• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

گفتگوی داغ تاریخی

به نظرتون گفتگو رو با چه موضوعی شروع کنیم ؟

  • تاریخ ایران پیش از اسلام ( اشتباهات یزدگرد سوم )

    رای‌ها: 3 12.0%
  • تاریخ ایران پس از اسلام ( وضعیت ایران در صورت ادامه ی حیات آغا محمد خان )

    رای‌ها: 8 32.0%
  • تاریخ جهان ( آدولف هیتلر ؛ خوب یا بد ؟ )

    رای‌ها: 10 40.0%
  • تاریخ مذاهب ( پوریم )

    رای‌ها: 4 16.0%

  • رای‌دهندگان
    25
  • Poll closed .
  • شروع کننده موضوع
  • #41

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
هیتلر یک نظامی کار آزموده بود و به خاطر امید و آرزوهایی که برای آلمان داشت می جنگید . برای اینکه بتونید یه رهبر رو درک کنید باید اول خودتون رو جای مردم کشورش بزارید بعد از کسب اطلاعات کامل از عقاید و اهداف اون رهبر قضاوت کنید .
در مورد هیتلر هم دقیقا همینجوریه . هیتلر اهدافی برای به برتری رسوندن آلمان داشت که باید با دقت واردش شد . هیتلر فرمانده ی بزرگی بود با یک اشتباه بزرگ ؛ که به قیمت نابود شدن کل اهدافش تموم شد .به نظر من اگه هیتلر اتحاد خودش رو با جماهیر شوروی نمیشکست می تونست یک امپراتوری جهانی رو بنیان گذاری کنه . جنگ جهانی دوم یک جنگ تمام عیار بود ؛ یعنی اگر عملی از طرف یکی از طرفین جنگ سر میزد مطمئنا طرف مقابل هم یا اون رو انجام داده بود یا تکرار می کرد . همونطوری که قبلا گفتم نمیشه هیتلر رو بد مطلق دونست . اتفاقاتی که در گرماگرم نبرد می افتاد اون رو وادار به یکسری واکنش ها می کرد برای اینکه منافع ملی آلمان و محبوبیت خودش در بین مردم از بین نره .
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
اولا به نظرم سوال هیتلر رهبر خوب یا بدی بود رو باید از هیتلر آدم خوبی بود یا بد رو کامل جدا کنیم. واضحه که هیتلر بد مطلق نبود (اصلا چنین چیزی وجود داره یا نه هم خودش جای بحث داره.) و از فلسفی کردن این موضوع که اصن خوب و بد اخلاقی آبجکتیوه یا سابجکتیو بگذریم فکر کنم میتونیم توافق کنیم که با هیچ معیار اخلاقی‌ای نمیشه هیتلر رو آدم خوبی به حساب آورد. هیتلر شاید بشه گفت رهبر خوبی بود در اون زمان برای آلمانی‌ها برای اینکه اهدافش همسو و جهت بود با یه آلمان خشمگین از شکست جنگ جهانی اول و پیمان ورسای.

اتحاد آلمان با شوروی حتی اگر در زمان جنگ شکسته نمیشد و هیتلر یک امپراتوری جهانی رو بنیان‌گذاری میکرد هم قطعا دوامی نداشت به خصوص که فقط سه سال از جنگ داخلی اسپانیا گذشته بود. آلمان و شوروی خیلی با هم مشکل داشتن و قطعا یه حکومت کمونیست نمیتونست با یه امپراتوری فاشیست (هرچند اسم خودشونو سوسیالیست گذاشته بودن) کل دنیا رو تقسیم کنن و در صلح باقی بمونن و اتفاقا به نظرم اون موقعی که هیتلر تصمیم به حمله به شوروی گرفت بهترین وقت ممکن بود چون که شوروی در حال قوی کردن خودش بود و به احتمال زیاد در بهترین وقت ممکن به آلمان خیانت میکرد و بهش حمله میکرد به علاوه مشکلات کمبود غذایی که آلمان در جنگ جهانی اول داشت باعث شد هیتلر برای حل این مشکل گرفتن شوروی رو در نظر بگیره. چیزی که باعث شد شکست بخوره این بود که فکر میکرد مثل فرانسه میتونه شوروی رو هم در 6 هفته بگیره ولی شوروی مقاومت کرد و بالاخره کمبود تجهیزات دامنگیر آلمانیا شد.

و در آخر مگه میشه از هیتلر حرف زد و از هولوکاست حرف نزد. فکر نمی‌کنم در نژادپرستی و تنفر هیتلر از یهودی‌ها جای شکی باشه. هیتلر هدفش برتری آلمان و برتری نژادی یا هرچیزی بوده باشه حتی اگر هدفش برای خود آلمانی‌ها خوب بوده باشه باید اینو در نظر بگیریم که برای جهان چه نتایجی داشت و اینکه اصلا یک امپراتوری جهانی تحت رهبری هیتلر چیزی هست که ما باید بخوایم و برامون خوب باشه یا نه؟ به نظر من که جواب یه نه محکمه و باید خیلی دلایل خوب و منطقی بیارین که ثابت کنین خوبه.

+ با وجود این تفکری که متفقین قهرمانای جنگ بودن و متحدین بد مطلق، در اینکه متفقین هم تعریفی نداشتن و حتی میزان جرم و جنایاتشون به متحدین میرسه شکی نیست(به خصوص برای خود ایران که تقریبا فقط از متفقین ضربه خورده). ولی به نظرم میشه حداقل مقایسه‌ای بهشون نگاه کرد و گفت متحدین به طور کلی آسیب بیشتری به جهان زدن و حداقل تا حدودی میشه کارای متفقین رو دفاعی در نظر گرفت. هرچند کارای اونارو هم نمیشه کاملا توجیه کرد با این بهانه.
++ نمیدونم دقیقا دیگه چی بگم از هیتلر که بخوای حرف بزنی از کل جنگ جهانی انگار باید بگی و از جنگ جهانی حرف برای گفتن زیاده.
 
آخرین ویرایش:
  • شروع کننده موضوع
  • #43

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
مگه میشه از هیتلر حرف زد و از هولوکاست حرف نزد. فکر نمی‌کنم در نژادپرستی و تنفر هیتلر از یهودی‌ها جای شکی باشه.هیتلر هدفش برتری آلمان و برتری نژادی یا هرچیزی بوده باشه حتی اگر هدفش برای خود آلمانی‌ها خوب بوده باشه باید اینو در نظر بگیریم که برای جهان چه نتایجی داشت و اینکه اصلا یک امپراتوری جهانی تحت رهبری هیتلر چیزی هست که ما باید بخوایم و برامون خوب باشه یا نه؟ به نظر من که جواب یه نه محکمه و باید خیلی دلایل خوب و منطقی بیارین که ثابت کنین خوبه.
هولوکاست اثبات قطعی نشده . اولین صحبت ها از هولوکاست بعد از جنگ جهانی دوم و توسط یهودی ها به میون اومد . اکثر منابعی که من خوندم هولوکاست رو رد کردن . اون کوره ها برای سوزوندن اجساد بوده و تو برای اینکه بتونی هولوکاست رو باور کنی باید سربازای آلمانی رو دیو های سنگدلی بدونی که مثل آب خوردن آدم میسوزوندن . جدای از ترحم ؛ ازت می خوام یه لحظه با خودت فکر کنی که اصلا چرا باید اسیرارو بسوزونن؟چه منفعتی از این کار نصیبشون میشه که اعدام معمولی رو ول کنن و چنین کاری بکنن ؟
ضمنا ما نمیتونیم تنفر هیتلر از یهودی ها رو نژاد پرستی بدونیم . تو وقتی از یه نفر بدت میاد قرار نیست خودت رو از همه برتر بدونی .
همچنین من نمیگم که اگه هیتلر به اهدافش می رسید حهان گل و بلبل می شد یا به نفع ما و بقیه ملت ها بود ، ولی میتونست به بهبود نسل آینده آلمان ( و جاهای دیگه ) کمک ها موثری بکنه . برای مثال : هیتلر از سیگار و دخانیات تنفر داشت . چون دانشمندای آلمانی بیست سال قبل از جنگ جهانی دوم مضرات سیگار رو کشف کرده بودن . هیتلر مصرف دخانیات رو توی آلمان ( علی الخصوص ارتش ) ممنوع کرد . پس میشه نتیجه گرفت در راستای اون امپراتوری جهانی الان معتاد یا سیگاری نداشتیم ( یا کم داشتیم ) .
اتحاد آلمان با شوروی حتی اگر در زمان جنگ شکسته نمیشد و هیتلر یک امپراتوری جهانی رو بنیان‌گذاری میکرد هم قطعا دوامی نداشت به خصوص که فقط سه سال از جنگ داخلی اسپانیا گذشته بود. آلمان و شوروی خیلی با هم مشکل داشتن و قطعا یه حکومت کمونیست نمیتونست با یه امپراتوری فاشیست (هرچند اسم خودشونو سوسیالیست گذاشته بودن) کل دنیا رو تقسیم کنن و در صلح باقی بمونن و اتفاقا به نظرم اون موقعی که هیتلر تصمیم به حمله به شوروی گرفت بهترین وقت ممکن بود چون که شوروی در حال قوی کردن خودش بود و به احتمال زیاد در بهترین وقت ممکن به آلمان خیانت میکرد و بهش حمله میکرد به علاوه مشکلات کمبود غذایی که آلمان در جنگ جهانی اول داشت باعث شد هیتلر برای حل این مشکل گرفتن شوروی رو در نظر بگیره. چیزی که باعث شد شکست بخوره این بود که فکر میکرد مثل فرانسه میتونه شوروی رو هم در 6 هفته بگیره ولی شوروی مقاومت کرد و بالاخره کمبود تجهیزات دامنگیر آلمانیا شد.
از این نظر که مطمئنا دنیا بین روسیه و آلمان تقسیم نمیشد و بعدشم هیتلر و استالین مثل دو تا بچه ی خوب توی صلح باقی بمونن . در آخر اگر هم موفق به فتح میشدن درست مثل فینال شروع می کردن به زدن همدیگه . ولی آلمان شانس شکست شوروی رو داشت ؛ البته اگه توی صلح باقی میموندن . حتی آلمان توی شوروی هم به خوبی پیشروی میکرد تا اینکه سربازاش توی برف(استالینگراد) گیر افتادن . مطمئنا شوروی خیال حمله به آلمان به سرش نمیزد یا اگر هم میزد به سرنوشت آلمان دچار میشد .
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
هولوکاست اثبات قطعی نشده . اولین صحبت ها از هولوکاست بعد از جنگ جهانی دوم و توسط یهودی ها به میون اومد . اکثر منابعی که من خوندم هولوکاست رو رد کردن . اون کوره ها برای سوزوندن اجساد بوده و تو برای اینکه بتونی هولوکاست رو باور کنی باید سربازای آلمانی رو دیو های سنگدلی بدونی که مثل آب خوردن آدم میسوزوندن . جدای از ترحم ؛ ازت می خوام یه لحظه با خودت فکر کنی که اصلا چرا باید اسیرارو بسوزونن؟چه منفعتی از این کار نصیبشون میشه که اعدام معمولی رو ول کنن و چنین کاری بکنن ؟
میشه منابعی که خوندینو نام ببرین ماهم استفاده کنیم؟ من که اولین باره چنین چیزی می‌شنوم - البته اولین بار نیست که میشنوم که هولوکاست رو رد کنن ولی اولین باره که خودم با چنین چیزی مواجه میشم و اکثر چیزایی هم که خوندم فقط اشاره به این شده که کسایی هم هستن که هولوکاست رو رد میکنن و نه منبع معتبری که شخص خودم دیده باشم با مدرک هولوکاست رو رد کنه - برای همین میگم منابعتون رو بگین ماهم بخونیم. و در جواب سوالتون من تو ذهن هیتلر نبودم که بدونم دقیقا چرا اینکارو میکرده ولی یه دلیل ممکن براش میتونه این باشه که چون یهودی‌هارو مثل یک بیماری میدونسته اینکارو کرده که بیماری رو از بین ببره!

و حالا منم یه سوال دارم. یعنی شما معتقدین این همه کتاب، فیلم، مستند، سال‌ها صحبتی که از هولوکاست شده و موزه‌هایی که در این راستا هست و این همه آدمی که بهش اعتقاد دارن همشون الکیه و به خاطر دروغ یه عده به وجود اومده؟ به نظرتون یه ذره احمقانه و در حد یه توهم توطئه (منظور conspiracy theory) نیست؟ آدم یاد کسایی میوفته که امروز میگن زمین صافه و ناسا همه‌ی فضا و جاذبه رو از خودش ساخته و همش دروغه.

ضمنا ما نمیتونیم تنفر هیتلر از یهودی ها رو نژاد پرستی بدونیم . تو وقتی از یه نفر بدت میاد قرار نیست خودت رو از همه برتر بدونی .
این اصلا یعنی چی؟ تو وقتی از یک "نژاد" به طور کلی بدت میاد و خودت رو ازش برتر بدونی یعنی در مقابل اون نژاد راسیستی یا نژادپرستی یا نژادستیز هرچی که میخای اسمشو بذاری حالا. غیر از اینه؟

همچنین من نمیگم که اگه هیتلر به اهدافش می رسید حهان گل و بلبل می شد یا به نفع ما و بقیه ملت ها بود ، ولی میتونست به بهبود نسل آینده آلمان ( و جاهای دیگه ) کمک ها موثری بکنه . برای مثال : هیتلر از سیگار و دخانیات تنفر داشت . چون دانشمندای آلمانی بیست سال قبل از جنگ جهانی دوم مضرات سیگار رو کشف کرده بودن . هیتلر مصرف دخانیات رو توی آلمان ( علی الخصوص ارتش ) ممنوع کرد . پس میشه نتیجه گرفت در راستای اون امپراتوری جهانی الان معتاد یا سیگاری نداشتیم ( یا کم داشتیم ) .
خب معتاد و سیگاری نداشتیم به قیمت آزادی! اصلا یکی دلش میخواد معتاد و سیگاری باشه به کسی چه! البته میدونم اصلا نکته‌ای که میخواین بگین این نیست ولی مسئله اینجاست که خوب دونستن یا بد دونستن این موضوع فقط به این بستگی داره که دیکتاتوری رو در هر شرایطی خوب بدونین یا نه. مثلا من معتقدم حتی اگه یه دیکتاتوری شکل بگیره که راس حکومت یه نابغه باشه که بتونه صلح جهانی بیاره و همه‌ی موضع‌های سیاسی وقف مراد من رو داشته باشه باز هم موافقش نخواهم بود.

از این نظر که مطمئنا دنیا بین روسیه و آلمان تقسیم نمیشد و بعدشم هیتلر و استالین مثل دو تا بچه ی خوب توی صلح باقی بمونن . در آخر اگر هم موفق به فتح میشدن درست مثل فینال شروع می کردن به زدن همدیگه . ولی آلمان شانس شکست شوروی رو داشت ؛ البته اگه توی صلح باقی میموندن . حتی آلمان توی شوروی هم به خوبی پیشروی میکرد تا اینکه سربازاش توی برف(استالینگراد) گیر افتادن . مطمئنا شوروی خیال حمله به آلمان به سرش نمیزد یا اگر هم میزد به سرنوشت آلمان دچار میشد .
خب پس قبول دارین در آخر باهم وارد جنگ میشدن. دیگه بقیش به استراتژی‌های جنگ بستگی داره. ضمن این که آلمانی که بر فرض همه‌ی جهان رو گرفته مطمئنا ضعیف شده و شانسش برای شکست شوروی که وارد جنگ نشده و همش در حال تقویت ارتشش بوده، پایین میبود (با فرض اینکه اگر آلمان به شوروی حمله نمیکرد شوروی وارد جنگ نمیشد.)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #45

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
میشه منابعی که خوندینو نام ببرین ماهم استفاده کنیم؟
تا فردا فرصت می خوام تا لیست کامل بدم . اکثرشون مال کتابخونن و دست خودم نیستن .
خب معتاد و سیگاری نداشتیم به قیمت آزادی! اصلا یکی دلش میخواد معتاد و سیگاری باشه به کسی چه! البته میدونم اصلا نکته‌ای که میخواین بگین این نیست ولی مسئله اینجاست که خوب دونستن یا بد دونستن این موضوع فقط به این بستگی داره که دیکتاتوری رو در هر شرایطی خوب بدونین یا نه. مثلا من معتقدم حتی اگه یه دیکتاتوری شکل بگیره که راس حکومت یه نابغه باشه که بتونه صلح جهانی بیاره و همه‌ی موضع‌های سیاسی وقف مراد من رو داشته باشه باز هم موافقش نخواهم بود.
میشه اول تعریفتون از دیکتاتوری رو بیان کنین و بعد شخصیت هیتلر رو تشریح کنین ؟ واضحه که هیتلر یهودی ها رو از مردم کشور خودش نمیدونست . قبول دارم رفتار نازی ها با یهودی ها وحشیانه بود ولی هیتلر سعی می کرد مردم آلمان ( و کشورهای اشغالی مثل فرانسه ) در رفاه باشن . این رفتار یک دیکتاتور نیست . البته میشه با توجه به حرف شما گفت هیتلر نژاد ستیز بود .
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
میشه اول تعریفتون از دیکتاتوری رو بیان کنین و بعد شخصیت هیتلر رو تشریح کنین ؟ واضحه که هیتلر یهودی ها رو از مردم کشور خودش نمیدونست . قبول دارم رفتار نازی ها با یهودی ها وحشیانه بود ولی هیتلر سعی می کرد مردم آلمان ( و کشورهای اشغالی مثل فرانسه ) در رفاه باشن . این رفتار یک دیکتاتور نیست . البته میشه با توجه به حرف شما گفت هیتلر نژاد ستیز بود .

دیکتاتور فقط یعنی کسی که رهبری تمام امور یک حکومت رو در دست میگیره، و تعیین کننده‌ی همه‌ی قوانینه. به طور خلاصه دارای قدرت مطلقه و کسی نمیتونه رو حرفش حرف بزنه. ربطی به اینکه رفاه مردمش رو میخواد یا نه نداره. ضمن اینکه هجوم به یک کشور دیگه(لهستان) و کشتن مردمش به بهانه اینکه از مردم خودم نیستن چیز خوبی نیست هرچند بخش‌هایی از اون کشور زمانی متعلق به خودش بوده باشه(قبل از شکستش در جنگ جهانی اول).
 
  • شروع کننده موضوع
  • #47

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
دیکتاتور فقط یعنی کسی که رهبری تمام امور یک حکومت رو در دست میگیره، و تعیین کننده‌ی همه‌ی قوانینه. به طور خلاصه دارای قدرت مطلقه و کسی نمیتونه رو حرفش حرف بزنه. ربطی به اینکه رفاه مردمش رو میخواد یا نه نداره.
من کورکورانه از هیتلر طرفداری نمی کنم . ضمنا طرفدار هیتلر هم نیستم و صرفا به خاطر اینکه بتونیم گفت و گو رو شروع کنیم ازش حمایت کردم . تعریف تو از دیکتاتوری با اون چیزی که من فکر می کردم فرق داشت ولی الان که فکر می کنم می بینم این صحیح تره .
قبول دارم نمیشه هیتلر رو آدم خوبی دونست ولی نمیشه ازش یه غول ساخت . همیشه تاریخ رو کسایی می نویسن که برنده ی جنگ باشن . در مورد هیتلر هم همینطوره . وقتی هیتلری نباشه که بتونه از خودش دفاع کنه یعنی داریم یه طرفه قاضی میریم . افرادی مثل هیتلر (تیمور لنگ ، آغا محمد خان و.... ) درسته توی تاریخ بی رحم شناخته شدن ولی از شخصیت های منحصر به فردی برخوردار بودن . همه زندگی عجیبی داشتن و ویژگی های مخصوص خودشون رو ... به خاطر اینه که به نظر من بحث در موردشون خیلی جالبه . اصلا به نظر من شخصیت این جور افراد از بدو تولد و کودکی شکل می گیره و هدفشون دنبالشون می گرده و پیداشون می کنه .. مثلا هیتلر توی کتاب نبرد من میگه :
« آن روزها زیاد به آینده ام فکر نمی کردم و تنها چیزی که می دانستم این که اصلا حاضر نبودم دنباله رو پدرم ( پشت میز نشینی ) شوم و شغل او را انتخاب کنم . همان روزی بود که فهمیدم سخنوری ماهر هستم و هر بار فرصتی نصیبم می شد ، برای همکلاسی هایم سخنرانی می کردم که در همان روزها پایه توانایی های سخنوری ام گذاشته شد .
.... به چند کتاب در مورد جنگ آلمان و فرانسه در سال های 71-1870 بر خوردم . در آن دو کتاب دو موضوع مهم دیده می شد که مربوط به سال های طلایی آلمان بود و به شدت توجهم را جلب کرد . با خواندن آن دو کتاب ، احساس کردم که به شدت به جنگیدن برای کشورم علاقه دارم و این احساس روز به روز در من قوی تر می شد .... »
ضمنا فکر می کنم بحث ما زیاد ادامه پیدا نکنه . می خوای در مورد جنگ جهانی دوم حرف بزنیم ؟
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
من کورکورانه از هیتلر طرفداری نمی کنم . ضمنا طرفدار هیتلر هم نیستم و صرفا به خاطر اینکه بتونیم گفت و گو رو شروع کنیم ازش حمایت کردم . تعریف تو از دیکتاتوری با اون چیزی که من فکر می کردم فرق داشت ولی الان که فکر می کنم می بینم این صحیح تره .
قبول دارم نمیشه هیتلر رو آدم خوبی دونست ولی نمیشه ازش یه غول ساخت . همیشه تاریخ رو کسایی می نویسن که برنده ی جنگ باشن . در مورد هیتلر هم همینطوره . وقتی هیتلری نباشه که بتونه از خودش دفاع کنه یعنی داریم یه طرفه قاضی میریم . افرادی مثل هیتلر (تیمور لنگ ، آغا محمد خان و.... ) درسته توی تاریخ بی رحم شناخته شدن ولی از شخصیت های منحصر به فردی برخوردار بودن . همه زندگی عجیبی داشتن و ویژگی های مخصوص خودشون رو ... به خاطر اینه که به نظر من بحث در موردشون خیلی جالبه . اصلا به نظر من شخصیت این جور افراد از بدو تولد و کودکی شکل می گیره و هدفشون دنبالشون می گرده و پیداشون می کنه .. مثلا هیتلر توی کتاب نبرد من میگه :
« آن روزها زیاد به آینده ام فکر نمی کردم و تنها چیزی که می دانستم این که اصلا حاضر نبودم دنباله رو پدرم ( پشت میز نشینی ) شوم و شغل او را انتخاب کنم . همان روزی بود که فهمیدم سخنوری ماهر هستم و هر بار فرصتی نصیبم می شد ، برای همکلاسی هایم سخنرانی می کردم که در همان روزها پایه توانایی های سخنوری ام گذاشته شد .
.... به چند کتاب در مورد جنگ آلمان و فرانسه در سال های 71-1870 بر خوردم . در آن دو کتاب دو موضوع مهم دیده می شد که مربوط به سال های طلایی آلمان بود و به شدت توجهم را جلب کرد . با خواندن آن دو کتاب ، احساس کردم که به شدت به جنگیدن برای کشورم علاقه دارم و این احساس روز به روز در من قوی تر می شد .... »

اکثرا به هیتلر مثل یه آدم بده‌ی داستانی نگاه میشه که نه تنها درست نیست به نظر خیلی هم مضره به شخصیت‌های واقعی این دید رو داشتن. و حرف شما درسته اینجور آدم جدا از خوب یا بد بودنشون از جالب‌ترین آدم‌هان.

ضمنا فکر می کنم بحث ما زیاد ادامه پیدا نکنه . می خوای در مورد جنگ جهانی دوم حرف بزنیم ؟
بحث فکر میکنم تموم شد کلا:)) راجع به هیتلر و جنگ جهانی فکر نکنم کس دیگه‌ای نظری داشته باشه(کاش افراد نظر سنجی معلوم بودن میرفتیم خرشونو میگرفتیم:-" ) پس شاید بهتر باشه این رو کلا ول کنیم و بریم سراغ رای بعدی یعنی آغامحمدخان که تا حدی هم به کلیت این حرفی که زدین مربوطه.

البته یکی دو روز صبر کنین شاید کس دیگه‌ای نظر داد و اون کتاب‌هایی که گفتین هم فردا (یا هرموقع وقت کردین) بذارین.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #49

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
البته یکی دو روز صبر کنین شاید کس دیگه‌ای نظر داد و اون کتاب‌هایی که گفتین هم فردا (یا هرموقع وقت کردین) بذارین.
نظر سنجی رو بستم ظهر . فردا میریم سراغ آغا محمد خان
کتاب هم سعیمو می کنم چشم
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
نظر سنجی رو بستم ظهر :| فردا میریم سراغ آغا محمد خان
کتاب هم سعیمو می کنم چشم

نه منظورم این بود که شاید کس دیگه‌ای راجع به هیتلر حرفی داشت بزنه تو تاپیک قبل از اینکه بریم سراغ موضوع بعدی
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
791
امتیاز
4,702
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
این سوال که ایا هیتلر خوب بود یا بد، بیشتر بحثیه که به پیشفرض های ارزشگذارانه برمیگرده که از مباحثی مثل فلسفه اخلاق، سیاست و ...بر میاد و یه بحث صرفا تاریخی نیست. تاریخ نشون میده که هیتلر فلان کارهارو کرده، اما بخودی خود قضاوتی نمیکنه.(البته "فلسفه تاریخ" ممکنه این کارو انجام بده). بنابراین طبیعیه بخش بزرگی از جوابی که به این سوال داده میشه، بین افراد مختلفه و موافق و مخالف داره. اما میشه روی این معیارهای ارزشگذارانه بحث کرد. همچنین یادآوری این نکته هم ضروریه که تقریبا هیچ کس، از جمله هیتلر، کارهای خودشو بد نمیدونه، هرچقدم وحشتناک باشن باز یه توجیهی براشون پیدا میکنه که البته میتونه درست یا غلط باشه.

یکی از موارد مهم تحلیل و حتی قضاوت، پیشفرض ها و عقایدیه که فرد داشته و با توجه به اونا، اعمالشو توجیه کرده و سعی کرده طبق عقایدش عمل کنه. ایدئولوژی فاشیسم، و بطور دقیق تر نازیسم، ایدئولوژی ای بود که هیتلر اجراش میکرد. بطور خیلی کلی، فاشیسم رو میشه اعتقاد به برتری و اصالت ملت و نژاد، تحت حاکمیت یک دولت مقتدر و بزرگ و خودکامه که خودش رو نماینده خواست یک ملت میدونه و هرکاری برای حمایت ازش انجام میده، دونست. بطور دقیق تر، عنصر بنیادین که همه چیز حول اون میچرخه، و باید هم بچرخه، ملیت و نژاده. این اولین و شاید بشه گفت بنیادی ترین تفاوت فاشیسم با مارکسیسمه. چرا که در مارکسیسم، سه عنصر بنیادین انسان، طبیعت و ابزار(تکنولوژی) رو داریم که رابطه بین اینها در هر دوره، شکل دهنده سایر چیزهاست. جوامع بنا به پیشرفت و موقعیتی که در این سه داشتن، مراحل مختلفیو گذروندن(و میگذورنن) از جمله سرمایه داری. اما این مراحل، بخاطر طبقاتی بودن، باعث شدن که "طبقه" بخض اعظم هویت افراد رو شکل بده که البته وضعیت نامطلوبیه و جامعه نباید طبقاتی باشه. گذر از سرمایه داری هم با انقلاب کارگران ممکنه که اکثریت جامعه رو تشکیل میدن و نیروی محرک سرمایه دارین. همانطور که در اخرین خط کتاب مانیفست کمونیست اثر مارکس و انگلس میخونیم، "کارگران جهان متحد شوید"، انترناسیونالیسم(جهان وطنی) به طرق مختلف، از بنیان های کمونیسمه و ملی گرایی هم یک مانع بزرگ برای اون. یک کارگر انگلیسی، با یک کارگر آلملنی منافع مشترک بیشتری داره تا یک سرمایه دار انگلیسی. در حالی که فاشیسم با "تحلیل طبقاتی" و اهمیت اون مخالفه و تضاد و اشتراک رو نه در طبقه، که در ملت و نژاذ میبینه. بنابراین کارگر انگلیسی باید با سرمایه دار انگلیسی متحد بشه. بر همین اساس، نازیسم یک ایدئولوژی کارگری نبود(برخلاف کمونیسم) بلکه با حمایت و پول سرمایه داران و دنباله روی طبقه خرده بورژوا، که معتقد بودن تضاد طبقاتی ای وجود نداره بلکه این تضاد بین ملت هاست که مهمه و باید پیروزش بود، به قدرت رسید. آنتونیو گرامشی، تئوریسین مارکسیست ایتالیایی که از قربانیان حکومت موسلینی بود، تقریبا اولین کسی بود که به نقش مهم خرده بورژوا در به قدرت رسیدن فاشیسم در ایتالیا اشاره کرد. در المان هم کم و بیش وضع همین بود(هرچند حمایت بیشتری از سوی سرمایه داران داشت. چه کمک های پولی و چه تکنولوژیک. سرمایه داران خارجی که میخواستن نازی ها از قدرتگیری چپ ها در این کشور جلوگیری کنن، و داخلی هایی که با ناسیونالیسم و نژاد پرستی افراطی هیتلر همنوا بودن). فاشیسم گرچه با مفهوم بازار آزاد لسه فر و فردگرایی لیبرال مشکل داره، ولی با مالکیت خصوصی، ضدیت با تحلیل طبقاتی و انترناسیونالیسم و حمایت افراطی از مفهوم دولت-ملت و نژاد، مفهوم دولت مقتدر و دیکتاتور نخبه و فرصت طلب فیلسوفان سیاسی بورژوا و محافظه کار(مثل هابز و ماکیاولی) و سنت گرایی و محافظه کاری(در تضاد با وجه انتقادی و انقلابی مارکسیسم) موافقه. بنابراین بهتره که فاشیسم رو زاده امپریالیسم(مرحله ای از سرمایه داری که انحصار فزونی گرفته و منطق سرمایه و سودآوری، به سیاست هم نفوذ کرده. یعنی اینکه بخاطر سود کشور خودمون، بقیه کشورهارو استعمار کنیم) و همچنین واکنشی به اون دونست. چرا که علاوه بر وجود نقاط اشتراکی که گفتم، در واقع بحران زا بودن سرمایه داری در همه سطوح(در اینجا خصوصا جنگ برای سود های مختلف مصل فروش اسلحه و...) و همچنین تقسیم کشورها به دولت-ملت های مختلف و عمدتا متخاصم که خودش باعث پدید اومدن مفهوم "غرور ملی"شد(و جریحه دار شدن و بازگردوندن همین بود که باعث حمایت از ایده های فاشیستی شد) هیتلر رو به قدرت رسوند. واضحه که در این بین، عوامل و علل مختلفی وجود داشت که به کلیت نظام امپریالیسم برمیگشت، نه صرفا شخص هیتلر.

سعی کردم بطور خلاصه نظرمو درباره تعریف و خواستگاه و علل قدرتگیری فاشیسم بگم. و اما درباره نظر من به این موضوع، که پشتوانه اعمال هیتلر هم بود، باید بگم که: مفهوم طبقه یک مفهوم عینی و مشخصه که نشون دهنده منافع و نقش اقتصادی و اجتماعی مشترک افراده. اگر نیروی کار خودتون ور بفروشید و مالکیتی بر ابزار تولید نداشته باشید، کارگرید، و تعاریف سایر طبقات...اما مفهوم "ملت"، که در خودش مفاهیمی مثل "نژاد"،"فرهنگ مشترک" و...رو هم داره، چنین نیست و بسیار تاریخی و متغیره. مرزها و فرهنگ ها تغییرات زیادی کردن. همچنین در همه سنت ها میشه چیزای خوب و بد، درست و غلط پیدا کرد که نکات مثبت رو باید حفظ کرد و از دور ریختن نکات منفی، با این بهونه ناموجه که سنت مشترک و کهن هستن و این حرفا، دریغ نکرد چون همیشه در منجلاب رسوم غلط کهنه خواهیم موند و بخوبی در خاورمیانه از چنین چیزی ضربه خوردیم. همچنین نژاد و فرهنگ هم علاوه بر ماهیت تلاقی بودن و نسبی بودنشون(میدونیم که نژاد خالص بی معناست و همگی نیای مشترک داریم و افراد فعلی هم حاصل زاد و ولد نژادها و گروه های مختلفن. در واقع مفهوم نژاد بی معناست. فرهنگ هم در طول تاریخ تغییر میکنه و از بقیه جاها هم تاثیر میگیره)، هیچ دلیلی بر برتری نیستن. اعمال دیکتاتوری و خفقان بر علیه دیگران صرفا بخاطر نژاد و ملیتی که هیچ انتخابی روش نداشتن، کار ناموجه و غیر انسانی ایه. مشکلات فرهنگی هم با آگاهی سازی و ایجاد شرایط مناسب رفع میشن، نه با قتل عام! فاشیسم انسانهای واقعی و عینی رو به طرزی بی رحمانه، فدای مفاهیمی ذهنی و خیالی میکنه. تحت مفهوم متغیر، نسبی و ناواضح "ملت" افراد رو دور هم جمع میکنه، به طرز ناموجهی برتری میده، و "انسان"های واقعی دیگر ملل و مخالفان ایده های بیمارگونش رو به بیرحمانه ترین شکل سرکوب میکنه تا این به اصطلاح ملت برتر بر همه چیز مسلط بشه. ضمن اینکه نژاد پرستی هیتلر محدود به یهودستیزی نبود بلکه بارها از ملت آریایی و آلمانی تجلیل کرد و اقوام دیگه ای مثل اسلاو ها، کولی ها و...رو پست و حقیر میدونست.
هیتلر خوب بود یا بد؟ جواب من قاطعانه منفیه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #52

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
خب با توجه به اتمام بحث قبلی ، آروم آروم میریم سراغ قضیه آغا محمد خان . امیدوارم استقبال بشه و بحث خوب جلو بره >:D<>:D<>:D<>:D<
 
  • شروع کننده موضوع
  • #53

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
آغا محمد خان پسر محمد حسن خان رئیس طایفه ی قاجار بود که به شکل نامعلومی در جوانی اخته شد . پس از کشته شدن پدرش در جنگ با کریمخان به شیراز برده شد و تحت نظارت کریمخان زند ( شوهر عمه ی آغا محمد خان ) تحت تعلیم و تربیت قرار گرفت . او هرچند در زیر سایه ی لطف کریمخان قرار گرفته بود اما با کینه ی او بزرگ شد . او فردی زیرک بود و فرماندهی بزرگ ؛ با دلی از سنگ ..........
 

M R X

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
403
امتیاز
1,594
نام مرکز سمپاد
-
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
0000
آغا محمد خان پسر محمد حسن خان رئیس طایفه ی قاجار بود که به شکل نامعلومی در جوانی اخته شد . پس از کشته شدن پدرش در جنگ با کریمخان به شیراز برده شد و تحت نظارت کریمخان زند ( شوهر عمه ی آغا محمد خان ) تحت تعلیم و تربیت قرار گرفت . او هرچند در زیر سایه ی لطف کریمخان قرار گرفته بود اما با کینه ی او بزرگ شد . او فردی زیرک بود و فرماندهی بزرگ ؛ با دلی از سنگ ..........
تا اونجا که معلم سال پیش ما میگفت و من یادمه:کریم خان زند بعد از کشتن محمد حسین خان،با دخترش ازدواج میکنه ، وبرای اینکه خیالش از پسر محمدحسین خان،یعنی آغا محمد خان راحت بشه ، اون رو اخته میکنه، چون فکر میکنی کسی از یه پسر اخته فرمانبرداری نمیکنه
آغا محمد خان هم بخاطر کشتن پدرش ، هم بخاطر ازدواج با خواهرش(که احتمالا زوری بوده و جنبه تجاوز داشته)،هم بخاطر اخته شدنش ، از کریم خان متنفر میشه ولی چون قدرتی نداره نمیتونه کاری کنه، تا اینکه کریم خان میمیره و آشوب کشور رو فرا میگیره و لطفعلی خان زند ،پسر کریم خان سعی میکنه تا آشوبا رو سرکوب کنه
آغا محمد خان از این فرصت استفاده میکنه و برا خودش قدرتی دست و پا میکنه
در این بین لطفعلی خان از بعضی از افراد مورد اعتمادش هم ضربه میخوره و نمیتونه وارد شیراز بشه، ولی مردم کرمان قبولش میکنن
بعد از مدتی محاصره و جنگ و ... بالاخره آغا محمد خان پیروز میشه ولی نمیزاره کسی لطفعلی خان رو بکشه
بعدش دستور میده که بعضی از غلامانش به لطفعلی خان(و احتمالا زن حامله اش) تجاوز کنن و بعدش هم چشمای لطفعلی خان رو در میاره
البته در آخر مردم کرمان رو هم که بهش پناه داده بودن رو بدجوری مجازات میکنه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #55

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
تا اونجا که معلم سال پیش ما میگفت و من یادمه:کریم خان زند بعد از کشتن محمد حسین خان،با دخترش ازدواج میکنه ، وبرای اینکه خیالش از پسر محمدحسین خان،یعنی آغا محمد خان راحت بشه ، اون رو اخته میکنه، چون فکر میکنی کسی از یه پسر اخته فرمانبرداری نمیکنه
آغا محمد خان هم بخاطر کشتن پدرش ، هم بخاطر ازدواج با خواهرش(که احتمالا زوری بوده و جنبه تجاوز داشته)،هم بخاطر اخته شدنش ، از کریم خان متنفر میشه ولی چون قدرتی نداره نمیتونه کاری کنه، تا اینکه کریم خان میمیره و آشوب کشور رو فرا میگیره و لطفعلی خان زند ،پسر کریم خان سعی میکنه تا آشوبا رو سرکوب کنه
آغا محمد خان از این فرصت استفاده میکنه و برا خودش قدرتی دست و پا میکنه
در این بین لطفعلی خان از بعضی از افراد مورد اعتمادش هم ضربه میخوره و نمیتونه وارد شیراز بشه، ولی مردم کرمان قبولش میکنن
بعد از مدتی محاصره و جنگ و ... بالاخره آغا محمد خان پیروز میشه ولی نمیزاره کسی لطفعلی خان رو بکشه
بعدش دستور میده که بعضی از غلامانش به لطفعلی خان(و احتمالا زن حامله اش) تجاوز کنن و بعدش هم چشمای لطفعلی خان رو در میاره
البته در آخر مردم کرمان رو هم که بهش پناه داده بودن رو بدجوری مجازات میکنه
در اینجا لازم میبینم چند نکته رو یاد آور بشم :
نکته ی 1 : محمد حسن خان ؛ نه محمد حسین خان
نکته ی 2 : کریمخان با عمه ی آغا محمد خان ازدواج میکنه ؛ نه خواهرش
نکته ی 3 : لطفعلی خان پسر کریمخان نبود .
نکته ی 4 : تا اینجا زندگی نامه ی آغا محمد خان بود . اگه زنده میموند به نظرت چی میشد ؟
 

M R X

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
403
امتیاز
1,594
نام مرکز سمپاد
-
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
0000
در اینجا لازم میبینم چند نکته رو یاد آور بشم :
نکته ی 1 : محمد حسن خان ؛ نه محمد حسین خان
نکته ی 2 : کریمخان با عمه ی آغا محمد خان ازدواج میکنه ؛ نه خواهرش
نکته ی 3 : لطفعلی خان پسر کریمخان نبود .
نکته ی 4 : تا اینجا زندگی نامه ی آغا محمد خان بود . اگه زنده میموند به نظرت چی میشد ؟
اولی که اشتباه تایپی بود:-"
دومی هم معلممون بهم گفته بود ولی سرچ کردم انگار شما درست میگی
سومی هم من اشتباه کردم معلممون گفته بود جانشینش بود ، من برداشت کردم که پسرش بوده:-"
چهارمی هم که منظورت چیه ؟:|
 
  • شروع کننده موضوع
  • #57

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
چهارمی هم که منظورت چیه ؟:|
به موضوع فعلی نظر سنجی دقت کن :
« وضعیت ایران در صورت ادامه ی حیات آغا محمد خان »

به نظر من اگه آغا محمد خان زنده میموند علاوه بر فتح کامل گرجستان میتونست بخش هایی از روسیه رو هم تصرف کنه . با توجه به شخصیت پاول یکم ( تزار روسیه ) میشه گفت از پس آغا محمد خان بر نمیومد .

به خاطر همین از قدرت روسیه کاسته می شد و تا زمان نیکلای دوم روسیه قدرت کافی برای حمله به ایران رو نداشت . در نتیجه اون اتفاق الان ایران از نظر مساحت می تونست خیلی وسیع تر بشه و همچنین زبان و فرهنگ فارسی رواج خیلی خیلی بیشتری پیدا می کرد .
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,366
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
به خاطر همین از قدرت روسیه کاسته می شد و تا زمان نیکلای دوم روسیه قدرت کافی برای حمله به ایران رو نداشت . در نتیجه اون اتفاق الان ایران از نظر مساحت می تونست خیلی وسیع تر بشه و همچنین زبان و فرهنگ فارسی رواج خیلی خیلی بیشتری پیدا می کرد .
فرقی نمی‌کرد، نهایتا توسط برادرزاده ی بی‌کفایت یا نتیجه ی عیاش برادزاده ی بی‌کفایتش از دست می‌رفت ((:
 
  • شروع کننده موضوع
  • #59

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
اتفاقا فرق می کرد. چون اولا با توجه به گستره ی سلطنت مالیات دوبرابر گرفته می شد و حداقل خرج عیاشی هاشون در می اومد . دوما احتمالا عباس میرزا درمان می شد ( چون دیگه جنگی نبود ) و به سلطنت می رسید . اون موقع با توجه به روحیات عباس میرزا اون هم دست به کشور گشایی می زد .
 

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,366
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
اتفاقا فرق می کرد. چون اولا با توجه به گستره ی سلطنت مالیات دوبرابر گرفته می شد و حداقل خرج عیاشی هاشون در می اومد . دوما احتمالا عباس میرزا درمان می شد ( چون دیگه جنگی نبود ) و به سلطنت می رسید . اون موقع با توجه به روحیات عباس میرزا اون هم دست به کشور گشایی می زد .
به زاویه ای که توجه کردی (عباس میرزا) توجه نکردم، نکته خیلی جالبی بود ولی توجه کن که قبل از عباس میرزا ایران بخش بزرگی از قلمرو شمالیشو از دست داد
و البته فکر میکنم اگه چیزی از روسیه تصرف میشد بعدها منجر به جنگ های بزرگتر میشد، در عین حال ممکن بود بعد از جنگ ایران و روسیه (اگه اتفاق دیگه ای رخ نمیداد)، روسیه به سرزمین های تصرف شده خودش اکتفا کنه و سرزمین هایی که با ترکمانچای به روسیه الحاق شدن جز قلمرو ایران میموندن
ولی درمورد مالیات نظرم فرق داره
شاهای قاجار با خزانه خالی هم تا حد مرگ مشغول عیاشی بودن، مالیات زیاد و کم فرقی نداره، اونم با چند تا سفر فرنگ و چند تا آت و آشغالی که از اونور میاوردن ته میکشید
 
بالا