- ارسالها
- 684
- امتیاز
- 13,081
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان امین
- شهر
- اصفهان
- سال فارغ التحصیلی
- 1400
- دانشگاه
- جایی همین حوالی
برگ چیست اینک پشمان خودم هم ریختبرگ مرا تو ریختی
معنی عشق را بیختی![]()
آخرین ویرایش:
برگ چیست اینک پشمان خودم هم ریختبرگ مرا تو ریختی
معنی عشق را بیختی![]()
از صدای سخن عشق ندیدم گیر تربرگ چیست پشمان خودم ریخت
گر از این قاعده، بیرون شده، پیمان شکنیم
به از آنست که این سان، دل مهمان شکنیم![]()
غلام همت آن نازنینممن آمده سر به محفل قند بزنم
با دیدن شعر ها لبخند بزنم
به قافیه و وزن عروض گیر مدهید
من آمده ام به گفتگو گند بزنم...![]()
گرچه خراب و مست،گر چه اشعار سرسری داریم
گر چه فکر دری وری داریم
قیمه ها را درون ماست ببین
در دو بیتم جوانه هاست؛ ببین!
آفرین بر همین سرودنهاگرچه خراب و مست،
گرچه پياله جوى،
اما به از همه،
كز بوى و روى يار،
جز مستى شراب،
يادم نمى برد...
امروز گفتم و لذت بردم
بر دل سوزناك شاعر،آفرین بر همین سرودنها
بر خطاها و آزمودنها!
نی به گلستان هزار، نی به خرابات یاربر دل سوزناك شاعر،
بر همين طبعك و ترنم ها
به ياد يار پياله اى پر كن
به ياد زلف يار و غمزك ها...
شاعری ما ز هر شعری جداستبترسید از این یاوه گویی های موزون، سخت
که از این شاعری شما آبروی شاعران رفت
شعرگویی تو شعرگویی نیست شِرگویی استشاعری ما ز هر شعری جداست
نیست فکری و توکل بر خداست![]()
شعر سمپادی که جایش بهتر استای شاعران بی ذوق شعر سمپادی
بیایید و بسرایید دو خط شِعّر سمپادی
ما که از روز اول نوشتیم شعرشعر سمپادی که جایش بهتر است
گفت و گو را نقل شعری ابتر است
تا به یاد آری دبستانت بگو:
هر کسی بیتی نگوید او خر است((:
گر ناراحتی رو و گو پیش دگران شعرما که از روز اول نوشتیم شعر
برای هر بکم و صم(؟) گفتیم شعر
شاعری ما را به تپاله اسبی گرفتند
حیف که نزد الاغان خواندیم شعر
دگران اگر میفهمیدند مثل عزیزان سمپادی شعر مراگر ناراحتی رو و گو پیش دگران شعر