دیسکوگرافی [سری ششم]

[Mαiα]

خوش اومدید به سری ششم از دیسکوگرافی. قوانین خاصی وجود نداره، سوال‌ها رو کپی کنید و جواب بدید‌‌. به دو تا سوال هم می‌تونید به دلخواه جواب ندید.

---

• اسم:
• سن:
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن:
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته:
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:
• تعریفت از زندگی:
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن:
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه:
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه:
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری:
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی:
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری:
• تفریح موردعلاقه‌ات:
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب:
فیلم:
موسیقی:
شعر:
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی:
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی:
• از نظر خودت چه رنگی‌ای:
• گیلتی پلژرت چیه:
• وجه ترسناکت چه شکلیه:
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه:
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی:
• به نظرت ده سال دیگه کجایی:
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن:
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:
2:
3:

---

_ سوال‌ها مجموعه‌ای از سوالات بقیه تو صندلی داغ و همکاری کاربرهاست‌.

 

[god of teasing]

• اسم: سنا
• سن: 16
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: خیالپردازم و عاشق تحلیل فیلماییم که میبینم ، گاهی زیادی فکر میکنم و برعکس،گاهی اصلا فکر نمیکنم! عاشق خندیدن و خندوندن و سر و صدام. شلخته و نسبتا اشفته هم هستم
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: پر سر و صدا ،پرانرژی ، خنده دار
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: من واقعا تو بیاد اوردن کودکیم ضعیفم ،یعنیحتی تا 8 سالگیمم درست یادم نمیاد ولی بهتر از قیه وقایع چند سال اخیر یادم میمونه ، اما شاید 5 سالگیم؟ داشتم بازی کامپیوتری میکردم ؟
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: فکر نکنم هنوز اتفاق افتاده باشه ،شاید اولین بار که برادرم اومد خونه
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: بشدت نسبت به یه سری چیزا بی احساسم ، یه سری موقع ها اصلا کاملا خودخواه ، غم انگیزه.
• تعریفت از زندگی: حل چالش هایی که پیش رومون میذاره ، مواظب رد شدن لحظه ها بودن ، البته که هنوز 16 سالمه .
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: حس خوب و نادره شناخته شدن و شناخته بودن ، واقعا حس جذابیه ، موجب دلتنگی بیشتری هم میشه ازونطرف.
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: لیبل فقط لیبل کنکور 1404
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: قبل دبیرستان و بعد دبیرستان ، عاشق دبیرستانم .
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: موقعی که تصمیمش با من نبود خیلی ادم خاص تری بودم ، الان هیچکس نیستم ، درباره تصمیم نمیتونم صحبت کنم.
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:نسبتا خوب،بزور قابل قبول.
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: ناامید کردن ، اینکه بهم بگن ادمی نبودی که فکر میکردم خیلی ناامید و ناراحتم میکنه
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: رقابت.
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: فکر کنم خیالپردازی صرفا.
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: فیلم و کتاب و کارای نوجوانانه دیگه، پازل کشیدن،مربع های تو هم و زیاد کشیدن
• تفریح موردعلاقه‌ات: اهنگ گوش کردن ، اهنگ نوشتن برای خودم ، تصور ادمایی که دلم میخواست پیشم باشن،واقعی یا غیرواقعی.
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: اخیرا زیاد کتاب نخوندم ، شاید
فیلم: filth
موسیقی: natural (imagine dragons)
شعر: اهل شعر و اینا نیستم
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: بهتریناش اون روز تو سینما با س ، یکی دیگه اش هم بعد یه روز نسبتا خوب ولو رو فرش با ن .
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: بی هنر و مصرف کننده ام ، موسیقی.
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: فکر های بی معنی، پیشنهاد میکنم.
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: یه زرد شاد جیغ
• گیلتی پلژرت چیه: الان نمیتونم چیزی پیدا کنم _ باشه برای بعدا_
• وجه ترسناکت چه شکلیه: بی تفاوت بطور کامل،از ازار دادن لذت میبره گاها، بقیه رو ناراحت میکنه و بعدا که میره غم برای وجه عادیم میذاره.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:ساعت مچی،کتاب.
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: @parnii @azymandias @Elsaest
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: نوع دست دادنش، خیلی دست دادن بنظرم چیز مهمیه ، خیلی قشنگه و میتونه به ادم انرژی بده یا ادم رو کسل کنه.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: ازینایی که خیلی استرسی و قربانی و احساسی طورن ، خیلی رو اعصابم میرن
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: اشکالی نداره
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: تبدیل شدن به چیزی که الان ازش راضی باشم
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: در حال گرفتن تخصصم _زبان رو کامل کردم _ موسیقی رو دنبال کردم
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: شاد
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:حس رقابت،دوست های خوب،حس تعلق ، کلی حس دیگه که عاشق همه شونم
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1: چه ویژگی ای هست که دلت میخواست همین الان تغییر کنه؟ بی ارادگیم _ بد حرف زدنم با خودم
2:
3:

 

[Krypton]

•اسم: بامداد.
• سن: ۱۹.۵.
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: بامداد، ندا می‌دهد که روز نویی آغاز گشته است
تا به راه‌مان ادامه دهیم.
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: سخت‌کوش، خوش‌صحبت، خلاق.
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: تولد برادرم.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۳ و خروج پروانه‌ها از پیله.
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:
خوب: به سلامت روانم رسیدگی می‌کنم؟
بد: I suck at maths.
• تعریفت از زندگی: زندگی == حیات؟ اگر آره: تعاریف ارنست مایر و این‌ها یادم میاد.
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: همم‌. نمی‌دونم، شیمیاییه.
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نه. «آدم نباشم چه فرقی داره خب، سپاه سیمرغ یا خوک؟»
البته لیبل به چه معنا؟
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: کودکی و اوایل نوجوانی، سال‌های المپیاد، سال کنکور، سی سپتامبر به این‌ور.
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: سال‌های المپیاد. جریان به سمت کنکور بود ولی انجامش دادم هرچند نه به این معنا که نتیجه‌ی مادی‌ای بگیرم.
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: در حال تلاش و یادگیری.
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: این‌که نتونم اون‌قدری چه می‌خوام خوب باشم.
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: فردا، طلوع و روشنی.
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: بهش فکر نکرده بودم. اما پاییز، زمستون، بارون و برف.
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: کتاب خوندن، آشپزی کردن، بعضاً فیلم دیدن، یادگیری به مقدار زیاد و تیک‌ خوردن تسک‌هام.
• تفریح موردعلاقه‌ات: وقت گذروندن با آدم‌هایی که دوستشون دارم.
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات: می‌شه چندتا بگم؟ + سریال؟
کتاب: سمفونی مردگان، سال بلوا، نه‌آدمی.
فیلم: رستگاری در شاوشنک، انیمیشن آپ. سریال هم: Shrinking, dark, breaking bad.
موسیقی: Lights- Archive, Flying- Anathema. و تا ابد آناتما.
شعر: شعر بلند اسماعیل و کلاً اشعار براهنی مثل این که در ادامه نقل‌قول‌ کردم، مجموعه منجنیق حسین صفا، اغلب اشعار شاملو و اخیراً سیدعلی صالحی.

چنان زلال شود
آن کسی که تو را یک بار
فقط یک بار نگاه کند
که هیچ‌گاه کسی جز تو را نبیند از پس آن
حتی اگر هزار بار هزاران هزار چهره را نگاه کند .
یتیمِ زیبایی خواهد بود این جهان اگر آدم‌هایش
بدون رؤیتِ تو
چشم گشوده باشند.

چگونه جهان به غربتِ ابدی
دوباره عادت خواهد کرد
اگر تو را نبیند…

• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:

• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: عکاسی و نوشتن.
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: کلکسیون در فلزیِ بطری‌های شیشه‌ای، کارت‌پستال و قدیما، سکه.
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: سبز نعنایی.
• گیلتی پلژرت چیه: گاسیپ.
• وجه ترسناکت چه شکلیه: خشمگین و غمگین و خودتخریب‌گره.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: دوست دارم «تجربه» هدیه بدم و بگیرم. خصوصاً سفر.
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@Karenn پایه‌ی پیاده‌روی‌های طولانی و تجربه‌های جدید.
@whale نرم و لطیف، آینده‌ی خیلی خوبی در انتظارشه.
@Cafune زیلی، باهاش می‌شه روزهای خیلی خوبی رو ساخت.
@MarMari پایه‌ی تصمیمات ماجراجویانه.
@mani.. ان‌شاءالله امسال ببینیم همو.
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: شیوه‌ی دست دادن!
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: ادایی، طلبکار، بی‌مسئولیت.
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:
گذشته: فکرش رو‌ نخواهی کرد.
آینده: فکرش رو نخواهی کرد.۲
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: اپلای کنم و به فیلدی که بیشتر دوستش دارم وارد شم. و ریاضی و مهارت‌های بیسیکم خیلی خوب و خفن شده باشه.
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: حدوداً سی‌سالمه. مهاجرت کردم. احتمالاً در یک رابطه‌ی طولانی‌ و استیبل‌ام. تو فیلد بیوانفورماتیک و کامپیوتیشنال نوروساینس کار می‌کنم.
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: دوست دارم خلاق، باسواد و عاشق یاد بشم. عاشق زندگی؟ نمی‌دونم.
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: کانکشن‌ و دوستی‌های خوبی بهم داده تا الان. دلم برای اوایل عضویتم تنگ می‌شه.
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1: حالت چطوره؟ خوبم! در لحظه جدی خوبم و حالم با کارهایی که می‌کنم خوبه.
2: چه تغییراتی تو این یکسال داشتی؟ زندگیم بعد کنکور، زیر و رو شده. کار می‌کنم، ریسرچ و زبان. ولی تو ریاضی می‌لنگم.
3: این‌جا نیستی، کجایی؟ تو چنل تلگرامم می‌نویسم و تو اینستاگرامم به اشتراک می‌ذارم.

 

[-Lili-]

اسم: عسل
• سن:در حال حاضر 15 و خورده ای
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: مهربونم و هر چیز ریز و کوچیکی میتونه باعث بشه بهم بریزم . چیزی که بر شخصیت من غالبه و باعث میشه همه کارامو بر پایه ی اون انجام بدم همینه
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: آروم ، ناراحت(داره عوض میشه > - <)، مهربون؟(خودمو کشتم با این مهربونیم )
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته:توی یه پارک با گرم کن قرمزم دارم میرم سوار قو بشم{ازینا که چندتا چیز به میله ها وصلن و دور یک میله میچرخن...)شاید 4-5 سالمه
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:هفت سالمه ، پشت در اتاق نشستم چون توی هالِ خونه ی مامان بزرگم یه طوطی بزرگ داره بیرون از قفس راه میره ، و هیچکی نمیاد دنبالم چون نمیخوان توی هال شاهد دعواهاشون باشم {جزء عجیب ترین خاطره هاییه که دارم ، البته خب اونقدر خاص نیست چون کلا اونقدر اتفاقای خاص برای من نیفتاده}
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:ویژگی بد شاید اینکه به حرفایی که به صورت معلومی و روتین بهم میزنن خیلی خیلی فکر میکنم . ویژگی خوب...شاید اینکه به طرز عجیبی میتونم همه رو خیلی دوست داشته باشم{البته اصلا نمیدونم ویژگی خوب محسوب میشه یا نه ولی خب فکر نکنم دوستام بدونن چقدر دوسشون دارم}
• تعریفت از زندگی:یه دوره ی کوتاهیه که باید بگذرونیمش بره ، حالا این وسط میتونم به یه موفقیت هایی برسیم
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن:عشق ورزیدن و عشق گرفتن ، توجه کردن و مورد توجه قرار گرفتن و...
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:خیر
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: قبل از مهاجرت ، بعد از مهاجرت{البته ما چون اونقدر باکالاس نیستیم مهاجرتمون داخلیه}
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:فکر نکنم
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:فعلا دارم همزمان با جهت و سرعت رود پیش میرم ؛ اروم و ملایم
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: اگه نشه؟ اگه وقتم پولم و همه چیزمو بدم و نشه چی؟
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: مجبورم دووم بیارم ، پس میارم
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی:به اینکه مهم نیست ، واقعا مهم نیست ، هیچی مهم نیست
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: راه رفتن تو خیابون بی هدف، یاد گرفتن مهارت های کوچولو
• تفریح موردعلاقه‌ات: چَت کردن با کسایی که برام شیرینن
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب:ما دروغگو بودیم
فیلم: سریالم قبوله دیگه؟ روزی روزگاری{امریکایی}
موسیقی:چرا من {ملانی}(شاید چون خاطره ی پشتش برام خاصه اینطوری دوسش دارم)
شعر:روزه ان نیست که همسایه ی ما می گیرد{ابوالقاسم حالت}
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:هیچی؟بر خلاف علاقه ی عجیبم به عکاسی همه عکسام داغون میشن
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: در حال حاضر به هنر خاصی نمی پردازم ولی نقاشی رو خیلی میدوستم
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی:خیر
• از نظر خودت چه رنگی‌ای:شاید ابی اسمونی
• گیلتی پلژرت چیه:رمان زرد
• وجه ترسناکت چه شکلیه: خوشگله عاشقِ مرگ
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:کتاب و اکسسوری و چیزای فانتزی خوشگل{مثل جای جعبه دستمال کاغذی شکل هیولا }همینا رو هم دوست دارم به بقیه بدم
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: جمله نداشتم دیگه ببخشید
@آفرودیت
@Naghmeh08
@god of teasing
@فائزه!
@Elsaest
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه:دندوناشون؟؟(اَیییی خیلی چندشه ولی واقعا خیلی برام مهمه } و همچنین اینکه جوراب دارن یا نه؟{اینم خیلی برام جلب توجهه}
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:خودشون رو بالاتر از بقیه بدونن و اگه یه روز باهاشون کات کنی برای انتقام چیزای وحشتناکی پشت سرت بگن{خیلی ازین نسخه موجوده}
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: خودِ گذشته { اشکال نداره ، نو پرابلم، بیا بغلم...} خود اینده{ اگه به چیزی که قراره برسی نشد برسی ، فدای سرت}
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: به معنای واقعی کلمه از لحاظ روحی روانی عالی باشم ، مهم نیست کجام دارم چکار میکنم فقط حالم خوب باشه
• به نظرت ده سال دیگه کجایی:راستش از تصور کردن اینده میترسم ، خیلی برای بلند مدت خیال پردازی نمیکنم ، چون نمیخوام بعدا پیش خودم بگم دیدی نشد؟ {البته اینکه فعلا برنامه ی خاصی برای ده سال دیگه ندارم برای خودم غیر طبیعی نیست}
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن:ادم خوبی بود! راستگو بود و عشق می ورزید
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:به طرز عجیبی اینکه رفتم مامانمو راضی کردم بریم پیش تراپیست فقط بخاطر حرفای @Krypton بود! مگه چند نفر توی اطراف ادم پیدا میشن که بخوان در این مورد حرف بزنن؟ غیر از این تاثیر خاصی نداشت
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:اگه میتونستی جای یکی از پرنسس های دیزنی باشی اون کی بود؟ بِل { توی دیو و دلبر}
2:اگه قرار بود تا اخر عمرت فقط یه رنگ بپوشی چه رنگی بود؟ خاکستری
3:

 

[tic]

• اسم: امیر / امیررضا / خاکی / آقای خاکپور
• سن: 20
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: سلام, نمی‌دونم چی بگم
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: گوشه گیر, لاغر, <سوال های نه چندان جالب>
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: از سر بالایی بین خونه خودمون و پدربزرگم اینا دارم میرم بالا که برم خونشون و با پدربزرگم بازی کنم
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: خاطره نه, ولی یه حس
یه وسیله فلزی رو که برمیداشتم (ترازو) یهویی برداشتم و گوشت انگشتم یکم بریده و جدا شد, مامانم میخواست بکنتش ولی من نتونستم و خب بستیم و چسبید به انگشتم و خب هر وقت تمرکزم رو میدم اون قسمت انگشتم, حالم یجوری میشه (مال چند سال پیشه)
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: خوب یا بد نیست, ولی خب کمتر ناراحت میشم
• تعریفت از زندگی: تلاش برای زنده موندن و دوست داشتن این زنده بودن
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: <آیا ما نیاز نداریم به انسان های که برامون ارزشمندن؟>
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نه
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: راستش تغییر اساسی در زندگیم نمی‌بینم تا اینجا که بنایی برای تقسیم بندی بشه
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: برای خودم خلاف جریان نبود و کاری بود که بر اساس منطق انجامش می‌دادم, ولی خب سال کنکور و اینکه الان کامپیوتر میخونم
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: کلمه مسیر بهم هدف داشتن رو القا می‌کنه, که کجای اون هدفی هستی که برای خودت در نظر داری, برای منی که هدف خیلی خاصی برای زندگیم ندارم, سوال خیلی واضحی نیست, ولی اگر هدفم رو زندگی نسبتا راحتی داشتن در نظر بگیریم, پایه هاش رو دارم ولی خب
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: <من نمی‌تونم>
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: دوام نمیارم, تو روزهای سختم کار خاصی نکردم, صرفا طبق روال پیش رفتم, البته فکر که می‌کنم روز خیلی سختی هم نداشتم که نیازمند دوام باشه
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: چیزی که فکر کردن بهش باعث ارامشم بشه در نظر ندارم
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: بعضا ایده های تا حدودی احمقانه (هیچ آدم عاقلی (آدم عاقل = طبق استانداردهای جامعه) انجامش نمیده)ای به ذهنم می‌رسه و اگر انجامشون بدم خیلی لذت می‌برم
• تفریح موردعلاقه‌ات: قبلا Dota 2 ولی خب تازگی ها تفریح خاصی ندارم با توجه به اینکه کتاب خوندن رو هم برای خودم تبدیل به وظیفه کردم پس انجامش نمیدم
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: از اینکه کتاب ها رو نشخوار کردم متاسف نیستم ولی دوست داشتم چیزی یادم می‌موند که راجبش حرف بزنم, شبح اپرای پاریس رو الان که فکر می‌کنم دوست داشتم
فیلم: چیز خاصی به ذهنم نمیاد, Blue Giant حس خوبی بهم داد
موسیقی: https://iranicaonline.org/articles/5-23-Divana-so
شعر: taste خاصی ندارم موزون بودن مهمه , محمدصالح اعلاء محبوب من هاش رو دوست دارم, چون خودم نوشتن‌همچین متن هایی برام لذت بخشه (خوندنش لزوما لذت بخش نیست), سهراب سپهری و اهل کاشانم برام یادآور یکی از همکلاسی های راهنماییمه
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: آدم عکس بگیری نیستم
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: موسیقی? شاید سنتور, ولی خب صرفا دوست داشتنه و توی روال فعلی زندگیم جایگاهی نداره
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: نه ولی برام جالب می شه این کارت هایی که توی همایش ها و .. میدن بندازی گردنت رو جمع کنم, البته نمیدونم کلکسیون حساب میشه یا نه, بچه‌تر که بودم سنگ جمع می‌کردم, سنگایی که رنگای خاصی داشتن
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: خاکستری شاید
• گیلتی پلژرت چیه:
• وجه ترسناکت چه شکلیه: عصبی که میشم دوست دارم داد بزنم, باعث میشه آروم بشم, اگه با صدای بلند کسی مشکل داشته باشه شاید ترسناک باشه
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: جلد دو و سه کتاب داس مرگ نوشته نیل شوسترمن انتشارات پرتغال, من دوست دارم اگر به کسی چیزی هدیه می‌دم, خلاقانه و یکتا باشه, کارهای تکراری رو نمی‌پسندم
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: آدم هایی که چندین سال ازم بزرگترن و راجب دغدغه های فعلیشون حرف میزنن برام جالبن و دنبال کردن اتفاقاتشون رو دوست دارم و ازونجایی که احتمالا سمپادیا براشون تا حد خوبی همون ح.ب هست, تگشون نمی‌کنم

• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: برخوردی با کسی که بخواد توجهمو جلب کنه ندامشتم پس نمی‌دانم, ولی خب از آدمایی که تو برخورد اول صمیمی میشن بدم میاد
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: اگر کسی زیادی به داشته هاش بباله (داشته می‌تونه هرچیزی باشه) یکم میره رو مخم, دوست دارم ادم ها یکم سر به زیر باشن
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:
گذشته: بستگی داره چقدر گذشته ولی خب تا قبل دانشگاه همه چیز روتین بوده, چیزی هم تا حدودی یادم نیست, برای دانشگاه: تو گروهای دانشگاه به هیچ عنوان حرف نزن
آینده: خودت رو مجبور کن
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: مستقل باشم
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: ده سال بعد سی سالمه, یا تو ایران کارمندم, یا اپلای کردم, یا اپلای نکردم و دارم درس می‌خونم
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: دانش‌مند
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1: اینم زندگیه من دارم? نه
2:
3:

 

[SinaSabetifard]

• اسم: سینا ثابتی فرد
• سن: ۱۸ سال و ۹ ماه و ۲۷ روز یا به عبارتی ۶۸۷۴ روزمه
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: سلام ، ثابتی فرد هستم:/
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: دیوانه ، دلقک ، سیاه بخت
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: تولد داداشم راستش
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: مثبت خب روز روز تعیین جنسیت خواهرم ، منفیشم روز سکته بابام
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: ویژگی خوبی ندارم که از بقیه رو خبردار نکرده باشم واقعیت ، ویژگی بد خب یکمی تنبلم
• تعریفت از زندگی: تلاش برای نسل بعد
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: دوست داشتن یعنی نادیده گرفتن تمام سختی و مشکلات ها و دوست داشته شدن یعنی ورود یه عالمه حس خوب بهت
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: لیبل خاصی نه والا همین که ایرانیم خودش یه لیبله
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: قبل و بعد فوت پدر بزرگ مادریم ، قبل و بعد سکته بابام
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: نه والا خیلی آدم ریسک پذیری نیستم
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: فعلا ته دره هستم
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: شکست
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: اینکه یروزی تموم میشن
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: اینکه چیزی تا پایان سر بالایی زندگی نمونده
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: غذا خوردن ، وب گردی ، اطلاعات عمومی خوندن و ول چرخیدن در فضای مجازی
• تفریح موردعلاقه‌ات: نوشتن
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: مجموعه هری پاتر
فیلم: لاست
موسیقی: گات
شعر: شعرای مامان بزرگم
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:
بهترین نیست تلخن ، معمولا چیزی خوب یادم نمیونه البته نه یکیش خوبه ولی بازم میخوام توصیف کنم

اولیشو دیدید ، اولین پروفایل من در فضا های مجازی...
دومیش یه سلفی 3 نفره با بابام و بابابزرگم و خودم ، 3 نسل ثابتی فرد
عید 1401 بود ...
عید 1402 بابابزرگم دیگه نبود
عید 1403 هم بابام سکته کرده بود و اره اون آخرین عیدی بود که شاد بودم!

سومیشم عکسی که از اون یکی بابا بزرگم گرفتم و بعدا شد عکس سنگ قبرش


• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: فیلم سازی
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: تمبر ، قبض موسسه های تفریحی ، موهای افراد سالمند خانواده ، نامه ، جعبه اولین گوشیم ، شامپو هایی که بابام از چین برام هدیه اورد ، کارنامه کلاس چهارمم ، اره یه کشو کلکسیون دارم
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: سیاه
• گیلتی پلژرت چیه: فحشه این؟
• وجه ترسناکت چه شکلیه: والا نمیدونم اصلا ، خیلی ترسناک نیستم ، احتمالا کمی بی قرار بشم
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: لباس
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@پوریا خب قبلا گفتم چرا ، ولی به نظر میاد ایده هاش حاصل از سال ها تجربست
@Ali pasha تا حالا فرایند مهاجرت کسیو از نزدیک ندیده بودم!
این 2 تا تو ذهنم بولد بود بقیه عزیزان هم هستن یادم نمیاد الان
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: میزان تواضعشون تو پاسخ دادن
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: منم منم بکنن زیاد ، اینایی که احساس پوچی بدن
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: به گذشته میگم بیشتر لذت ببر از زندگیت بیخیال ، به آینده میگم شرمنده که اوضاع رو برات سخت کردم
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: مهاجرت
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: آمریکام به نظر خودم
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: والا خیلی دوست دارم آدم های از مسیر هایی که توشون پیروز شدم بتونن یاد بگیرنا ولی متاسفانه فعلا درس عبرتم
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: یجای خوب برای نوشتن برای هم سن و سال و هم فکر های خودم

 

[Aynazi]

اسم: آیناز

• سن: 20

• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: سلام بیا صحبت کنیم



• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: سر به هوا، آروم، غرغرو



• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: از کودکیم چیزی یادم نیست، یک تصویر محو از خیلی دورتر ها خاطرمه که عموم من رو مینشوند رو صندلی و موهامو شونه میکرد.



• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: شبی که با بابام موندیم کوه و تا خود صبح برام قصه تعریف کرد.



• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: نمیدووونم. به آدم ها وابسته نمیشم. خواهر فرمودن ویژگی بدیه



• تعریفت از زندگی: خندیدن و اشک ریختن، نوازش بچه ها، حرف زدن با آدم ها، قدم زدن و نگاه کردن به جریان زندگی.



• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: شاید وفاداری شاید فداکاری. در کل دوست داشتن اتفاق عظیمی بوده در ذهن من همیشه.



• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:نه.



• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: قبل و بعد دبیرستان



• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: بله. همین جایی که هستم برخلاف جریان بوده. مجبور بودم.



• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: اول راه شناخت زندگی؟



• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: این ترس که اگر در نهایت من رو راضی نکرد چی؟



• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: فکر کردن به مامان و بابا



• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: به آدم هایی که دوستشون دارم. به حرف هایی که با آدم هایی که دوستشون دارم زدم.



• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: دراز کشیدن و فکر کردن، دوش گرفتن. وقت گذروندن با بچه ها.



• تفریح موردعلاقه‌ات: اغلب فیلم، گاها سریال



• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:

کتاب: هنوز یک عاشقانه آرام

فیلم: سام لایک ایت هات و فروشنده

موسیقی: هنوز Yandim Ele Yandim از Ramiz guliyev

شعر: غزل 318 حافظ



• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: متاسفانه همراهم نیست



• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: هیچ. دوست داشتم نوازنده باشم



• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: نه.



• از نظر خودت چه رنگی‌ای: روزها زرد شب ها خاکستری



• گیلتی پلژرت چیه: جاج کردن آدما



• وجه ترسناکت چه شکلیه: عصبی میشم خون آشام میشم



• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: هدیه گرفتن دوست ندارم. چیز ثابتی نیست باید ببینم با چه چیزی شاد میشه



• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:

@ATE ، عاطفه باهوش عاقلِ پخته دوست داشتنی.

@Amin rouhi ، امین تابان و مهربان و عزیز و عزیز و عزیز.

@پوریا جهان بینی شون رو خیلی دوست میدارم.



• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: به چشم ها و خندیدنشون نگاه میکنم. رفتاری خلوص و صفا(؟) شون



• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: آدم های بدبین و آدم های خودخواه و آدم هایی که دنبال مقصر میگردن.



• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:

گذشته: ازت راضی هستم آیناز

آینده: ازم راضی هستی آیناز؟



• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: نمیدونم آرزویی ندارم آنچنان. شاید بخوام به ثبات فکری نسبی رسیده باشم



• به نظرت ده سال دیگه کجایی: همینجا، ارشدم رو گرفتم سرکار میرم و یه زندگی خلوت توی یه گوشه خلوت از تهران دارم. امیدوارم که اینطور باشه. آها و البته روحی هنوز داره میگه که برو از ایران



• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: ساده زندگی کرد ساده خندید و ساده مرد.



• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: زیاااااد. ارتباطات، تاثیرپذیری و الهام گرفتن از خیلی از بچه ها.



• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:

1: احساس رضایت داری: تا حدودی بله

2: خوشحالی چی: تا حدودی بله

3: اگه یک چیز رو میتونستی از جهان حذف کنی: فقر

 

[Ayeshe]

اسم: عایشه
• سن:۱۶
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:آدم نسبتا تلاشگریم و سعی میکنم دنبال یادگیری باشم و تا حد امکان با همه مهربونم
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: مهربون،سخت کوش ، دختر خوب؟!( اینو زیاد میگن ولی دلیلشو نمیدونم)
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: تولد داداشم و رفتن بابام به مکه
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:نبوده چیز اینقدر خاصی
ولی کلاس شیشم که بودم یه بار معلمم گفت بشینم رو صندلی وسط کلاس و به بقیه ی بچه ها بگم چطور میتونم اینقدر تلاش گر باشم با اینکه اینقدر نسبت به بقیه عقب بودم وخب مرور این خاطره هر وقت کم آوردم کلی بهم حس خوبی داده
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: من همیشه به شدت مخالف رقابت زیاد بودم ولی خودم خیلی وقتا درگیرش شدم
• تعریفت از زندگی: برای خودم؟! تلاش برای بهتر کردن اوضاع
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: اهمیت دادن ؟!
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:  نه
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: من زندگیم فعلا از قبل ۱۲ سالگیم با بعد ۱۲ سالگیم دو قسمته تا قبل ۱۲ سالگی انگار داشتم به جای یه نفر دیگه زندگی میکردم
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: تا حالا نشده ولی فکر نکنم باهاش مشکلی داشته باشم
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: در تلاشم خودمو بیشتر بشناسم و همچین خودمو برسونم به جایی که آدماش بیشتر شبیهم باشن
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: شکست و ترس از اشتباه بودن مسیرم
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: گاهی حس رقابت و گاهی برای از دست نرفتن تلاشای قبلیم
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: خیالپردازی درباره ی خودم و آیندم
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: کتاب خوندن مخصوصا رمانای فانتزی و تخیلی،فیلم تخیلی، پیاده روی شبا چه تنها چه با دوستم ، وقت گذروندن با آدمای سبزم
• تفریح موردعلاقه‌ات: رمان تخیلی خوندن
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: احتمالا هری پاتر البته وقتی نیچه گریست رو هم خیلی دوست داشتم
فیلم: میان ستاره ای
موسیقی: people watching, نصف شب،سیاه سفید
شعر: زیاد اهل شعر نیستم ولی یه شعر بود فکر کنم اسمش خرچنگ های مردابیه
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: صادقانه هنوز نمیدونم چجوری تو سایت عکس بارگزاری کنم یه آدم خیر بهم بگه ممنون میشم
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: متاسفانه بی هنرم ولی موسیقی دوست دارم یاد بگیرم
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: نه متاسفانه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: بنفش روشن شاید
• گیلتی پلژرت چیه: رمان زرد خوندن
• وجه ترسناکت چه شکلیه: داد میزنه سر بقیه
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: کتاب بگیرم و کتاب و لوازم تحریر باحال مثل دفترچه های فانتزی هدیه بدم
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@Miniall وایب سهراب سپهری طور میده بهم و خب دوستمه

@Mahsa_j نسخه ی تکامل یافته ی خودمه و خب باعث می‌شه بتونم خیلی زیاد از شخصیتش الهام بگیرم

@شیـوا, ح ب هاشون و سبک زندگیشون رو خیلی دوست دارم

@Sety دوسش دارم

@ryhan رفیقمه
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: زبان بدن و حالتاشون موقع صحبت کردن
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: باهمه کنار میام ولب از از یه جایی به بعد اونایی که فقط فاز غم دارن رو نمیتونم
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: گذشته: دمت گرمه و خسته نباشی فقط کاش تو وقتای مرده بیشتر کتاب میخوندی
آینده: واقعا امیدوارم همونی باشی که میخوام و خب یادت نره که من دارم خیلی تلاش میکنم برات لطفا تو هم تلاشتو بکن
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: رشته ای که دوست دارم قبول بشم
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: تهران زندگی میکنم و احتمالا بیوتک میخونم و تایمای اضافی رو دارم روی پروژه که به نوروساینس مرتبطه کار میکنم
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: داره تمام تلاششو میکنه و آدم پُریه و آدم از صحبت باهاش لذت میبره و خیلی خوب میتونه به طرف مقابلش احترام بزاره
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: دوستای خوب و الهام گرفتن و تاثیر مثبت داشته رو خودم اعضای اینجا
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:داری بهترین ورژن خودتو زندگی میکنی؟ نه احساس رضایت کافی ندارم
2:

 

[fαтeмe]

اسم:فاطمه
• سن:۱۹ سال
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:بخوام معرفی کنم اسممو میگم فقط
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن:مضطرب_یکمی جدی_عجول
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته:من ۵ سالم بود یکی از اقواممون که همسن من بود بهم گفت دستبندتو بده به من. منم گفتم ۲۰ سالت که شد میدمش به تو(عمرا فکرشو میکردم انقدر زود میگذره مثلا فکر میکردم زمان زیادیو گفتم) و همین چندماه دیگه جفتمون ۲۰ سالمونه و من هنوز یادم نرفته قراره بدمش به اونخاطره جذابی نیست اما اولین چیزی که به ذهنم اومد این بود
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:روز اعلام نتایج کنکورم
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:روز زمان خیلی حساسم. وقتی یکی میگه فلان ساعت فلان کار انجام میشه باید انجام بشه وگرنه اعصابم خورد میشه
• تعریفت از زندگی:دورانی برای انجام کارهایی که براش ساخته شدی
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن:نمیدونم. شاید اینکه یه سری جاها اولویتش تو باشی
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:نه
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه:اصولا بر اساس سالهای تحصیلیم تقسیم میکنم. مثلا دوران قبل مدرسه دوران ابتدایی راهنمایی دبیرستان و دانشگاه و احتمالا بعد دانشگاه
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:به نظرم نه. اگرم شده من یادم نمیاد
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:در حال تلاش برای کنار اومدن با رشته تحصیلیم و بهتر شدن توی یه سری ابعاد زندگیمم.خیلی بهتر کنار اومدم الان. سال قبل اوضاعم بدتر بود
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه:اینکه مسیری که دارم میرم اشتباه باشه. راه من این نباشه
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری:فکر کردن به موقعیتای خیلی بدتر از این که گذشته و تونستم ردش کنم
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی:به روزای خوبی که توی زندگیم داشتم
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری:صحبت با دوستای مجازیم_نشستن یه گوشه و فکر کردن_فیلم دیدن
• تفریح موردعلاقه‌ات:راستشو بگم فکر کردن. خیلی دوست دارم یه جا بشینم و ساعت ها برای خودم باشم و کسی باهام کاری نداشته باشه
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب:یه سری کتاب هست مجموعه آبنبات هاست. شامل آبنبات دارچینی،هلدار و... میشه که همشهری خودم اقای مهرداد صدقی نوشته کتابارو. باهاشون خیلی خوب ارتباط میگیرم
فیلم:سریال مانی هیست رو دوست داشتم البته تا فصل دومش!
موسیقی:کلا اهنگای فرانسوی رو دوست دارم
شعر:شعرهای سعدی
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:اسکلت مدرسمونعکسی که با دوستام توی چمنای دانشگاه گرفتیم_عکسای اردو
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی:به هیچ هنری نمیپردازم و از این بابت متاسفم ولی دوست دارم پیانو یاد بگیرم
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی:نه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای:آبی
• گیلتی پلژرت چیه:تازه سرچ کردم دیدم معنیش چیهنمیدونم حقیقتا. چون نمیفهمم چیه
• وجه ترسناکت چه شکلیه:عصبانی میشم خیلی بد رفتار میکنم و جلو چشمامو خون میگیره و واقعا سخت میتونم خودمو اروم کنم
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:من اگه کسی به یادم باشه و حتی یه جمله خوب بهم بگه که حس خوب بهم بده خوشحال میشم و هدیه محسوبش میکنم. اما دوست دارم یه شاخه گل بگیرم و به جز این اگه قراره بهم هدیه بدن پولشو بدن خودم چیزی که میخوامو بگیرم
هدیه چی بدمم بستگی داره طرف کی باشه و چی دوست داشته باشه خب
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@س__ارا= از حرف بزن هاش خیلی حس خوبی میگیرم
@Mahsa_j=شخصیتش رو دوست دارم هرچند خیلی وقته نیومده سایت و دوست دارم بیاد
@Krypton= راستش خیلی خیلی نظم داشتن توی کارش و انجام دادن کارهاش و گزارش دادنش شگفت زدم میکنه و حتی وادارم میکنه به کار کردن. واقعا تحسینش میکنم
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه:حالت چهرش مشخص میکنه که چه حسی بهم داره. بیشتر به این توجه میکنم
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:آدم هایی که بدقولن
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:این حجم از استرس رو لازم نیست تحمل کنی. چه استرس داشته باشی چه نه میگذره. همونطور که قبلیا گذشت
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی:درآمد خودمو داشته باشم
• به نظرت ده سال دیگه کجایی:طرحمو تموم کردم و احتمالا دارم به اینکه کجا کار کنم فکر میکنم. درآمد خودمو دارم و مستقل شدم. خوشحالم. به ادامه تحصیل فکر میکنم
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن:کسی که میتونن روش حساب کنن اغلب
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:خیلی فعال نیستم که تاثیر خاصی گذاشته باشه اما همین حرف بزن که باعث آسودگی میشه خودش خیلیه
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:حس میکنی چقدر به اهدافت رسیدی؟خیلی کم. هنوز اول راهم
2:آیا خوشحالی؟میتونم بگم به طور متوسط رو به پایین. چندوقتیه دیگه احساس خوشحالی از ته دل نکردم
3:یه کاری که قبلا انجام دادی و بعدها تاثیر خیلی خیلی بزرگی توی زندگیت گذاشته چی بوده؟اینکه از سن کم شروع کردم به زبان آموزی. حس میکنم یکی از درست ترین کارای زندگیم بوده هرچند یکی دوساله ولش کردم موقتا اما بازم تاثیرش مشهوده

 

[Judy.]

• اسم: سارا
• سن: یه ماه دیگه 20 سال
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: خلاق، قابل اعتماد، دیوانه
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: نمی‌دونم اولینشه یا نه ولی توی مهدکودک از تاب افتادم پایین و چونه‌ام رو بخیه زدن و هنوز لحظه‌ای که به هوش اومدم رو یادمه.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: دو تا از سفرهایی که با خانواده رفتم احتمالا. صرفا چون خیلی خوش گذشت و خیلی احساسِ زنده بودن کردم.
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: خیلی شکننده‌ام و مووآن کردن برام سخت ترین کار جهانه. واقعا استعداد ندارم توش. / آدم به فکری هستم و دوست ندارم رنج کسی رو زیاد کنم.
• تعریفت از زندگی: حرکت رو به جلو.
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: ارتباط عمیقِ خیرخواهانه، صادقانه و معنادار
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نمیدونم این سوال چه معنی ای میده.
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: قبل دبیرستان، هنگام دبیرستان، بعد دبیرستان. (فکر نمی‌کردم جواب منم این باشه. چقدر دبیرستان برای همه نقش مهمی ایفا کرده)
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: آره. ولی توی چیزهای کوچیکی بوده و قدم های کوچیکی در جهت خواسته قلبیم که خلاف نظر دیگران بوده برداشتم. جرئت نداشتم توی مسائل بزرگ خلاف جهت شنا کنم.
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: هنوز پله‌ی صفرم انگار. چند صدمی بالاتر از صفر.
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: موانعی که آدمای مهم زندگیم جلو پام میذارن، از جمله خانواده.
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: فکر به اینکه روزهای خیلی سختی رو گذروندم و تموم شدن. بعد اون روزها، هیچ تجربه‌ای تلخ تر و سخت تر سراغم نیومد. برای همین هروقت عذابی کشیدم به این فکر کردم که اگه سخت تر از این رو گذروندم پس اینم میگذره.
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: طبیعت
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: وقت گذروندن در دل طبیعت/طبیعت گردی، آهنگ گوش دادن، نوشتن، ترانه‌نویسی، کتاب خوندن، حرف زدن با آدمایی که بهم احساس امنیت میدن، فیلم دیدن (که البته آخری چون اخیرا خیلی زیاد شده به اندازه قبل لذت بخش نیست.)
• تفریح موردعلاقه‌ات: کارهای جذاب چندنفری. چه فیلم دیدن باشه چه بیرون رفتن.
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: مورد علاقه نمی‌دونم واقعا. چندتایی که الان یادمه: سری جلدهای Michael Vey ، پسرخاله وودرو و به یاد کودکی Judy Moody :]
فیلم: Stranger things - Friends
موسیقی: باز نمی‌تونم "یه موردعلاقه" پیدا کنم ولی All Too Well (10 minutes version)
شعر: نمی‌دانم.
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: عکاس خوبی نیستم.
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: songwriting / نویسندگی. و شدیدا دوست دارم گیتار و پیانو یاد بگیرم نقاشی هم دوست دارم ولی فکر نکنم هیچ وقت سمتش برم.
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: قبلا تیله
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: آبی بودم. الان نمی‌دونم چه رنگی ام.
• گیلتی پلژرت چیه: مطمئنم دارم ولی الان به ذهنم نمیاد ((:
• وجه ترسناکت چه شکلیه: هیچ ایده‌ای ندارم ((: اونی که بهم میگه ترسناکم باید بگه که هرچی پرسیدم جوابی نداد.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: اولی: گیتار، کتاب، چیزهای گوگولی و فانتزی، پیشی ، هرچیزی که مشخص باشه از ته دله و با ذوق گرفته شده. دومی: برای هرکس متفاوته، دوست دارم یه چیزی بگیرم که حدس میزنم طرف خوشحال میشه و خوشش میاد، یا یه چیزیه که یه ربطی به اون شخص و روحیاتش داره.
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@رعـنـا دنیا قشنگیشو از وجود آدمایی مثل رعنا داره.
@فاطمـه دوستیمون برام با ارزشه چون کلی خاطره بهش وصله و برای اینکه تا اینجا دووم بیاره از چالش های مختلفی گذشته و براش تلاش کردیم.
@دوزیست از نظر احساسی و شخصیتی تا یه حد خوبی در یک سری از ابعاد احساس نزدیکی میکنم و برای همین تک تک پستاشونو میخونم همیشه.
@Krypton تلاش و ممارستش با وجود سختی‌هایی که باهاشون دست و پنجه نرم کرده/میکنه برام الهام بخشه.

• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: گرم و مهربون بودنشون. من آدم سردی ام در مواجهه اول و خجالتی ام. برای همین میزان صمیمت و گرمایی که دیگران بهم نشون میدن و این خلاء رو پر میکنن خیلی به چشمم میاد.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: آدم های بی انعطافی که نمی‌تونن متفاوت بودن آدما رو بپذیرن و سعی نمی‌کنن دیگران رو درک کنن. راجع به آدما نظرات مطلق میدن و مدام درحال دسته بندی کردن انسان‌هان. (متاسفانه خودم اینطوری بودم یه دورانی. اینجور آدما حتی خودشونم از این ویژگیشون رنج میکشن.)
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:
گذشته: برات خوشحالم چون غمت موندگار نیست.
آینده: کاش خوب باشی.
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: یه مسیر مناسب پیدا کرده باشم که بدونم طی کردنش در توانم هست.
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: اصلا نمی‌دونم ولی امیدوارم که اینجا باشم: بتونم برای علایق اصلیم بیشتر وقت بذارم و آهنگ هایی که نوشتم رو به یه جایی رسونده باشم. از نظر تحصیلی از خودم راضی باشم (به این معنا که اگه تو رشته‌ی فعلیم موندم، برام لذتبخش شده باشه و توش خوب باشم و در غیر اینصورت مسیر درست دیگه‌ای رو در پیش گرفته باشم.) ازدواج کرده باشم و ازدواجم درست ترین و بهترین انتخاب ممکن باشه و ازش حس رضایت داشته باشم. شاید بخوام مادر باشم. دوستی های معناداری ساخته باشم. کلا روابط برام مهمن و دوست دارم روابط ایده آل و رضایت بخش و خوشحال کننده ای داشته باشم.
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: آدم خوبی بود امن بود و میشد بهش تکیه کرد.
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: خب، تاثیرات گذشته که تاثیرات افتضاحی بودن. بعد از قطع کردن روابطم و برداشتن تمرکزم از روی سایت و بعد دوباره برگشتنم، الان اوضاع خوبه و با اینکه تاثیر مثبت خاصی نداره ولی راضی ام که تاثیر منفی نداره.
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:
2:
3:
نمیدونم. بای بای

 

[نرگسیوم]

• اسم: نرگس خانوم
• سن: ۱۴
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: بانمک، درسخون، خوش‌صحبت
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: موقعی که خاله‌م یه عروسکی رو که بعد ها اسمشو گذاشتم "کیس می" و دو سه تا چیز دیگه بهم داد. احتمالاً چهار-پنج سالم بود. هم‌اکنون اینو یادم میاد، چون کیس‌ می عشق دیرینه‌مه قشنگ یادم مونده.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: هنوز چیزی اون‌قدر شگفت‌انگیز برام اتفاق نیفتاده که بشه فراموش نشدنی‌ترین، ولی حس می‌کنم داره می‌رسه. ;‌)
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: بقیه یعنی بچه‌های سایت؟
ویژگی خوب: [باز کردن نوشابه برای خود] خوش‌صدام :,‌)
ویژگی بد: خیلی زود عصبانی می‌شم.
• تعریفت از زندگی: زنده بودن؟
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: خیلی سعی کردم اینو جواب بدم، ولی نتونستم.
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: فکر نمی‌کنم؛ یا حداقل الآن به یاد نمیارم.
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: برهه‌ی قبل مدرسه‌م، برهه‌ی کلاس اول تا هفتم، کلاس هشتم تا الآن.
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: برخلاف جریان زندگی یعنی چی؟ یعنی برخلاف بقیه؟ خب، در این باره فکر کنم توی بعضی از افکارم سعی کردم شبیه باقی جامعه نباشم.
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: توی شرایط حاضر، جایگاه خوب؛ در کل، جایگاهِ بهتری می‌تونستم داشته باشم. فکر می‌کنم بیشترمون در کل می‌تونستیم جایگاه بهتری داشته باشیم و عموماً به واسطه‌ی جغرافیامون.
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: ترس از باخت.
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: زحمتایی که کشیدم. :'‌)
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: چیزایی که به دست آوردم، به آخرش، به این‌که وضعیت خیلی بهتر از قبل شده، به این‌که چقدر "بیشتر" می‌تونم به دست بیارم.
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: دوچرخه سواری، شیمی خوندن، ورزش کردن، گیتار زدن، آهنگ نوشتن، کتاب خوندن، به پادکستای علی بندری گوش دادن ( :‌) )
• تفریح موردعلاقه‌ات: رقصیدن!
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: هری پاتر و تالار اسرار، وقتی نیچه گریست هم جدیداً عاشقش شدم.
فیلم: سریال بگیم حسابه؟ ایرانی شهرزاد، خارجکی فرندز
موسیقی: یه شب مهتاب از فرهاد مهراد.
شعر: غزل ۶ حافظ(به ملازمان سلطان که رساند این دعا را...)، غزل ۵۷۸ مولانا(مرا عهدیست با شادی، که شادی آن من باشد...)
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: وقتی یه چیزی رو خیلی دوست داشته باشم، یادم می‌ره عکس بگیرم. به نظرم همینه که از اون موقعایی که تهِ تهِ لذتم، هیچ‌وقت عکس ندارم!
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: گیتارو دارم یاد می‌گیرم، دوست داشتم بازیگری هم بلد باشم.
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: کلکسیونِ نوشته و شعر حسابه؟
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: آبیِ آسمونی.
• گیلتی پلژرت چیه: آهنگِ "سانسور" و "من عاشقشم می‌دونی خاله، خاطرخواهم زیاد داره‌‌‌..." رو گوش می‌دم و قر می‌دم
• وجه ترسناکت چه شکلیه: همه چیزم اُمیدمه، فکر می‌کنم موقعی ترسناک‌ترین وجه خودم رو نشون بدم که ناامید بشم.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: یه بلیط سفر به یه جایی. خودم دوست دارم اکسسوری طلا/نقره هدیه بدم.
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@melina03
@golden babe
@Mahsa_j
@hypnos
@zeynabgol
ازتان خوشم می‌آید.
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: ادبشون.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: آدم‌هایی که به بقیه احترام نمی‌ذارن، آدم‌های بی‌ادب، آدم‌هایی که همش فاز منفی‌ان و حس ناامیدی به بقیه می‌دن.
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: نرگسِ عزیز گذشته، بابت کارهایی که کردی ازت راضی‌ام، حتی اگه یه سری جاها کم گذاشتی. ای کاش کم‌تر به چیزهای بی‌اهمیت اهمیت می‌دادی، ولی اشکال نداره. به واسطه‌ش اینی شدیم که هستیم. نرگسِ آینده، امیدوارم اونی باشی که می‌خوام.
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: چندتان. ولی فکر می‌کنم مهم‌ترینش آینده‌ی تحصیلیم باشه. یا مدال المپیاد و یا کنکور. امیدوارم توی هر کدوم که دست سرنوشت منو برد به سمتش، موفق باشم.
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: دانشگاه!
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت  یاد کنن: با علم، یا با هنر و ادب.
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: تو سمپادیا بود که متوجه شدم باید "شنید"، علاوه بر این‌که شنیده شد.
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1: آیا خوشحالی؟ گاهی!
2: همین الآن دوست داشتی کجا بودی؟ ویرجینیا. :‌,)
3: دوست داری چه تغییری توی خودت ایجاد می‌کردی؟ نسبت به مسائل بی‌اهمیت‌تر می‌شدم. الآن هم البته تا حدودی هستم، ولی بیشتر.

 

[فائزه هستم]

• اسم: فائزه
• سن: ۲۱ و خورده ای
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:
اسم ، سن و اینکه از کدوم شهر اومدم رو بهش میگم
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: مهربون(؟) ، دمدمی مزاج ، مرتب
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: به کودکیم زیاد فکر نمیکنم. هیچی یادم نیست ... به جز اینکه عاشق بازی کامپیوتری بودم.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: احتمالا لحظه قبول شدنم تو سمپاد
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: اینکه بعضی وقتا باسیاست رفتار میکنم(؟!)
• تعریفت از زندگی: اومدی تو این دنیا لذت ببری ،البته از رنج هایی که واسه چیزی که دوست داری میکشی.
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: اگه کسی رو دوست دارم یعنی میخوام بخش زیادی از روزهامو باهاش بگذرونم. اگه کسی دوستم داره یعنی حواسش به جزئیات راجب من هس.
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نه، من تلفیقی از همه چیزم.
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: زندگی من یک تابع ثابت و پیوسته بوده . فقط سنم‌ بالا رفته و مشکلاتم بزرگسالانه تر (؟) شده وگرنه شرایط و‌ محیط زندگیم همون قبلی هاست.
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: نه هیچوقت ، من آدم ریسک پذیری نیستم.
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: یه آدم افسرده که تلاش داره همه مشکلاتو درست کنه ولی همش داره دست دست میکنه و امروز فردا میکنه.
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: اینکه‌ بقیه سرزنشم کنن و‌من واقعا حرفاشون باورم بشه.
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: فکر کردن به کسایی که دوسشون دارم.
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: همینی که بالا گفتم.
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: خرید کردن، فیکشن خوندن، تلفنی حرف زدن، آهنگ‌گوش دادن و بیرون رفتن
• تفریح موردعلاقه‌ات: خرید کردن
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: عقاید یک دلقک، همه کتابهای چارلز بوکسوفسکی
فیلم: proposal 2009 , need for speed, a long way down
موسیقی: سبک های مختلف گوش میدم ولی جدیدا آهنگ های ایزاک دانیلسون
شعر : شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد ... از حامد عسگری
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: نمیخوام نشون بدم ۱
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: گیتار رو حرفه ای یاد بگیرم‌
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: نه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: زرد
• گیلتی پلژرت چیه: فیکشن خوندن در ملاعام
• وجه ترسناکت چه شکلیه: اگه از کسی دلخور بشم رابطه ام رو یهویی قطع میکنم و هیچوقت هم برنمیگردم.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: من حتی با یه پفک هم خوشحال میشم ، انتظار هدیه خاصی ندارم. بیشتر خودم هدیه میدم تا اینکه از کسی هدیه بگیرم. بسته به موقعیتش چیزهای مختلف میخرم.
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@Strawberry @اَشی مَشی @پرواز @hosam.r @Aynazi
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: تو دخترها چهره و تو پسرها مدل مو.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: کسی که‌ منفعت طلب باشه ، کسی که تلاشگر نباشه.
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: سرت تو کار خودت باشه‌.
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: از نظر شغلی جای پام محکم شده باشه.
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: ازدواج کردم و دارم به درس خوندن یا کار کردنِ بیشتر فکر میکنم.
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: بگن آدم خوبی بود. ازش بدی ندیدیم.
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: نمیدونم. بزرگترین تاثیرش تاثیر اخلاقی مثبت (؟) بود. از شخصیت یه نفر خیلی خوشم اومد و دلم خواست منم اون ویژگی ها رو داشته باشم . اینجا دوست های مجازی هم پیدا کردم که حرف زدن باهاشون در یه مقاطعی برام تسکین آور بود.
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1: فکر میکنی چه قدر زندگی مجازیت و واقعیت بهم شبیهه؟ ۵۰ـ۵۰ ، زیاد از واقعیت دور نیست ولی شاید زیادم شبیه نیس(؟!)
2: دلت میخواست یه زندگی دیگه داشتی یا جای کس دیگه ای بودی؟ نه ، من خیلی وقتها تو‌ ح ب ها آه و ناله میکنم از زندگیم و شرایطم اما بخوام صادق باشم یک درصد هم حاضر به تعویض خودم و زندگیم نیستم.
3: اگه برگردی عقب بازم تو سمپادیا عضو میشی؟ آره.

 

[Mαiα]

• اسم: مائده.
• سن: تا ابد 17 ساله باقی خواهم ماند.
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: معمولا یه لیست از اسم‌هایی که باهاشون صدام می‌کنن می‌دم و می‌گم با هرکدوم که راحتن صدام کنن.
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: ADHD متحرک، سخت‌گیر، پایه برای هرکاری.
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: تو بازه 1 تا 2 سالگیم نصف لیوان چای داغ رو یهو می‌خورم و گلوم می‌سوزه‌.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:
روزی که یکی از عزیزترین آدم‌های الان زندگیم رو برای اولین‌بار دیدم.
سال دهم سرکلاس ادبيات آهنگ "پرتقال من" رو خوندم.
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: نمی‌دونم خوبه یا نه ولی آدم "اهمیت نده‌"ای هستم معمولا.
• تعریفت از زندگی: تجربه‌ی تحمیل شده‌ای که فقط یک‌بار اتفاق می‌افته‌ و پوینتش همین یک‌باره بودنه.
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: تعریف خاصی ندارم، گاهی زیباست.
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نه.
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: قبل و بعد از افسردگی؟
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: تصمیم گرفتم ولی انجامش ندادم. شاید بعدا؟
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: مبهم‌. وابسته به عمل خودم.
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: ترس از شکست.
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: حرف زدن با آدم‌های موردعلاقه‌ام. فکر به کارهایی که دوست دارم در آینده تجربه‌شون کنم.
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: طبیعت و حیوون‌ها.
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: نقاشی کشیدن، رقصیدن، پیاده‌روی زیر بارون و دوچرخه‌سواری.
• تفریح موردعلاقه‌ات: مسافرت با آدم‌هایی که دوست دارم.
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: انتخاب‌هام رو محدود کردم ولی سخته.
فیلم: نمی‌تونم انتخاب کنم.
موسیقی: "دل اسیره" فرامرز اصلانی و آرشیو چنلم.
شعر: شعر "گناه" فروغ فرخزاد تو ذهنمه الان.
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: واقعا تنبلیم میاد آپلود کنم. یه سری از عکس‌های چنل تلگرامم.
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: کمی نقاشی، موسیقی.
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: نه، ولی بچه بودم کلکسیون پاک‌کن‌ و سنگ داشتم.
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: بین آبی و خاکستری شناورم.
• گیلتی پلژرت چیه: گاسیپ و جاج کردن.
• وجه ترسناکت چه شکلیه: ساکت و غیرقابل پیش‌بینی.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: دوست دارم چیزهایی هدیه بگیرم و هدیه بدم که معنای خاصی داشته باشن و یا رنگی از اون آدم داشته باشن‌.
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@Krypton نوع نگاه خاصی به زندگی داری. عکس‌ها و نوشته‌هات خیلی زیبا هستن.
@mani.. جالب‌انگیز.
@دوزیست جمله‌ی خاصی ندارم، تحسین‌برانگیز هستید.
@پوریا تجربه‌گر و آدم بزرگ.
@Lament of silence همواره صمیمی‌ و شبیه‌ترین.
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: چشم‌ها و نوع صحبت کردن.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: دراما کوئین‌ها، آدم‌های بهونه‌گیر و توجیه‌گر.
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:
گذشته: باور کن اونقدر سخت نیست و نترس.
آینده: خودت رو اذیت نکن.
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: به یه ثباتی چه شخصیتی و چه شغلی رسیده باشم.
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: نمی‌دونم، امیدوارانه مهاجرت کردم.
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: به عنوان آدمی که از تمام زندگیش استفاده کرد‌.
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: با آدم‌های جالبی آشنا شدم، ارتباط‌های ارزشمندی ساختم و بالعکس.
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:
2:
3:

 

[حلزون]

از ۱۹ سالگیم دارم دیسکوگرافی پر می‌کنم واقعا خجالت داره.
• اسم: یگانه
• سن: ۲۶ سال و هفت ماه
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: بسیار کوچکم.
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: عجیب، لطیف، خلاق
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: خواب دیدم تو غار هیولاهام و با داییم بهشون سنگ پرتاب می‌کنیم‌.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: آن شب کوچک، شب میعاد/ آن اتاق کوچک سرشار از سعادت‌های بی‌بنیاد
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: دستمال کاغذی استفاده شده رو از سطل آشغال درمیارم دوباره استفاده می‌کنم.
• تعریفت از زندگی: **شر
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: اتصال کمیاب‌ترین گوهر جهانه در تنهاییِ ناگزیر زیستن.
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: جنسیتم برام لیبل پررنگیه.
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: بر اساس آدم‌هایی که خیلی بهشون نزدیک بودم.
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: تقریبا همیشه اون ماهیه بودم که با باله‌های کم‌جون خلاف جریان رودخونه شنا می‌کنه ولی متاسفانه به اندازه‌ی تصمیماتش قوی نیست.
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: من پر از وسوسه‌های رفتنم/رفتن و رسیدن و تازه شدن
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: ناتوانی در مدیریت مسائل
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: خودشیفتگی
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: به احتمال وجود خدا
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: کتاب خوندن، نوشتن، دیدن، شنیدن، مصاحبت
• تفریح موردعلاقه‌ات: گاسیپ، غیبت
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات: وا چقدر سخت! هر چیزی که صرفا الان تو ذهنم حاضره رو میگم.
کتاب: از کتاب‌های زیادی لذت برده‌م ولی بار هستی کوندرا رو زیر بالشتم قایم کردم، جلد پلیس حافظه‌ی یوکو اوگاوا رو بوسیدم و ده ساله به لیدی ال رومن کاری فکر می‌کنم.
فیلم: فیلمای مورد علاقه‌م رو از سال‌های پیش یادمه ولی فکر می‌کنم اخیرا از a little princess که داستان سارا کورو بود خوشم اومد و قلب‌قلبی و پرستاره شدم.
موسیقی: موردعلاقه که نه، ولی invisible strings تیلور بهم احساس آرامشی حاکی از این میده که که رشته‌های نامرئی منو به نیمه‌ی گم‌شده‌م وصل می‌کنن
شعر: شعرهایی که وقتی حوصله‌م سر میره با خودم می‌خونم اینان: کاروان فریدون مشیری، خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد نجمه زارع و در خیابان‌های سرد شب فروغ فرخزاد
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: حس می‌کنم برای این سوال، زیادی زندگی کردم، زیادی خاطره دارم و بخش زیادیش رو فراموش کردم.
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازید: گاهی نوشته‌ام. از وقتی خودمو شناختم دوست داشتم شاعرتر و نویسنده‌تر باشم.
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ نه اگه آره کلکسیون چی:
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: یاسی
• گیلتی پلژرت چیه: اون خانمه که میگه مردها همه قیافه‌ها عوضی و هیولاهای خیلی جذابی نیستند.
• وجه ترسناکت چه شکلیه: فکر کنم پتانسیل دورو بودن داشته باشم.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: واقعا چیزهای زیادی خوشحالم می‌کنه ولی از وقتی بزرگ شدم پول می‌خوام. دوست دارم نقاشی بکشم برای بقیه.
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: می‌ترسم چیزی پیش بیاد که بعدا از تگ کردنشون خجالت بکشم. سو...
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: شنونده بودن و داشتن نقطه‌نظرهای عمیق و انتزاعی.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: تویی که اینو می‌خونی.
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: به ۱۷ سالگیم میگم با ممد رل نزن. به ۱۸ سالگیم میگم با ممد کات کن. به ۱۹ سالگیم میگم به ممد برنگرد. به ۲۰ سالگیم میگم با ممد کات کن.
به آینده‌م میگم ممدو دیدی فرار کن.
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: می‌خوام رسانه‌ی خودمو داشته باشم : (
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: خارج یا تو قبر
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: بگن چقدر خوب می‌نویسه. واقعا بال درمیارم اینو می‌شنوم.
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: آدم‌های بسیار، احساسات بسیار
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو
به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1: همینا هم زیاد بودن.
2:

 

[پوریا]

• اسم:پوریا
• سن:۲۹
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:بیا با هم دوست شیم خودت میفهمی.
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن:عجیب.بیشعور.چاق
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته:بچه بودم بازی استقلال رو تلویزیون نشون میداد. رفتم دیدم تلویزیون داغ کرده. از این قدیمی ها بود که پشتش سوراخ داشت. یه کاسه آب سرد از تو سوراخ ها ریختم توش تا حالش خوب شه. خوشبختانه چیزیش نشد ولی حالش هم عوض نشد.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:به جزییاتش نمیپردازم ولی کسی که برام اهمیت داشت رو عمیقا آزردم و احتمالا باید با این قضیه همیشه کنار بیام.
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:حافظه ی بی نهایت ضعیفی دارم.
• تعریفت از زندگی:جایی بی اندازه زیبا که میشه توش تا ابد مطمئن نبود و پرسید.
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن:دوست داشتن برای من یه جور «دوست داشتم یه روز جات زندگی کنم» هست. دوست داشته شدن هم یه جور «همینی که هستی بدک نیست لازم نیست کلشو عوض کنی» هست.
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:لجباز. من بدجوری لجبازم.
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه:از تولد تا پونزده سالگی که برا اولین بار عاشق شدم بازه ی اول. تو این بازه چیز خاصی نمیخواستم. یه جور دوره ی نهفتگی. از ۱۵ سالگی تا حوالی ۲۰ سالگی که اوایل دانشگاهه و رویاپرداز بودم برای آینده م بازه ی دوم. اینجا تمرکزم کاملا رو چیزهایی که خیلی شدید میخواستم و مفهوم معنا بود. از ۲۰ تا حوالی ۲۵ که اواخر اینترنیمه دوره ی سوم. اینجا مطلقا ناامیدم چون به هیچ کدوم از چیزهایی که میخواستم نرسیدم و زندگی رو فقط ادامه میدم چون متعهدم به علایق شدید قبلی. حوالی ۲۵ تا الان هم بازه ی چهارم که شغلمو تغییر دادم، باز عاشق شدم و مسئولانه تر با زندگی برخورد کردم.
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:آره از سوشال مدیا کندم خودمو. همین فروم مونده کلا. با تعداد خیلی زیادی ارتباطم قطع شده. شاید بعدا تغییرش بدم اما حس کردم هیچ چیزی به هم نمیدیم. حضورمون برا هم محدود به اینه که هی فلانی من زنده م هنوز. ایول.
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: در حال مدیریت.
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه:آشوبناک شدن زیست در ایران
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری:فکر کردن
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی:هندونه
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری:عمدتا کارهای فکری. بازی ها. پیاده روی. آدم بازی. خوردن
• تفریح موردعلاقه‌ات:پوکر
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب:سری هری پاتر
فیلم:into the wild
موسیقی:کارهای ویوالدی
شعر:چندان مخاطبش نیستم
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:اهل عکس نیستم
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی:ادبیات. عاشق نوشتنم.
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی:نمیدونم حسابه یا نه ولی آدم. تنوعشون برام جالبه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: همین رنگی دیگه
• گیلتی پلژرت چیه:جومونگ میبینم هی
• وجه ترسناکت چه شکلیه:وقتیه که یه گندی زدی تو زندگیت. میای پیش من که آرومت کنم و بگم اصلا تقصیر تو نبوده و .. بدترین آدمم تو این لحظات. مطمئن میشم که فهمیده باشی کاملا تقصیر تو بوده تا شاید دفعه بعد بهتر عمل کنی.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:کتاب. همیشه کتاب.
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@SinaSabetifard آدم جدی ایه.
@Krypton آدم خلاقیه.
@Karenn آدم باهوشیه.
@مهربان آدم قوی ایه.
@f@him آدم جالبیه.
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه:اینکه ازم میترسن یا نه. اگه نترسن میتونیم با هم دوست شیم چون معمولا منم ازشون نمیترسم.
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:قربانی.
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:بعدا همه چی بهتر میشه عزیزم. بعدا هیچی بهتر نمیشه عزیزم.
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی:حس سلامتی. به نظرم با بدنم بد تا کردم. دوست دارم یکم بش برسم.
• به نظرت ده سال دیگه کجایی:با شرایط و روند فعلی، احتمالا آمریکا پیش خواهرم مشغول نوسان گرفتن از سهام آمازون.
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن:بی طرف. دوست دارم آدمی دیده بشم که میتونه بی طرف باشه.
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:دیوانه وار زیاد. من از یک آدم منزوی اینجا به یک آدم اجتماعی تبدیل شدم. اینجا فهمیدم باهوشم و بعد کم کم دیدم مهم نیست. اینجا فهمیدم تایید شدن رو دوست دارم اما نبود هم اوکیه.
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:چرا انقدر بی احساسی؟ چون نیستم فقط معتقدم احساسات هدف نیستن. احساسات راه هایی هستن که سیستم شناختی ما تو این همه هزار و میلیون سال یاد گرفته که بتونه بهمون بگه بهتره چیکار کنیم. احساسات ابزارن. همین. مقدس نیستن، هدف نیستن و مطلقا درست هم نیستن. در خدمتمونن.
2:
3:

 

[پرواز]

اسم: فاطمه ولی دوستام از اینجا میگن پری و that's nice
• سن: 24
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: سلام من فاطمه فلانی هستم و آنقدر برای کار خودم معرفی کردم که فقط اون میاد تو ذهنم بیوتکنولوژی خوندم ....
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: مهربون ،عجیب ، پایه
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: من چون پدر و مادرم شاغل بودن فکر می کنم مهدکودک رو از سه سالگی شروع کردم دعوا ها و قهر و آشتی ها با پسرای هم کلاسیم رو یادمه و کراشم فکر می کنم اسمش امیر محمد بود که تا پیش از دبستان باهم بودیم ومن تا چند سال پیش از مامانم می‌پرسیدم چیکار می کنه چون مهد کودک ما وابسته به محل کار مادرم بود و مادر امیر محمد هم شاغل بود آخی چه روزگارانی
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:روز عقدم و بله برونم روز اومدن نتیجه کنکورم
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: بعضی وقتا از ترس فاجعه جرئت نمیکنم حتی بفهمم چی شده یعنی اصلا سراغش نمیرم مثلا غذام سوخته باشه فقط زیر قابلمه رو خاموش می کنم جرئت ندارم عمق فاجعه رو ببینم
• تعریفت از زندگی:غوطه ور در افکار خویش در جهانی بیشتر ساخته اندیشه هامان
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: لرزیدن قلبت، خواستن همه چیزای خوب براش، یه جور خاصی مراقب طرف باشی میل شدید ب بغلش کردن، یه حس شیرینی وقتی خود واقعیش رو بهت نشون میده داری به شوخی های بی نمکش میخندی، وقتی بدون خودش میری بیرون دنبال چیزی هستی براش بخری
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نه
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: اتفاقاتی که منجر به تفکر عمیق شدن مثل مرگ نزدیکانم، به دنیا اومدن برادرم، اینا
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: اینکه ازدواج کردم اصلا به نظر اطرافیانم عادی نبود و من اصلا انتظار نداشتم خانواده ام قبول کنن
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:نیمه راهم بعضی چیزا مشخص شده
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: تلاشم بیهوده باشع
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: مادرم و ادامه زندگی روزهای خوبی که در راهه و خانواده ام
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: خانواده ام
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: کتاب خوندن فیلم دیدن گردش گفتگو
• تفریح موردعلاقه‌ات:
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: شوالیه ناموجود
فیلم: زندگی زیباست
موسیقی: چشمه طوسی
شعر: اشعار فروغ فرخزاد فریدون مشیری اشعار @Karenn
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: احتمالا عکسایی هستن که توش یه نفر الان بین ما نیست
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: نقاشی سه بعدی رو خیلی دوست دارم شروع کنم
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: دکمه
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: لیمویی آروم ولی ترش
• گیلتی پلژرت چیه: لواشک خوردن زیاد
• وجه ترسناکت چه شکلیه: رها می کنم همه چیزو
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: گوشی و ماشین خارج از شوخی کتاب و هر چیزهایی کلا خوبه هدیه
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@Miniall آخی میگم که یادم رفت در کل میخواستم بگم چقد نایس و حس خودم رو توی دبیرستان و راهنماییم میدی در این حد خوره کتاب و افکار کیوت اصلا کلمه پیدا نمی کنم توصیفت کنم نرمولی و پیشولی
@فائزه! روزای خوب میاد
@*ترلان* دختر شاد دوست داشتنی
@anaana251223 آهای رفیق قدیمی
@matin320
@SinaSabetifard
صادقه و صادقانه زندگی می‌کنه تا الان که زندگیش پر از ماجرا بوده ولی مطمئنم دنیا بهش یه زندگی خفن بدهکاره و یه روزی میرسه بهش و انتقامشو از کنکور لعنتی می‌گیره منظورم این نیست دوباره کنکور میده ها ولی یه جوری


• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: لبخندشون
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: خودشیفته و کسی که میگه فرقی نداره میگی پس نظر منو اجرا کن میگه نه دیگه نشد ://
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: نترس از چیزایی که انجام میدی بعدا حسرت کارایی رو میخوری که انجام ندادی و خودخوری نکن فقط تلاش کن به خودت باور داشته باش
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: شغل که دوست دارمو پیدا کنم و به چند تا یا حداقل یه کشور سفر کنم
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: دکترا گرفتم بچه هامو بزرگ می کنم سرکار میرم اینا
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: آدم خوبی بود و مطالب زیادی ازش یاد گرفتم یعنی یه انسان مفید
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: تاثیر شگرفی داشته
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1: اسم چند نفر تگ می کنم شرکت کنن همون بالایی ها
2:
3:

 

[AMIR8181]

• اسم:امیرحسین
• سن:۲۱
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:سلام من امیرحسینم،شما چطور؟
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن:بابابزرگ،تکیه گاه،دیوانه کتاب
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته:۲.۵ ساله بودم و داشتیم اسباب کشی میکردیم کامل یادمه
مورد بعدی هم ۳ ساله بودم تو مهد کودک با یکی از بچه ها دعوام شده بود خوابونده بودمش زمین با مشت میزدمش مثل این فیلما
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:وقتی که دیدمش :)
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:اینکه تا حد زیادی رک ام نمیدونم خوبه یا بد(البته که خودم حال میکنم باهاش)
• تعریفت از زندگی:تئاتر مورد علاقه خدا
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن:وقتی از جسم فراتر میری و روحت با روحش تماس پیدا میکنه
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی:پاترهد(اگه از ما نیستی اینورا نیا)
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه:قبل و بعد انتخاب رشتم(انقدر که وحشتناک تاثیرگذار بود تو زندگیم)
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:بلی،اونجایی که همه گفتن نمیتونی و حقیقتش هم همین بود اما تسلیم نشدم و پای هدفم وایسادم
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:در آستانه دومین تحول بزرگ زندگیم
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه:اینکه حقم پایمال شه
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری:تصور آینده
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری:کتاب و سریال،کافه گردی،بازدید از بناهای تاریخی و موزه ها
• تفریح موردعلاقه‌ات:گیم و کافه
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب:جک لندن و کنت مونت کریستو
فیلم:گات و هری پاتر
موسیقی:تابستون کوتاهه...
شعر:رباعیات خیام
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی:دوست دارم به سنتور نواختن بپردازم
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی:سکه و سنگ های خاص
• از نظر خودت چه رنگی‌ای:سبز کمرنگ
• گیلتی پلژرت چیه:کارتون های دوران کودکیمو دیدن(مگه جرمههه؟)
• وجه ترسناکت چه شکلیه:خیلی سخت ترسناک و عصبانی میشم ولی وای به حال طرف وقتی که از کوره در برم
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:دوست دارم ساعت جیبی یا دستبند هدیه بگیرم،و دوست دارم کتاب هدیه بدم
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو:
@Hecate وایب رنگ رنگی ازش میگیرم و حالم رو خوب میکنه
@saba.hjm دورانی که تو سایت بود خیلی شاد و فان بود
@رحمتی! اون اوایل که اومده بودم سایت با فازش خیلی حال میکردم
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه:حالت چهرشون وقتی سعی میکنن خود واقعیشون رو پنهان کنن
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:دو رو،سخن چین،مغرور و خودبین
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:خطاب به خود گذشته:کاری که فکر میکنی درسته رو بکن و به حرف بقیه گوش نکن
خطاب به خود آینده:من نهایت تلاشم رو کردم،ببخش اگر نشد :/
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی:شاید یه رابطه عمیق و کاملا مستقل شدن
• به نظرت ده سال دیگه کجایی:در شهری که وجود خارجی ندارد...
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن:شوخ و تکیه گاه
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت:بیشتر از اونی که تصورش رو کنید تاثیر داشته
دوستی هایی طلایی در دوران سیاه و غمبار نجاتم دادن
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده:
1:آیا با سیاست فعلی سایت موافقی؟خیر
2:چه پیشنهادی برای بهتر شدنش داری؟گفتنی ها رو دوستان گفتن
3:مورد دیگری نیست؟خیر،ممنون بابت وقت گران بهاتون

 

[نون]

• اسم: نهال
• سن: کمی تا 23
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی: سلام من نهالم ^^ بنا به موقعیت ممکنه جملاتم و اون چیزی که باهاش خودم رو معرفی میکنم فرق کنه
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: منطقی ، مستقل ، خوشحال!
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: نمیتونم تشخیص بدم که کدوم اولینه
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: من حافظم خوبه معمولا و خیلی چیزا فراموش نشدنین برام
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: زیاد میترسم
• تعریفت از زندگی: یه تجربه باحال که همواره بودنش از نبودنش بهتره ^^
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: احساس امنیت ؟؟
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ فکر نکنم اگه آره چی:
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: بر اساس موقعیت های جدید زندگیم تقسیم میکنم
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: آره سعی کردم بیشتر موارد ایستادن جلوی فرهنگ ها و روزمره هایی بوده که به نظرم غلطن
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: در مسیر کشف مسیر !
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: نرسیدن و باخت
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: یادآوری اینکه همه اینها فقط یه تجربه اس
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: آسمان فکر هوا عشق زمین مال من است
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: راه رفتن ، آهنگ گوش دادن ، شنیدن و صحبت با آدمها ، (اگه ازش نترسم) نوشتن
• تفریح موردعلاقه‌ات: بسته به موقعیت میتونه چیزای مختلف باشه
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات: هیچ وقت نمیتونم به این سوالا جواب بدم چون " ترین" ندارم
کتاب:
فیلم:
موسیقی:
شعر:
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی: بهترین که ندارم چون عکسای من دلین نه اصولی . خاطره انگیز دارم بعدا میذارم
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: هرچیزی مربوط به موسیقی . الان ندارم تو برنامه ام ولی امیدوارم بعدا بهش بپردازم
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ نه اگه آره کلکسیون چی:
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: مخلوط درهم پیچیده بنفش و مشکی شاید یکم سفید و نارنجی
• گیلتی پلژرت چیه: دختربس !
• وجه ترسناکت چه شکلیه: خیلی ترسناک ! حس میکنم اگه یه روزی دچار فروپاشی روانی شم خیلی آدم خطرناکی میشم
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: کلا کانسپت هدیه دادن رو دوست دارم فارغ از چیزی که باشه . اما توی هدیه دادن تجه میکنم که طرف مقابلم چی دوست داره و سعی میکنم چیز مرتبط به خودش رو بگیرم براش و دوست دارم همین توجه رو هم بگیرم
• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: من اونایی که باهاشون دوست هستم و میشناسم رو نمیذارم
میشه من بیشتر بگم؟ تازه خیلیارو هم نذاشتم

@Leo
طرز فکرش خیلی برام جالبه
@امیرحسین
آدم عمیقیه و سلیقه موسیقی خیلی خوبی داره
@حمیده
نایس و روشن و گوگولی
@f@him
حس خواهر بزرگتر میده عاقل و آروم و مهربون
@پرنیان.ک
دوست داشتم معلم این شکلی داشتم
@Samandoon :D
فان و باحاله حس میکنم کنارش خیلی خوش میگذره
@پرواز
کلا حس مثبت میده !
@دوزیست
فکر میکنم از اون آدماییه که میشه ساعت ها باهاش حرف زد و خسته نشد

• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: طرز برخوردشون با آدمای دیگه
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: 1 آدم بی وجدان 2 کسی که نتونه بپذیره "من" هستم
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: نترس و کاری که باید انجام بدی رو انجام بده
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: ساخت و کسب درآمد از ایده شماره 1
• به نظرت ده سال دیگه کجایی: زندگی خیلی غیرقابل پیش بینی تر از این حرفاست
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: دوست دارم توی زندگیم باشن و بهم بگن نه اینکه ازم در غیابم یاد کنن !
• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: سمپادیا و آدم هاش خیلی خیلی توی طرز فکر من و کسی که امروز هستم تاثیر داشتن
• حداکثر سه تا سوال که اینجا نبوده ولی دوست داشتی جواب بدی رو به سلیقه‌ی خودت بنویس و جواب بده: بهش فکر میکنم جواب میدم ^^
1:
2:
3:

 

[.sanay.]

• اسم: سانای
• سن: ۲۱
• اگه بخوای خودت رو تو یک تا دو جمله به کسی معرفی کنی چجوری توصیف می‌کنی:
سلام بیا اول یه چایی قهوه‌ای بخوریم بعد...
• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن:
هیجان‌زده، "بریم قهوه"، ادایی/مشتی
• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته:
ادکلن مامانم رو پیس کردم تو دهنم.
• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت:
شبی که با سروش تو حیاط دوتایی قدم زدیم و راجع به اینده‌‌هامون خیال پردازی کردیم
• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن:
الویت اولم خودمم
• تعریفت از زندگی:
گذر
• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن:
تکیه‌گاه بودن، حامی بودن، همراه بودن
• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: فعلا نه
• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه:
تابستان ۹۷ و تمایلم به درونگرایی/ پاییز ۰۲ و تمایلم بیش‌ترم به درون‌گرایی
• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا:
فاصله گرفتن‌هایی که به وقتش سخت بودن و آزارنده
• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن:
در حال تحکیم پایه‌های سست زندگیم، جهت جلوگیری از فروریزش‌های دوباره
• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه:
دچار  روزمرگی شدن
• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری:
اجازه سرکشی دادن به احساساتم در اون لحظه
• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی:
این‌که می‌شه از ته دل خندید
• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری:
دیپ تاک با ادمای مورد علاقه‌م
• تفریح موردعلاقه‌ات:
راه رفتن، تنها نشستن در محیط‌های شلوغ
• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: پاریس جشن بی‌کران
فیلم: الان به ذهنم the double life of Veronica می‌رسه
موسیقی: در حال حاصر hundred Times از Charlie Cunningham
شعر: حافظ رو دوست دارم :)
• سه تا از بهترین و خاطره‌انگیزترین عکس‌هایی که گرفتی:
یه نیمکت خیس که فقط جای نشستن من و دوستم خشکه.
آبچکان خونه که پره از میوه‌های رنگی رنگی (دقیقا لحطه قبل از اوندن مهمونا، بنده عاشق میزبان بودنم). تولدت یکی از بچه‌ها و کیکی که به کمک لیوان‌های یک‌بار مصرف قاچ شده!
• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی:
دوست داشتم عکاس‌تر بودم.
• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی:
زمانی سنگ
• از نظر خودت چه رنگی‌ای:
یک سالیه که قرمز شدم .
• گیلتی پلژرت چیه:
جلو آینه قربون صرقه خودم می‌رم!
• وجه ترسناکت چه شکلیه:
سرد می‌شم خیلی زیاد.
• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی:
کتاب، غذایی که خودم پختم یا خودشون پختن :)
• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه:
نگاه، رنگ‌ لباس
• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی:
اونایی که فکر می‌کنن قربانی‌ان!
• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو:
به خود گذشته‌م:
عجله نکن و لذت ببر:)!
خود آینده‌م:
بشقابای رنگی بخر
• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی:
خونه مستقل و میزبانی از دوستام :)
• به نظرت ده سال دیگه کجایی:
لب ساحل می‌بودم کاش ولی احتمالا بیمارستانم!
• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن:
"از زندگیش لذت برد"

 

[Miniall]

شاید هنوز زود باشه ولی دلم میخواست اینو منم بنویسم
اسم : از اسمم خوشم نمیاد ولی ملی صدام کنین :*)
سن: 2 روز به 16 سالگیییی

اگه بخوای خودتو کنی چجوری توصیف می‌کنی: پرحرف، پر سر و صدا، هیجانی

• سه تا کلمه‌ای که فکر می‌کنی بقیه باهاش توصیفت می‌کنن: احساساتی، الکی خوشحال، رک (چرا؟ نمیدونم!)

• اولین خاطره‌ای که از کودکیت تو ذهنته: یکیش که الان خیلی واضحه برام وقتیه که دایی مامانم از کانادا اومده بود و بهم شکلات خارجی داد گفت اینا قدرت جادویی داره

• فراموش نشدنی‌ترین خاطره‌ی زندگیت: وای زیادننن خیلی زیاد. ولی خب شاید اون شب که خاله و شوهرش و دایی مهدی اینا اومده بودن و من با عشششق چایی می‌بردم براشون و خاله رو بوس کردم که برام لاک خریده بود و تلاش میکردم تا حد ممکن دست به سیاه و سفید نزنن

• چه ویژگی خوب یا بدی داری که بقیه درموردت نمی‌دونن: خوب اینکه من خیلی اهمیت میدم آدمای مورد علاقم خوشحال باشن و در آرامش کامل و بد اینکه راحت میتونم آدمی که میبینم نمیخوامش رو از زندگیم پاک کنم

• تعریفت از زندگی: یه بار یه ادم عاقلی بهم گفت زندگی یه تاریخ تولده و یه تاریخ مرگ. وسطشم یه سری اتفاقا میوفته که آخرش یه خط میشه بین دوتا تاریخ =)

• تعریفت از دوست داشتن و دوست داشته شدن: ایشالا عاشق شدم میام میگم

• خودت رو زیر لیبل خاصی قرار می‌دی؟ اگه آره چی: نه ولی مامانم میگه خیلی صدات بلنده جیغ جیغ میکنی

• اگه بخوای زندگیت رو به چند برهه تقسیم کنی بر چه اساسیه: بعد و قبل 8 سالگی. اتفاقایی اون سال افتاد و چیزایی فهمیدم که نباید می‌فهمیدم. دوران سختی بود که هیچکس حوصله منو نداشت و خودم با خودم بودم و چیزایی که فهمیده بودم
بعدش با الف اشنا شدم 12 سالگی و اون منو به زندگی برگردوند :') وگرنه من همون سال تصميم داشتم خودمو تموم کنم

• تا به حال تصمیم گرفتی برخلاف جریان زندگی شنا کنی؟ اگه آره، کجا و چرا: 13 سالگی یهو تصميم گرفتم بر خلاف کل کلاس که رویاهای نوجوانانه داشتن من 2 سال گشتم دنبال معنای زندگی.با آدمایی حرف زدم که شاید نباید و چیزایی خوندم که افتخار نمیکنم اون سال ها اونا رو خوندم و بعد خیام بهم فهموند زندگی یعنی پوچی. من پوچ گرایی هدایت و خیام رو متفاوت دیدم و از پوچ گرایی خیام خوشم اومد. مثل باد هوا. و بعد ع بهم حرفی زد که زندگیم عوض شد

• جایگاه فعلی خودت تو مسیر زندگی رو کوتاه توصیف کن: دانش آموز نچندان موفق رشته ریاضی با رؤیای آهنگسازی و جامعه شناس شدن

• ترسی که ممکنه مانع از ادامه دادن مسیرت شه: رفتن به دانشگاه به قصد ادامه دادن ریاضی

• چی باعث می‌شه تو روزهای سخت دوام بیاری: قولی که به الف دادم

• با فکر کردن به چه چیزی احساس سبکی و آرامش می‌کنی: ساختن مزرعه رویایی با الف

• از انجام دادن چه کارهایی لذت می‌بری: نوشتن های بدون سر و ته که بهشون میگم "بداهیات"

• تفریح موردعلاقه‌ات: وقت گذروندن با مامان‌بزرگم الاهی قربونش برممم

• کتاب، فیلم، موسیقی و شعر موردعلاقه‌ات:
کتاب: دارالمجانین
فیلم: نمیبینم خیلی ولی آخرین فیلمی که دیدم رو دوست داشتم "legend 2015"
موسیقی: بوی جوی مولیان بنان
شعر: پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت

• به چه هنری می‌پردازی یا دوست داری بپردازی: موسیقی خیلی دوست دارم فرش بافی یاد بگیرم

• کلکسیون جمع‌آوری می‌کنی؟ اگه آره کلکسیون چی: بله بله کلکسیون برگ
• از نظر خودت چه رنگی‌ای: رنگ مورد علاقم زرده ولی خودمو نارنجی میبینم

• وجه ترسناکت چه شکلیه: داد میزنم

• دوست داری چه هدیه‌ای بگیری و متقابلا دوست داری چه هدیه‌ای به بقیه بدی: خیلی دوست دارم یکی بهم گل آفتابگردون و همچنین یه کیسه حنا هندی بده خودمم خیلی خوشم میاد چیزای کوچولو کادو بدم

• پنج تا از کاربرهایی که وایب خوبی ازشون می‌گیری رو تگ کن و یه جمله درموردشون بگو: توروخدا یادم بدید چجوری تگ کنم تگ نمیشههه

• اولین چیزی که تو برخورد با آدم‌ها توجهت رو جلب می‌کنه چیه: نحوه نگاهشون

• چه تایپ آدم‌هایی رو نمی‌تونی تحمل کنی: وای آدمای ادایی

• یه جمله به خود گذشته و آینده‌ات بگو: ببخشید ولی ما نتونستیم اونو ببخشیم
آینده : بخدا خفففت میکنن اگه جامعه شناس نشی زنننن

• بزرگترین آرزویی که دوست داری تا 5 سال آینده بهش برسی: جامعه شناسی بخونم و موسیقی بسازم

• به نظرت ده سال دیگه کجایی: رفتم پیش الف داریم چایی میخوریم احتمالا سر از روزنامه نگاری در آوردم و اه در بساط ندارم

• دوست داری آدم‌ها چطوری ازت یاد کنن: حامی و خوشحال

• سمپادیا و تاثیرش تو زندگیت: یه جایی با آدمای مهربون که پرحرفی منو سرزنش نمیکنن عاشقتونممممم :'')