مشاعره واژه‌نما

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Hecate
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
نفس
سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق
هر که قدر نفس باد یمانی دانست
لعل

لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
 
لعل

لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
خورشید
آن لحظه که در آینه تابد خورشید
آیینه اناالشمس نگوید چه کند
 
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد
آرزومند نگاری به نگاری برسد
مشتاق
شب مشتاق را روزی نیاید
چنین پنداشتی دیگر مپندار
خمش کن تا خموش ما بگوید
ویست اصل سخن سلطان گفتار
 
مشتاق
شب مشتاق را روزی نیاید
چنین پنداشتی دیگر مپندار
خمش کن تا خموش ما بگوید
ویست اصل سخن سلطان گفتار
شب چه دراز گشته او، سپیده سر نمی زند؟
چشم به راه و خسته ام، کسی به در نمی زند؟
 
  • لایک
امتیازات: D3la
دل
دلی دارم که هر قدرش بیازاری نیازارد
نه دل سنگ‌ست پنداری که آزردن نمی‌داند
بارالها خانه اش ویران کن و سقفش خراب
آنکه ام آزرد و آتش زد که دل سازد کباب
 
بارالها خانه اش ویران کن و سقفش خراب
آنکه ام آزرد و آتش زد که دل سازد کباب
آتش - کباب
شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع
آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
غرق خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهاد
خواندم افسانهٔ شیرین و به خوابش کردم
دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشهٔ درد
بر سر آتش جور تو کبابش کردم
 
  • دابل‌لایک
امتیازات: D3la
شوخی نگر که مرغ دل بال و پر کباب
سودای خام عاشقی از سر بدر نکرد
 
  • لایک
امتیازات: s@rah
  • لایک
امتیازات: D3la
مرغ
ای طائر قدسی که کشد بند نقابت
وی مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت؟!
حافظ
 
مرغ
ای طائر قدسی که کشد بند نقابت
وی مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت؟!
حافظ
طائر
حیف است طائری چو تو در خاکدان غم
زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت
 
  • لایک
امتیازات: s@rah
  • لایک
امتیازات: Fall
دولت
دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
یار/دولت
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
 
  • لایک
امتیازات: s@rah
  • لایک
امتیازات: s@rah
بغض
با احتیاط حمل شود چون شکستنی‌ست!
یکهو جیرینگ بغض کسی در گلو شکست...
دکتر موسوی
دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانۀ دل ما در گلو شکست
 
Back
بالا