امروز دلم میخواست خودم باشم اما کمی شجاع تر.
اون ورژنی که دوربینش رو برمیداره و چهار صبح میره جای مدنظرش و از همه آدمای اونجا اجازه میگیره که ازشون فیلم بگیره....از روند کار کردنشون فیلم میگرفتم و باهاشون حرف میزدم و اون وقت اینجوری به یه دنیا نشون میدادم که گاهی مواقع یک شب هایی که همه خوابن ، چه آدمای عجیبی بیدارن و دارن کار میکنن و خوشحالن و معاشرت میکنن!