گفت و گوی منظوم

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع A M I N
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
فک من آویختی! برگ مرا ریختی!
گرچه نباشد دلیل، این سر من بیختی

(مصرع اول که نه مصرع دوم خوش است)
مدیر ای مدیر ای مدیر!
چه کردی تو با شعر بیچاره ام؟
چرا وزن او را بهم ریختی؟
نمیبینی بحد کافی سی‌پاره ام؟ اه
مدیر کیه؟!
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
مدیر ای مدیر ای مدیر!
چه کردی تو با شعر بیچاره ام؟
چرا وزن او را بهم ریختی؟
نمیبینی بحد کافی سی‌پاره ام؟ اه
مدیر کیه؟!
چرا شعر او را خراب ساختی
بسی شرم باد بر تو مدیر
مکن شعر ما را هی ادیت
که از دست تو گشته ایم ما پیر :-"
#بیمزه_فقط_برای_فهم_موضوع :|
 
دو سه روزی است چقدر حال دلم طوفانی است
کشتی سخن از اندرون زندانی است

نتوان راند ز هر سوی گران کشتی را
بس خطر ها که در این وادیه ی شیطانی است

کشتی سخن گه بس گران است و ثقیل
گه چو کاه است می رود بی حاشیه در رود نیل

نتوان راند ز هر سوی گران کشتی را
پس چه کاریست در اینجا که شپش زندانی است؟؟؟
 
چه باشد عیب، گر یاران دوباره
به نظمی آتش محفل فروزند
برون آیند دستانی بر آتش
که بیش از پیش غم‌ها را بسوزند
به پیوستن چنان نظمی سراییم
که وزن و قافیه پیشش بگوزند:-"
 
چه باشد عیب، گر یاران دوباره
به نظمی آتش محفل فروزند
برون آیند دستانی بر آتش
که بیش از پیش غم‌ها را بسوزند
به پیوستن چنان نظمی سراییم
که وزن و قافیه پیشش بگوزند:-"

شپش در انجمن شایع شد از تو
به ح.ب نقل دام و گوربه گفتی
ندانم آن چه مفهومی بدان بود
ندانم از چه رو بی وزن سفتی
(ربطی نداشت خواستم شکوه کنم :)))

چنین کاری چنان بیهوده باشد
که خود دانی اگر پندی شنفتی
بدون معنی و بی وزن و آرا
چه باشد جای اینجا خاک رُفتی؟
[به کمترین حدی از معنا
به کوتاه ترین حرف این دنیا
بسنده خواهم کرد
اما...
تو دریغ میداری]
 
شپش در انجمن شایع شد از تو
به ح.ب نقل دام و گوربه گفتی
ندانم آن چه مفهومی بدان بود
ندانم از چه رو بی وزن سفتی
(ربطی نداشت خواستم شکوه کنم :)))

چنین کاری چنان بیهوده باشد
که خود دانی اگر پندی شنفتی
بدون معنی و بی وزن و آرا
چه باشد جای اینجا خاک رُفتی؟
[به کمترین حدی از معنا
به کوتاه ترین حرف این دنیا
بسنده خواهم کرد
اما...
تو دریغ میداری]
ناف این تاپیک را با لودگی ببریده اند
جای مفهوم و سخن در آن تماما ریده اند
واژه چیدن پشت هم را جای، این جا دیده اند
معنی و مفهوم را در جای دیگر چیده اند :-"
 
ناف این تاپیک را با لودگی ببریده اند
جای مفهوم و سخن در آن تماما ریده اند
واژه چیدن پشت هم را جای، این جا دیده اند
معنی و مفهوم را در جای دیگر چیده اند :-"
هرچند دگر دیر شد و ناف بریدید
این ایده عالی به چنین روز کشیدید
حیف آمدم این بستر زیبا و فریبا
آمد به جهان و به چنان حرف نزیبید

پنهان چه کنم، میل من آن بود
کاین مجلستان جای شهان بود
روز از پی روز آید و گویند
حرفی که به آن سِرّ نهان بود

دگر نه حالی مانده
و نه مجالی
پس چنین گویم
که امید بریده ام
چنان پروانه ای سوخته
کنار نوری که شمع نبود
از دیدن این چراغ
خاکسترم میسوزد
 
آخرین ویرایش:
ناف این تاپیک را با لودگی ببریده اند
جای مفهوم و سخن در آن تماما ریده اند
واژه چیدن پشت هم را جای، این جا دیده اند
معنی و مفهوم را در جای دیگر چیده اند :-"

دیگه دیره دل مارو شکستی
با اون حرفت همه پیمان گسستی :-"
 
گر چه از بیخ پر از خس باشد
هر چه رفتید دگر بس باشد
سبب رفتن خود شرح دهید
تا مگر مایه‌ی زین پس باشد
تو مگر خسروی ملک دگری
که به این رای به ما می نگری؟
ما نخواهیم که دگر بس باشد
دست بردار از این فتنه گری :-"
:))
 
تو مگر خسروی ملک دگری
که به این رای به ما می نگری؟
ما نخواهیم که دگر بس باشد
دست بردار از این فتنه گری :-"
:))
گربه دستش به گوشت می نرسید
فلذا پیف پیف گفت و برفت :))
 
آخرین ویرایش:
تخم نفرت را بکار و خوشه کن
عشق بردار و فضا را توشه کن((:
تخم نفرت در دلم افتد پنهان میشود
قطره ای بر او بیفتد جمله طوفان میشود
عشق بردار و فضا را توشه کن؟؟
عشق تو بر دل بیفتد، کار آسان می شود!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟
(#استفهام_انکاری:-")
 
تخم نفرت در دلم افتد پنهان میشود
قطره ای بر او بیفتد جمله طوفان میشود
عشق بردار و فضا را توشه کن؟؟
عشق تو بر دل بیفتد، کار آسان می شود!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟
(#استفهام_انکاری:-")
گر تو عشقی درون دل داری
نیست درمان دل به دلداری
تو و ابیات و جام و دل‌داری
قدر دانی اگر تو دل‌داری((:

های ای شاعر ذیحق مجلس
پیمانه ای ریز بهر عشاق مجلس :RedHeart :-"
:-"
 
گر تو عشقی درون دل داری
نیست درمان دل به دلداری
تو و ابیات و جام و دل‌داری
قدر دانی اگر تو دل‌داری((:


:-"
گر من عشقی درون دل دارم
به از آن است که خلق آزارم
شپش و جیب خروس و مگسک؟
دست بردار مگر بیمارم؟؟؟:-"

اشاره به شعر زیر :-"
بی جام و باده، با شپشی در میان دلق
افکنده ام به نظم شپش در ازار خلق:-"
 
گر من عشقی درون دل دارم
به از آن است که خلق آزارم
شپش و جیب خروس و مگسک؟
دست بردار مگر بیمارم؟؟؟:-"

اشاره به شعر زیر :-"
نمی دانم کجا و کی به یاران
ز حیلت داده ام یک هیزم تر
ولی گر قدر کل جنگلی بود
حسابم صاف می شد حال دختر ((:
 
Back
بالا