saba.hjm
Olmazsa alışırız(:
- ارسالها
- 873
- امتیاز
- 25,716
- نام مرکز سمپاد
- فزرانگان
- شهر
- سراب
- سال فارغ التحصیلی
- 1400
دل داده ام به یاری شوخی کشی نگارینمی دانم چه دارم در گلویم
زبانم خشک و لبهایم سکوتند
نمی دانم چرا این بغض هرگز
ندارد رحمی بر حال زبونم
جهان تیره شده بر بام خانه
برفته از جهانم شادمانی
تمام دل خوشی هایم شکسته
ندارم در جهانم آفتابی
همی تاریکی و تاریکی و درد
گرفته زندگی از چشم هایم
هر آنچه داشتم در زندگانی
شده نقشی سیه در قاب هایم
نمی دانم که تا کی این شب سرد
برایم باید از غم ها بگوید
نمی دانم که تا کی زاغک غم
قرار است مرگ را در من بجوید
همی خواهم دوباره شادمانی
بیاید بر در خانه بکوبد
بیاید سالها بعد از جدایی
درونم باز با فریاد گوید:
بدان ای خو گرفته با غم و درد
بهار زندگانی باز آید.
مرضیه السجایا محموده الخصائل