قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

["Mehrab"]

نمیدانم نهان از من،
چه نیکی کرده ای با "دل"...؟

که چون غافل شوم از او،
دوان سوی "تو" مي آيد...

 

[ARYCH]

شمع را باید ازین خانه به در بردن و کشتن
تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی

 

["Mehrab"]

ای صبا، گر بگذری در کوی او
نزد او ما را جز این پیغام نیست:

کای دلارامی که جان ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیست...

 

[Sara.kh]

آشکارا نهان کنم تا چند؟
دوست می‌دارمت به بانگ بلند

فخرالدین عراقی

 

["Mehrab"]

غم دنياىِ دَنى چند خورى؟ باده بخور!
حيف باشد دل دانا كه مشوش باشد…

حافظ

 

[mahta.e]

ترسم این قوم که بر درد کشان میخندند
بر سر کار خرابات کنند ایمان را
حافظ

 

[shnava]

مستور و مست هر دو چو از یک قبیله اند / ما دل به عشوۀ که دهیم؟ اختیار چیست؟

 

["Mehrab"]

از زندگانی ام گِلِه دارد جوانی ام
شرمنده جوانی از این زندگانی ام

شهریار

 

[wdr]

آنکس که نداند که نداند که نداند ... در جهل مرکب ابد الدهر بماند

 

[Reihaneh.M]

آنکس که نداند که نداند که نداند ... در جهل مرکب ابد الدهر بماند

آن کس که نداند و نداند که نداند......... در جهل مرکب ابد الدهر بماند

جهت رفع اسپم:

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند/آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند؟

 

[فاطیما]

اینکه مردم نشناسند تو را غربت نیست
غربت آن است که یاران ببرندت از یاد

فاضل نظری

 

[SHAMIM.J]

همراه بسیار است، اما همدمی نیست
مثل تمام غصه ها، این هم غمی نیست
دلبسته اندوه دامنگیر خود باش
از عالم غم دلرباتر عالمی نیست

#فاضل_نظری#ضد#بی

 

[SHAMIM.J]

من از خوش باوری در پیله ی خود فکر می کردم
خدا دارد فقط صبر مرا اندازه می گیرد

#فاضل_نظری#ضد#دایره

 

["Mehrab"]

گفتہ بودم چو بیایے غم دل با تو بگویم

چہ بگویم ڪہ غم از دل برود چون تو بیایے

سعدی

 

[thinker]

از رفتن جانان ز برم رفتن جان بِه

عمری که به تلخی گذرد مردن از آن بِه

(شرف قزوینی)

 

["Mehrab"]

از بس که دو ديده در خيالت دارم

در هَر چه نگه کنم تويی پندارم...

خواجه عبدالله انصاری

 

[thinker]

به هر شاخی که بنشستم، پری بشکست صیادم

بکام دل نکردم گرم، هرگز آشیانی را

(والی کردستانی)

 

["Mehrab"]

برای تو فدا کردیم جان‌ها
کشیده بهر تو زخم زبان‌ها
شنیده طعنه‌های همچو آتش
رسیده تیرِ کاری زان کمان‌ها...

مولانا

 

["Mehrab"]

حاشا که مرا جز تودر دیده کسی باشد
یا جز غم عشق تودر دل هَوسی باشد

خاقانی

 

["Mehrab"]

چنان به موی توآشفته ام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هرچه در دو عالم هست

سعدی