چرا زنده بمونیم؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Sara.kh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
زنده بمونم بخاطر چیزایی که ندیدم
بخاطر کتابایی که نخوندم
بخاطر فیلم هایی که ندیدم
بخاطر سریال های نصفه مونده‌ م
بخاطر شیرینی های نخورده‌م
بخاطر موهام
بخاطر بافتنی بافتن
بخاطر نقطه کوبیدن
بخاطر سیب زمینی سرخ کرده با سس
بخاطر ماست
بخاطر مامانم
بخاطر اعصاب خوردی ا دست خواهرم
بخاطر انگلیسی
بخاطر فرانسوی
بخاطر زبان هایی که هنوز یادشو نگرفته ‌م
اینا رو از من بگیرن خودن داوطلبانه می میرم
 
امیدواری برای این که روزی دلیلشو هم پیدا می‌کنم؟
تا اون موقع هم سعی می‌کنم رو به جلو برم و دوست داشتنی‌هامو راحت تر تجربه کنم.
 
اگه فقط یک دلیل برای زنده موندن باشه اون اینه که ما باید زنده بمونیم فقط و فقط ب خاطر کسایی ک دوستشون داریم و دوستمون دارن
چون ب گردنشون حق داریم و بهشون مدیونیم :)
 
خب چرا زنده نمونیم؟؟!
من دوس دارم به تک تک چیزایی که بهشون فکر میکنم و دوستشون دارم برسم خصوصا هدفای زندگیم....
 
همیشه در طول زمان جوابای متفاوتی رو برای سوالامون پیدا میکنیم هممون ..
شاید حتی جوابم واسه ی سوال در طول یک روز بر اساس دانسته ها تغییر کنه
قبلا افکار دیگ ای داشتم
ولی امروز با اینک خیلی از مساعل تو ابهامن و فقط ب این نتیجه رسیدم ک حتی اگ نمیدونم بعد ها چی میشع اون دنیایی حتی هست یا ن
و خیلی از سوالای بی جواب دیگ و سوالای با جواب بی سند دیگ

پیش خودم ی ذهنیتی درست کردم مبنی بر شاد بودن و بزرگ کردن روحم
چون بعد مردنم هر اتفاقی بیوفته خوشحالم ک روحمو تا اونجا ک میشد قویش کردم و شاد نگهش داشتم ..
و این شاد بودن و قوی کردن روح فلسفه بزرگی پشتشه ..
بخاطر این ذهنیت میخوام زنده بمونم
نمیخوام دست خالی کاری رو بکنم (مردن )ک براش اماده نیستم چون نمیدونم پشتش چیه ..

* زنده بمونیم *
 
به نقل از SIRVAN :
الان که فکرشو میکنم دلیل خاصی نداره
اگه خواستید برید بمیرید
مجبورتون نکردن زندگی کنید که
لذت ببرید از زندگی
چه سوالیه :/
کلیک کنید تا باز شود...
نبود یه شخص خیلی تو زندگی نزدیکانش حس میشه. کسی که قبلا سعی به خودکشی داشته و ناموفق بوده یه نگاه به زندگیش از موقع اقدام تا الان می‌ندازه می بینه چقد زندگی کرده پشیمون میشه از این که سعی کرده اون کارو بکنه قبلا.
خودکشی نمی ارزه. اگه فکرش سرتونو پر کرده به یه نفر که می دونین می تونین این حرفا باهاش خالی کنین و همه رو بهش بگین، بگین. خیلی راحت تر میشین. اگه کمکی نیاز باشه هم، هم اون شخص سعی‌ش رو می کنه و هم شما باید سعی‌تونو بکنید.
شما می تونین. خسته این، ولی یادتون بیاد این چند سال چقدر تغییر کردین و چه تجربه هایی کسب کردین.
همیشه یا برنده میشیم یا یاد می گیریم دفعه بعدی چجوری نبازیم.
 
سلام!
همه ما یه سری روز هایی رو داشتیم که خیلی سخت بودن یا اصلن یه سری مشکلاتی که ما تو به وجود اومدنش نقشی نداشتیم اما مثه بختک افتاده رو زندگیمون. مثلا اگه یه بچه ای ناخواسته به دنیا اومده مگه دست خودش بوده که به دنیا بیاد که حالا هی پدر و مادر و اطرافیانش بش بگن اینو؟ چرا وقتی اون مشکلات سخت رو داشتیم و داریم خودکشی نمی‌کنیم؟ با اینکه خیلی ها که تقریبا شرایط مشابه داشتن این کار رو کردن. مثلا همون بچه هایی که ناخواسته به دنیا اومدن دیگه خب حمایت عاطفی پدر و مادر رو ندارن و یه سری هاشون به خاطر همین موضوع خودکشی میکنن و یه سری هاهم با اینکه همچین شرایطی دارن باهاش کنار میان و خیلی خوب به زندگیشون ادامه میدن. یا مثلا موقع اعلام نتایج کنکور یه عده ای هستند که با اینکه تلاششون رو کردن و واقعا کنکور رو یه هدف برای خودشون در نظر گرفتن نتیجه خوبی نمیگیرن یه عده هستن که به خاطر همین موضوع خودکشی میکنن از اون طرف هم هستن کسایی که با وجود رتبه بدی که گرفتن ادامه میدن و موفق میشن (حالا شاید یه جراح مغز و اعصاب تمام عیار نشن ولی کارایی انجام میدن که واقعن میشه گفت موفق) اگه بخوام واضح تر منظورم رو بگم:

1معنای زندگی برای شما چیه که با وجود شرایط سخت اون شرایط رو تحمل کنید اون هدفی که باعث میشه به خاطرش از خواب بیدار شید؟

2 اگه یکی بخواد خودکشی کنه یا اصلا زندگی براش پوچ و بی معنا شده باشه چه توصیه ای بش میکنید؟
 
راستش شايد نتونم به اين سوال جواب بدم چون سابقش رو داشتم. ولي علت اينكه الآن ديگه دست به چنين كاري نميزنم در درجه اول خانوادم، آقاي عين و ساير اطرافيانم مثل فاميلهاي درجه دوئه (كه هميشه واكنشاشون نسبت به مرگم رو تو ذهنم تصور مي كنم و واقعا برام سخته)‌
از طرفي من اهدافي دارم كه واقعا دوست ندارم با متوقف كردن زندگيم خودمو از چشيدنشون محروم كنم. دوست دارم مهاجرت كنم،‌ مي خوام براي هايده فعاليت هاي رسمي انجام بدم، دوست دارم ببينم لس آنجلس چجوريه؟ هزاران چيز هست كه هنوز ياد نگرفتم. پس انقدري ميخوام تو زندگيم دوندگي كنم كه اون لحظه كه ميميرم خوشحال باشم و دوست ندارم با ناراحتي و در حالي كه هزاران حسرت توي دلمه با دستاي خودم به زندگيم پايان بدم.
من سختياي زيادي رو تجربه كردم و همچنان دارم تجربه مي كنم. روزهايي هست كه آرزو مي كنم كاش به دنيا نميومدم (تمايلي به زدن اين حرف ها اونم اينجا ندارم ولي ميخوام اگر يه درصد قراره اين حرفا رو كسي تاثير بذارن و زندگي كسي رو نجات بدن اينكارو كنن) ولي از طرفي هميشه به آينده اي كه داره مياد اميدوارم و سختتر تلاش مي كنم تا آينده بهتري براي خودم بسازم و خودمو از اين جهنمي كه توش گير كردم نجات بدم.

اين هم خطاب به كسي كه قصد خودكشي داره: تويي كه داري اين متن رو ميخوني و چنين قصدي داري. من نميدونم چه رنجي داري ميكشي ولي مطمئنا رنج بزرگيه. من دركت ميكنم. اگر واقعا حاضري تمام اطرافيانت رو (شايد تا آخر عمر چون ممكنه احساس گناه كنن نسبت به مرگت) تحت تاثير قرار بدي و تا سالها ذهنشون رو درگير كني خوب به آينده اطرافيانت بدون وجود خودت فكر كن. شايد در اول بگي اونا بدون من خوشحال تر خواهند بود ولي داري اشتباه مي كني. تو در اين لحظه عصباني و شايد ناراحت هستي و احساساتت به احتمال خيلي قوي باعث شدن چشمت رو روي حقيقت ببندي. بس كن. اين كار رو با زندگي خودت نكن. هر آدمي كه روي اين كره خاكي زندگي مي كنه ده ها، صدها و شايد حتي هزاران نفر دوستش دارن. ازت خواهش مي كنم به خاطر اون ها هم كه شده اين كار رو نكن. من ديگه حرفي ندارم. اگر خودكشي كني سرزنشت نمي كنم چون همونطور كه گفتم من از رنج درونت آگاه نيستم ولي اين رو بدون زندگي تو فقط همين لحظه اي كه در اون زندگي مي كني نيست و سال هاي زيادي در انتظارت هستن.
 
مگه برای زندگی کردن به توجیه نیاز هست؟
زندگی نیازی به معنا نداره
قرار نیست همه چیز طبق خواسته ی ما پیش بره
خودشکی کار افراد ضعیفه
افرادی که قدرت مقابله با مشکلاتو ندارن
به شخصه دارم زندگیمو میکنم و برای زنده موندم دلیل و معنا یا توجیه نمیخوام
 
به نقل از SIRVAN :
مگه برای زندگی کردن به توجیه نیاز هست؟
زندگی نیازی به معنا نداره
قرار نیست همه چیز طبق خواسته ی ما پیش بره
خودشکی کار افراد ضعیفه
افرادی که قدرت مقابله با مشکلاتو ندارن
به شخصه دارم زندگیمو میکنم و برای زنده موندم دلیل و معنا یا توجیه نمیخوام
کلیک کنید تا باز شود...
کاملا باهات مخالفم
زنده بودن بعله نیازی به معنا نداره اب و غذا و اکسیژن کافیه اما برای زندگی کردن نیاز داریم به معنا به هدف به یه چیزی که سمت و سو بده به زندگی نیاز داریم و گرنه دچار روزمرگی و تکرار میشیم.
 
به نقل از Zeynab_716 :
کاملا باهات مخالفم
زنده بودن بعله نیازی به معنا نداره اب و غذا و اکسیژن کافیه اما برای زندگی کردن نیاز داریم به معنا به هدف به یه چیزی که سمت و سو بده به زندگی نیاز داریم و گرنه دچار روزمرگی و تکرار میشیم.
کلیک کنید تا باز شود...
باید بدونم منظورت از هدفو معنا چیه
اگه هدف به طور عامه که هدفهای زیادی هست برای انتخاب
 
سوال جالبیه...به ذهنی که همچین سوالی بهش خطور کرده باید آفرین گفت....
به خاطر اهداف...گاهی زندگی یه شخص میتونه دنیا رو تغییر بده و اونجا رو به جای بهتری تبدیل کنه مثل ادیسون مثل انیشتین مثل دکارت..........گاهی وجود یه آدم برای یه شخص دیگه مهمه......شما میتونید یه دلیل برای اینکه چرا پدر و مادرتون باید زنده بمونن بیارین؟اگه به جهات احساسی نگاه کنیم متوجه میشیم که با مرگ اونها بخش مورد توجهی از زندگیمون به فنا میره....ولی واقعا سوال جالبیه....باید بیشتر روش فکر کنم و دوباره جواب بدم.....
 
اون "چرا" هه یه چیز کلی و عمومی نمی تونه باشه، هرکسی چرا(ها)ی خودشو داره. و فکر کنم حتی موندگار و دائمی هم نباشن و تغییر کنن؛ مثلا من این هفته به خاطر x زندگی رو ارزشمند میشمرم و هفته اینده به خاطر y.
و به شخصه دلیل خاص و بزرگی ندارم برای زنده موندن، همینکه این زندگی رو دارم تلاش میکنم به عنوان یه "فرصت" ببینم و از زمانم یه جوری استفاده کنم که از خودم راضی باشم و عمرمو با احساس عذاب نگذرونم فقط چون احساس می کنم که محکوم به زندگی ام.
 
ادامه دادن فقط به قصدِ ادامه دادن.
 
هرکسی چرا های مخصوص به خودشو داره
یکی واسه ارزوهاش
یکی هدفاش
یکی خانوادش
یکی عشقش
یکی به خاطر خودش
یکی از رو ناچاری
و و و و
من زنده میمونم چون دوست دارم آینده رو هر چند اگر ممکنه تلخ ، ببینم و تجربه کنم
 
به نقل از Sara.kh :
نمیدونم تاپیک مشابه داریم یا نه، برام سوال پیش اومده که چرا زندگی کنیم و به هر دری بزنیم تا زنده بمونیم؟ هرکدوممون تاثیر بخصوصی در دنیا داریم که اگه نباشیم یه جای کار می‌لنگه؟ اگه جوابش آره‌ست چرا باید در ازای تاثیرمون توی دنیا زجر بکشیم یا سختی تحمل کنیم؟ کلا سوال اینه که چرا زنده اید و خلافشو انتخاب نمی‌کنید.
کلیک کنید تا باز شود...
چون تنها چیزیه که میتونه بالا بلندی داشته باشه تنها چیزیه که ادم براش میجنگه اگه بخوایم بمیریم که دیگه همچین داستان هایی هر روز نداریم دنیا روز های خوب و بد داره و این روز ها تو زندگی همه هست اگه بخوایم بخاطر یه مشت روز بد روز های خوبو از دست بدیم همون بهتر که بدیم چون این شخص دیگه چیزی نداره که از دست بده و نمیتونه صبر کنه که روز های خوب هم برسه این شخص رو هیچ کاری نمیشه کرد و زندگی هر کس بستگی به نوع نگاه و نگرش اون شخص داره
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا