مشاعره

[el_na_z]

دردی‌ست غیر مردن کآن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟
~مولانا.

نام نیکو گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زنگار
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت پایدار

 

[Amin rouhi]

نام نیکو گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زنگار
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیک پایدار

روی از جمال دوست به صحرا مکن که روی
در روی همنشین وفاجوی خوش‌تر است!
~شیخ اجل.

 

[el_na_z]

روی از جمال دوست به صحرا مکن که روی
در روی همنشین وفاجوی خوشتر است!
~شیخ اجل.

ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را

 

[Shkf.tv]

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
حافظ

 

[Scarlett]

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
حافظ

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

 

[Hecate]

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را

 

[Amin rouhi]

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را

ای دل! قلاش مکن! فتنه و پرخاش مکن!
شهره مکن! فاش مکن بر سر بازار مرا!
~مولانا.

 

[Hecate]

ای دل! قلاش مکن! فتنه و پرخاش مکن!
شهره مکن! فاش مکن بر سر بازار مرا!
~مولانا.

آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند

 

[saba.hjm]

آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند

دار و ندارم سوخت در این آتش اما
هرچه برایم دل بسوزانی، مهم نیست

 

[Scarlett]

دار و ندارم سوخت در این آتش اما
هرچه برایم دل بسوزانی، مهم نیست

تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند ادمی

 

[D3la]

يار با ماست چه حاجت كه زيادت طلبيم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس

 

[saba.hjm]

يار با ماست چه حاجت كه زيادت طلبيم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس

سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی می‌کند؟

یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می‌کند

 

[Shkf.tv]

سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی می‌کند؟

یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می‌کند

در کارگه کوزه‌گری کردم رای
در پایه چرخ دیدم استاد به پای
می‌کرد دلیر کوزه را دسته و سر
از کله پادشاه و از دست گدای

 

[el_na_z]

در کارگه کوزه‌گری کردم رای
در پایه چرخ دیدم استاد به پای
می‌کرد دلیر کوزه را دسته و سر
از کله پادشاه و از دست گدای

یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین به من اگر تورا به زر ناب دهم

 

[Shkf.tv]

یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین به من اگر تورا به زر ناب دهم

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

 

[saba.hjm]

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

نشسته‌ ام به در نگاه میکنم
دریچه آه می‌کشد
تو از کدام راه می‌رسی
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی‌ام در این امید پیر شد نیامدی و دیر شد

 

[D3la]

دست ناپیدا و گریبان می‌کشد
من سوی دست و گریبان می‌روم

 

[saba.hjm]

دست ناپیدا و گریبان می‌کشد
من سوی دست و گریبان می‌روم

من اگر کافر و بی دین و خرابم به تو چه؟
من اگر مست می‌ و شرب و شرابم به تو چه؟

 

[Kiamehr]

من اگر کافر و بی دین و خرابم به تو چه؟
من اگر مست می‌ و شرب و شرابم به تو چه؟

هر که در سرگشتگی ثابت قدم گردیده است
کوه را ابر سبک جولان تصور می کند

سروِ سیمینِ تو را دیده است هر کس در لباس
جانِ بی تن را تنِ بی جان تصور می کند

 

[saba.hjm]

هر که در سرگشتگی ثابت قدم گردیده است
کوه را ابر سبک جولان تصور می کند

سروِ سیمینِ تو را دیده است هر کس در لباس
جانِ بی تن را تنِ بی جان تصور می کند

دستام واست بیقراری می کنه
فکر و ذهن من گمراهی می کنه