب اندازه دایناسورای گونه آروسوروس سن داشت، دیگه داشت میمرد از دسش راحت شیم..... :D :D

×لطفا پست متوالی ارسال نکنین!ممنون : )
 

zahra:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
545
امتیاز
5,226
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف‌آباد
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
الزهرا/رویان
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژی/ژنتیک مولکولی
پاسخ : شیطنت ها

سال اول راهنمایی یکی از بچه ها واسه ناهار کنسرو ماهی اورده بود نمی دونست باید چه طوری بجوشونه
منهم بهش گفتیم همین طور بزار روی بخاری کافیه
بیچاره باور کرد
ده دقیقه نشده کنسرو رفت تو هوا وای که چقدر بهش خندیدیم
ولی خوب بعد عذاب تحمل بوی گند ماهی رو همه با هم کشیدیم جاتون خالی :)) :)) :)) :D :D :D =)) =)) =))
 

zeynab75

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
776
امتیاز
5,337
شهر
قوچان
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : شیطنت ها

انقد زیادن فقط باید فهرستوار بگم:
1)گچ مالی کردن صندلی معلم :D
2)گذاشتن ماژیک غیر وایت برد جلوی تخته(که دبیر شیمیمون که کل تخته رو پر میکنه و منتظر میمونه تا ما بنویسیمو یه تخته دیگه واسمون بنویسه.....!!!) =))
3)در آوردن دستگیره ی در کلاس :-??
4)چسبوندن برگه ی "لطفا تلفن همراه خود را خاموش کنید"روی میز معلم ^#^
5)بعضی دبیرا وقتی سر صحبتو باز کنی تا ته زنگ نصیحتو خاطره و ... تعریف میکنن به خصوص دبیر دینی!! B-)
6)به دبیر ریاضی بگیم کار پژوهشی داریم اونم از خداشه و کلاسو تعطیل میکنه و میره کلاسای بیرون!!!(آخه اونجا بهش حق الزحمه ی بیشتری میدن!!!) :-$
7)به دبیر بالایی بگیم کلاس رفع اشکال بذاره و اونم قبول نکنه و بگیم بچه ها نفری ده تومن با خودتون بیارین و اونم بلافاصله میگه حالا چون شمایین.... x:
فعلا دیگه یادم نمیاد :-/
بدآموزی نشه ها!!
 

arghavana22

کاربر فعال
ارسال‌ها
20
امتیاز
21
پاسخ : شیطنت ها

واسه روز معلم تو مدرسه بهمون کیک خامه ای دادن بعد تا کیکا رو دادن که بخوریم جنگمون شروع شد
از هر طرف کیک و خامه پرت میکردن کلاسمون مثل میدون جنگ شده بود
من و دوستم از همه بد تر بودیم بعد مونده بودیم با مانتوی پر خامه چی کار کنیم
زنگ بعدشم کنفرانس زمین شناسی داشتیم
بعد همین طور که داشتیم میخندیدیمو فکر میکردیم مانتومونو چجوری تمیز کنیم
معاونمون اومد تو کلاس منو دوستمم رفتیم پشت در کلاس قایم شدیم که زنگه بعدو قرار نشه بریم دفتر
این دوستای خنگمونم همگی با هم زل زده بودن به ما دوتا,معاونمونم فهمید بعد یه نگاهی به ما دو تا کرد زد زیر خنده و از کلاس رفت بیرون اصلا یادش رفت واسه چی اومده بود تو کلاسمون
زنگ بعدم با مانتوی خیس رفتیم کنفرانس زمین شناسی :)
 

h_h1234

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
75
امتیاز
614
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
ریاضی
دانشگاه
اگه خدا ب خواد تهران!!!!!!!!!!!!!!
رشته دانشگاه
بيوتكنولوژي/دندان پزشكي
پاسخ : شیطنت ها

همین سه شنبه یعنی 26 شهریور امتحان ریاضی از مبتکران داشتیم L-:(فرض کنین روز آخر از سال تحصیلی ک ما 3راهنمایی بودیم) :(( بعد معلم ریاضی وزارتیمون سر کلاسمون بود ماهاهم غر میزدیم ک این سوالا چه سوالای مزخرفیه و از این حرفا یک دفعه نجمه گفت: خانوووووم ببخشید 18*25 چند میشه معلمم نگاهش کرد بعد از چند دقیقه گفت خانوووووووووووم میشه از ماشین حساب استفاده کنیم ! ماها زدیم زیر خنده اخرش گفت اییییی خانوم اهههههههههههه این چه زندگییه ماشین حساب ک نمیزارین استفاده کنم ،خودتونم ک حساب نمی کنین نکنه می خواین خودم حساب کنم؟ ماها =)) معلمه :))
 

فرشاد

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
120
امتیاز
804
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نیشابور
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : شیطنت ها

یه روز داشتم سر کلاس یکی از دبیرا ادای معلمارو یک به یک درمی اوردم که دبیرمون در حالت قهقهه گفت ادای منم در بیار، منم با کمال پررویی اداشو در اوردم .!!!
کلاسو میگی داشت از شدت خنده منفجر می شد =))
 
بالا