امروز دوست داشتم چه کسی باشم؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع venusi
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یه ادم ساده و بی حاشیه تو یک کشور ساده و بی حاشیه و هیاهو:)
 
نمیدونم چجوری بگم نمیخوام خودم باشم نمیخوام کس دیگه ای باشم فقط میخوام شاد باشم با کسایی که دوسش دارم حرف بزنم کلا حس عجیبیه
 
میخوام جای الیو باشم تو call me by your name کنار آدمایی که زندگیشون آرومه...
عاشق یکی شم که نباید و شکست بخورم و شاید بعدش دیگه اونقدرام برام مهم نباشه...
تو خیابونای آروم ایتالیا با آهنگای کلاسیک و سیگار و آبیموه زرد آلو!
 
سه ماه پیش خودم . همونی که بیشتر از هر کسی انگیزه داشت
 
کسی که دیگه هیچ درس خوندن و امتحانی نداره
 
جای خودمِ بهار و تابستان بعد کلاس ششمم...
هنوز وارد راهنمایی نشده ، هنوز وارد فضای سمپاد نشده هنوز هفته ای چندبارو نقاشی میکشه هنوز با شادی میخنده و هنوز مهربونه و اخلاقش بین همه ی دوست و فامیلاش مورد ستایش قرار میگیره...نه منه الان که نقاشی رو میبینه انگار یه شکافی روی قلبش ایجاد میشه نه منِ الان که اینقدر نمیخنده که خنده بهش نمیاد نه منِ الان که اخلاق جالبی نداره و بین جمع های فامیلی اینقدر ساکته که صدای همه درمیاد که کو اون دختر پرجنب و جوش و خندون نه این دختر که دیگه خود چند سال پیششو نمیشناسه...نه شاید خود چند سال پیشش این دختر رو نمیشناسه:)
 
جای کوآلا ترین کوآلای جهان
طرف تنها کاری که از دستش بر میاد خسته بودنه
و اونو به نحو احسن اجرا می کنه ...
 
جای یکی که هم درسش خیلی خوبه هم باهوشه هم خوش اخلاقه هم قیافش خوبه هم قدش بلنده هم پولداره هم با سواد و کتابخونه
 
امروز دلم میخواست یه پسر باشم توی ونکوور که هیچکسی کاری به استایلش و رفتارش و اخلاق و علایقش نداره و هر جور دوست داره بی تو جه به اینکه چی میشه و بی توجه به حرف بقیه زندگیشو میکنه:)
پ.ن(از جمله ارزو هایی که به گور میبرم)
 
جای خودم وقتی کلاس سوم بودم هنوز نمیدونستم تیزهوشان چیه اونموقع که درسامون سخت نبود...
 
یک آدمِ بیکار . همین !
 
استاد کورس تنفس مون.
 
هیچی همون خودم خوبه
فعلا البته
 
Back
بالا