مشاعره

_SAEED · 2021/10/9

به نقل از Behrad-J :
به چشم مرحمت سویم نظر کن
شفیع آخرت خیرالبشر کن

نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند

ه.الف.سایه

Hecate · 2021/10/9

به نقل از _SAEED :
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند

ه.الف.سایه

درین سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند

Behrad-J · 2021/10/9

به نقل از kimia+_+ :
درین سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند

در دولت به رخم بگشادی
تاج عزت به سرم بنهادی

Hecate · 2021/10/9

به نقل از Behrad-J :
در دولت به رخم بگشادی
تاج عزت به سرم بنهادی

یک نفر امد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت

Behrad-J · 2021/10/9

به نقل از kimia+_+ :
یک نفر امد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت

تامل در آیینه دل کنی
صفایی به تدریج حاصل کنی

Hecate · 2021/10/9

به نقل از Behrad-J :
تامل در آیینه دل کنی
صفایی به تدریج حاصل کنی

یاد وصال میکنم دیده بره اب میشود
شرح فراق میکنم سینه کباب میشود

_SAEED · 2021/10/9

به نقل از kimia+_+ :
یاد وصال میکنم دیده بره اب میشود
شرح فراق میکنم سینه کباب میشود

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق یابی و زر شوی

Hecate · 2021/10/9

به نقل از _SAEED :
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق یابی و زر شوی

یارم توی در عالم یار دگر ندارم
تا در تنم بود جان دل از تو برندارم

_SAEED · 2021/10/9

به نقل از kimia+_+ :
یارم توی در عالم یار دگر ندارم
تا در تنم بود جان دل از تو برندارم

ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته ایم
وزنه این صحرا تهی از لاله ی سیراب نیست

رهی

Hecate · 2021/10/9

به نقل از _SAEED :
ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته ایم
وزنه این صحرا تهی از لاله ی سیراب نیست

رهی

تا تو بامنی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است

_SAEED · 2021/10/9

به نقل از kimia+_+ :
تا تو بامنی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است

تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

Hecate · 2021/10/9

به نقل از _SAEED :
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

دلم را چشم هایش تیرباران کرد تسلیمم
بگویید ان کمان ابرو سپاهش را نگه دارد

Behrad-J · 2021/10/9

به نقل از kimia+_+ :
دلم را چشم هایش تیرباران کرد تسلیمم
بگویید ان کمان ابرو سپاهش را نگه دارد

در عالم نیستی چه دیدی
کاینسان متحیری و خاموش

_SAEED · 2021/10/9

به نقل از Behrad-J :
در عالم نیستی چه دیدی
کاینسان متحیری و خاموش

شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی

Hecate · 2021/10/9

به نقل از _SAEED :
شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی

یک ذره وفا را به دوعالم نفروشیم
هرچند در این عهد خریدار ندارد

_SAEED · 2021/10/9

به نقل از kimia+_+ :
یک ذره وفا را به دوعالم نفروشیم
هرچند در این عهد خریدار ندارد

دوستان و دشمنان را از تو روز رزم و بزم
شانزده چیز است بهره وقت کام و وقت کار
نام وننگ و فخر و عار و عز و ذل و نوش و زهر
شادی و غم، سعد و نحس و تاج و بند و تخت و دار

دروغ چرا، واقعا دو مضراع آخر رو فراموش کرده بودم کمک گرفتم :)

Hecate · 2021/10/9

به نقل از _SAEED :
دوستان و دشمنان را از تو روز رزم و بزم
شانزده چیز است بهره وقت کام و وقت کار
نام وننگ و فخر و عار و عز و ذل و نوش و زهر
شادی و غم، سعد و نحس و تابج و بند و تخت و دار

دروغ چرا، واقعا دو مضراع آخر رو فراموش کرده بودم کمک گرفتم :)

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

_SAEED · 2021/10/9

به نقل از kimia+_+ :
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

منم ابر و تویی گلبن که میخندی چو میگریم
تویی مهر و منم اختر که میمیرم چو می آیی

Hecate · 2021/10/9

به نقل از _SAEED :
منم ابر و تویی گلبن که میخندی چو میگریم
تویی مهر و منم اختر که میمیرم چو می آیی

یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

خیلی فکر کردم به جز این چیزی به ذهنم نرسید

_SAEED · 2021/10/9

به نقل از kimia+_+ :
یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

خیلی فکر کردم به جز این چیزی به ذهنم نرسید

روز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی
آب تویی کوزه تویی آب ده اینبار مرا

مشاعره

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

.

∞

.

∞

.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

.

∞

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای

.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای