مشاعره

ماهی سیاه کوچولو

کاربر فعال
ارسال‌ها
58
امتیاز
506
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
جنوب غربی متمایل به شرق یکمم لهجه شمالی دارم
سال فارغ التحصیلی
1402
رشته دانشگاه
پزشکی
تو را با غیر می بینم صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری زدستم بر نمی آید
در پیش بی‌دردان چرا فریاد بی‌حاصل کنم
گر شکوه‌ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم

از گل شنیدم بوی او، مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او، در کوی جان منزل کنم
 

Naghmeh08

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
453
امتیاز
5,852
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1405
در پیش بی‌دردان چرا فریاد بی‌حاصل کنم
گر شکوه‌ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم

از گل شنیدم بوی او، مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او، در کوی جان منزل کنم
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
 
ارسال‌ها
418
امتیاز
3,150
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
Physics
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یارو همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
 

Naghmeh08

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
453
امتیاز
5,852
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1405
یارو همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
منوچهر یک هفته با درد بود
دو چشمش پر آب و رخش زرد بود

چو دیهیم شاهی به سر بر نهاد
جهان را سراسر همه مژده داد
«شاهنامه»
 

پریا :)

بـــی‌صـــدا
ارسال‌ها
86
امتیاز
1,150
نام مرکز سمپاد
Farz
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1402
منوچهر یک هفته با درد بود
دو چشمش پر آب و رخش زرد بود

چو دیهیم شاهی به سر بر نهاد
جهان را سراسر همه مژده داد
«شاهنامه»
درد عاشق را دوایی بهتر از معشوق نیست
شربت بیماری فرهاد را شیرین کنید
 

!entropia

الو؟ کائنات؟
ارسال‌ها
72
امتیاز
228
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۴
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1408
دیوانه نبودم که دل از خلق بریدم
یک عمر نفهمید کسی حرف دلم را
ای عشق! نشد در گذر از جاده تقدیر
همراه تو باشیم همین چند قدم را

فریدون مشیری
 

نرگسیوم

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
643
امتیاز
4,511
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرِ هرت
سال فارغ التحصیلی
1406
دیوانه نبودم که دل از خلق بریدم
یک عمر نفهمید کسی حرف دلم را
ای عشق! نشد در گذر از جاده تقدیر
همراه تو باشیم همین چند قدم را

فریدون مشیری
آن تلخ‌وش که صوفی، اُم الخبائثش خواند
اشهی لنا و اهلی من قبلة العذارا
 
ارسال‌ها
59
امتیاز
507
نام مرکز سمپاد
حضرت محمد(شهید بهشتی1)
شهر
زاهدان
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
نه :)
رشته دانشگاه
حقوق
ای غمت یار بی نوایی ها
با من از دیرش آشنایی ها

از چراغ رخت به خانه چشم
در شب تیره روشنایی ها
(کمال خجندی)
 

پریا :)

بـــی‌صـــدا
ارسال‌ها
86
امتیاز
1,150
نام مرکز سمپاد
Farz
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1402
ای غمت یار بی نوایی ها
با من از دیرش آشنایی ها

از چراغ رخت به خانه چشم
در شب تیره روشنایی ها
(کمال خجندی)
از گریه‌ی بر خویشتن و خنده‌ی دشمن
جانکاه‌تر، آهی‌ست که از دوست برآید

کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم
در فکر چراغی‌ست که از من برباید
 
ارسال‌ها
418
امتیاز
3,150
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
Physics
از گریه‌ی بر خویشتن و خنده‌ی دشمن
جانکاه‌تر، آهی‌ست که از دوست برآید

کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم
در فکر چراغی‌ست که از من برباید

دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا
این طفل، یتیم است در آغوش بگیرش

پیش تو مرا پیشکشی نیست جز این شعر
منت به سر من بگذار و بپذیرش
 

پریا :)

بـــی‌صـــدا
ارسال‌ها
86
امتیاز
1,150
نام مرکز سمپاد
Farz
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1402
دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا
این طفل، یتیم است در آغوش بگیرش

پیش تو مرا پیشکشی نیست جز این شعر
منت به سر من بگذار و بپذیرش
شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد
می‌توان سوخت اگر امر بفرماید عشق

پیله‌ی رنج من ابریشم پیراهن شد
شمع حق داشت! به پروانه نمی‌آید عشق!
 
ارسال‌ها
59
امتیاز
507
نام مرکز سمپاد
حضرت محمد(شهید بهشتی1)
شهر
زاهدان
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
نه :)
رشته دانشگاه
حقوق
شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد
می‌توان سوخت اگر امر بفرماید عشق

پیله‌ی رنج من ابریشم پیراهن شد
شمع حق داشت! به پروانه نمی‌آید عشق!
قطره ی اشکیم اما در درون دل نهان
گر به سوی دیده ره یابیم دریا می شویم
(مسکین بخارایی)
 

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
قطره ی اشکیم اما در درون دل نهان
گر به سوی دیده ره یابیم دریا می شویم
(مسکین بخارایی)

می‌زدگانیم ما، در دل ما غم بود

چاره‌ی ما بامداد رطل دمادم بود

راحت کژدم زده، کشته‌ی کژدم بود

می زده را هم به می دارو و مرهم بود

هر که صبوحی کند با دل خرم بود

با دو لب مشکبوی، با دو رخ حور عین
منوچهری
 
ارسال‌ها
418
امتیاز
3,150
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
Physics
می‌زدگانیم ما، در دل ما غم بود

چاره‌ی ما بامداد رطل دمادم بود

راحت کژدم زده، کشته‌ی کژدم بود

می زده را هم به می دارو و مرهم بود

هر که صبوحی کند با دل خرم بود

با دو لب مشکبوی، با دو رخ حور عین
منوچهری

نیستم غمگین گر از من دل بریدند این و آن
عشق ورزیدن به جز تمرین تنهایی نبود
 

نرگسیوم

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
643
امتیاز
4,511
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرِ هرت
سال فارغ التحصیلی
1406
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست😀
 
ارسال‌ها
418
امتیاز
3,150
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
Physics
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست😀
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود میگذرم

تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
 

Ayda-kz

صحیح
ارسال‌ها
145
امتیاز
1,858
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
طلای المپیاد Overthinking
من خود دلم از مهر تو لرزید، وگرنه
تیرم به خطا می رود اما به هدر نه!
دلخون شده ی وصلم و لب های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر، نه
با هر که توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!
بدخُلقم و بدعهد، زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است! مگرنه؟
یک بار به من قرعه ی عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر...نه!
 

نرگسیوم

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
643
امتیاز
4,511
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرِ هرت
سال فارغ التحصیلی
1406
هر بار دلم رفت و نگاهی به تو کردم
بر گونه‌ی سرخابی‌ات افتاد خراشی
از شوق هم آغوشی و از حسرت دیدار
بایست بمیریم،
چه باشی، چه نباشی
 

اِئل آی

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
15
امتیاز
491
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
هر بار دلم رفت و نگاهی به تو کردم
بر گونه‌ی سرخابی‌ات افتاد خراشی
از شوق هم آغوشی و از حسرت دیدار
بایست بمیریم،
چه باشی، چه نباشی
یک خانه پر ز مستان مستان نو رسیدند
دیوانگان بندی زنجیرها دریدند

بس احتیاط کردیم تا نشنوند ایشان
گویی قضا دهل زد بانگ دهل شنیدند
 

Ayda-kz

صحیح
ارسال‌ها
145
امتیاز
1,858
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
طلای المپیاد Overthinking
دنیا اسیر فتنه و آشوب و جنگ بود
ما بیخیال معرکه شطرنج می‌زدیم
از حال ما ز اهل شریعت سوال شد
هر مذهبی به غیر جنون گفت مرتدیم!
 
بالا